واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: "اسكار"؛ جايزه اي به رنگ سياست
تهران - جوايز سينمايي براي سينماگران بواسطه وجه تشويقي آن از ارزش بالايي برخوردار است كه از آن ميان اسكار بيش از ساير چنين رويدادهاي به علت تاثير بر روي اقتصاد فيلم اسكار گرفته، اهميت دارد.
در سال هاي پاياني دهه 20 ميلادي، دست اندركاران صنعت سينما در هاليوود، به فكر برگزاري جشني با موضوع سينما افتادند. در سال 1927ميلادي، فكر اوليه آن مطرح و سپس ساخت مجسمه اي براي اهدا به برگزيدگان آغاز شد.
"جرج استنلي" مجسمه ساز با استفاده از قلع و مس و برنز كه لايه اي از آب طلا روي آن قرار گرفته بود، مجسمه اسكار را ساخت كه درباره نامگذاري آن روايت هاي مختلفي وجود دارد.
"مارگرت هريك" كتابدار آكادمي كه بعدها مدير عامل آكادمي نيز شد، به علت شباهت مجسمه ساخته شده به عمويش "اسكار"، اين نام را مطرح كرد كه مورد موافقت باقي اعضا نيز قرار گرفت.
نخستين مراسم اهدا اين جايزه در سال 1929 ميلادي در هتل روزولت لس آنجلس با حضور 270 نفر برگزار شد كه فيلم سينمايي "بال ها" ساخته "ويليام ولمن" به عنوان بهترين فيلم سال انتخاب شد.
پس از آن در دهه 30 ميلادي، اهميت اسكار بيش از پيش شد و شركت ها براي ربودن آن كه به فروش بيشتر فيلمشان كمك مي كرد، از يكديگر سبقت مي گرفتند.
در اين ايام كه جنگ دوم جهاني با شدت هرچه تمام تر جريان داشت، فيلم هاي موزيكال "فرد آستر" و درام هاي عاشقانه هاليوودي مخاطبان بسياري را جذب خود و سود كلاني را نصيب تهيه كنندگانش مي كرد.
بسياري از صاحبان شركت هاي مطرح هاليوود كه سهم عمده اي در توليدات سينماي آمريكا داشتند، يهوديان مهاجري بودند كه از اين راه درآمد سرشاري كسب مي كردند.
پس از پايان جنگ جهاني دوم و همزمان با شكل گيري رژيم صهيونيستي، بخش عمده اي از صاحبان شركت هاي فيلمسازي هاليوود به تاييد اين رژيم پرداخته و از آن حمايت كردند.
از اينجا به بعد، بسياري از توليدات هاليوودي در پوسته دروني خود، انديشه هاي صهيونيستي را مطرح مي كردند كه با مهارت خاصي در قالب داستان هايي كاملا معمولي قرار داده مي شد.
آكادمي اسكار نيز با توجه به قرار گرفتن در دل مناسبات هاليوود، خواه ناخواه به اين سمت گرايش يافت و در سال هاي مختلف به اين دسته از آثار روي خوش نداد.
براي مثال مي توان به فيلم "فهرست شيندلر" ساخته "استيون اسپيلبرگ" اشاره كرد كه به كوره هاي آدم سوزي يهوديان در لهستان اشغال شده توسط نازي ها پرداخته و با ساختاري قوي و تاثيرگذار، به تبيين اهداف صهيونيست ها پرداخته است.
فيلم مذكور به شدت مورد توجه آكادمي اسكار قرار گرفت و جوايز اصلي آن سال را از آن خود كرد كه بدون شك داستان فيلم و نام كارگردانش - اسپيلبرگ - در اين استقبال گرم بي تاثير نبود.
جالب آنكه همين كارگردان در سال 2005 ميلادي با فيلم "مونيخ" كه به حمله انتحاري مبارزان فلسطيني به ورزشكاران رژيم صهيونيستي در اقامتگاه آنان در شهر مونيخ هنگام برگزاري المپيك مي پرداخت، در اسكار شركت كرد.
اما به علت تامين نكردن مقاصد تبليغاتي صهيونيست ها، به شدت بايكوت شد و بازنده بزرگ اسكار لقب گرفت.
در واقع مراسم اسكار در چهار دهه اخير، فرسنگ ها از سينما فاصله گرفته و به سياست نزديك شده است كه در يك دهه اخير اين امر بسيار پررنگ تر جلوه مي كند.
"بدمن" هاي بسياري از اين محصولات سينمايي را عرب ها تشكيل داده و مبارزان فلسطيني در اين فيلم ها به عنوان تروريست مطرح شده اند كه همه اينها در راستاي اهداف شوم رژيم غاصب صهيونيستي قرار دارد.
در بسياري از مواقع، سياست هاي دولت آمريكا را مي توان در لابه لاي فيلم هاي هاليوودي مشاهده كرد كه براي مثال مي توان به فيلم هاي ضد جنگ ويتنام ساخته شده در دهه 70 ميلادي اشاره كرد كه اساسا براي آرام شدن نارضايتي هاي مردم از اين بابت ساخته شده اند.
در سال هاي اخير كه دشمني ديرينه ايالات متحده با جمهوري اسلامي ايران به اوج خود رسيده، فيلم هاي زيادي با درونمايه ضد ايراني ساخته شد كه برخي شخصيت هاي منفي آن رگ و ريشه اي ايراني دارند.
براي مثال مي توان به فيلم تخيلي "300" ساخته "زاك اشنايدر" اشاره كرد كه پيشينه تاريخي ايرانيان را به سخره گرفته و با رنگ و لعاب تكنيكي بسيار آن را به تصوير كشيد كه متاسفانه با فروش بالايي نيز مواجه شد.
از طرف ديگر، لابي هاي صهيونيستي با استفاده از برخي فيلمسازان درجه چندم ايراني ساكن در اروپا و آمريكا، به توليد فيلم هايي ضد ايراني پرداختند كه همگي آنها از كيفيت هنري نازلي برخوردار بوده و فقط با هياهو و جنجال هاي حاميانشان، مخاطباني را براي خويش دست وپا كرده اند.
مراسم اسكار نيز به تبعيت از سياست هاي آمريكا در سال هاي اخير هيچگاه روي خوش به سينماي نجيب و اصيل ايران نشان نداده و اغلب با بي تفاوتي از كنار نام آنها گذشته است.
در حاليكه بسياري از فيلم هايي كه در لايه هاي پنهان خود، ضديت با ايران اسلامي دارند را مورد تفقد قرار داده است.
براي مثال مي توان به "خانه اي از شن و مه" اشاره كرد كه حضور پررنگي در يكي از دوره هاي اسكار داشت و حتي بازيگر ايراني الاصل آن نامزد دريافت اسكار بهترين بازيگر نقش دوم زن شد!
حال بايد منتظر ماند و ديد كه آيا فيلم "جدايي نادر از سيمين" در فهرست بهترين فيلم هاي غير انگليسي زبان اسكار جاي مي گيرد و يا به سياق گذشته ناديده گرفته شده و سياست هاي ضد ايراني آمريكا را در ماه هاي اخير تكميل خواهد كرد.
فراهنگ ** 1983 ** م.ج ** 1071
انتهاي خبر / خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) / كد خبر 30758018
سه|ا|شنبه|ا|20|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]