واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: نشست بررسي «ادبيات دفاع مقدس» رضا اميرخاني: از مسؤولان فرهنگي انقلابيتريم
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
نشست بررسي ادبيات دفاع مقدس كه امروز (يكشنبه، چهارم اسفندماه) از سوي بسيج دانشجويي دانشكدهي علوم پايهي دانشگاه تهران برگزار شد، به زمينهاي براي انتقاد از مسؤولان فرهنگي تبديل شد.
زياد شدن حاشيه بهخاطر حساسيت دربارهي ادبيات دفاع مقدس
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست، محمدرضا بايرامي با بيان اينكه در ادبيات ما حاشيه بر متن غلبه كرده است، در ادامه از حاشيههايي كه در حوزهي فرهنگ و ادبيات به وجود آمده و بر متن غلبه كرده است، انتقاد كرد و افزود: به نظر ميآيد گاهي حاشيه از متن مهمتر ميشود و علتش هم فرهنگ شفاهي جامعهي ماست و در ادبيات جهان، اين حاشيه پررنگتر از ساير مقولههاست.
اين داستاننويس ضرورت نويسندگي را نوشتن دانست و تصريح كرد: نويسندگان فقط ميتوانند وارد حاشيهها نشوند و چنانچه نويسندگان ما درگير حاشيه نشوند، بيشتر به درد ادبيات و جامعه ميخورند.
او تصريح كرد: اينجور نيست كه ادبيات جنگ نداشته باشيم؛ اما حساسيت دربارهي ادبيات دفاع مقدس آنقدر زياد شده كه حاشيه بر متن چربيده است.
بايرامي در اينباره به مسألهاي اشاره كرد و گفت: گفته ميشود بنا بر اهداي جوايزي به نويسندگان يكي دو دههي اخير حوزهي ادبيات دفاع مقدس است و بر اساس آنچه گفته شده، برآورد كردهاند، هزينهاي بالغ بر يك ميليارد و 900 ميليون براي بررسي آثار ادبيات دفاع مقدس به بودجه نياز است؛ در حاليكه نگاه ميكنيم، ميبينيم آثار و نويسندگان جدي در اين حوزه به اين هزينه نياز ندارند. البته نمي گويم جوايز نباشند؛ اما به اعتقاد من، بحثهاي حاشيهيي در ادبيات بيشتر شده است.
او افزود: از سويي، جريانهاي ديگر وانمود ميكنند در حوزههاي ديگر اتفاق جدي صورت گرفته است كه انگار در ادبيات دفاع مقدس شكل نگرفته؛ اما به اعتقاد من، با نگاهي به ادبيات معاصر، ميبينيم كه از طيفهاي مختلف ادبيات، چنانچه بهترين كارشان در اين حوزه نباشد، يكي از بهترين آثار خود را در اين حوزه خلق كردهاند و برخي هم كه فقط نويسندهي اين حوزه هستند و اينگونه هم نيست كه كارشان نازل باشد.
او يادآور شد: مطمئنا نويسنده تعمدي چيزي نمينويسد كه عدهاي از آن خوششان بيايد و طبيعي است كه يك نويسنده ممكن است چيزي را بنويسد كه عدهاي برداشتهاي خود را داشته باشند و اساسا امكان همزادپنداري، از ويژگيهاي ادبيات داستاني است.
اين نويسندهي دفاع مقدس در پاسخ به پرسشي متذكر شد: اينكه ما رئاليسم ادبيات داستاني انقلاب را با رئاليسم سوسياليستي مقايسه كنيم؛ بيانصافي است و حتما اين مقايسه از خيلي جهات مقايسهي درستي نيست. درواقع، آن جنس رئاليسمي كه در روسيه اتفاق افتاده است، با اينجا تفاوت دارد.
از مسؤولان فرهنگي انقلابيترم
در اين نشست همچنين رضا اميرخاني با بيان اينكه اين سخنان صحبتهاي خودماني است، نسبت به شكاف فرهنگي كه ميان مردم و مسؤولان پيش آمده است، هشدار داد و گفت: در دههي سوم انقلاب اسلامي، ادبيات انقلاب اسلامي دارد نسبتش را با مردم مشخص ميكند، كه در دو دههي گذشته اين امر رخ نداده است.
اين داستاننويس عنوان كرد: به اعتقاد من، اين غربتي كه نويسندگان ادبيات دفاع مقدس دارند، در جايي ديگر رخ داده و بزرگترين شكاف فرهنگي ميان مردم و دولت پيش آمده است. بگذاريد تا اينجا را سربسته بگويم. امروز نويسندهي انقلاب اسلامي جاي خود را بين مردم باز كرده است و اين را ميشود در تشييع جنازهي قيصر امينپور ديد و به اعتقاد من، اين فاصلهاي كه ميان هنر انقلاب اسلامي و دولت به بالاترين حد خود رسيده، موضوع پراهميت و حساسي است.
او تأكيد كرد: من به مدد انقلاب اسلامي اينجا نشستهام و خود را نويسندهي انقلاب اسلامي ميدانم. درواقع، ما خود را صاحبي انقلابيتر از مسؤولان فرهنگي ميدانيم.
او همچنين در واكنش به پرسشي دربارهي تمايز بين رئاليسم مطلوب حاكميت و رئاليسمي كه نسل جوان خواهان آن است، تصريح كرد: تمايز جدي بين رئاليسم حاكميت و رئاليسم مطلوب مردم نميدانم و البته اين تفاوت كموبيش وجود دارد. درواقع، اين انتقاد را به حساب انتقاد از مسؤولان فرهنگي بگذاريم و نه انتقاد به انقلاب اسلامي.
نويسندهي «بيوتن» يادآور شد: نويسندهي انقلاب اسلامي توانسته با مردم ارتباط بگيرد؛ اما آيا منتقدان، نهادهاي فرهنگي و جريانهاي ادبي كه زيرساختهاي فرهنگي را شكل ميدهند، اين ارتباط را با مردم دارند. در حوزهي نقد و منتقدان ما اين اتفاق نيافتاده است و به نظر ميرسد منتقدان ادبيات دفاع مقدس منتسب به دولت هستند. اين نوع ارتباط خيلي بد است و به اعتقاد من، مهمترين آسيبي است كه فرهنگ جمهوري اسلامي را تهديد ميكند.
در ادامهي اين سخنان، اميرخاني در واكنش به اظهارات يكي دو نفر از مخاطبان حاضر در جمع تأكيد كرد: من هيچجا نگفتهام كه از حاكميت جدا هستم؛ من به عنوان نويسنده از مسؤولان فرهنگي به شدت جدا شدهام و لازم است كه اين ايراد را بيان كنم. من انقلابيتر از آن مسؤولان فرهنگي هستم و انتقادهايي كه مطرح ميكنم، در دفاع از انقلاب اسلامي است و براي همين است كه از مسؤولان فرهنگي جدا ميشوم.
او براي ارائهي شواهدي از ادعايش در اينباره به محمدرضا بايرامي اشاره كرد كه مهمترين جايزهي ادبي ايران را از سوييس دريافت ميكند؛ اما از سوي مسؤولان فرهنگي مورد بيتوجهي قرار ميگيرد.
اين نويسنده خاطرنشان كرد: من به واسطهي شغلم كه نويسندگي است، براي انقلاب اسلامي آرمانخواهانهتر كار ميكنم؛ در حاليكه آن مسؤول فرهنگي از دولت پول ميگيرد كه خادم مردم و نويسندهي انقلاب اسلامي باشد.
رضا اميرخاني در بخشي ديگر از سخنانش به تبيين تمايز ادبيات انقلاب اسلامي و ادبيات دفاع مقدس پرداخت و اظهار كرد: به ما فراوان گفتهاند كه ادبيات دفاع مقدس حق ادبيات انقلاب اسلامي را خورده است و گفتهاند كه ادبيات انقلاب اسلامي را فراموش كردهايم؛ اما دربارهي ادبيات جنگ نهادهاي مختلفي شكل گرفته است و براي انقلاب نه؛ در حاليكه يك تفاوت جدي بين ادبيات دفاع مقدس و ادبيات انقلاب اسلامي است. انقلاب ما مردمي بود؛ اما جنگ ما مردمي نبود و اين از فضايل دفاع مقدس است. درواقع، دفاع مقدس يك نبرد داوطلبانه بود و نشانهي جنگ مردمي بيشتر در كشور عراق بود كه سربازان را به اجبار وادار ميكردند كه به جبهه بروند.
اين نويسنده در تحليلي كه به دست داد، علت مكتوب نشدن آثاري در زمينهي انقلاب اسلامي را ناشي از آگاهي مردم و درگير بودنشان با اين انقلاب دانست و گفت: هريك از مردم، خاطره و فهم و دركي از وقوع انقلاب داشتند؛ اما دربارهي دفاع مقدس اينگونه نبود و طبيعي بود كه نويسندگان اقبال بيشتري نسبت به ادبيات دفاع مقدس داشته باشند و از آنجايي كه تعداد محدودي درگير جنگ بودند، تجربههايي خواندني و بكر براي ديگران داشتند. از اين منظر، كسي بر اثر انقلاب اسلامي، نويسنده نشد؛ اما عدهاي به دليل وقوع جنگ تحميلي نويسنده شدند.
او ادامه داد: درواقع، انقلاب 57 نويسنده نيافريد؛ اما جنگ نويسنده آفريد؛ زيرا آنها حرفهايي داشتند كه براي ديگران شنيدني بود و افتخار جنگ ما اين بود كه داوطلبانه بود و نيروها داوطلبانه در جبهه حضور داشتند؛ اما به دليل نگاه رسانهيي كه بوده، سبب شده آن را جنگي بدانيم كه همهي مردم درگير آن بودند و اينكه امروز در حوزهي ادبيات انقلاب اسلامي خلأ احساس ميكنيم، از اينجا ناشي ميشود كه نسلي جديد از راه رسيده و در پي پرسش از چگونگي وقوع انقلاب است و اينجاست كه نقش ادبيات انقلاب اسلامي و كساني كه در اين حوزه مينويسند، برجسته ميشود.
از ادبيات جنگ، انتظار مانيفست اخلاقي دارند
به گزارش ايسنا، در اين نشست كه با پرسش از رمان دفاع مقدس شروع شد، نويسندگان دفاع مقدس به آسيبهايي كه متوجه اين حوزه است، پرداختند و احمد دهقان با ارائهي آماري از شهداي دفاع مقدس و نسبت آن با كشتهشدگان جنگ دوم جهاني و همچنين ارائهي آماري از حداكثر داوطلبان حاضر در جبهههاي نبرد، تصريح كرد: جنگ ما از اين جهات كوچك بوده است. اما از نظر زماني، مسلما طولانيترين جنگ را داشتهايم، كه اتفاقهاي داخلي آن را نميبينيم.
نويسندهي «سفر به گراي 270درجه» گفت: از ادبيات جنگ، انتظار مانيفست اخلاقي دارند. آيا شرايط جامعهي ما ميتواند يك چنين نويسندهاي را پرورش دهد؟ و آيا رمان ميتواند عهدهدار اين وظيفه شود؟
اين نويسنده كه خود در جبهههاي نبرد حضور داشته است، به ذكر خاطرهاي از يك رزمنده با نام فضلالله پرداخت، تا در نتيجهگيرياش اذعان كند كه جنگ بستري براي آدم شدن افراد بود و يا اينكه عدهاي با پايان جنگ از آن فضا جدا ميشدند.
دهقان اعتراف را پايهي ادبيات جنگ دانست و گفت: چرا ما اعترافنامه نداريم؟ اعتراف در ادبيات جنگ ما رخ نداده است. درواقع، ما توبه داشتهايم؛ اما اعتراف نه، و اين را بررسي نكرديم كه چرا توبه داشتهايم؛ اما اعتراف نه.
فرض موفق نبودن ادبيات دفاع مقدس، نادرست است
محمدرضا جوادي يگانه نيز در بسط پرسشي كه مجري برنامه طرح كرد، گفت: آيا ادبيات جنگ ما موفق بوده است يا خير؟ اين مفروض نشان ميدهد كه ادبيات دفاع مقدس موفق نيست؛ چرا؟ آيا عدم موفقيت ناشي از حمايت نادرست بوده است؟
اين استاد جامعهشناسي با به چالش كشيدن اين مفروض تصريح كرد: فرض اينكه ادبيات دفاع مقدس ادبيات موفقي نيست، اشتباه است. توقع ما از ادبيات جنگ، توقع خاصي است. ما از ادبيات جنگ انتظار داريم كه مردم را نسبت به ارزشهاي پايداري برانگيزد، انتظار داريم شور حماسي در مردم برانگيخته شود. اگر اينگونه تعبير كنيم، ماهيت جنگ را نفهميدهايم؛ زيرا اينگونه نبوده است كه مردم ما با مارش نظامي و نوحه به جبهههاي جنگ رفته باشند؛ درواقع، آنها با انگيزههايي ديگر به ميدان جنگ رفتهاند.
او معتقد است، بايد انگيزههاي آنچه را در ادبيات جنگ رخ داده است، در بيرون از ادبيات جستوجو كرد.
استاد دانشگاه تهران با بررسي اجمالي جنگ دوم جهاني و دوران هشتسالهي دفاع مقدس و تبيين درجهي سهمناك بودن اين دو جنگ، گفت: تجربهي اجتماعي ما بيش از اين نميشود. همين تجربهها با جنگ نسبتا محدودي كه داشتهايم، تجربهي خوبي است و البته كه ما ادبيات دفاع مقدس داريم؛ اما انتظار ما از ادبيات جنگ نادرست است و از سويي، اينقدر تكرار شده ادبيات دفاع مقدس ناكارآمد است كه باور كردهايم؛ اما معتقدم بايد در اين مسأله تشكيك كرد.
جوادي يگانه همچنين معتقد است: مديريت فرهنگي و ادبيات ما از اهالي ادبيات و فرهنگ عقبترند.
ادبيات قبل از انقلاب به اين ملت ربطي ندارد
اما اميرحسين فردي در دفاع از ادبيات دفاع مقدس استدلال كرد كه ادبيات ما 30 سال است متولد شده است و آنچه پيشتر از آن بوده، به اين ملت ربطي ندارد.
اين داستاننويس تأكيد كرد: ادبيات اصيل ما عمري 30ساله دارد و از منظر ادبيات، 30 سال عمر كمي است؛ بنابراين مايهي سربلندي است كه در مدت 30 سال به اينجا رسيدهايم.
نويسندهي رمان «اسماعيل» معتقد است: ما نبايد ادبيات خود را با ادبيات آلمان، روسيه يا آمريكا مقايسه كنيم؛ زيرا همهاش 30 سال است كه ادبيات ما شروع شده است.
فردي ادبيات متعهد ايران را همزاد با انقلاب اسلامي دانست و با ابراز اميدواري نسبت به آيندهي ادبيات فارسي تصريح كرد: اگر بدانيم از كجا شروع كردهايم و به كجا ميرويم، چشمانداز روشني پيش روي ادبيات است.
او همچنين ادبيات دفاع مقدس را جداي از ادبيات معاصر ايران ندانست و پرسيد اگر ميگويند ادبيات دفاع مقدس ضعيف است؛ مگر در زمينههاي ديگر ادبيات قوي هستيم؛ آيا چنين چيزي است؟
فردي در بخشي از سخنانش خبرنگاران حوزهي ادبيات را خطاب قرار داد و از بياطلاعي آنها نسبت به ادبيات انتقاد كرد.
در اين نشست در خلال بررسي ادبيات دفاع مقدس، پرسشهايي بين مخاطبان و سخنرانان مطرح شد، كه مسير صحبت را به آسيبشناسي و انتقاد از وضع موجود تغيير داد.
انتهاي پيام
يکشنبه|ا|4|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]