تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836203426
تاريخ عمران خوزستان - بخش آخرمقاومت مالكان در برابر سدسازي
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: تاريخ عمران خوزستان - بخش آخرمقاومت مالكان در برابر سدسازي
عبدالرضا انصاري در بخش آخر خاطرات خود از عمران خوزستان به مقاومت مالكان خوزستاني در برابر سدسازي و عمران خوزستان ميگويد و اينكه آنها به دليل رفتار قرون وسطايي كه با كشاورزان داشتند، تمايلي به نوسازي كشاورزي با استفاده از آبرساني مدرن نداشتند.
در آخرين بخش از خاطرات وي ميخوانيم كه او چگونه توانسته است با برگزاري نشستهاي پيدرپي با وزيراني كه هر كدام به نوعي با مسائل عمراني خوزستان سر و كار داشتند، آنها را متقاعد كند كه فلسفه اين عمران چيست و در آخر به موضوع تفاهم با روحاني، وزير آب و برق اشاره ميكند و اينكه فعاليتهاي وي در اين بخش موجب شد كه از طرف دولت به وزارت كشور برود و وزير كشور شود.براي من روشن بود كه افرادي كه دراثر اجراي برنامههاي عمران خوزستان منافع شان به خطر افتاده، از آن جمله منتقدين محلي، مالكيني كه هنوز با كشاورزان مانند قرون وسطي رفتار ميكردند، صاحبان كارخانههاي كهنه برق محلي كه برق را به قيمتهاي گزاف به مردم ميفروختند، اشخاص غيرواجد شرايطي كه ميخواستند خودشان يا بستگانشان را به عنوان كارمند به سازمان تحميل كنند، فروشندگاني كه درصدد بودند اجناس بنجل خود را به سازمان بفروشند و و...، به محض اين كه متوجه شوند مقامي وجود دارد كه ميتوانند از طريق او به سازمان فشار بياورند، از فرصت استفاده خواهند كرد و خواهند كوشيد كه اين سازمان را به سرنوشت سازمانهاي دولتي ديگري دچار كنند كه دراين گرداب بيانتهاي اداري افتاده و غرق شدهاند. توفيق اين افراد باعث ميشد كه برنامههاي اجرايي سازمان به خطر بيفتد، جوانان و كاركنان تحصيلكرده و لايقي كه با جان و دل براي انجام كار مملكت شب و روز كار ميكردند، پراكنده شوند و ميلياردها ريال ثروت مملكت كه طي مدت هفت سال در خوزستان خرج شده و آثار مفيد آن در حال نمايان شدن بود، تباه گردد. تجربه نشان ميداد كه برنامه ويرانسازي سازمانهاي دولتي از شكايات و نامههاي بيامضا شروع ميشود، بعد، به ترتيب با اعزام بازرسهاي بيسواد و مغرض، تهيه گزارشات غرض آلود و اتهام زننده، رسيدگي در كميسيونهاي اداري و پاك كردن حساب خردههاي گذشته، دادن خبرهاي هيجان انگيز به جرايد جنجالي ادامه مييابد و عاقبتالامر به دلسرد كردن افراد متخصص زحمتكش، لنگ كردن كارها و بالاخره متضرر شدن مملكت ميانجامد. متاسفانه، اين كارها غالبا به نام دلسوزي براي مردم، حفظ منافع مملكت و برقراري نظم صحيح در دستگاهها و ... انجام ميشود.
با توجه به مراتب بالا تصميم گرفتم كه در اين زمان كه سازمان از پشتيباني شخص اول مملكت برخوردار بود، از پيش آمدن چنين سناريويي جلوگيري و تا آخرين لحظه مقاومت كنم. به همين جهت، پس از رسيدن اولين نامه وزارت آب و برق و خواستن توضيحات از سازمان، با همان جوهر سبزي كه هميشه از آن استفاده ميكردم (چون كاملا دستورات را مشخص ميكرد و به چشم ميخورد) به مهندس روحاني نوشتم كه هر اطلاعي را كه مورد نياز شخص جناب عالي است، مستقيما به اينجانب بفرماييد تا در اختيارتان بگذارم و خواهشمندم به مامورين وزارتخانه دستور فرماييد از اين نوع مكاتبات با سازمان خودداري كنند. ضمنا به دفتر سازمان نيز دستور دادم از ثبت نامههايي كه از وزارت آب و برق ميرسد، خودداري كنند و اگر مطلبي پيش آمد مستقيما به من مراجعه نمايند. برگرداندن نامه به وزارت آب و برق، كه به طور عادي ارسال شد، كار خود را كرد و ديگر كسي از مديران وزارت خانه مزبور چيزي به سازمان ننوشت.
از آن روز با يكايك آقايان وزرا و مقامات موثر ملاقات كردم و براي هر يك اصول و فلسفه ايجاد سازمانهاي عمران منطقهاي را توضيح دادم و اشكالات مربوط به اجراي كارهاي بزرگ عمراني از طريق سازمانهاي عادي دولتي را كه طبق قوانين مصوبه ناچار به رعايت مقررات و سنتهاي ديرينه اداري هستند، برايشان روشن كردم. عدهاي وزراي جديد كه سوابق زيادي در دستگاههاي دولتي نداشتند، گفتند كه تا آن زمان متوجه مشكلات مربوطه نبودهاند و قول دادند كه در حفظ تشكيلاتي كه براي عمران خوزستان به وجود آمده فعالانه كمك و همكاري كنند. در اين جريان، صرفنظر از تقويت و حمايت شاه، تاييد و پشتيباني مهندس اصفيا از سازمان آب و برق خوزستان بزرگترين اثر را داشت، زيرا همه مسوولان امر به صحت نظر و بيطرفي ايشان معتقد بودند و حرف مهندس اصفيا براي همه حجت بود و وقتي ميديدند كه او در تمام مراحل سازمان آب و برق خوزستان را تقويت ميكند، آنها نيز با سازمان همكاري ميكردند. به همين جهت بود كه در قانون تشكيل وزارت آب و برق، كه در ابتدا قرار بود به طور صريح نوشته شود كه سازمانهاي آب و برق منطقهاي جزو تشكيلات وزارت آب و برق هستند، به اين بسنده شد كه دولت ميتواند با صدور تصويبنامه سازمانهاي لازم را در اختيار وزارت آب و برق قرار دهد. پس از اين برخوردهاي اوليه با وزارت آب و برق، مدت چهار ماه كارها جريان عادي خود را طي كرد و مانند گذشته اعتبارات لازم از طرف سازمان برنامه تامين ميگرديد. ناگهان، در اواسط تير ماه، اطلاع يافتيم كه در شبي كه فرداي آن روز پادشاه به مسافرت ميرفتند، تصويب نامهاي به طور محرمانه از هيات دولت گذشته است كه برطبق آن سازمانهاي آب و برق خوزستان، آب و برق سفيد رود، آب و برق كرج و آب و برق رضاييه ضميمه وزارت آب و برق شدهاند.
پس از وصول اين خبر فورا به دفتر نخستوزير رفتم و تقاضاي ملاقات كردم. آقاي حسنعلي منصور بلافاصله مرا پذيرفت. قبل از اين كه شروع به صحبت كنم گفت ميدانم براي چه آمدهاي، ولي ما ترتيبي دادهايم كه تمام نظرات شما در مورد مجموعه برنامه عمران خوزستان رعايت خواهد شد و اشكالي در كارها پيش نخواهد آمد، به اين معنا كه يكپارچگي برنامهها و استقلال كامل سازمان آب و برق خوزستان حفظ خواهد گرديد. وزارت آب و برق كوچكترين دخالتي در كار سازمان شما نخواهد كرد. شما به عنوان نماينده اعليحضرت، يعني استاندار خوزستان، سرپرستي كليه امور عمراني خوزستان را بهعهده خواهيد داشت تا تشكيلات ديگري نتواند مزاحم كارتان شود. فقط بودجه سازمان آب و برق خوزستان كه مورد قبول سازمان برنامه باشد، در زير فصل مربوط به وزارت آب و برق، بهصورت يك رقم، در بودجه كلي كشور منظور و تقديم مجلس خواهد شد. علاوه براين، طبق امر شاه، چنانچه اختلافي بين شما و وزارت آب و برق پيش بيايد، آقاي مهندس اصفيا دخالت كرده و رفع اختلاف خواهد نمود. (اين فرمولي بود كه از طرف هويدا پيشنهاد شده بود). پس از شنيدن صحبت نخستوزير و با توجه به سوابق دوستي و همكاري كه ساليان طولاني با ايشان داشتم، گفتم كه من براي تقديم استعفا آماده بودم، ولي اينك شما مرا در موقعيتي قرار داديد كه ناچارم اين پيشنهاد را قبول كنم و در تحت شرايطي كه فرموديد به كار ادامه دهم. ضمنا، منصور اضافه كرد كه در ميان سازمانهايي كه به نام آب و برق خوانده ميشوند، تنها سازمان آب و برق خوزستان است كه تشكيلات عظيمي براي عمران منطقه دارد و سازمانهاي ديگر تقريبا كارشان محدود به تنظيم و تقسيم آب و توزيع برق ميباشد كه طبعا بايد با ضوابط خاص جزو تشكيلات وزارت آب و برق باشند و از اين جهت است كه دولت تصويبنامه مربوطه را گذرانده است.
پس از اين جريان، در جلسهاي كه در دفتر مهندس اصفيا با حضور مهندس روحاني تشكيل شد، اصول و نحوه رابطه بين سازمان آب و برق خوزستان و وزارت آب و برق مورد توافق قرار گرفت. در اين جلسه مجددا فلسفه تشكيل سازمان آب و برق خوزستان (كه بر پايه اساسنامه قانوني آن دولت ميتوانست درصورت لزوم در ساير استانها نيز سازمانهاي مشابهي دائر نمايد) براي مهندس روحاني تشريح گرديد و توضيح داده شد كه منظور از تاسيس اين سازمانها بهوجود آوردن يك تشكيلات قانوني در منطقه موردنظر دولت ميباشد كه با اختيارات كامل بتواند بدون محذورات سنتي اداري برنامههاي عمراني مورد احتياج منطقه را بهصورت يك مجموعه برنامههاي بههم پيوسته زمانبندي شده به طور سريع اجرا كرده و بهمرحله بهرهبرداري برساند و در مرحله نهايي، طبق تصميم دولت واحدهاي مربوطه را تحت اختيار سازمانهاي تخصصي دولتي يا نيمه دولتي و شهرداريها يا بخش خصوصي قرار دهد. اما شرط اصلي اين است كه تا رسيدن به مرحله نهايي، سازمانهاي مختلف دولتي حق دخالت در كارهاي جاري طرحها را نداشته باشند. به عنوان مثال، تشكيلات برق شهر تا شروع بهرهبرداري توسط سازمان طرحريزي، تاسيس و اجرا ميشود، ولي وقتي اين تشكيلات به مرحله بهرهبرداري رسيد و توانست سرپاي خود بايستد، تمام تشكيلات مربوطه در اختيار شهرداري محل قرار ميگيرد و از آن به بعد رابطه سازمان با شهرداري رابطه يك دستگاه فروشنده برق در نقطه شروع محدوده شهر خواهد بود و ديگر دخالتي در امر اداره برق شهر نخواهد داشت و همين طور مثلا در مورد طرحهاي كشاورزي تا زماني كه شبكه آبياري ايجاد نشده و اراضي اطراف دزفول زير كشت قرار نگرفته، كليه امور مربوطه توسط سازمان اجرا خواهد شد، ولي زماني كه اين طرح به مرحله بهرهبرداري رسيد، بنا به تصميم دولت ممكن است در اختيار وزارت كشاورزي قرار گيرد.
از اين جلسه به بعد روابط فيمابين براساس همكاري و احترام متقابل ادامه پيدا كرد. پس از مدتي، از مهندس روحاني دعوت كردم براي ديدن طرحهاي عمراني به خوزستان بيايد و در اين مسافرت كه چند روزي طول كشيد، مهندس روحاني با شيوه كار و نحوه مديريت سازمان آب و برق خوزستان از نزديك آشنا شد.
در سازمان آب و برق خوزستان معمولا از كاغذ بازي پرهيز ميشد. سرپرستان واحدها به يكديگر اعتماد داشتند. دستورها ابتدا شفاها ابلاغ و سپس كتبا تاييد ميشد و اين خود به سرعت عمل ميافزود. همه مسووليت قبول ميكردند و كارها تا مرحله انجام براساس نظام و روش شناخته شدهاي پيگيري ميشد. مديران به آسايش و رفاه كارمندانشان توجه كامل داشتند.
بازديد از سازمان چنان مهندس روحاني را تحت تاثير قرارداد كه خود بلندگوي كارهاي سازمان شد. گاهي، در جلسات ماهانهاي كه با كليه مسوولان واحدهاي مختلف وزارت آب و برق داشت، از من دعوت ميكرد كه در جلساتشان شركت كنم و هرگاه موضوع جديدي پيش ميآمد نحوه كار را در سازمان جويا ميشد و از دستورالعملها و آيين نامههاي سازمان به عنوان يكي از مآخذ اصلي براي تهيه دستورالعملهاي وزارت آب و برق استفاده ميكرد. علاوه براين در بعضي موارد كارمندان وزارت آب و برق را براي كارآموزي به سازمان آب و برق خوزستان اعزام ميكرد. اين همكاري تا مدت يك سال ادامه داشت. در اين مدت، باز گاه به گاه شنيده ميشد كه بعضي از اطرافيان مهندس روحاني كه خواستار افزايش قدرت و گسترش حيطه عمل وزارت آب و برق بودند مشغول تحريك و منتظر فرصتي هستند كه ضرب شستي به سازمان نشان دهند. البته در ظاهر چيزي نميگفتند، ولي اطلاعات موثقي ميرسيد كه اين عوامل در صددند كه اگر بتوانند پروندههايي نيز عليه مديرعامل و كاركنان سازمان بسازند. بالاخره در دوم ارديبهشت 1344 نامه آمرانهاي از وزير آب و برق به سازمان رسيد كه دستور ميداد دفتر نمايندگي سازمان در تهران تعطيل شده و وظايف آن به دفتري كه در وزارت آب و برق براي انجام كارهاي سازمانهاي آب و برق منطقهاي تشكيل شده است، تحويل گردد. به عبارت ديگر تشكيلات عظيم سازمان آب و برق خوزستان كه در آن زمان بزرگترين سازمان عمراني ايران بود و براي انجام امور مختلف خود ناچاربود هر روزه به دستگاههاي دولتي در تهران مراجعه نمايد، در رديف سازمان آب و برق كرمان يا امثالهم قرار ميگرفت كه تمام تشكيلات آنها به اندازه يك واحد كوچك يكي از طرحهاي عمران خوزستان هم نبود.
لازم است توضيح بدهم كه دفتر نمايندگي سازمان درتهران داراي وظايف متعددي بود كه انجام هريك از آنها در امر پيشرفت برنامهها اثركلي داشت. از جمله اين وظايف دنبال كردن روزانه مراحل تصويب طرحهاي اجرايي در قسمتهاي مختلف سازمان برنامه بود، براي تامين اعتبار و تسويه حسابهاي گذشته و گرفتن پول در سر رسيدهاي معين؛ گرفتن اجازه ورود ماشينآلات و كالاهايي كه بر طبق تصويب نامههاي مختلف در اختيار وزارت بازرگاني و وزارت گمركات بودند؛ گرفتن اجازه ورود بذر و نهال و كود شيميايي و غيره از وزارت كشاورزي؛ گرفتن اجازه اقامت و كار اتباع خارجي از وزارت كار وزارت كشور و شهرباني كل؛ اخذ ويزاهاي مسافرت كاركنان ايراني و خارجي به ممالك مختلف براي امور مربوط به طرحها و به طور خلاصه جلب همكاري و رفع مزاحمت تشكيلات دولتي كه هر كدام به نحوي از انحا در پيشرفت كار طرحهاي عمراني موثر بودند. با توجه به وظايف دفتر تهران كاملا روشن بود كه با بسته شدن اين دفتر و انتقال وظايف آن به وزارت آب و برق بايد هر روز براي انجام كوچكترين كاري منتظر رسيدن دستور از مقامات عاليه وزارت آب و برق بود و اين آسانترين راهي بود كه كاركنان وزارت آب و برق ميتوانستند به راحتي پيشرفت كارهاي سازمان را به تاخير اندازند. من، به جاي جواب به وزارت آب و برق، گزارش شرف عرضي به حضور شاه تهيه و تقاضا كردم كه دستور فرماييد از دخالتها و اظهارنظرهايي كه اصول تشكيلات سازمان آب و برق خوزستان را متزلزل ميكند خودداري شود، اين استدعا مورد قبول قرار گرفت و از آن تاريخ به بعد ديگر مزاحمتي از طرف وزارت آب و برق در كار سازمان به عمل نيامد.
مهندس روحاني نيز كه متوجه شد اشتباهي انجام گرفته موضوع را دنبال نكرد و جريان كار به حالت سابق باقي ماند و تا وقتي كه من به وزارت كشور منصوب شدم، روابط بسيار منطقي و دوستانهاي ميان مقامات وزارت آب و برق و سازمان آب و برق خوزستان برقرار بود، به طوري كه بعد از رفتن من از سازمان و انتصاب
آقاي دكتر ايرج وحيدي، معاون وزارت آب و برق كه فرد بسيار شايستهاي بود، به سمت مديرعامل سازمان آب و برق خوزستان، با اصرار مهندس روحاني و دكتر وحيدي، احمدعلي احمدي، معاون فني سازمان، به عنوان قائم مقام مديرعامل به خدمت خود در سازمان ادامه داد. با تغيير مديريت، نه تنها در شيوه كار سازمان تغييري داده نشد، بلكه با پيدا شدن امكانات جديد مالي براي دولت نسبت به گسترش شبكههاي آبياري و دنبال كردن ساختمان سد كارون كه مقدمات آن فراهم شده و كارها آغاز گرديده بود، اقدام گرديد و طرحهاي جديدي نيز براي گسترش توليد نيشكر درسي هزار هكتار در نزديكي شوشتر براي توليد 250هزار تن شكر در سال به مرحله اجرا درآمد.
مالكين، اصلاحات ارضي و عمران خوزستان
يكي از شرايط اصلي اخذ وام ازبانك جهاني اين بود كه مصرفكنندگان آب در منطقه آبياري دز تعهد كنند كه بهاي آبي را كه از شبكه آبياري دز مصرف ميكنند به طور مرتب بپردازند.
چنان چه اين تعهد صورت نميگرفت، يكي از اركان اقتصادي طرح كه براساس آن ميزان وام مصوب بانك تعيين شده بود، متزلزل ميشد و در نتيجه بانك نميتوانست پرداخت چنين وامي را توجيه كند. در سال 1339 قانون اصلاحات ارضي هنوز در مراحل اوليه بود. بعضي از مالكين اميدوار بودند بتوانند اجراي آن را از راههاي مختلف دچار وقفه سازند و به همين جهت هر روز در نقاط مختلف كشور فعاليتهايي از طرف مالكين براي ايجاد مزاحمت در اجراي قانون بهعمل ميآمد. در منطقه آبياري سد دز نيز كه قسمت مهمي از آن به يك خانواده تعلق داشت وضع مالكين و كشاورزان بحراني شده و مالكين سعي ميكردند تا آنجا كه بتوانند نگذارند پاي مامور دولت به محوطه آنها باز شود. درچنين شرايطي مذاكره با مالكين و كشاورزان مشكل شده بود. معذلك، ما در حد امكان و به شيوههاي گوناگون كوشش ميكرديم براي آنها توضيح دهيم كه با ساخته شدن سددز و ايجاد كانالهاي آبياري كه از داخل مزارع آنها خواهد گذشت درآينده خواهند توانست در تمام مدت سال آب مورد نياز خود را به هر ميزاني كه لازم باشد، با پرداخت بهاي معقولي، در اختيار داشته باشند و ديگر از سيلهاي سالانه و خشكسالي ترسي نداشته باشند و علاوه براين، در تمام مدت سال از زمينهاي خود استفاده كنند. منتها ميبايستي از هم اكنون تعهد كنند كه اولا در اجراي طرح با سازمان آب و برق خوزستان همكاري كامل داشته باشند تا برنامه پيشنهادي بهسرعت و به نحو احسن پيش برود و ثانيا بهاي آب مصرفي را طبق تعرفه سازمان بپردازند. براي مالكين و كشاورزان، همان طوركه قبلا ذكر شد، اولا قبول اين كه دولت قولي بدهد و به انجام برساند، مشكل بود. دوم اين كه نگران بودند كه مقداري از زمينهاي آنها براي جادهكشي و كانالسازي از بين برود. سوم اين كه فكر ميكردند كه در حال حاضر از رودخانه دز براساس سنت گذشته حق استفاده از آب را دارند، پس چرا براي آب پول بدهند. تعهد سازمان نيز در مورد اين كه حقوق گذشته آنها كاملا رعايت و تامين خواهدشد، تاثيري در رفع مخالفت آنها نداشت. از طرف ديگر گزارشهايي ميرسيد كه مالكين و كشاورزان، با هدايت مالك بزرگ منطقه، مرتبا جلساتي دارند و مشغول دسيسه و ايجاد مزاحمتهايي از نظر اجراي طرح آبياري دز ميباشند.
دوشنبه|ا|12|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 322]
-
گوناگون
پربازدیدترینها