واضح آرشیو وب فارسی:مهر: چرخه معيوب ژانر كمديـ 7/طنزهاي تلويزيوني ميفروشند/ آينده سينماي كمدي را مخاطب رقم ميزند
افزايش روند توليد كمديهاي متاثر از طنزهاي تلويزيوني واكنشهايي در ميان سينماگران داشته است؛ گروهي اين جريان را موقت و زودگذر و عدهاي گسترش و رواج چنين آثاري را عامل نابودي سينما ميدانند.
به گزارش خبرنگار مهر، نگاهي به جدول فروش فيلمهاي سينماي ايران در سال 87 نشان ميدهد بازار كمديهاي متاثر از طنزهاي تلويزيوني همچنان گرم است و مخاطب با اشتياق و علاقمندي اين آثار را دنبال ميكند. به همين دليل و تحت تاثير اين فضا است كه توليد اين شبه كمديها هنوز ادامه دارد.
اين جريان موافقان و مخالفاني دارد. مخالفان توليد اين آثار كه متاثر از طنزهاي تلويزيوني و قواعد و كليشههاي آنها هستند، اين شبه كمديها را عاملي براي پائين آمدن سليقه مخاطب ميدانند و معتقدند توليد و نمايش اين فيلمها در طولانيمدت سليقه مخاطبان سينماي ايران را كه هر روز از تعدادشان كاسته ميشود بيمار ميكند.
اما موافقان توليد اين كمديها را متاثر از شرايط اقتصادي و تحت تاثير استقبال مخاطب ميدانند و باور دارند تا مردم از اين فيلمها استقبال كنند توليد آنها ادامه دارد. اين گروه البته اغلب اين فيلمها را فاقد ارزش و اعتبار هنري ميدانند و معتقدند بالاخره ستاره بخت اين آثار افول ميكند. اما تا آن زمان چرخ سينماي رنجور ايران را كمديهايي ميچرخانند كه ريشه در طنز 90 شبي دارند.
گرچه اهالي سينما از رخنه اين جريان متاثر از كمديهاي تلويزيوني نگران هستند. اما با فروش فيلمهاي كمدي در سينماها توليد اين آثار همچنان در اولويت است. رضا درستكار درباره تعدد فيلمهاي سينمايي متاثر از طنزهاي تلويزيوني ميگويد: توليد اين فيلمهاي طنزآميز و شبه كمدي محصول شرايط فيلمسازي و تنگناي اقتصادي حاكم است.
اين منتقد ادامه ميدهد: تهيهكننده خصوصي براي برونرفت از بحران سعي ميكند از راههاي امتحان پسداده و مطمئن استفاده كند كه توليد فيلم متاثر از طنزهاي شبانه با چهرههاي تلويزيوني يكي از آنها است. ضمن اينكه حضور مديران تلويزيوني در سينما ضربه جدي به سينما زده است. مديران ما شناخت درست از سينما ندارند و با تحميل ديدگاه خود اين شرايط را به وجود آوردهاند.
وي تاكيد ميكند: تلويزيون و محصولات تلويزيوني سينما را تهديد ميكنند و چيزي از سينماي ايران و سينماي ملي باقي نمانده است. شبه كمديهاي روي پرده با ساختارهاي ضعيف و حكمراني هنرپيشههاي تلويزيوني روابطي سخيف و سبك به تصوير ميكشد كه منطق روايي ندارند و تنها به اين دليل ساخته ميشوند كه مردم به سينما بيايند و چرخ سينما همچنان بچرخد.
يدالله صمدي اما اين جريان را تهديدي براي سينماي ايران نميداند: اين فيلمها براي مردمي كه بيننده اين مجموعهها هستند جذابيت دارد و به همين دليل توليد اين آثار رونق گرفته است. اغلب اين فيلمها كمديهاي كمهزينه و ارزانقيمت متكي به خلاقيت بازيگرند و از محبوبيت اين چهرهها براي جذب مخاطب استفاده ميكنند.
اين فيلمساز ادامه ميدهد: متاسفانه تعداد زيادي از اين كمديها سبك و سخيف هستند و وقار و ارزش كمديهايي را كه سالهاي قبل توليد ميشد ندارند. اما در شرايط فعلي نميشود از تهيهكنندگان انتظار داشت طور ديگري فيلم بسازند. تهيهكنندگان به دنبال رسيدن به راههايي هستند كه آنها را زودتر به سرمايهشان برساند.
سعيد حاجيميري هم با انتقاد از فيلمهاي كمدي ميگويد: شخصيتهاي اين فيلمها معمولا كمهوش هستند، شوخيها جنسي است، از الفاظ ركيك استفاده ميشود و اغلب به يك صنف توهين ميشود. در اين فيلمها انتقادها شعاري است و استقبال تماشاگر از آنها باعث شده تهيهكنندهها به سمت اين آثار بروند. اين فيلمها و طنزهاي تلويزيوني تماشاگر را كمهوش فرض ميكنند.
تهيهكننده "انعكاس" سينماي كمدي و مجموعههاي طنز را نيازمند آسيبشناسي ميداند: بايد نگاهي حرفهاي بر توليد اين آثار حاكم شود. آيا نميشود كمديهايي ساخت كه به خرد مخاطب در آنها احترام گذاشته شود و خانوادهها بتوانند اين آثار را ببينند؟ آيا نبايد از فرصتي كه كمدي و طنز در اختيار مخاطب قرار ميدهد براي انتقال مفاهيم آموزشي استفاده كرد؟
وي ميگويد: اين موج متاثر از شرايط اقتصادي و استقبال مردم از طنزهاي شبانه به وجود آمده، اما ماندگار نيست. مخاطب سينما به هر حال از اين همه تكرار، لودگي و بياخلاقي دلزده ميشود. در تلويزيون هم در سالهاي اخير تعداد مجموعههاي طنز موفق و پربيننده كم شده است. اين آثار طراوت و خلاقيت گذشته را ندارند و براي مخاطب جذاب نيستند.
محمد نيكبين شرايط اقتصادي و ركود حاكم بر گيشه را عاملي ميداند كه تهيهكنندگان و كارگردانها را به سمتي ميبرد كه براي رسيدن به موفقيت از راههاي ميانبر استفاده كنند و ميگويد: تهيهكنندهها به اين چهرهها اعتماد دارند و آنها را ضامن فروش ميدانند. در اين شرايط تهيهكنندگاني هم هستند كه با فيلمنامهاي متفاوت و جذاب و گروهي حرفهاي كار ميكنند.
تهيهكننده" سوپراستار" ادامه ميدهد: تجربه نشان داده تماشاگر از اين فيلمها استقبال ميكند. اما قدرت خطر كردن به دليل شرايط نامطلوب سينما پائين آمده و همه ترجيح ميدهند در مسير بيخطر حركت كنند. اين نوع فيلمها هم جزئي از سينماي كمدي محسوب ميشوند. ممكن است ما آنها را دوست نداشته باشيم، اما در سينما هر نوع فيلمي بايد ساخته شود.
نيكبين كه "تسويه حساب" را هم در كارنامه دارد تاكيد ميكند: فيلمسازها بايد راههايي تازه براي جذب مخاطب پيدا كنند. نبايد سطح كار در سينما را پائين آورد و با اتكا به راههاي تكراري مخاطب را به سالنها كشاند. ميشود با صرف وقت، هزينه و به كار بردن انديشههاي تازه از اين بحران نجات پيدا كرد.
همايون اسعديان هم از شرايط اقتصادي سينما صحبت ميكند: توليد كمديهايي كه متاثر از طنزهاي تلويزيوني و فيلمهاي 90 دقيقهاي هستند محصول شرايط است و كارگردان و تهيهكننده كمترين تاثير را در شكلگيري اين جريان دارند. سينماي ايران در سال 50 فيلم توليد ميكند و قطعا نميتوان انتظار داشت تمام اين آثار فيلمهايي فاخر و ارزشمند باشند.
در هر حال، نبض سينماي ايران در دست فيلمهايي است كه ميتوان آنها را شبه كمدي ناميد و از ميزان پيشپاافتادگيشان انتقاد كرد. اما جمعيتي كه براي ديدن اين قصههاي سهل و ساده و بازيگران محبوب تلويزيوني به سالنهاي سينما ميروند حيات اين فيلمها را رقم ميزنند. اين موج همچنان ادامه دارد، فقط كافي است سري به سالنهاي سينما بزنيم.
سه شنبه 1 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 212]