واضح آرشیو وب فارسی:قدس: افسردگي ارمغان مصر مدرنيته ؛ خداحافظ شمع ، گل ، پروانه !
بازيهاي كودكي خود را به ياد مي آورم كه گرچه ساده بود و بي تكلف، اما بچه ها را مثل رود، مثل باد، مثل موج به حركت وامي داشت
و اجازه سكون و ركود را به آنها نمي داد.بازيهايي همچون: عمو زنجيرباف، بازي وسطي، شمع - گل - پروانه، قايم باشك، لي لي، بالابلندي، سك سك و حتي اسب سواري با تكه چوبي كه خود ما به آن جان مي داديم. كمي هم كه بزرگ تر شديم، بازيهايي چون هفت سنگ، گرگم به هوا، دستش ده و حتي يك قل دوقل كه اگرچه ظاهراً بازي دختران به شمار مي آمد، اما پسر ها نيز در حسرت پيوستن به گروه و در دست گرفتن و ريختن سنگ ها برزمين و بعد جمع كردنشان با نگاهي پر از التماس، بازي دختران را تماشا مي كردند و گاه از گروه اجازه مي گرفتند تا آنها هم در بازي شركت داشته باشند.
آنچه را از آن روزها به خاطر مي آورم، پويايي بدني بچه ها و خنده ها و قهقهه هاست كه درهم مي آميخت. درحالي كه امروز ديگر آن همه صدا در باد گم شده است. به بهانه هايي چون شهرنشيني، آپارتمان نشيني، مشكلات معيشت و هجوم بازيهاي مدرن.
حتي اغلب بچه ها هم ديگر از محيط بازيهاي سنتي فاصله گرفته اند. زندگي امروز با فناوري پيشرفته آن حتي بچه ها را نيز يك جا نشين كرده است. كودك 10ساله ما امروز، شطرنج و آتاري و انواع بازيهاي رايانه اي را خوب مي شناسد، اما نام هفت سنگ را هنوز نشنيده، «زو» را نمي شناسد و حوصله ديگر بازيهاي پيشينه دار را ندارد.
اين درحالي است كه تعداد بازي هاي سنتي شهرمان كم نبوده است. بازيهايي كه در هر شهر با شهرهاي ديگر تفاوت داشته و تنوع آنها شگفت آور بوده است. در بعضي از روستاها و شهرهاي كوچكتر ايران هنوز بازيها و تفريح هاي محلي رايج است و مردم براي آن وقت مي گذارند و فرزندان خود را به انجام آنها تشويق مي كنند، اما در شهرهاي بزرگ، انگار بازيها هم كم كم دارد به آيينهاي كهن ما مي پيوندد و ما تنها فرهنگ و فهرستي از بازيها و تفريح ها را دراختيار داريم كه از يادآوري نامها و چگونگي اجراي آنها لذت مي بريم و به خود مي باليم.
اين در حالي است كه بي توجهي به بازي در يك جامعه، شهر و حتي يك خانه، نشانه وجود افسردگي و تنبلي در آنجاست.
وجود بازيهاي گوناگون و ميزان شدت نشاط يا خشونت موجود در بازيها نشان دهنده خلق وخوي مردم هر جامعه است.
در ايران كه از كهن ترين زمانها بازيهاي متعددي در آن رايج بوده، بازي و تفريح در جشنهاي كوچك و بزرگ، در مهماني ها و گروه هاي دوستانه هميشه موجب شادماني كودكان و بزرگسالان بوده و اين خود نشان مي دهد كه بازي در فرهنگ ايران بسيار مورد توجه بوده است.هيچكس فايده اينترنت، بازيهاي رايانه اي و غير رايانه اي را انكار نمي كند، مگر زماني كه رايانه، وسايل مدرن بازي و مزاياي آن آفت جان شود و وقت مفيد افراد را به بيماريهاي پنهان و آشكار تبديل كند.
وارد بعضي از اين گيم نت ها كه مي شوي، هرم موج جمعيت نوجوانان به صورتت مي خورد. بچه ها ساعتها پشت رايانه ها مي نشينند و بازيگردان يك بازي هيجان انگيز، اما مصنوعي و غير پويا مي شوند.بعضي از خانواده ها براي آنكه فرزندان بازيگوش و دست و پاگير خود را از سر، بازكنند يا براي آنكه به رشد خلاقيت و شكوفايي آنها كمكي كرده باشند، آنها را پاي رايانه مي نشانند تا به گفته خود، هم آنها را سرگرم كنند و هم خود به كارها و مشغله هايي كه دارند برسند. بازيهايي به دور از لطافت كودكان و حتي اخلاق مدارانه كه فقط خودكشي، كشتار، مردم آزاري، به هم ريختن نظم عمومي و... را به كودكان و نوجوانان ما آموزش مي دهد.
اگر بازيهاي كودكي ما كه رد پايي از آن هنوز در كوچه پس كوچه ها ديده مي شود، سراسر لبريز از شادي و پايكوبي و آرامش بود، اما اعتياد به بازيهاي رايانه اي امروز معمولاً خشونت را به همراه دارد كه پيامدهاي آن در بزرگسالي، به صورت عوارض گوناگوني چون خودآزاري، ديگرآزاري، قتل، خودكشي و... ظاهر مي شود.
يادمان نرود كه بازي و ورزش نه تنها به نحوي تمرين زندگي است، بلكه بسترساز زندگي اجتماعي در آينده است. كودك با بازي كردن به نحوي تمرين زندگي مي كند و با محيط اطراف خود آشنا شده و چگونگي برخورد با مشكلات و موانع زندگي را مي آموزد. متأسفانه امروزه در بيشتر مناطق بازيهاي سنتي با ورود انواع بازيهاي رايانه اي و فكري كمرنگ شده و به نوعي بازيهاي جديد جايگزين بازيهاي بومي ملي شده است كه در واقع تحركات مباني كودكان را گرفته و بازيهاي جسمي و بدني كه در سنوات گذشته وجود داشته، از بين رفته است.
جمعه 27 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]