واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: افشاي چگونگي ورود مهاجران غيرقانوني فاجعه قاچاق افغانها به ايران
جام جم آنلاين: زئير خودش هم نميداند چند ساعت طول كشيد تا با 276 افغاني ديگر كه مثل جسد، پشت كاميوني لكنته روي هم ريخته بودند و از تنهاي زخمي شان بوي تعفن ميآمد، از چخچران به كرمان برسد. زئير حالا فقط چهره خاك گرفته دختري را يادش ميآيد كه كنار او، زير سنگيني انبوه آدمهاي ديگر، دندههايش شكست، دهانش كف كرد و جان داد، اما راننده حاضر نشد بايستد و زئير 6 ساعت صورت مچاله شده از درد جسد را تماشا كرد.
تن نحيف دختر را 65 ساعت پس از مرگش، جايي امن، وسط بيابان رها كردند و او يادش ميآيد كه صورت دخترك، هنوز از درد مچاله بود. زئير حتي اسمش را هم نميداند، ميگويد: «فقر، كوچمان داد. گرسنگي، بيكاري، وحشت از كشته شدن، بيماري، بدبختي و...»
او حالا يكي از مهاجران غيرقانوني است كه با زن و 3 بچهاش كه همه در ايران به دنيا آمدهاند و هويت ندارند، در يكي از خرابههاي حاشيه تهران، در دخمهاي كه پنجرههايش را گل گرفته تا كسي از بودنشان در آنجا باخبر نشود، زندگي ميكند. آنها تابستانها آجر خشت ميزنند و زمستانها خشتهاي خام را در كوره ميپزند.
زئير اول خيال ميكند من، از بازرسان وزارت كار يا بيمه يا جاسوسي از اداره اتباعم كه همه جوابهايش سربالا و كوتاهند، اما وقتي باور ميكند خبرنگارم، قول ميگيرد كه نشانياش را ننويسم و ميگويد: «تا به حال 5 بار از ايران اخراجم كردهاند، هربار بر ميگردم نرخها بالاتر رفته، اين بار آخر، به حساب پول شما سرجمع حدود 2 ميليون تومان خرج كردم كه برسم شيراز.»
آنها دو سه بار كاميوني را كه با آن ميآمدهاند، عوض كردهاند تا از كابل برسند به قندهار و نيمروز و سيستان و بلوچستان و كرمان و شيراز. زئير تعريف ميكند كه راننده، پاسگاههاي ميان راه را ميشناخته است و چند كيلومتر مانده به هر پاسگاه پيادهشان ميكرده تا از كوه و كمر بيايند.
بغض نميگذارد زئير راحت حرفش را بزند: «يكي از زنها باردار بود. زير دست و پاها چمباتمه زده بود كه بچهاش را سقط نكند، لگنش از فشار جمعيت شكست اما نميتوانست جيغ بزند، رابطها نميگذاشتند. قاچاقچيها اگر عصباني ميشدند، همه را ميزدند. خيليها زخمي شده بودند.»
از زبان يك قاچاقچي انسان
ف. الف هم مثل زئير ديده است كه قاچاقچيها چطور مردها را ميزدهاند، اما او افغان نيست. ايراني است و خودش يك بار با گروهي 10 نفره از قاچاقچيان، 200 نفر از افاغنه را با 2 كاميون از كرمان به شيراز برده است.
الف اهل كرمان است. آشنايي او با گروه، مثل آشنايي من با او، كاملا اتفاقي بوده است: «مهماني داشتيم كه قبلا قاچاق آدم كرده بود. به من گفت كه قرار نيست كسي را جابهجا كنم. كارم اين بود كه جلوتر از كاميونها بروم و اگر گشت پليس را ديدم به آنها خبر دهم.»
تا آنجا كه الف يادش ميآيد، تا نزديكي منطقه مسجد ابوالفضل، مشكل خاصي پيش نيامد، فقط يك بار راننده با رابط اصلي كه در خودروي الف بوده تماس گرفت كه: «افغانها ديوانهام كردهاند، بلند ميشوند ميايستند»!
رابط بلافاصله به الف گفت كه برگردد طرف كاميون «ميگفت بايد ادب شوند! اگر بايستند و كسي آنها را پشت كاميون ببيند به گشتيها خبر ميدهد و دردسر ميشود.»
بعد او و چند نفر ديگر كه به قول الف، دو تا دو تا با خودروهايشان، كاميونها را «اسكورت» ميكردند، پياده شدند و با چوب و لولههاي فلزي و قلاب كمربند، افغانهاي داخل كاميون را زدند، الف از وحشت عرق ميكند: «رحم نميكردند! فقط ميزدند! سر و صورت افغانها، خوني شده بود اما صدايشان در نميآمد، با خودم گفتم رفتن قاچاقي به يك كشور ديگر مگر چقدر قيمت دارد كه اينجور خوار ميشوند»!
بعدا با هم حساب ميكنيم!
يك نفر كه الف نامش را نميداند به رابطي كه در خودرو، كنار او نشسته بود، خبر ميداد كه از كدام راهها بايد بروند و آن شب، جاده بم را پيشنهاد كرده بود. «نيمه شب راه افتاديم، نزديك بم، پيچيديم توي جاده خاكي و در منطقه مسجد ابوالفضل، كاميونها ايستادند.»
كاميونها ايستادند، افغانها تكان نميخوردند، يك پژو هم رسيد و كنار پژوي الف پارك كرد، يكي از مردهاي قوي هيكلي كه كنار كاميون ايستاده بود، داد كشيد كه: «همه پياده شويد.»
هنوز مسافران پياده نشده بودند كه الف فهميد دور تا دورشان، پر ازافغانيهاي ژندهپوشي شده است كه در تاريكي پشت درختچههاي گز پناه گرفته بودند و آرام آرام به آنها نزديك ميشدند.
الف با ترس ميگويد: «صدها افغاني محاصرهمان كرده بودند.» رابط خطاب به الف گفت: «افغانيهايي كه امشب با كاميون آورديم بايد تا فردا شب اينجا بمانند، فعلا بايد قبليها را ببريم كه چند شبي است در بيابان منتظر ماندهاند.» و وقتي الف پرسيد مگر آنها چند نفر هستند، رابط خنديد كه: «خيلي زياد! هر شب 200 تا 300 نفر را جا به جا ميكنيم، تازه فقط ما نيستيم، گروههاي ديگري هم هستند.»
افغانهاي تازه را هم با كتك سوار كاميون كردند و راه افتادند طرف سرچشمه و بعد آباده و مرودشت «هيچ مشكلي پيش نيامد، فقط يك بار يكي از رانندهها زنگ زد و گفت جلويش را گرفتهاند و رشوه ميخواهند، رابط گفت بده! بعدا با هم حساب ميكنيم»!
دوره قاچاق ترياك گذشت
الف حدود 20 ساعت رانندگي كرد، رابط بارها به او گفت كه خيلي از مسيرها را برود و برگردد، ديگر توقفي در كار نبود، نه براي غذا ! نه آب ! نه حتي دستشويي« ! دست آخر در يك كارگاه، حوالي شيراز تحويلشان داديم، طوري كتك خورده بودند كه خيلي هاشان نميتوانستند روي پا بايستند.»
به الف فقط 300 صدهزار تومان پول دادند. «گفتم هر كدام از اين افغانها ميگويند يك ميليون و خردهاي تومان خرج كردهاند، پولها تو جيب كي ميرود؟ رابط خنديد و گفت در جيب همان كه پشت تلفن بود»! رابط به الف گفت: «اين روزها قاچاق آدم از قاچاق ترياك هم نان و آبدارتر است و مجازاتش هم مثل قاچاق مواد جدي نيست»!
200 هزار نفر دستگير شده در 10 ماه
سيدتقي قائمي، مدير كل اداره اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور نيز گفتههاي رابط را تاييد ميكند: «قوانين مربوط به قاچاق انسان در ايران به اندازه كافي بازدارنده نيست و فعلا در حد جريمه نقدي و توقيف خودرو است.»
بر اساس گفتههاي اين مسوول از ابتداي امسال تاكنون حدود 200 هزار افغان به دليل ورود غيرقانوني دستگير شدهاند كه اين آمار نشان ميدهد هر روز به طور متوسط 670 افغان در مرزها دستگير ميشوند و البته اين رقم را بايد از حدود بيش از 4500 زنداني افغان در كشورمان كه به دليل جرايم خشن مثل تجاوز، قتل، گروگانگيري و قاچاق مواد مخدر دستگير شدهاند، مجزا دانست.
ايران امسال 406 هزار و 840 نفر از افغانهاي غيرمجاز را به كشورشان بازگردانده است. قائمي معتقد است: «از ميان 3 ميليون افغاني كه در ايران زندگي ميكنند و موقعيتهاي شغلي را كه سهم ايرانيان است، اشغال كردهاند، تنها 891 هزار نفر قانوني و بقيه غيرقانونياند.»
مسوولان دولت افغانستان بارها و بارها در مصاحبههاي رسمي و غيررسمي از پذيرش هرگونه تعهدي در قبال مهاجران غيرقانوني افغان كه به اين كشور بازگردانده ميشوند، سرباز زدهاند و حتي از طريق رسانههاي بيگانه، مهماننوازي 30 ساله كشورمان را ناديده گرفتهاند و اين در حالي است كه مسوولان كشور سالهاست در چرخهاي غمانگيز، افغانهاي غيرقانوني را از كشورمان اخراج ميكنند و آنان بار ديگر و به هر قيمتي، حتي خطر از دست دادن جانشان با واسطهگري قاچاقچيان به ايران باز ميگردند.
چرخه اخراج و بازگشت مهاجران غيرقانوني اگر چه براي نيروي انتظامي و اداره اتباع، اسباب تاسف است، اما تجارتي پرسود براي قاچاقچيان به ارمغان آورده است. ميزان پول در گردش اين تجارت، تنها در 10 ماه گذشته و با فرض اين كه تمامي مهاجران غيرقانوني به كشورمان همان 200 هزار نفر دستگير شده باشند، بيش از 3 ميليارد تومان بوده است.
قضاوت در اينباره كه آيا بازگرداندن مهاجران غيرقانوني به كشورشان در طرحهاي ضربتي عادلانه است يا كشورمان بايد به استناد گفتههاي برخي مسوولان افغان و ديگر كشورهاي بيگانه، اين روند را كندتر كند، دشوار است و شايد بهترين پايان براي اين گزارش، پرسش مدير كل اداره اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور از خبرنگار جامجم باشد كه «اگر جاي ايرانيان و افغانيان عوض ميشد و ما مهاجران غير قانوني در افغانستان بوديم، برخورد افاغنه با ما چگونه بود؟» البته شايد اين پرسش به نوعي فرافكني تلقي شود. مسوولان اداره اتباع و بويژه نيروي انتظامي بهتر ميدانند كه حضور افغانهاي غيرمجاز در كشور و رشد قاچاقچيان واردكننده آنها چه تبعات جبرانناپذيري در جامعه بر جاي خواهد گذاشت و چه آسيبهاي رواني و اجتماعي در پي خواهد داشت.
مريم يوشيزاده
چهارشنبه 25 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]