واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: ويژه كيهان از غزه حماس جنگ را برداسرائيل در سراشيبى سقوط گزارش
«گمان نمي كنم كه بتوانيم حماس را از بين ببريم و اين عمليات - حتي- به قصد از بين بردن حاكميت حماس در غزه نيست. در مجموع اين حماس است كه بايد درخواست آتش بس بدهد.»
اين سخنان وزير خارجه رژيم صهيونيستي در روز سيزدهم دي ماه- يعني يك هفته پس از آغاز جنگ عليه مردم غزه- است كه در ديدار با نيكلا ساركوزي رئيس جمهور فرانسه بيان شده است. شواهد و قرائن فراواني وجود دارد كه مي گويد سران رژيم صهيونيستي در پايان روز سوم جنگ دريافتند كه امكان تضعيف جدي مقاومت فلسطيني وجود ندارد و تصور اوليه آنها كه بوسيله مائيردگان رئيس باسابقه موساد القا شده بود و از انهدام كامل زيرساخت ها و نفرات اصلي حماس و جهاد اسلامي خبر مي داد، اشتباه فاحش بوده است. يك سازمان اطلاعاتي موازي موساد سه روز پيش گزارشي منتشر كرد كه نشان مي داد موساد قبل از آغاز جنگ 33روزه سال 1385 عليه لبنان نيز با اطلاعات غلط و ادعاي اشراف كامل اطلاعاتي سران ارتش و دولت را براي حمله به حزب الله فريب داده است.
سازمان موساد به سران ارتش گفته بود براساس گزارشات موثق جاسوس هاي ساكن غزه نيروهاي اصلي حماس حداكثر در 300 ساختمان استقرار دارند و امكانات نظامي آنها نيز نوعاً در همين 300 نقطه قرار گرفته است. بنابراين اگر اين نقاط كه آدرس دقيق آنها به همراه نقشه هوايي ضميمه شده بود منهدم شوند جريان مقاومت بطور كلي فلج مي شود. در شب روز چهارم جنگ تازه مسئولان سياسي و نظامي رژيم صهيونيستي متوجه شدند كه بار ديگر فريب گزارش ها و جمع بندي هاي دروغ مسئولان بلندپايه دستگاه پرحجم اطلاعاتي خود را خورده اند. سازمان موساد در جلسه اي كه در اين شب برگزار شده بود فهرست جديدي شامل 300 نقطه ديگر را به مقامات نظامي و سياسي تل آويو ارائه كرد و از آنان خواست با حمله به اين نقاط كار حماس را يكسره نمايند. نيروي هوايي رژيم صهيونيستي مأمور شد تا نقاط جديد را بزند ولي از آغاز مرحله جديد حماس و جهاد اسلامي برگه جديدي رو كردند و آن افزودن بر برد و قدرت موشك ها بود. در روز چهارم جنگ موشك هاي با برد 40 كيلومتر شليك شدند و تعداد بيشتري از شهرها و شهرك هاي رژيم تل آويو آماج حملات موشكي مقاومت قرار گرفتند. در عين حال بر خلاف تصور رژيم صهيونيستي حماس تعداد شليك موشك ها را كه در روز سوم به 80 فروند رسانده بود در روز چهارم به حدود 60 فروند كاهش داد و در روزهاي بعد آن را به 40 فروند رساند. افزايش برد و كاهش تعداد موشك هاي شليك شده اثبات كرد كه حماس بر اعصاب خود تسلط دارد و به مديريت دقيق جنگ مشغول است و خود را براي يك مواجهه طولاني مدت آماده كرده است. دوره عمليات هوايي در اين فضا تا روز شنبه 14 دي ماه استمرار يافت در حالي كه در اين فضا اسرائيل به تكرار افتاده بود و هيچ ابتكار عمل جديدي نداشت در حاليكه حماس با متنوع كردن شهرهاي هدف و شليك به نقاط كليدي هر روز حرف جديدي براي گفتن داشت. شليك موشك به شهر مهم «بئرالسبع» مركز تنها استان جنوبي باعث وحشت شديد در رژيم صهيونيستي شد و اين سوال را پديد آورد: آيا حماس با اين روند فزاينده مي تواند «ديمونا» و «تل آويو» را نيز بزند.
جنگ هوايي در شامگاه روز شنبه جاي خود را به جنگ زميني داد و در عين حال بعنوان پشتيبان عمليات نيروي زميني نقش جديدي پيدا كرد. كابينه امنيتي رژيم تل آويو با اين گمان كه وقتي تانكها بطور همزمان از چندين محور غرش را آغاز كردند و هواپيماها همراه آنان به پرتاب پي در پي بمب ها مبادرت كردند و شناورهاي توپدار نيروي دريايي از سواحل 45 كيلومتري غزه مناطق ساحلي را آماج هزاران گلوله قرار دادند، چريك ها ناچارند از مواضع خود خارج شوند و آنگاه فرصت براي شكار پي در پي آنان فراهم مي شود. اين ذهنيات كه بيشتر به يك شو پر احساس شباهت داشت و از ناتواني مقامات صهيونيستي از درك مسائل پيچيده حكايت مي كرد تبديل به برنامه عمليات زميني شد. در عرصه جنگ زميني رژيم صهيونيستي از 6 محور وارد عمل شد؛ دو محور از كناره دريا دو محور از مناطق بيت حانون و جباليا يك محور از حي الشجاعيه و يك محور از منطقه مياني «نتساريا». وقتي عمليات زميني پرحجم و پر سروصداي صهيونيست ها بطور مستقيم از شبكه هاي مختلف تلويزيوني پخش شد خيلي ها در منطقه تصور كردند كه با اين حركت هيچكس جلودار ارتش مجهز و بي رحم اسرائيل نيست. دو سه روز طول كشيد تا فضاي سنگين رواني عمليات زميني فروكش كند. ژنرال ايهود باراك و ژنرال گابي اشكنازي وزير جنگ و رئيس ستاد مشترك ارتش در روز دوشنبه در پاسخ به سوالات پي در پي اعضاي 22 نفره كابينه امنيتي اسرائيل كه چرا عمليات زميني سرد شده است گفتند عمليات زميني ما فقط تا زماني كه روي زمين صاف و بي مانع باشد باشكوه و پرحرارت است ولي زماني كه به «ساختمان ها» نزديك مي شود وضع ديگري پيدا مي كند. باراك بخصوص روي تله هاي انفجاري و حفره هاي مسلح و نيز چريك هايي كه در يك لحظه ظاهر مي شوند و كار خود را انجام مي دهند و سريع ناپديد مي شوند توضيحات فراواني داده و با صراحت اعلام كرده بود كه جنگ بايد همين امروز متوقف شود چرا كه هيچ نتيجه اي در بر نخواهد داشت! و البته با شدت به سمت «مائير دگان» چرخيده و گفته بود اطلاعات غلط او ما را به اين روز انداخته است.
عمليات نظاميان در غزه در حالي به بن بست رسيده بود كه حالا شهرك نشين هاي مسلمان در مناطق 1948- شمال فلسطين- و ساكنان كرانه باختري- شرق فلسطين- نيز به ميدان آمده بوده و با مردم و دولت غزه اعلام همبستگي كرده بودند و اين همبستگي به صراحت از محبوبيت مطلق حماس و جهاد اسلامي نه فقط در غزه بلكه در همه فلسطين حكايت مي كرد و متقابلا از انزواي شديد هواداران فلسطيني سازش- گروه محمود عباس- پرده برمي داشت. در اين روزها فلسطيني ها به يك ابتكار عمل جديد در مناطق 1948 روي آورده بودند؛ «انقلاب سكّين»! انقلاب سكين حمله با چاقو به سمت صهيونيست ها در خيابان ها و كوچه هاي تل آويو، حيفا، نهاريا، بيت المقدس غربي و نتانيا بود و رعب زيادي در دل شهروندان غاصب اسرائيل ايجاد مي كرد چرا كه امكان شناسايي حدود يك ميليون جوان فلسطيني كه در سرزمين هاي 1948 مي توانستند هركدام چند صهيونيست را روانه قبرستان يا بيمارستان كنند كار آساني نبود.
باراك با نارضايتي روز دوشنبه كابينه امنيتي را ترك كرد. فرداي اين روز يك فاجعه سنگين روي داد، نظاميان صهيونيست با استفاده از بمب افكن ها به روستاي «الفاخوره» و يك مدرسه مسيحي كه تحت مديريت سازمان ملل بود و زنان و كودكان زيادي به آنجا پناه آورده بودند، حمله ور شدند و بيش از چهل نفر از آنان را به شهادت رساندند. اين ماجرا يادآور واقعه قانا در عمليات سال 1996 و 2006 بود كه نظاميان صهيونيست براي وادار كردن مسئولان سياسي تل آويو به روي آوردن به راه حل سياسي به جاي راه حل نظامي طراحي كرده بودند. حمله به الفاخوره و كشته شدن ده ها نفر كه در ميان آنان يك مامور سازمان ملل نيز بود فضاي رواني سنگيني را عليه رژيم صهيونيستي پديد آورد و از اين رو كابينه امنيتي رژيم صهيونيستي در روز چهارشنبه بار ديگر تشكيل جلسه داد و در آن عقب نشيني از غزه و پايان دادن به عمليات نظامي را تصويب كرد ولي در عين حال خود را نيازمند ادامه عمليات و حفظ وضعيت جنگي براي سامان دادن به روند سياسي مي ديد و از اين رو اعزام يك هيئت 4 نفره به مصر و درخواست از آمريكا براي مهياسازي شوراي امنيت براي صدور قطعنامه به تصويب رسيد و در ادامه همزماني عمليات نيز از سوي اولمرت مورد تاكيد قرار گرفت كه البته موضع دوم اولمرت مورد قبول وزيران خارجه و دفاع رژيم صهيونيستي نبود.
يك روز پس از جلسه روز چهارشنبه كابينه امنيتي، كاندوليزا رايس كه تاكنون با صدور قطعنامه سوئد و بيانيه دبيركل سازمان ملل در مورد كشتار مردم غزه بشدت مخالفت كرده بود، اعلام كرد: «زمان آتش بس فرا رسيده و جنگ بايد بي درنگ متوقف شود.» شامگاه همين روز شوراي امنيت سازمان ملل جلسه خود را درباره غزه تشكيل داد و پيشنهاد انگليس را با دو بار اصلاح به تصويب رساند.
قطعنامه 1860 شوراي امنيت سازمان ملل در حالي صادر شد كه صداي شكست قطعي و همه جانبه اسرائيل به همه رسيده بود و از چند روز قبل در مطبوعات غربي ها نيز مكرراً درج شده بود .
در اين ميان احمد ابوالغيط وزير خارجه مصر كه اين روزها عنوان «صهيونيست مسلمان» را پيدا كرده است و در طول دوره جنگ در كنار اسرائيل و رو در روي مردم عرب غزه بوده است در روز پنج شنبه 87.10.19 قبل از صدور قطعنامه اعلام كرده بود: «ادامه عمليات نظامي اسرائيل هدف اعلام شده يعني نابودي گروه هاي مقاومت را محقق نمي كند بلكه فقط كشتار بيشتري به وجود مي آورد.»
روزنامه «فيگارو» چاپ فرانسه هم نوشته بود: «نهضت مقاومت فلسطيني كه مبناي خود را شركت در عمليات شهادت طلبانه قرار داده است بسيار قدرتمندتر از نظاميان فتح است كه اسراييل در سال 2002 در جريان انتفاضه دوم در كرانه باختري آنان را شكست داد.»
پايگاه اينترنتي آتلانتيك هم روز پنج شنبه نوشته بود: «هيچ گروه فلسطيني نيست كه بتواند جاي حماس را بگيرد. گروه فتح و محمود عباس در نزد فلسطيني ها به عنوان كارچاق كن اسرائيل شناخته شده اند و كمترين مشروعيت را دارند.» مجله انگليسي معتبر «تايم» هم در هفته منتهي به قطعنامه نوشته بود: «مطمئنا حملات اسرائيل به جايي نخواهد رسيد و مانع ادامه پرتاب موشك هاي حماس نخواهد شد حتي اعرابي نظير مصر و عربستان كه از درگيري اسرائيل با حماس و حمله به مقاومت فلسطيني شادمان هستند به لحاظ ديپلماتيك مجبور خواهند بود تا از موضع فعلي خويش عقب نشيني كنند.»
واشنگتن پست پرتيراژترين روزنامه آمريكا هم نوشت: حماس به دنيا نشان داد كه مي تواند ماهها به مبارزه سنگين با اسرائيل ادامه دهد. مجله انگليسي تايم به نكته جالبي اشاره كرد «قرار بود اقدام اسرائيل راه را براي سياست هاي اوباما در خاورميانه بگشايد اما در عمل تمامي برنامه هاي استراتژيك او با اين حمله به هم خورده است چرا كه مشاوران كاركشته اوباما گمان مي كردند اسرائيل از عهده رفع مشكلات امنيتي كه ايران ايجاد كرده است برمي آيد ولي شكست اسرائيل در جنگ غزه با وجود اين كه مرتكب بزرگترين جنايت خود از سال 1967 تاكنون شد، نشان داد كه اسرائيل قادر به حل مشكلات ناشي از حماس نيز نيست.
«لس آنجلس تايمز» كه چهارمين روزنامه پرتيراژ آمريكاست در مقاله اي به قلم «يولوي كلين هالدي» در روز پنج شنبه كه قطعنامه صادر شد نوشته بود: «اگر حماس بتواند افكار عمومي را فريب دهد و با فشار افكار عمومي اعضاي شوراي امنيت را وادار به صدور قطعنامه نمايد و در عين حال توام با آن به ذخيره كردن موشك هاي خود ادامه دهد به پيروزي بزرگي نايل شده است كه البته اين پيروزي بزرگي براي ايران نيز به حساب خواهد آمد.»
روزنامه اسپانيايي «ال پائيس» در مصاحبه با يكي از هواداران رژيم صهيونيستي -ابراهام يهوشوا- نوشت: اين كه اسرائيل 600 نفر از مردم غزه را كشته ولي نتوانسته راهبرد دفاعي حماس را تغيير دهد يك پيروزي را براي حماس به ثبت رسانده است. او اين پيروزي را به پايمردي حماس در مواضع خود مرتبط دانسته است.
چهارشنبه 25 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]