محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840187720
توطئه كشف حجاب و خودباختگي رضاخان در برابر مظاهر غربي
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: توطئه كشف حجاب و خودباختگي رضاخان در برابر مظاهر غربي
خبرگزاري فارس: امروز سالروز اجراى توطئه استعمارى كشف (حذف) حجاب به دستور رضاخان پهلوى (1314 ه.ش) و اربابان غربي اش است.
به گزارش خبرگزاري فارس، مقوله كشف حجاب از نگاههاى مختلف قابل ملاحظه مىباشد كه برخى از آنها مانند غربى و استعمارگرانه بودن اين نسخه، نيز خودباختگى حكومت پهلوى در برابر مظاهر اروپايى شدن و نيز مقاومت ملى و مذهبى مردم، علما و روشنفكران در برابر اين استحاله از اهميت ويژهاى برخوردار است. در اين مختصر نگاههاى متفاوت را مىتوان به خوبى ملاحظه نمود. آنچه مهم است آن است كه امروز حجاب آن چنان تبيين گردد كه علىرغم سياهنمايىهاى دشمنان با مقوله حجاب، حلاوت اختيارى بودن براى انسان آگاه و نيز مصونيت بخشى از نگاههاى هوس آلود، محسوس شود و نيز دستگاههاى مختلف و جامعه در پاك نمون آثار اين ننگ بجاى مانده از پهلوى، كوشش نمايند.
كشف حجاب در ايران پديدهاى ناشى از آشنايى با غرب و تجددخواهى افرادى است كه افكار و زندگى غربى راتجربه كرده بودند. در حالى كه نخستين نشانههاى كشف حجاب را مىتوان در دربار ناصرالدين شاه قاجار و سپس در محافل روشنفكرى مشاهده نمود، رسميت يافتن آن به دوره ديكتاتورى رضا شاه پهلوى باز مىگردد.
رضاخان كه پيش از رسيدن به مقام پادشاهى، خود را فردى ديندار و پاىبند به اصول مذهب نشان داده بود، پس از به قدرت رسيدن، به تدريج ماهيت اصلى خود را نمايان ساخت. او كه تجددگرايى و تضعيف ارزشهاى دينى را سرلوحه برنامههاى نوسازى فرهنگى خود قرار داده بود، طى اقداماتى مخالفت عملى خود را با اسلام و فرهنگ و سنن اسلامى جامعه آغاز كرد. از جمله اين اقدامات مىتوان به حضور روز افزون ميسيونهاى مذهبى، تأسيس مدارس جديد، بازگشت اشرافزادگان تحصيل كرده از فرنگ، تأسيس كانونها و انجمنهاى روشنفكرى ، تغيير نظام آموزشى، اجبارى كردن استفاده از كلاه شاپو، صدور قانون متحدالشكل نمودن البسه، كشف حجاب بانوان، ترويج بىقيدى در ميان زنان، جلوگيرى از حضور زنان با حجاب در پاركها، سينماها، تئاترها، هتلها و ساير مراكز عمومى و ... اشاره نمود.
رضا شاه كه ريشهدار بودن تفكر دينى و مبانى ارزشى حاكم بر جامعه ايرانى را مانعى جدى بر سر راه فرآيند مدرنسازى مىپنداشت، پس از تنها سفر خارجىاش به تركيه در 12 خرداد 1313، بيش از اندازه تحت تأثير اقدامات غربگرايانه آتاتورك قرار گرفت. از اين رو پس از بازگشت به ايران عزم خود را براى غربى شدن جامعه ايرا نى جزم نمود و مدعى آن شد كه اگر مردم لباس متحدالشكل بپوشند، كلاه پهلوى به سرگذارند و نسبت به تقيدات دينى سستىنشان دهند، متمدن خواهند شد.
مسافرت رضا شاه به تركيه، تغييرات عميقى نيز در روحيات و سياستهاى رضا شاه علىالخصوص درباره زنان و حجاب آنان بهوجود آورد.
مستشارالدوله سفير كبير ايران در تركيه، تأثيرپذيرى رضاخان از بىحجابى زنان تركيه را چنين توضيح مىدهد: "شبى پس از پايان ضيافت رسمى باشكوه وقتى رضاشاه به عمارت حزب خلق كه محل اقامت او در آنكارا بود مراجعت كرد تا پاسى از شب نخوابيد و در تالار بزرگ خانه ملت قدم مىزد و فكر مىكرد و گاه گاه بلند مىگفت: عجب! عجب! وقتى چشمان شاه متوجه من شد كه در گوشه تالار ايستاده بودم، فرمود: صادق، من تصور نمىكردم تركها تا اين اندازه ترقى كرده و در اخذ تمدن اروپا جلو رفته باشند. حالا مىبينم كه ما خيلى عقب هستيم مخصوصاً در قسمت تربيت دختران و بانوان؛ ... فوراً بايد با تمام قوا به پيشرفت سريع مردم مخصوصاً زنان اقدام كنيم."
رضاخان كه شديداً تحت تأثير بىحجابى زنان تركيه قرار گرفته بود، اين مسئله را يك سال و اندى پس از سفر خود به تركيه در آذر 1314 به محمود جم رئيسالوزرا چنين بازگو مىنمايد: "نزديك دو سال است كه اين موضوع كشف حجاب سخت فكر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتى كه به تركيه رفتم و زنهاى آنها را ديدم كه "پيچه" و "حجاب" را دور انداخته و دوش به دوش مردهايشان در كارهاى مملكت به آنها كمك مىكنند، ديگر از هر چه زن چادرى است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقى و پيشرفت مردم است. درست حكم يك دمل را پيدا كرده كه بايد با احتياط به آن نيشتر زد و از بينش برد."
از اين رو بخشنامه كشف حجاب جهت تصويب رضا شاه در تاريخ 27 آذر 1314 از طرف رئيسالوزرا به دربار فرستاده شد تا در اول دى دستور العمل اجراى غير رسمى قانون كشف حجاب به تمام ولايات ايران ارسال گردد. رضا شاه در روز هفدهم دى ماه 1314 براى اعطاى گواهينامه فارغ التحصيلان به دانشسراىعالى رفته بود، در حالى كه ملكه ايران و دختر بزرگش بدون حجاب بودند و لباسهاى اروپايى به تن كرده بودند، طى نطقى از كشف حجاب و پيشرفت زنان سخن گفت:
"... شما زنها بايد اين روز را كه روز سعادت و موفقيت شماست روز بزرگى بدانيد و از فرصتى كه بهدست آوردهايد براى خدمت به كشور خود از آن استفاده كنيد... شما خواهران و دختران من حالا كه داخل جامعه شدهايد و براى پيشرفت خود و كشورتان اين قدم را برداشتهايد بايد بفهميد كه وظيفه شما اين است كه براى كشور خودتان كار كنيد، سعادت آينده در دست شماست."
بدين سان از فرداى آن روز، بر سر كردن چادر در خيابانهاى تهران ممنوع شد و دولت و ساير دستگاههاى اجرايى در كشور موظف گرديدند براى پيشبرد اين طرح در ولايات مختلف بكوشند. به همين منظور از اقدامات تبليغاتى و انتظامى در حد وسيعى بهرهگيرى شد و حتى مسئولين در بسيارى از موارد، كاربرد قوه قهريه را نيز در اولويت قرار دادند.
از اين رو آموزگاران و دختران دانشآموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زنانى كه حجاب داشتند راه نمىرفتند. در اتوبوس، زنان با حجاب را راه نمىدادند و در معابر، پاسبانها از اهانت و كتك زدن به زنهايى كه چادر داشتند با نهايت بىپروايى و بىرحمى فروگذار نمىكردند. حتى بعضى از مأموران بخصوص در شهرها و دهات، زنهايى را كه پارچه روى سر انداخته بودند، اگر چه چادر معمولى نبود از سر آنها كشيده و پاره پاره مىكردند و اگر زن فرار مىكرد او را تا خانهاش تعقيب مىكردند و به اين هم اكتفا نكرده اتاق زنها و صندوق لباس آنها را تفتيش كرده، اگر چادر از هر قبيل مىديدند پاره پاره مىكردند يا به غنيمت مىبردند.
تصويب و ابلاغ قانون كشف حجاب بيش از پيش جامعه روحانيت را با محدوديت مواجه كرده بود، اعتراضات علما و روحانيون و مخالفتهاى گسترده مردمى را نيز در سراسر كشور و در شهرهايى نظير قم، اصفهان و شيراز در پى داشت كه مهمترين نمونه آن قيام بزرگ مسجد گوهرشاد مشهد بود. اگر چه با انتشار خبر قيام گوهرشاد، مقدمات اعتراض اجتماعى وسيعى فراهم شد، اما فقدان رهبرىمنسجم و خشونت شديد حكومت از جمله عواملى به شمار مىآيند كه نه تنها اين اعتراضات را ناكام گذاشتند بلكه رضاخان را نيز مصمم به اجراى خشونتبار كشف حجاب نمودند. با اين حال قيام گوهرشاد كه يك سال پس از بازگشت رضاخان از سفر به تركيه و مشاهدات وى در مورد بىبند و بارى و بىحجابى زنان تركيه به وقوع پيوسته بود، از يكسو حكايت از تأثير بىچون و چراى رضاخان از فرهنگ غربى داشت و از سوى ديگر از تعارض اين فرهنگ با فرهنگ اسلامىجامعه ايران و عدم پذيرش موازين غير شرعى توسط مردم نيز خبر مىداد.
امام خمينى به عنوان رهبر انقلاب اسلامى كه در 1299 كودتاى رضاخان را محكوم كرده بود و در برابر سياستهاى ضد دينى پهلوى اول همچون كشف حجاب، جدايى دين از سياست، رواج فرهنگ اروپايى در ايران، اهانت به روحانيت و ... نيز موضعگيرى نموده بود؛ اين مسئله را چنين شرح مىدهند: "در رژيم طاغوتى پهلوى آن ظلمى كه به بانوانى كه مقيد بودند به اينكه بر طبق اسلام عمل كنند و موافق آنچه كه اسلام امر كرده است ذى خودشان را قرار دهند، در آن زمان رضا شاه به وضعى و در زمان محمدرضا به وضع ديگر. و بحمدالله بانوان ايران مقاومت كردند و جز يك دستهاى كه جزء دار و دسته خود آنها بودند و غربزده بودند و با رژيم او مناسب بودند، ساير خواهرها مقاومت كردند. بنابراين اسلام در ايران زنده شد، آن خدمتى كه به بانوان كرده است و خواهد كرد ارزشش به اندازهاى است كه نمىتوانيم ما توصيف كنيم. اگر نبود اين انقلاب و نبود اين تغيير و تحولى كه در ايران واقع شده بود، بعد از چند سال ديگر اثرى از اخلاق اسلامىدر ايران نبود."
در مجموع مىتوان چنين اذعان نمود كه واقعه كشف حجاب در دوران پهلوى از يك سو حكايت از بحران حقوقى زنان در جامعه سنتى ايران داشته و از سوىديگر زنان را به عنوان عناصر و ابزار نوگرايى رژيم درآورده بود.
فلسفه حجاب از نظر اسلام حفظ كرامت و ارزشهاى والاى انسانى است كه بر مبناى قرآن و احاديث استوار است. انديشمندان اسلامى كه مسئله حجاب را از جهات مختلف (روانى، اجتماعى و خانوادگى) مورد بحث و بررسى قرار دادهاند، بر اين نكته تأكيد دارند كه پذيرش حجاب نه تنها به معناى كنارهگيرى از كار و قبول خانهنشينى نيست، بلكه توأم با خدمات اجتماعى و سياسى زن و نيز رعايت كليه حقوق قانونى و شناخته شده اوست.
در كل، تهاجم به ارزشهاى دينى و سنتى ايران همواره يكى از هدفهاى مهم و اساسى استعمارگران غرب در قرن حاضر بوده است. پس از وقوع جنگ بينالمللىاول و سقوط حكومت تزارها در روسيه، استعمار انگلستان در ايران از موقعيت برترى برخوردار شد و فرصتى به دست آورد تا به آرزوها و آرمانهاىديرينه خويش جامه عمل بپوشاند و ايران را كاملاً تحت نفوذ خود درآورد. انگليسىها تصميم داشتند با انعقاد يك قرارداد مشترك فرهنگى، اقتصادى و نظامى با ايران، تركيه، افغانستان و عراق فرهنگ غربى را در اين كشورها رواج دهند و برقدرت استعمارى خود بيفزايند تا از اين طريق از رشد و نفوذ دولت جديد التأسيس شوروى ممانعت به عمل آورند. در واقع، انتخاب رضاخان ميرپنج به سلطنت نيز در همين راستا قرار داشت؛ زيرا او نسبت به ارزشهاىجامعه اسلامى ايران، در مقايسه با همرديفان خود، بىاعتناتر بود.
حكومت پهلوى از ابتداى تشكيل خود موظف بود دو هدف اساسى را تعقيب كند: جدا ساختن دين از صحنه زندگى اجتماعى و مبارزه با روحانيت. رضاشاه استراتژى اسلامزدايى انگلستان در ايران را به طرز پيچيده و زمانبندى شده به مرحله اجرا درآورد. او در مسير تحقق سياستهاى استعمارى و تشديد روند وابستگى بينالمللى كه نظام سنتى جامعه ايران بزرگترين مانع در برابر آن بود به تظاهرات نوگرايى روى آورد و در اين راستا منصبهاى اصلى و مسئوليتهاىحساس را به افرادى نظير داور، تيمورتاش، حكمت و نصرالدوله واگذار كرد كه ترك فرهنگ سنتى و اخذ فرهنگ غربى را مهمترين راه پيشرفت مىدانستند و همانند شاه مقيد به ارزشهاى اسلامى كه ريشه در فرهگ مردم داشت، نبودند.
در اين دوره، توجه به غرب به عنوان مظهر پيشرفت تمدن و تكيه بر اقتدار و عظمت ايران پيش از اسلام به عنوان ملاك ارزشيابى، چارچوب اصلى حكومت را به عنوان يك نظام تشكيل مىداد.
شايان ذكر است كه سياست مذهب زدايى، با توجه به اينكه تفكرات دينى و مذهبى و عرف و سنتهاى ملى در ميان ايرانيان ريشهاى عميق داشت، با مشكلاتى عديده از جمله مقاومت شديد مردم مواجه شد. دستاندركاران حكومت پهلوى از طريق رواج انديشه جدايى دين از حكومت (سكولاريسم) و تحقير نمادهاى دينى و سنتهاى ملى، تهاجم به مذهب را آغاز كردند. آنها براى اعمال اين سياست از ابزارى چون نظام آموزشى، كتاب و نشريات استفاده كردند. اقدام متعدد فرهنگى طى سالهاى حكومت مطلقه رضاشاه انجام گرفت كه دركليه آنها بر ترك سنتها و پذيرش مظاهر تمدن غربى تأكيد شده بود.
در ميان تحولات فرهنگى اين دوره تغيير لباس سنتى و قضيه كشف حجاب بيش از ديگر موارد مورد توجه واقع شده است.
به همين دليل، در فاصله 14 - 1313 اقدامات وسيع تبليغاتى به منظور آماده ساختن افكار عمومى براى كشف حجاب انجام گرفت. جشنها و مجالس سخنرانى متعددى در اين زمينه در پايتخت و ديگر شهرها برپا شد. كانون بانوان نيز در ارديبهشت 1314 تحت نظارت وزارت معارف و به رياست شمس پهلوى تأسيس شد. در اين كانون، اشخاصى نظير صديقه دولتآبادى، فاطمه سياح، بدرالملوك بامداد، هاجر تربيت، فخرالزمان غفارى بايندر و پرى حسام شهيدى فعاليت داشتند. اين كانون موظف بود كه مجالس مختلف سخنرانى برگزار كرده و از اشخاص معروف دعوت نمايد تا براى حضار راجع به مقام زن و مرد سخنرانى كنند. در تعقيب اين سياست به وزارت معارف دستور داده شد كه در مدارس كشور مجالس جشن و سرور و خطابه با روى باز و بدون حجاب برگزار شود و نيز تصميم گرفته شد مدارس ابتدايى تا سال چهارم به صورت مختلط توسط زنان اداره گردد. در نشريات نيز مقالاتى منباب پند و اندرز و انتقاد از حجاب به چاپ رسيد. اما اين قبيل برنامهها پيشرفت چندانى نداشت و اكثريت مردم نه تنها استقبالى از آن به عمل نياورند، بلكه با ديده تحقير به آن نگريستند.
سرانجام، فرمان كشف حجاب به صورت رسمى در 17 دى 1314 صادر شد. در اين روز، جشنى از طرف على اصغر حكمت كه خود نقش فعال و مؤثرى در اين ماجرا داشت، در دانشسراى مقدماتى ودرحضور رضاشاه برپا شد. در اين جشن همسر و دختران او و جمعى از همسران وزيران و وكيلان بدون حجاب شركت داشتند.
در اين جشن، شاه طى نطقى همه زنان را به عدم استفاده از حجاب تشويق نمود و اعلام كرد كه تاكنون نيمى از جمعيت كشور به حساب نمىآمدند؛ زيرا در پرده به سر مىبردند. او همچنين افزود كه نجابت و عفت زن به چادر مربوط نيست و زن روحاً و اخلاقاً مىبايست عفيف باشد.
از اين تاريخ به بعد، استفاده از چادر يا هر سرپوشى، بجز كلاههاى اروپايى، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خيابانها يا استفاده از وسايط نقليه را نداشتند. كسبه نيز مجاز به فروش اجناس به زنان با حجاب نبودند. آنهايى كه جرئت مىكردند در مقابل اين بىقانونى خشونتبار ايستادگى كنند، به شدت مورد حمله و بىحرمتى مأموران شهربانى قرار مىگرفتند.
به وزارت معارف نيز دستور داده شده بودكه در كليه مدارس دخترانه معلمان و دانشآموزان بدون حجاب باشند و در غير اين صورت به مدارس راه داده نشوند. كليه حكام ولايات نيز دستور داشتند از پذيرفتن زنان باحجاب كه به ادارات مراجعه مىكردند، خوددارى به عمل آورند. اما از سوى ديگر، مطابق بخشنامه كه از طرف دولت صادر مىشد، شهربانى موظف بود كه در نهايت حفظ امنيت از هر نوع سوءاحترام به زنان بدون حجاب جلوگيرى كند. شدت تبليغات بر ضد حجاب چنان گسترده بود كه بسيارى از زنان معتقد و مؤمن كه با مشكل منع استفاده از چادر مواجه بودند،منزوى شدند و به تعداد قابل توجهى از عرصه كار و فعاليت فرهنگى و سياسى و علمى دور ماندند. عدهاى نيز بنا به ذوق و سليقه خويش با پوشيدن پالتو و مانتو و سركردن چارقد و شالگردن يا استفاده از كلاههاى بزرگى كه تمام موهاى آنها را در بر مىگرفت، سعىمى كردند حجاب اسلامى را حفظ كنند. اما دولت براى مقابله با اين قبيل اقدامات نيز بخشنامه شماره 2970 مورخ 11/3/1315 صادر كرد مبنى بر اينكه از استعمال چارقد بانوان جلوگيرى به عمل مىآيد.
اعمال كشف حجاب در شهرهاى مذهبى با مشكلات بيشترى همراه بود. در شهر مقدس قم بانوان معلم تهديد به استعفا كردند. همچنين بسيارى از اهالى شهر، حتى پيش از 17 دى كه "روز آزادى زن و كشف حجاب" نام گرفت، به دليل انتشار خبر برداشتن حجاب از رفتن دختران خود به مدرسه ممانعت به عمل مىآوردند. اعلاناتى نيز از طرف مردم عليه حجابزدايى بر ديوارهاى شهر نصب شده بود.
با صدور دستور شماره 541 مورخ 30/3/1315 از طرف وزارت داخله در شهر مشهد از حماميهاى زنانه التزام گرفته شده كه هيچ زنى بدون كلاه به حمام راه ندهند و در صورتى كه زنى با چارقد به حمام برود اسم او و همسرش راپرت داده شود و در اين رابطه مأمورينى به طور محرمانه وضعيت خانمها و حمامىها را اطلاع مىدادند. همچنين از گاراژهايى كه در اين شهر وجود داشت التزام گرفته شده بود كه زنهاى با چارقد را سوار نكنند.
اجراى قانون رفع حجاب علاوه بر اينكه براى زنان مسلمان كشور ايجاد مزاحمتهاى فراوان كرد، براى زنان مسلمان خارجى نيز كه بنا به دلايلى (زيارت يا سياحت) در ايران به سر مىبردند، مشكلاتى آفريد. به همين دليل نيز از سوى دولت مقرر شد زنان اتباع خارجى يا بايد از لباسهاى ملى خود استفاده كنند يا اينكه به لباسهاى غربى ملبس شوند و از استعمال چادرهايى كه نسوان ايرانى سابقاً بدان ملبس بودند، اجتناب ورزند. در واقع، حكومت چنين وانمود مىكرد كه پوشش اسلامى با علم وهنر و پيشرفت زنان در عرصه اجتماعىمغايرت دارد و حجابخواهى با طرد دانش و عقبماندگى و جمود مرادف است. كشف حجاب و ساير اعمال ضد دينى كه با نداى جلوگيرى از عقبماندگىهمراه بود، نه تنها درخت دانش و ترقى كشور را بارور نساخت، بلكه باعث بحرانهاىبزرگ اجتماعى، اقتصادى و سياسى در كشور شد.
به طور كلى، مىتوان اينگونه نتيجه گرفتت كه واقعه كشف حجاب تنها به يك ضربه دينى بر پيكر جامعه ايران نبود، بلكه توهين نسبت به سنتها، آداب و رسوم و شئونات يك ملت به شمار مىرفت. پيامدهاى آن نيز تا بدانجا انجاميد كه به نفع استعمارگران تمام شد.
انتهاي پيام/
سه شنبه 17 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]
-
گوناگون
پربازدیدترینها