واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: با كودكان پرخاشگر چگونه رفتار كنيم؟
پرخاشگري از عمده ترين مشكلاتي است كه والدين و معلمان در مورد كودكان با آن مواجه هستند، قبل از اين كه گفت وگوي ما را با »ناهيد مهران«، كارشناس ارشد روان شناسي باليني در خصوص علل پرخاشگري و راهكارهاي مقابله با آن در كودكان بخوانيد، يك نفس عميق بكشيد، آرامش خود را حفظ كنيد و فراموش نكنيد كه پرخاشگري در كودكان عادي است چرا كه آن ها هنوز نمي دانند كه اين رفتار اشتباه است و مهم تر اين كه چرا اشتباه است و اين وظيفه ماست كه با صبر و پشتكار اين موضوع را به آن ها بياموزيم، اما چگونه؟!
پرخاشگري چيست؟
»ناهيد مهران« پرخاشگري را اين گونه تعريف مي كند: پرخاشگري يك كنش و يا يك گرايش در فرد است كه به صورت زدن، حمله كردن، فحاشي، داد و بيداد كردن، پرتاب كردن وسايل و ... خود را نشان مي دهد و در واقع امري كه فرد به عنوان عكس العمل از خود بروز مي دهد به گونه اي است كه مناسب عمل يا رفتار طرف مقابل نيست.به گفته اين كارشناس ارشد روان شناسي باليني، اين نوع از رفتار كه مي تواند منجر به آثار نامطلوبي در محيط شود، براي خود فرد نيز عواقب زيان باري به لحاظ روحي و جسمي خواهد داشت.او اضافه مي كند: رفتارهاي پرخاشگرانه صورت هاي مختلفي دارد و حتي گاهي مي تواند به شكل سرزنش كردن، مسخره كردن ديگران، اقدام به دزدي و يا دروغ گويي مكرر خود را نشان دهد، هر چند مفهوم عاميانه آن دلالت بر نوعي رفتار خشن و تند دارد.
پرخاشگري هميشه زيان بخش
او معتقد است: پرخاشگري هميشه زيان بخش نيست و آثار مثبت و فوايدي هم براي آن مطرح است چرا كه در آفرينش هيچ غريزه اي به طور ذاتي بد آفريده نشده است و هر كدام از غرايز براي حفظ و رعايت مصالحي در انسان وجود دارند و خطر زماني است كه آن غريزه تعديل و تربيت نشده باشد و يا از آن بر اساس ضوابط منطقي و معقول استفاده نشود.او بحث پيرامون پرخاشگري در كودكان را نيازمند روشن سازي اين رفتار مي داند و متذكر مي شود: با مشاهده رفتار پرخاشگرانه در كودكان نمي توان سريع قضاوت كرد كه فردي پرخاشگر و نامتعادل است و يا در آينده دچار مشكل خواهد شد.او علت ادعاي خود را اين گونه عنوان مي كند: نمي توان سريع در خصوص رفتار پرخاشگرانه كودكان قضاوت كرد چرا كه گاهي كودك براي جلب توجه والدين و يا نوعي ابراز وجود به مقدار معيني اقدام به جيغ و داد و يا زدن و پرت كردن اشيا مي كند كه اين جزو لازم حيات كودك بوده و از نظر علمي قابل قبول است. او اضافه مي كند: آن چه كه اهميت دارد ادامه اين رفتار به صورت عادت است كه والدين بايد متوجه اين قضيه باشند.
عكس العمل هاي تهاجمي
به گفته »مهران« پرخاشگري در مورد كودكان به طور معمول به اين صورت مشاهده مي شود كه آنان تا موقعي كه كارها بر وفق مرادشان است و يا مانعي بر سر راه خود احساس نمي كنند آرام هستند اما آن گاه كه شرايط خود را در خطر ببينند و يا مانعي بر سر راه نياز خود احساس كنند عكس العمل هاي تهاجمي و يا خشم را از خود نشان مي دهند.
اين روان شناس به يك نكته جالب نيز اشاره مي كند و آن اين كه پرخاشگري در بين پسران به دليل شخصيت تهاجمي و نقش عوامل هورموني و فرهنگي بيشتر از دختران است.
و ضمن اين كه در كودكاني كه از محبت كافي برخوردار نبوده اند و يا دچار محروميت هايي مثل از شير مادر محروم بوده اند، پرخاشگري بيشتري مشاهده مي شود.
ژنتيك و پرخاشگري
او در تشريح علل ايجاد پرخاشگري در كودكان عنوان مي كند: عامل ارث و ژنتيك از عوامل مهمي است كه در پرخاشگري كودكان اهميت دارد چرا كه عامل ارثي از طريق كروموزوم هاي والدين پرخاشگر به كودك منتقل مي شود.
او با اشاره به تاثير وضعيت جسمي كودك به عنوان فاكتور ديگر پرخاشگري مي گويد: چنان چه كودكي از شرايط جسمي سالم برخوردار نباشد به عنوان مثال بيماري سختي را پشت سر گذاشته باشد آستانه تحمل وي پايين آمده و رفتار خشونت آميز از خود نشان مي دهد.
به گفته وي وضعيت رواني كودك هم از علل پرخاشگري است و كودك به دليل شرايط روحي نامطلوب به عنوان مثال وجود ترس هاي مختلف و عقده هاي رواني حل نشده با مادر، ممكن است دست به رفتارهاي تهاجمي بزند.
نوع تربيت و بدآموزي در خانواده
او مي افزايد: نوع تربيت خانواده نيز در بروز اين رفتار نقش مهمي دارد و چنان چه والدين كودك را بيش از حد نازپرورده تربيت كند و در مقابل توقعات غير منطقي او سر تسليم فرود آورند و يا اين كه والديني بيش از حد فرزند را در رسيدن به خواسته هايش محروم كنند زمينه خشونت را براي وي فراهم مي كنند و بايد توجه داشت بدآموزي هاي خانواده نيز در اين رفتار تاثير دارد و كودكاني كه در مقابل رفتار توام با قلدري و خشونت مورد تشويق والدين و يا ساير اعضا به صورت خودآگاه و يا ناخودآگاه قرار مي گيرند زمينه بيشتري براي بروز خشونت در آينده خواهند داشت.
او در بيان علت پرخاشگري به نابساماني در خانواده ها اشاره مي كند و متذكر مي شود: خانواده هاي آشفته و افرادي كه به نوعي محيط آرام و امني را براي كودك فراهم نمي كنند و با انواع اختلافات بيهوده، مشكلات اخلاقي، طلاق، اعتياد، متاركه و ... دست به گريبان هستند، كودكاني پرخاشگر و جسور خواهند داشت.
تغذيه نامناسب و فقر اقتصادي
بنابر گفته هاي اين روانشناس باليني تغذيه نامناسب كودك نيز مي تواند منجر به سوء تغذيه و يا كمبود برخي ويتامين ها و عناصري مثل آهن شده و اين خود مي تواند به صورت پرخاشگري غير منطقي در كودك مثل جيغ زدن هاي افراطي خود را نشان دهد.
او در ادامه عنوان مي كند: فقر اقتصادي خانواده ها نيز در صورت سركوب كردن نيازهاي مادي كودك و يا سرزنش و تنبيه كردن وي مرتبط با رفتار پرخاشگرانه است و همچنين رشد نامطلوب فكري و روحي خانواده، تبعيض هاي بي مورد، مشاهده برنامه هاي خشن از طريق CD و يا وسايل ارتباط جمعي از ديگر عوامل در بروز رفتار پرخاشگري در كودكان است.
او روش هاي اصلاح و كنترل پرخاشگري در كودكان را با اين مقدمه توضيح مي دهد: با توجه به عوامل خطرساز و تشديد كننده پرخاشگري در كودكان مي توان شيوه هاي اصلاحي و راهكارهاي مناسب تنظيم كرد بنابراين بايد هدف نيز بر اين امر استوار باشد كه خواسته كودك از طريق رفتار خشن و پرخاشگرانه تامين نشود.
به كودك آموزش دهيم
مهران آگاه كردن كودك از پيامد رفتار پرخاشگرانه اش را از جمله راهكارها بيان مي كند و مي گويد: بايد سعي شود تا با چند بار تذكر به كودك پرخاشگر فهماند كه داشتن قدرت خوب است اما به كار بستن آن به صورت وحشيانه امري نامطلوب مي باشد.
او توصيه مي كند: موقع پرخاشگري كودك، والدين يا مربي كودك عصبانيت شديد به خرج ندهند چرا كه خود اين عكس العمل ها تشديد كننده امر پرخاشگري در كودك خواهد شد.
به گفته وي آشنا كردن كودك پرخاشگر با حقوق ديگران و قوانين و احترام به انسان ها، جبران صحيح و منطقي محروميت ها و ناكامي هاي كودك، فراهم كردن محيطي صميمي، گرم و به دور از جار و جنجال هاي بيهوده از ديگر راهكارهاي كنترل پرخاشگري و اصلاح آن در كودكان است.
به عقيده وي چه در مهد كودك ها و چه در خانه به عنوان مثال بايد عروسكي به كودك داد تا دق دلش را روي او خالي كند و يا از بازي هاي ورزشي مثل استفاده از كيسه بوكس براي تخليه و تعديل رفتار خشونت آميز بهره گرفت و در ضمن از مشاهده CD هاي خشن كودك را بر حذر داشت.
حمايت رواني
او با تاكيد بر حمايت رواني از كودك پرخاشگر تا حد امكان مي افزايد: اين مقوله به اين معنا نيست كه بايد علت پرخاشگري را جويا شد نه اين كه در مقابل كودك ايستاد و چنان چه كودك از طرف مقابل آسيب ديده است بايد از وي دفاع و رابطه مسالمت آميز در بين افراد خاطي را به وي آموزش داد.
او تصريح مي كند: اما چنان چه كودك پرخاشگر چندين بار رفتارش را تكرار كرد از شيوه هاي تنبيه بايد استفاده كرد به عنوان مثال با زدن ضربه بر كفل و پشت دست به او فهماند كه درد چيست و آزار ديگران چه معنايي دارد؟
او متذكر مي شود: البته در شيوه هاي تنبيه چه به صورت جسمي يا رواني مثل قهر كردن با وي و يا محروميت از چيزهاي مورد نيازش بايد با دقت بود و زماني از روش استفاده كرد كه شيوه هاي ذكر شده موثر واقع نشوند.
حرف آخر
به گفته وي چنان چه والدين احساس كنند كه رفتار پرخاشگري در كودك كاهش نيافته و در مجموع كودك متفاوت با ساير كودكان است و حقوق آن ها را پايمال مي كند و داراي رفتار غيرعادي است بايد براي بررسي دقيق تر و انجام معاينات پزشكي و باليني به متخصصان اعصاب و يا مشاوران روان شناس مراجعه كنند.
شنبه 30 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]