واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: انديشه - شناخت غرب، غربي شدن نيست
انديشه - شناخت غرب، غربي شدن نيست
كريم مجتهدي گفت: غرب را شناختن، غربي شدن نيست. غربشناسي خودشناسي است به اين معنا كه خودمان را در مقابلمان و در آينه غرب بينيم. به گزارش خبرنگار فارس، نشست نقد و بررسي مجموعه كتابهاي «رهيافتهاي فكري - فلسفي معاصر در غرب» با حضور كريم مجتهدي ديروز در شهر كتاب مركزي تهران برگزار شد. كريم مجتهدي در اين نشست با اشاره به بحث شناخت گفت: بحث ما در بررسي غرب بحث «شناخت» است. «شناخت» غربيها از شرق و بالعكس، قصد و غرض ميخواهد، يعني ما بايد «قصد شناخت» داشته باشيم. اگر از اين لحاظ بخواهيم غرب را مورد بررسي قرار دهيم، ميبايست به زمان تجديد حيات فرهنگي در غرب يعني حدود قرن 16 برگرديم. مولف كتاب «فلسفه نقادي كانت» درادامه با اشاره به زمان مطرح شدن غربشناسي و شرقشناسي گفت: غربشناسي بعد از قرن 16 و با پيشرفت راههاي دريايي مطرح شد. اين اتفاقات البته جنبههاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي هم داشت. اولين لغتنامههاي فارسي انگليسي اواخر قرن 16 منتشر شد. پيش از دكارت، گلستان سعدي و انوار سهيلي به اروپا شناسانده شده بود و بالزاك از هزار و يك شب تاثير پذيرفته بود. ويكتور هوگو هم به عطار و منطقالطير نظراتي داشته است اين اتفاقات تصادفي نيست. مولف فلسفه در قرون وسطي ادامه داد: آنها وقتي مبلغان مسيحي را در دوران مغولها به ايران ميفرستند اطلاعات ايران را ميبرند. آنها قرن 12 پيش از «ماركوپولو» از «الموت» و اسماعيليان مطالبي ميدانستند. اين اتفاقات يا مبادلات خواه اقتصادي تجاري، فرهنگي در حال آمادهسازي براي استعمار بوده است. در آن روزگار مسئلهاي تحت عنوان غرب مطرح نبوده است. در آن زمان مسئله دو صورت وجود داشته است از طرفي مسلمانان بودهاند و طرف ديگر مسيحيان. اما ما بدون اينكه بدانيم در زمان صفويه وارد جنگ عثماني ميشويم و اين جنگ خواه ناخواه ما را وارد جنگ اروپا ميكند. مولف كتاب «فلسفه تاريخ» ادامه داد: ما هيچگاه كوشش نكرديم متوجه شويم با چه كساني روبهروييم اما آنها اين كار را كردند. ما اهميت سلاح و نظاميگري آن را فهميديم اما به ساير موارد توجهي نكرديم. مولف «دكارت و فلسفه او» ضمن اشاره به زيربناهاي صنايع وفعاليت غرب تصريح كرد: ما براي فهميدن قدرت و صنايع غربي ميبايست زيربناي فكري آنها را بشناسيم. زيربناي فكري در عميقترين صورتاش در فلسفه متبلور ميشود. غرب فقط صنايع، تكنولوژي، سينما و... نيست، غرب تفكرات و تفكر همان فلسفه است. دكتر مجتهدي يك شكل از راهكار را حركت جمعي دانست و افزود: به نظر من هيچكس نميتواند ادعا كند كه با چند مقاله و كتاب مسائل را حل كرده است. ما بايد دستهجمعي و همه با هم باشيم و همت و دقت عمومي كنيم تا به مرور بتوانيم انديشه را بارور كنيم. مولف «فلسفه و تجدد» در پايان اظهار داشت: اين مقالات و كتابها بيعيب و نقص نيستند اما قدمي هستند كه كمك ميكند به نتيجه برسيم. اين حركت نياز به آسيبشناسي دارد. اين آثار را انسانهايي نوشته و ترجمه كردهاند كه صالح و صادق و ايران دوست بوده و هستند اما برخي از بعضي كلمات استفاده كردهاند كه بهتر است برگردان فارسي آنها را به كار گيرند.
دوشنبه 18 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]