واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: وقتی پلیس و تیمی از کارشناسان سوانح آتش.سوزی پای در داخل این واحد تجاری که متعلق به یک خانم مهندس به نام رعنا 35 ساله بود، گذاشتند با نشانه.هایی روبه.رو شدند که نشان می.داد آتش.سوزی عمدی بوده است.
یک خانم مهندس وقتی با شوهر منشی جوان خود قرار پنهانی گذاشت نمی.دانست در یک انتقامجویی زنانه گرفتار خواهد شد.
تازه عروس که زندگی خود را در خطر می.دید شرکت خانم مهندس را به آتش کشید و وی را ورشکست کرد.
چندی پیش یک واحد تجاری در ساختمان 10 طبقه.ای واقع در خیابان بهشتی تهران در آتش سوخت و ساعت 10 شب بود که آتش.نشانان با اعزام به محل حادثه توانستند آتش. را مهار کنند.
وقتی پلیس و تیمی از کارشناسان سوانح آتش.سوزی پای در داخل این واحد تجاری که متعلق به یک خانم مهندس به نام رعنا 35 ساله بود، گذاشتند با نشانه.هایی روبه.رو شدند که نشان می.داد آتش.سوزی عمدی بوده است.
وقتی اعلام شد با پاشیده شدن بنزین در اتاق.ها بویژه دفتر کار مدیرعامل و روی اسناد و مدارک مهم شرکت آنجا به آتش کشیده شده است، رعنا در حالی که خودش را باخته بود و اعلام ورشکستگی می.کرد به دادسرای قدوسی رفته و خواستار ردیابی عاملان این حریق شد.
با دستور دادیار پرونده، تیمی از پلیس پایتخت وارد عمل شد تا پرده از این انتقامجویی بردارد و کارآگاهان در نخستین اقدام به بررسی محل آتش.سوزی پرداختند.
با توجه به سوختگی.ها، تیم تحقیق پی.برد که عاملان آتش.سوزی شناخت کاملی از شرکت داشته و بیشتر کمدها و محل.هایی را به آتش کشیده.اند که مدارک مهم در آنها قرار داشت و همین مدارک ضربه محکمی به مدیرعامل شرکت زده و وی را ورشکست کرده است. وقتی رعنا پیش روی افسر پرونده قرار گرفت، در بازجویی.ها گفت: «من در یک خانواده متوسط بزرگ شده.ام و در دوره.های پایانی دانشگاه با مردی آشنا شدم که هم.دانشگاهی.ام بود و با هم عقد کردیم. منصور مرد خوب و مهربانی بود و هر دو باهم شرکتی زده و کار را شروع کردیم تا اینکه شوهرم در سفرهایی که به خارج داشت آنجا با دخترخاله.اش ازدواج کرد و دیگر بازنگشت و چون بچه.ای نداشتیم وی برای جبران خسارت روحی و روانی من، همه شرکت و سرمایه.اش را با وکالت.نامه.ای به من بخشید که این کارش از سوی برادرش مورد اعتراض قرار گرفت.
وی افزود: سیامک ادعا می.کرد چون هزینه دانشگاه برادرش را پرداخته حقوقی دارد که نادیده گرفته شده است. بارها به شرکت آمد و خواست بخشی از سرمایه را به او بدهم، منصور من را تحت فشار قرار داد تا از من بخواهد نیمی از سرمایه. را به برادرش بدهم اما چنین کاری نکردم و حتما او از من انتقام گرفته است.
کارآگاهان که سرنخی از عامل آتش.افروزی به دست آورده بودند، سراغ سیامک رفتند و متوجه شدند وی از 2 ماه پیش به خاطر تصادف در بیمارستان بستری شده و زمین.گیر است. بررسی پرونده پزشکی سیامک نشان داد که وی در شرایطی قرار داشته که به سختی حرف می.زند و مدت زیادی نیز در کما بوده است به طوری که نمی.توانسته در آتش.افروزی دخالتی داشته باشد. وقتی این شاخه به بن.بست خورد، کارآگاهان به دنبال کارگری اخراجی. در شرکت خانم مهندس گشتند و در حالی که هیچ سرنخی به دست نیاورده بودند با ادعاهای رعنا خود را در برابر انتقامگیری زنانه دیدند.
خانم مهندس ادعا کرد که از شوهر منشی خود شنیده است در موبایل اکرم، پیامکی دیده که نشان می.دهد وی از برادرش خواسته تا به شرکت رفته و آنجا را به آتش بکشد. در حالی که مشخص نبود شوهر اکرم چرا راز همسرش را فاش کرده است و خانم مهندس نیز اظهار بی.اطلاعی می.کرد و این اقدام را ناشی از انساندوستی این مرد که «حامد» نام دارد می.دانست، کارآگاهان خانم منشی را تحت تحقیق گرفتند. این زن 22 ساله که تازه عروس است هرگونه اطلاع و دخالت در آتش.افروزی را نپذیرفت تا اینکه پرینت پیامکش از سوی تیم تحقیق به دست آمد و روی میز بازجویی قرار داده شد.
اکرم چاره.ای جز اعتراف نداشت، وی گفت: من خیلی رعنا خانم را دوست داشتم یک سال پیش وقتی خواستم عروسی کنم وی را به مراسم عروسی دعوت کردم، سعی داشتم برایش که تنها بود خواهری کنم اما این زن با وارد شدن به حریم زندگی.ام، خواست شوهرم را از من بگیرد.
اکرم افزود: 6 ماه پیش بود که رفتارهای عجیب خانم مهندس را متوجه شدم. در ساعات خارج از کار می.خواست حتما در شرکت منتظرش بمانم و جایی نروم؛ هرقدر هم تماس می.گرفتم جوابم را نمی.داد جالب اینکه شوهرم با وجود حساسیت به اینکه من زود به خانه بروم به این تاخیرها اصلا اعتراض نمی.کرد.
ابتدا شکی نداشتم اما گاهی به مواردی برخورد می.کردم که خانم مهندس اشاراتی به مسائل خانوادگی ما داشت یا روزهایی که با حامد دعوا داشتم می.دیدم که رعنا خانم به جای آرام کردن من سعی داشت پیاز داغ دعوا را بیشتر کند.
وی گفت: یک روز دوستم مهناز که به شرکت ما رفت و آمد دارد در تماس با من ادعا کرد که شوهرم را با خانم مهندس در رستوران دیده است. باور نکردم همان لحظه به حامد زنگ زدم که جوابم را نداد، از آن به بعد رفتارها را تحت نظر گرفتم تا اینکه خودم دیدم که آنها با هم قرار گذاشته و به یک رستوران رفته.اند در حالی که تصور می.کردند من در شرکت هستم. خانم مهندس حتی با تلفن شرکت تماس گرفت و نمی.دانست من شماره آن را روی موبایلم دایورت کرده.ام و در یک قدمی.شان با وی حرف می.زنم.
آن شب خیلی گریه کردم، دوستانم گفتند به روی شوهرم نیاورم که رازش را دانسته.ام و با محبت بیشتر سعی کنم مهر خانم مهندس را از دل او بیرون کنم. شروع کردم و موفق هم شدم اما رعنا دست.بردار نبود، مدام می.خواست حامد من را طلاق بدهد، هیچ کس نمی.دانست من پی به قرار پنهانی آنها برده.ام، شوهرم هم نمی.فهمید و اگر پیامک را در موبایلم نمی.دید، موفق شده بودم حامد را به زندگی.ام بازگردانم اما خانم مهندس خانه.خرابم کرد.
با اعترافات این زن، شوهرش پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت و گفت: من اکرم را دوست دارم و چون کارمند بانک هستم در جریان یک وام با رعنا رفت و آمد بیشتری پیدا کردم و وقتی ابراز علاقه.اش را شنیدم نمی.دانم چرا نتوانستم با این درخواست مبارزه کنم.
وی افزود: در این اواخر محبت.های اکرم موجب شد از خانم مهندس بخواهم من را از زندگی.اش بیرون کند، رعنا نمی.پذیرفت و می.گفت حاضر است همه مهریه همسرم را بدهد تا طلاقش بدهم. وقتی شرکتش آتش گرفت این فضا تغییر کرد تا اینکه دیدم در موبایل اکرم وی به برادرش پیامک زده است، می.دانستم ماه پشت ابر نمی.ماند به خاطر همین سراغ رعنا رفتم و خواستم بی.خیال دستگیری عاملان آتش.سوزی شود تا من با وی بمانم.
وقتی شنید اکرم و برادرش این کار را کرده.اند من را نیز به باد ناسزا گرفت و آن را به پلیس اطلاع داد. در حالی که خانم مهندس نیز پذیرفته بود حامد را تحت فشار قرار داده است، برادر اکرم که پسری 19 ساله به نام حسین است بازداشت شد و ادعا کرد با راهنمایی.های خواهرش شرکت را به آتش کشیده است.
منبع: تابناک
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]