واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: جوانی، طلاق و دیگر هیچ ...
مقصر «فارسي.وان» است يا «پرتوقع.شدن جوان.ها»؟ شايد هم «كم..تحمل.شدن» انسان.ها باشد يا «چت.هاي اينترنتي» يا شايد هم به سادگي اين نتيجه رفتن به سمت جامعه.اي مدرن.تر باشد. به هر حال دليل هر چه باشد حالا وضعيت ما اين است كه در برخي از مناطق ايران تعداد زيادي از ازدواج.ها به طلاق مي.انجامد، اگر مادران و پدران و مادربزرگ.ها و پدربزرگ.ها.ي.مان زنده بودند و اين آمار را به زبان خودشان به آن.ها مي.گفتيم چه واكنشي نشان مي.دادند؟ متاسفانه اين يك واقعيت است كه بايد آن را بپذيريم و به.دنبال راه.كارهاي عملي باشيم. شايد يكي از مهم.ترين كارها هم اين باشد كه علت.هاي طلاق را دريابيم و به جوانان در آستانه ازدواج نشان دهيم كه طلاق نه ساده است، نه بدون تبعات بلكه بسيار سخت، آسيب.رسان و هزينه..دار است.
اين براي كل جامعه ضرر دارد
با توجه به آماري كه سالانه به.طور رسمي اعلام مي.شود متوجه مي.شويم كه ميزان طلاق در جامعه ايران در حال افزايش است. با توجه به اينكه هر طلاقي به ساختار خانواده ضربه مي.زند و به.خصوص كودكان حاصل از آن ازدواج از جدايي ضربه مي.خورند و هر طلاقي تبعات مخصوص خودش را دارد و مي.توان گفت كه اين مسئله مي.تواند براي جامعه ما يك بحران باشد البته به هر حال از جهاتي اين موضوع در مورد حقوق زنان در مواردي بد نيست چرا كه زنان حالا به حقوق خودآگاه.تر شده.اند و هميشه در همه حال هر شرايطي را تحمل نمي.كنند اما در مجموع از آنجايي كه براي من مسئله بچه.ها مهم.تر است و از طرف ديگر هم در ايران روند افزايش طلاق بسيار ناپخته است و شرايط زنان پس از طلاق حتي آن.هايي كه جدايي راه مناسب براي.شان است اصلا خوب نيست، مي.توانم بگويم اين حالت افزايش آمار طلاق در جامعه ايران نامناسب و مضر براي كل اجتماع است.
مهم.ترين علت افزايش طلاق در سال.هاي اخير مسائل اقتصادي است. مسائل اقتصادي با آگاهي زنان ارتباط مستقيم دارد، يعني حالا زنان حتي در اقشار پايين جامعه كار مي.كنند و كمي به حقوق خود آگاه شده.اند و ديگر هر شرايطي را نمي.پذيرند اما در قشر متوسط و متوسط به بالاي جامعه مي.توان گفت افزايش توقعات آنها در زندگي و تغيير نگاه به زندگي، مسائل اخلاقي و حتي اعتياد يكي از طرفين را به.عنوان علت.هاي اصلي افزايش طلاق در سال.هاي اخير مي.توان بر شمرد. آيا فرهنگ اين وسايل مدرن را داريم؟
روان.شناسان و جامعه.شناسان از برخي نشانه.هاي «بحران اخلاقي» در گروهي از طبقات اجتماعي اسم مي.برند. به هر حال خيلي از دستاوردهاي دوران مدرن، مثلا اينترنت يا شبكه.هاي ماهواره.اي، .به راحتي در دسترس همه قرار گرفته.اند اما فرهنگ استفاده درست از آنها در كليت جامعه وجود ندارد. و اين وضعيت بالاخره تبعاتي را دارد در اين مورد يك مثال مي.زنم: من دوست نداشتم فرزندم شكلات بخورد و از كودكي به خوردن شيريني..ها و شكلات. علاقه.مند شود اما از آنجايي كه در خانواده مي.ديدم در مواردي كه مثلا شكلات از روي ميز برداشته مي.شود و در كمد پنهان مي.شود بالاخره كودك كليد را پيدا مي.كند، تصميم گرفتيم روي ميز هم شكلات بگذاريم و هم مغزهاي مفيد مثل كشمش ، انجير و گردو و از آنجايي كه ترجيح من و همسرم اين تنقلات بود دخترم هم از ما الگو گرفت، حالا روي ميز خانه ما هر 2 ظرف است و دختر من ممكن است ماهي دوبار سراغ ظرف شكلات برود و بقيه روزها كشمش، انجير و گردو بخورد. اين وضعيت در همه مسائل فرهنگي صدق مي.كند.
در خانواده.ها بايد آموزش صحيح در مورد استفاده از وسايل فرهنگي و ارتباط جمعي داده شود اما تا وقتي كه والدين اين فرهنگ را نداشته باشند نمي.توانند به .كودكان خود بگويند اين كار را بكن و آن كار را نكن، والديني كه فيلم نامناسب مي.بينند نمي.توانند به كودك خود بگويند كه فيلم نامناسب نبين. دكتر سهامي يك بار به من گفت: ناراحتم كه پسرم در آمريكا يك موتورسيكلت خريده، به او گفتم خوب به او بگوييد سوار نشود، ايشان گفتند كه وقتي عكس بزرگ جواني من سوار بر موتور در خانه است نمي.توانم به او بگويم سوار موتور نشود... وقتي والدين سيگار مي.كشند اگر به بچه خودشان بگويند سيگار نكش اين حرف از طريق بچه جدي گرفته نمي.شود، .همين وضعيت در مورد مسائل اخلاقي وجود دارد و متاسفانه در جامعه فيلم.ها، برنامه.ها و سايت.هاي نامناسب در دسترس همه است، .اين درست است كه تكنولوژي آگاهي را بيشتر مي.كند اما چون فرهنگ آن وجود ندارد ضرر.هاي زيادي در كل جامعه ايجاد مي.كند كه بحران طلاق يكي از آنهاست.
دامي مخرب به نام «ويكتوريا»
در يك مورد مشخص مي.توانم به يك سريال خارجي به نام سريال «ويكتوريا» كه از شبكه فارسي.وان پخش مي.شد اشاره كنم. اين سريال از چندجهت هنجار.شكني داشت، روابط نامناسب اخلاقي در اين سريال وجود داشت آن هم با تفاوت سني زياد. در ميان بينندگان برخي با فكرشان با مجموعه و فيلم ارتباط برقرار مي.كنند و برخي ديگر با احساس.شان. آن.قدر افراد مراجعه.كننده از من مي.پرسيدند اين سريال را ديده..اي؟ كه رفتم و پرس.وجو كردم و داستان آن را متوجه شدم. متاسفانه بسياري از افراد از اين سريال براي زندگي واقعي خود الگوبرداري مي.كردند، متاسفانه در اين سريال در آخر فيلم هنجارشكني و شكستن اخلاق در نهايت هيچ تاثير بدي روي زندگي قهرمان ندارد و اصلا اصول اخلاقي زير پا گذاشته مي.شود و اين باعث مي.شد كه بي.اخلاقي ترويج داده شود و افرادي از روي آنها الگوبرداري كرده و زندگي.هاي مشترك خود را نابود كنند. من چند پرونده داشتم كه مي.توانم بگويم علت مشكلات و رخ.دادن طلاق در آن.ها ناشي از تاثيرگذاري همين فيلم.ها و سريال.ها بوده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]