فعالان سياسي مطرح كردند؛پيام تبريك به اوباما ؛ استراتژي يا احساسات

واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: فعالان سياسي مطرح كردند؛پيام تبريك به اوباما ؛ استراتژي يا احساسات
گروه سياسي: نگارش نامه تبريك از سوي احمدي نژاد براي اوباما به خاطر پيروزي در انتخابات امريكا كه -پيش از اين دموكراتيك بودن آن زير سوال مي رفت - باعث تعجب بسياري گرديد. دراين ميان اگر چه برخي از حاميان دولت سعي كردند با آوردن برخي دلا‌يل از كنار اين مسئله بگذرند اما نــهــايــتـا اين پيام تبريك موجب اعتراض برخي اصولگرايان شد. برخي اصولگرايان در رسانه‌هاي خود با يادآوري اين موضوع كه اوباما با لابي صهيونيستي و اسرائيل نزديكي دارد و سياست خارجي امريكا از اين لا‌بي تبعيت مي‌كند اين اقدام رئيس جمهور را ناپخته تلقي كردند. برخي ديگر از اصولگرايان هم كه حامي دولت تلقي مي‌شوند با ذكر دلا‌يلي سعي كردند كه اقدام رئيس جمهور را موجه جلوه داده و اعلا‌م كردند كه اين حركتيـك حـسـن نـيـت از سوي ايران بوده است. از سوي ديگر گروهي كه به عنوان منتقدان دولت به حساب مي‌‌آيند موفقيت اين اقدام را مشروط به چند مورد كرده‌اند. آنها معتقدند كه اين اقدام در صورتي موفق خواهد بود كه به دور از شعارگرايي، احساسات و سطحي‌نگري و در قالب يك پروسه از سوي دستگاه ديپلماسي دولت نهم باشد. اگر چه با نگاهي به تجربه سه سال گذشته اين موضوع دور از ذهن نيست كه با توجه به برخي مواضع اخير اوباما در قبال ايران ، دستگاه ديپلماسي دولت نهم يك بار ديگر دست به اقدامي زده باشد كه فاقد مباني كارشناسي است در اين ميان شايد نامه انتقادي احمد توكلي كه به انتقاد از اقدام رئيس جمهور پرداخت برجسته‌ترين اظهارنظر انتقادي يك اصولگراي سرشناس در اين خصوص باشد. در همين ارتباط سردبير آفتاب يزد در خصوص انتخابات امريكا و پيروزي اوباما دراين انتخابات با بيان اينكه بهتر است ما ميان آرزو و تحليل‌هايمان فرق بگذاريم، گفت: اگر به نطق پس از پيروزي آقاي اوباما دقت كنيم و موضع‌گيري‌ها واقدامات ايشان - خصوصا تعيين رئيس دفتري كه پدر و مادر وي اسرائيلي هستند- مورد توجه باشد نشان از آن دارد كه برخي تحليل‌ها در اين خصوص نادرست است. سيد مجتبي واحدي كه درگفتگو با راديو گفتگو به اظهار نظر مي‌پرداخت با اشاره به ميزان تفاوت راي اوباما به مك كين، گفت: نبايد تصور كرد كه تمام مردم امريكا برعليه جمهوري خواهان راه افتاده‌اند. در واقع در اين انتخابات 60 ميليون نفربه آقاي مك كين و 67 ميليون نفر هم به اوباما راي دادند. يعني در عين حالي كه آقاي مك كين به اندازه كافي عدم جذابيت - مثل بيماري، سن ، ‌رفتار و شكست در مناظره- داشت اما 60 ميليون راي آورد. وي تاكيد كرد: نبايد فكر كنيم با برگزاري اين انتخابات و پيروزي اوباما، امريكا زير رو خواهد شد.‌وي در ادامه در عين حال گفت: البته اين تحول در امريكا تحول بزرگي است كه غير قابل انكار نيست اما اگر بخواهيم از اين تحول نتيجه خوبي بگيريم بايستي تحليل‌هايمان را دقيق كنيم. نبايد براساس همان كليشه‌ هاي سابق به تحليل بپردازيم، مثل اينكه قبلا‌ مي گفتيم اصلا‌ در امريكا انتخابات وجود ندارد كه در اين صورت رئيس جمهور ما با دادن پيام تبريك به اوباما كم لطفي كرده است. ما اگر براساس واقعيات به تحليل بپردازيم حتما تحول بزرگي رخ داده است.

پيروز مجتهد زاده نيز در اين خصوص با بيان اينكه در خصوص پيام تبريك احمدي نژاد به اوباما هيچ گونه اظهارنظري نمي‌كنم در عين حال گفت: به نظر مي‌رسد اين اقدام، اقدام ديگري است كه عجولانه و بدون مطالعه صورت مي‌گيرد. ما به همه وسايل متوسل مي‌شويم براي ايجاد كينه و دشمني در روابط خارجي و به محض اينكه طرف مقابل ما اندكي سرسازش و آشتي نشان بدهد سر از پا نمي‌شناسيم. در اين موضوع چنان هيجان زده و دستپاچه مي‌شويم، مانند مذاكرات هسته‌اي در دوران گذشته كه هنوز وزراي سه كشور براي بحث در مورد تعليق غني سازي به تهران نيامده ما همه چيز را تحويل داده‌ايم. اين در واقع سابقه ديپلماسي ما در روابط خارجي است. به نظر من بايستي يك بار ديگر فرياد كشيد كه تكليف اين ديپلماسي را مشخص كنيد. چرا ما اين طور هستيم؟ چرا ما توجه نمي‌كنيم كه وقتي دستپاچگي نشان مي‌دهيم و در اين نوع موارد هيجان به خرج مي‌دهيم در حقيقت زمينه را فراهم مي‌كنيم براي امتياز گيري طرف مقابل در زمان گفتگو و ديالوگ. لا‌جرم در مورد تبريك آقاي احمدي نژاد به اوباما هيچ نظري ندارم فقط اميدوار هستم كه حداقل در اين نوع مكاتبات به اين مسئله توجه شود كه دعواي اصلي بين دو طرف، مسائل ملي كشور ماست و به جاي پرداختن به بحث هاي ايدئولوژيك يك اشاره اي هم به منافع ملي كشور صورت گيرد . اين كارشناس مسائل بين الملل كه با آفتاب يزد گفتگو مي كرد در پاسخ به اين سوال كه گفت : ما نبايد رويكرد خاصي اتخاذ مي كرديم . ما هم بايد مثل بقيه دنيا به شكل گيري حوادث و دگرگوني ها نظارت كنيم و در اين نظارت تمام وقت به اين فكر باشيم كه منافع ملي خودمان را در قبال اين تحولا‌ت چگونه بايد حفظ كنيم . فكر مي‌كنم درست است كه آقاي اوباما از مدتها قبل گفته كه مي خواهد مسائل موجود ميان روابط ايران و امريكا را از طريق گفتگو حل كند ولي ما بايد اندكي تامل كنيم و پيش از اينكه دچار هيجان و دستپاچگي شويم به نظر بياوريم كه حل مسائل از طريق گفتگو به اين سادگي ها نيست. حداقل اين است كه اسباب و لوازم فراواني را بايد طرفين به كار بگيرند تا به مرحله گفتگو برسند . فراهم آوردن اين اسباب و لوازم مدت زيادي سبب خواهد شد و انرژي زيادي هم مصرف خواهد شد. رئيس موسسه پژوهشي يوروسويك لندن با بيان اينكه در مسير اين تلاش‌ها ما مي‌توانيم حسن‌نيت و آمادگي خودمان را براي گفتگوهاي مثمرثمر و مفيد به كار بگيريم گفت: در همان گفتگوها هم اگر حركت يا واكنش ما در اين رابطه براساس ايدئولوژي باشد به هيچ جا نخواهيم رسيد. مسائل موجود بين ما و ايالات متحده امريكا مسائل سخت مربوط به زندگي سياسي و اقتصادي و تامين امنيت ملي ماست.ما با ايالات متحده آمريكا هيچ‌گونه دعواي ايدئولوژيك نداريم. ايالات متحده آمريكا در دوران دولت نو محافظه‌كار مدعي بوده است كه همه، حق استفاده از انرژي هسته‌اي را دارند جز ايران. آنها به خيال خود از هر طريقي كه لا‌زم باشد نخواهند گذاشت كه به انرژي هسته‌اي دست پيدا كنيم. هيچ قسمتي از اين حرفها و تصويرها جنبه ايدئولوژيك نداشته است و همه آن مربوط مي‌شود به منافع ملي و امنيت ما. لاجرم هر گفتگويي كه در پيش باشد بايد براساس پيگيري منافع ملي و تامين امنيت ما باشد. ما كاري به اين نداريم كه رئيس جمهور ايالا‌ت متحده امريكا از طريق نيت خير مردم ايالا‌ت متحده انتخاب شده باشد يا از طريق دخالت شياطين. اين موضوعات به ما ربطي ندارد. به ما آنچه ربط دارد مانند هر دولت ديگري در جهان، منافع ملي و امنيت كشور مي باشد. در اين موضوع است كه بايد با متانت و پختگي رفتار كرد و از هيجان زدگي و دستپاچگي جلوگيري كرد. وي در ادامه با ذكر مثالي گفت: به ياد بياوريم دوراني را كه گفتند ايالا‌ت متحده امريكا مي خواهد با ايران در رابطه با امنيت عراق مذاكره كند، دستگاه ديپلماسي ما شديداً و آنچنان دچار هيجان و دستپاچگي شد كه حتي متوجه نشد كه طرف امريكايي در اين مذاكرات چه مي گويد. دستگاه ديپلماسي ما با اطمينان خاطر و هيجان زدگي فراوان صحبت از اين مي كرد كه اين مذاكرات براي حل مسائل موجود ميان جمهوري اسلا‌مي ايران و ايالا‌ت متحده نو محافظه كاران است. در حالي كه نماينده ايالا‌ت متحده امريكا در آن مذاكرات قاطعانه به رسانه ها مي گفت كه او وارد اين مذاكره شده است كه به ايراني‌ها بقبولا‌ند كه مسئوليت همه اقدامات تروريستي عراق به گردن ايراني هاست‌! اين هماني بود كه من فرياد مي‌زدم اي خدا اين چگونه مذاكره‌اي است كه تلويزيون انگليسي زبان الجزيره مرتب و هر هفته اين اظهارات نماينده امريكا را پخش مي‌كند. نگراني و گله‌مندي من از اين موضوعات است؛ چرا زندگي ما چنين باشد كه از يك طرف در دشمني‌ها چنان حركتي كنيم كه همه جهان بر عليه ما شمشيرآخته كنند و از طرف ديگر همين كه گفتند سلام، ما دستپاچه شويم و همه چيز را تحويل دهيم. وي در پاسخ به اين سوال كه گـفـت: جـواب ايـن سـوال را بـايـسـتـي پـروفـسـور مـولانـا - مـشاور جديد رئيس‌جمهور- بدهند. رئيس موسسه پژوهشي يوروسويك لندن با بيان اينكه روابط ايران با ايالات متحده از مدتها قبل بستگي به تصميم واشنگتن داشته و دارد گفت: ما چندان در اين تصميم‌گيري موثر نيستيم، به گفته ديگر اين واشنگتن بوده كه تصميم گرفته است با ما دوست باشد و يا دشمن. ما تنها اقداماتي كه در اين مدت كرديم اين بوده است كه يا در نتيجه دستپاچگي امتياز داده‌ايم و يا در نتيجه برآوردن فـريـادهـاي ظاهرا ايـدئـولـوژيـك دشـمـني را بيشتر كـــرده‌ايــم. پـيــروز مـجـتـهــدزاده در خصوص انتخاب يك فرد يهودي به عنوان رئيس دفتر اوباما در كاخ سفيد با بيان اينكه ما بايد درك كنيم كه يهودي در ايالت متحده امريكا جزء دموكراسي و مردم آن كشور محسوب مي شود و درساختار جمعيتي آن كشور جا دارد و مانند بقيه مردم حق دخالت و تلا‌ش در عرصه سياست را دارد، گفت: ما بايد اين تصور را از ذهن خود دور كنيم كه هر يهودي در ايالت متحده امريكا نماينده صهيونيسم و اسرائيل مي‌باشد. در واقع اين تصور بيهوده و باطل است . اين گونه تصورات است كه ما را به اينجا كشانده كه همه ما از روابط خارجي كه براي ايران درست شده است، ناراضي هستيم. اين كارشناس مسائل بين‌الملل با بيان اينكه لا‌بي يهودي عبارت است از مجموعه ‌اي از اتباع كشور ايالت متحده آمريكا كه آنها حق حيات دارند، گفت : در ميان آنها گروه‌هاي ويژه‌اي هستند كه در تصميم‌گيري‌هاي سياست خارجي ايالات متحده آمريكا بسيار موثر مي‌باشند. ولي اين تصور كه همه آنها بـه يـك انـدازه مـي‌خـواهـنـد اهـمـيـت و اعتبار كشور خودشان را فداي زياده‌روي‌هاي اسرائيل كنند، باطل است.ما يهوديان بسيار مشهوري را در ساختار سياسي ايالات متحده داريم كه نماينده اين تصور باطل نبوده‌اند.مثلا‌ در اين خصوص مي‌توان آقاي كيسينجر را نام برد. اينكه آقاي اوباما يك فرد يهودي و حتي يك عضو آي پك را رئيس‌دفتر خود انتخاب كرده باشد معمولا‌ رياست دفتر در هيچ جاي دنيا تصميم‌گيرنده سياسي در روابط خارجي نيست. حتي در ايالات متحده امريكا مشاور امنيت ملي رئيس‌جمهور هم تصميم‌گيرنده اصلي در سياست خارجي نمي‌باشد.روابط خارجي يك دولت در امريكا در نتيجه عبور از پروسه‌هاي پيچيده‌اي شكل مي‌گيرد كه دست‌اندركاران اين پروسه ممكن است برخي از آنها يهودي و يا مسيحي - كه صهيونيست‌تر از يهوديان معمولي هستند- باشند.همچنين در اين پروسه ممكن است افراد ديگري از لابي‌هايي مانند عربي، اسلامي، ضدايراني و غيره وجود داشته باشند.

داريوش قنبري سخنگوي فراكسيون اقليت‌ مجلس هم در همين ارتباط با بيان اينكه پيام تبريك احمدي نژاد براي اوباما مثل هميشه باعث شگفتي فعالان سياسي شد گفت: اين گونه پيام‌ها اگر براي برقراري رابطه باشد زماني مثبت خواهد بود كه پيش از آن برخي زيرساختارهاي لا‌زم براي اين ارتباط و در واقع ماهيت ارتباط از سوي دو طرف شكل‌گرفته باشد.در اين صورت اينگونه پيام‌ها براي حل كردن بحث‌هاي ظاهري و سوري موضوع مي‌باشد. نماينده ايلام در مجلس كه با آفتاب يزد گفتگو مي‌كرد ادامه داد: مثلا‌ در ديپلماسي پينگ پنگ كه در آن رابطه چين و امريكا بهبود يافت اول تمايلا‌ت ارتباطي ايجاد شد و بعد نياز به ارتباط شكل گرفته و استارت‌ها زده شده بود.در نهايت هم با آن مسابقه پينگ پنگي هم كه ميان تيم هاي دو كشور چين و امريكا شكل گرفت ارتـبـاط ايجاد شد. عضو كميسيون اجتماعي مجلس با اشاره به پيام تبريك احمدي نژاد به اوباما و با بيان اينكه اينگونه پيام‌ها و صحبت‌ها منجر به ارتباط ميان ايران و امريكا - البته اگر قصد مسئولا‌ن ايجاد ارتباط با امريكا باشد - نمي‌شود، تصريح كرد: اگر احساس ما اين است كه با بحث‌هاي احساساتي و تحت تاثير قرار دادن عواطف‌ مي توان ارتباط ايجاد كرد اين كار نگاه سهل‌انگارانه‌اي به روابط بين‌الملل مي‌باشد.به هر حال مسائل ايران و امريكا بسيار فراتر از اين مسائل عاطفي و احساسي است . در واقع امريكايي ها و شخص اوباما هم تحت تاثير چنين پيام هايي قرار نخواهند گرفت . بنابراين اگر اين پيام براي برقراري رابطه بوده از روي ناپختگي سياسي بوده است . نماينده اصلا‌ح طلب مجلس هشتم با بيان اينكه مي تواند در اين موضوع بحث هاي ديگري هم مطرح باشد، گفت : يعني جداي از بحث ارتباط با آمريكا، آقاي احمدي نژاد با نگارش اين پيام خواسته اند كه يكسري مسائل را هم به آقاي اوباما بگويند كه اين موضوع را هم در نامه هاي قبلي ايشان ديده ايم . در واقع اين نامه نگاري ها تاثيري در ارتباط ما با بحث هاي مربوط به روابط سياسي ما با كشورهاي ديگر كه طرف نامه هاي ما بوده اند - خصوصاً آمريكا - نداشته است، يعني اين نامه ها اگر تاثير منفي نداشته تاثير مثبت هم در پي نداشته است . عضو كميسيون امنيت ملي در مجلس هفتم با بيان اينكه اينگونه نامه نگاري ها در عرصه بين الملل عرف نيست، اظهار كرد: فكر مي كنم اينگونه نامه نگاري به اين سبك و سياق جز اينكه پرستيژ ملي ما را مورد چالش و مشكل قرار دهد، نمي تواند موضوع ديگري را به طرف ديگر منتقل كند . در اين موضوع بهتر است كه مشاوران سياست خارجي آقاي احمدي نژاد به ايشان عواقب و ماهيت اين نامه نگاري‌ها را بهتر توضيح دهند. اگر واقعاً ايشان مشاوران زبده‌اي در عرصه سياست خارجي و روابط بين الملل ندارند بهتر است از كارشناسان اين عرصه استفاده بهتر و بيشتري به عمل بياورد. در ايـن صـورت اگـر مـا مي‌خواهيم منظوري را به طرف مقابل منتقل كنيم با شيوه هاي بهتري هم مي شود انجام داد. نه اينكهبا شيوه هايي كه كه در عرصه بين الملل عرف نيست اين كار را انجام دهيم.به هر حال نامه و تبريك آقاي احمدي نژاد باعث تعجب شد. زماني كه من خبر پيام ايشان را از اخبار صدا و سيما - البته در رسانه ملي اين خبر زياد پخش نشد خصوصاً قسمت مربوط به تبريك كه سانسور شد - شنيدم تعجب كردم كه چطور آقاي احمدي نژاد كه در برخي موضع‌گيري هاي سياست خارجي بسيار تند عمل مي كنند ميآيند و اين‌گونه نامه ها را مي‌نويسند يعني آن موضع گيري هاي تند و تيز با اين نامه خيلي سازگار نيست. اما اين موضوع نشان مي دهد كه ما در سياست خارجي استراتژي هاي منسجمي را دنبال نمي كنيم و برخورد احساسي با مقولا‌تي مانند سياست خارجي، پيامدهاي منفي به دنبال دارد. وي با بيان اينكه اين اقدام آقاي احمدي نژاد با ارزش‌هاي حاكم بر سياست‌خارجي ما همخوان نيست، گفت: به هر حال ما براساس سه اصل حاكم بر سياست‌خارجي - 1- اصل حكمت 2- اصل عزت 3- اصل مصلحت - قدم بر مي‌داريم. فكر مي كنم اين برخورد با هيچ يك از اين اصول يعني با عزت، حكمت و مصلحت همخوان نيست. به نظر مي‌رسد در مجموع اينكه رسانه ملي ما هم بخش‌هايي از نامه آقاي احمدي‌نژاد را سانسور مي‌كند و قسمت تبريك آن را پخش نمي‌كند، براي اين است كه آنها به اين موضوع رسيده‌اند كه نگارش اين نامه با چارچوب‌هاي حاكم و ارزش‌هاي سياست خارجي همخواني ندارد. بر همين اساس تلا‌ش كردند بخش‌هايي از اين نامه سانسور شود. به هر حال تا به حال سابقه نداشته است كه رئيس جمهور ما پيام تبريكي را با توجه به سياست‌خارجي امريكا و همين‌طور عدم مراودات و روابط سياسي ارسال كند. به نظر مي‌رسد اينگونه پيام‌ها خيلي قابل هضم نمي‌باشد، يعني مي‌خواهم عنوان كنم كه اين نوع پيام، كور و بي هدف است كه هيچ نكته‌اي از درون اين پيام‌ها بيرون نمي‌آيد. اگر بحث برقراري رابطه است بايستي از راههاي ديگر اين موضوع دنبال شود. به هر حال در اين خصوص بايد مذاكراتي گردد و همچنين زمينه رابطه از راههاي ديگر فراهم شود. در واقع مي توان همين مذاكرات ايران و امريكا در خصوص مسئله عراق را تبديل به فرصتي كرده براي برقراري رابطه و از آن استفاده كنيم، اما تا آن جايي كه من اطلا‌ع دارم زير ساخت ها براي مذاكره فراهم نشده است، يعني زيربناي لا‌زم براي ارتباط مهيا نيست كه در نهايت اينگونه پيام ها بي حاصل و بي نتيجه است . در واقع اينگونه پيام ابزاري مي شود براي طنز پردازي برخي محافل خبري كه اين موضوع با شأن نظام و جمهوري اسلا‌مي سازگار نيست. عضو كميسيون اجتماعي مجلس با بيان اينكه در سياست خارجي بايد ابتدا استراتژي را مشخص كرد و بعد برنامه هايي را بر اساس آن تدوين نمود، اظهار داشت: اگر استراتژي ما برقراري رابطه با آمريكاست اين برنامه ها ما را نمي تواند به آن اهدافي كه در آن استراتژي تعريف شده است برساند . بايستي كارشناسانه تر با اين موضوعات برخورد كرد و در مجموع اقدامي كه آقاي احمدي نژاد انجام داد با هويت سياست خارجي ما - به خصوصبعد از انقلا‌ب كه در تقابل با آمريكا بوده است - سازگار نيست. اگر از روساي جمهور گذشته، كسي اين كار را مي كرد حتماً از طرف طـيـف مـوسـوم بـه اصـــولـگــرا مــورد بــازخــواسـت قـرار مي‌گرفت، اما جالب اينجاست تمام اقدامات آقاي احمدي نژاد از طرف اين طيف مورد كتمان قرار گرفته و كسي به اين مسائل نمي‌پردازد. به هر حال بحث برقراري رابطه يكسري الزامات دارد كه در نامه آقاي احمدي‌نژاد اين موضوعات رعايت نشده است. قنبري در پاسخ به سوالي در مورد مقايسه ميان اظهارنظر چند ماه پيش رئيس جمهور با يك روزنامه غربي كه اظهارداشته بود و پيام تبريك وي براي اوباما، گفت: اين سوال بايد از آقاي احمدي نژاد پرسيده شود. به نظر مي رسد يك مقدار درك ما از فرآيندهاي سياسي و اقتصادي امريكا ناقص است. در مجموع درك سياستمداران ما از مسائل بين المللي يك مقداري اگر نگويم ناقص است ايراد دارد. در ارزيابي كه نـسـبت به پيروزي اوباما بود اين موضوع را ما شاهد بوديم. همچنين در خصوص بحران اقتصادي امريكا ديديد كه چه صحبت‌ هايي كه نمي‌شود. واقعاً اين صحبت‌ها غيركارشناسي و احساسي است. شخص آقاي احمدي نژاد در اين خصوص طي اظهارنظري كه داشتند گفته بودند بحران اقتصادي امريكا تاثيري به اقتصاد ما ندارد. از سوي ديگر چندي پيش آقاي احمدي نژاد تيمي را مامور كردند كه تاثير اين بحران را بر اقتصاد ايران ارزيابي كند. در واقع در همان زمانمشخص بود كه مشكل امريكا بر اقتصاد ايران اثر خواهد گذاشت. اثرات آن هم در كاهش درآمدهاي نفتي است. به هر حال وقتي كه اقتصادمان نفتي است و درآمد عمده ما از ناحيه نفت مي‌باشد و بودجه دولت هم با نفت بسته مي‌شود اين جاي تعجب دارد كه چگونه آقاي رئيس جمهور اعلا‌م مي‌كنند كه اين بحران تأثيري بر مسائل اقتصادي كشور ما ندارد. اين موضوع نشان مي‌دهد كه ما يا با واقعيات جامعه بين‌المللي شعاري برخورد مي‌كنيم يا اينكه اين مسائل براي ما قابل هضم نيست. همچنين ممكن است از نظرات كارشناسي بهره‌ لا‌زم نمي‌بريم و اينگونه اظهارنظرها را داريم متاسفانه اگر برنامه‌ها هم بر پايه اينگونه برداشت‌ها باشد بايد بگويم كه عواقب بسيار منفي در پي خواهد داشت. نماينده اصلا‌ح‌طلب مجلس هشتم در پاسخ به اين سوال كه با بيان اينكه در عالم ديپلماسي همه چيز امكان‌پذير است و اين عالم، عالم ممكنات است، گفت: با وجود ديپلماسي و مذاكره هيچ چيزي غيرممكن نيست. اما هنر مذاكره كنندگان و هنر ديپلماسي است كه تعيين و تكليف مي‌كند و كار را به نتيجه مي‌رساند. بايد ديد آيا واقعا اين اقدام آقاي احمدي‌نژاد مبتني بر يك استراتژي بوده يا يك اقدام كور است. من واژه كور را به اين خاطر به كار مي برم زيرا هدفي در پس اين قضيه دنبال نمي شود . در واقع اين اقدام ، يك بحث شعاري است و ايشان خواسته‌ اند كه يك اقدام مبتني بر عواطف و احساسات داشته باشند . اينگونه اقدامات در عالم ديپلماسي محكوم است و خيلي نمي تواند پاسخگو باشد . اگر در اين اقدام اين موضوعات مطرح باشد كه كار عبثي صورت پذيرفته است . اگر هم اين نامه با هدف برقراري رابطه نگاشته شده اين هدف از دل اين نامه بر نمي آيد . از سوي ديگر با توجه به نزديكي اوباما با لا‌بي صهيونيستي، من فكر نمي كنم تغييري در سياست خارجي امريكا به آن شكلي كه ما انتظار داريم ايجاد شود كه بخواهيم در اين ميان از رابطه با آمريكا صحبت كنيم . اگر هم بحث رابطه است بايد با همان معيارهاي گذشته به آمريكا بنگريم، يعني آمريكايي كه از اسرائيل دفاع مي كند، آمريكايي كه مخالف ايران هسته اي است و اهداف خاصي را در منطقه خاورميانه و خليج فارس دارد كه با يك ايران قدرتمند به اين اهداف نمي رسد . بايستي اين را بپذيريم كه ما و آمريكا در منطقه تعارض منافع هم داريم . اگر بحث ايجاد ارتباط است بايستي با اين نوع نگاه وارد شد و اينكه ارتباط ميان اين دو كشور - ايران و امريكا - ارتباطي نخواهد بود كه به آن شكل صميمانه و خيلي وسيع باشد، اما ارتباط در حد اينكه يك مقدار فضاي تنش آلود ميان دو كشور تلطيف پيدا كند و از اختلا‌فات كاسته شود در اين حد مي شود ارتباطي متصور شد. اما اين هم الزامات خاص خود را دارد و با اين نامه نگاري ها و با ديپلماسي نامه نگاري اين موضوع محقق نمي‌شود بلكه براي ارتباط بايد راه‌هاي ديگري را در نظر گرفت.
جمعه 24 آبان 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هموطن سلام]

[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 174]