تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836004094




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مرثیه‌خوانی ام البنین علیهاالسلام


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مرثیه خوانی ام البنین علیهاالسلام

امام صادق علیه السلام فرمود: «رحم الله عمی العباس لقد اثر و ابلی بلاء حسنا...»(1) خدا رحمت كند عموی ما عباس را، عجب نیكو امتحان داد، ایثار كرد و حداكثر آزمایش را انجام داد. برای عموی ما عباس مقامی در نزد خداوند است كه تمام شهیدان غبطه مقام او را می‏برند.این زن بزرگوار(ام‌البنین)كه تا آن وقت زنده بود ولی در كربلا نبود، شهادت چهار پسر رشید خود را درك كرد و در سوگ آنها نشست. در مدینه برایش خبر آمد كه چهار پسر تو در خدمت‏ حسین بن علی علیه السلام شهید شدند. برای این پسرها ندبه و گریه می‏كرد. گاهی سر راه عراق و گاهی در بقیع می‏نشست و ندبه‏های جانسوزی می‏كرد. زن‌ها هم دور او جمع می‏شدند. مروان حكم كه حاكم مدینه بود، با آن همه دشمنی و قساوت گاهی به آنجا می‏آمد و می‏ایستاد و می‏گریست.اینقدر جوانمردی، اینقدر خلوص نیت، اینقدر فداكاری! ما تنها از ناحیه پیكر عمل نگاه می‏كنیم، به روح عمل نگاه نمی‏كنیم تا ببینیم چقدر اهمیت دارد.شب عاشوراست. عباس در خدمت اباعبدالله علیه السلام نشسته است. در همان وقت ‏یكی از سران دشمن می‏آید، فریاد می‏زند: عباس بن علی و برادرانش را بگویید بیایند. عباس می‏شنود ولی مثل این كه ابدا نشنیده است، اعتنا نمی‏كند. آنچنان در حضور حسین بن علی مؤدب است كه آقا به او فرمود: جوابش را بده هر چند فاسق است. می‏آید می‏بیند شمر بن ذی الجوشن است. شمر روی یك علاقه خویشاوندی دور كه از طرف مادر عباس دارد و هر دو از یك قبیله‏اند، وقتی كه از كوفه آمده است ‏به خیال خودش امان نامه‏ای برای اباالفضل و برادران مادری او آورده است. به خیال خودش خدمتی كرده است. تا حرف خودش را گفت، عباس علیه السلام پرخاش مردانه‏ای به او كرد، فرمود: خدا تو را و آن كسی كه این امان نامه را به دست تو داده است لعنت كند. تو مرا چه شناخته‏ای؟ درباره من چه فكر كرده‏ای؟ تو خیال كرده‏ای من آدمی هستم كه برای حفظ جان خودم، امامم، برادرم حسین بن علی علیه السلام را اینجا بگذارم و بیایم دنبال تو؟ آن دامنی كه ما در آن بزرگ شده‏ایم و آن پستانی كه از آن شیر خورده‏ایم، این طور ما را تربیت نكرده است.می‏گوید: ای چشمی كه در كربلا بودی و آن منظره‏ای كه عباس من، شیر بچه من، حمله می‏كرد می‏دیدی و دیده‏ای! ای مردمی كه آنجا حاضر بوده‏اید! برای من داستانی نقل كرده‏اند، نمی‏دانم این داستان راست است ‏یا نه. یك خبر خیلی جانگداز به من داده‏اند، نمی‏دانم راست است‏ یا نه. به من گفته‏اند كه اولا دست‌های پسرت بریده شد، بعد در حالی كه فرزند تو دست در بدن نداشت‏ یك مرد لعین ناكس آمد و عمودی آهنین بر فرق او زد. وای بر من كه می‏گویند بر سر شیر بچه‏ام عمود آهنین فرود آمد. بعد می‏گوید: عباس جانم! فرزند عزیزم! من خودم می‏دانم كه اگر دست در بدن داشتی هیچ كس جرات نزدیك شدن به تو را نمی‏كرد.جناب ام البنین، همسر علی علیه السلام، چهار پسر از علی دارد. مورخین نوشته‏اند علی علیه السلام مخصوصا به برادرش عقیل توصیه می‏كند كه زنی برای من انتخاب كن كه ‏«ولدتها الفحولة‏»؛ از شجاعان زاده شده باشد، از شجاعان ارث برده باشد«لتلد لی ولدا شجاعا»می‏خواهم از او فرزند شجاع به دنیا بیاید.(البته در متن تاریخ ندارد كه علی علیه السلام گفته باشد هدف و منظور من چیست، اما آنها كه به روشن‌بینی علی معترف و مؤمن‏اند می‏گویند علی آن آخر كار را پیش‌بینی می‏كرد.) عقیل، ام‌البنین را انتخاب می‏كند. به آقا عرض می‏كند كه این زن از نوع همان زنی است كه تو می‏خواهی. چهار پسر كه ارشدشان وجود مقدس اباالفضل العباس است، از این زن به دنیا می‏آیند، هر چهار پسر در كربلا در ركاب اباعبدالله حركت می‏كنند و شهید می‏شوند. وقتی كه نوبت ‏بنی‌هاشم رسید، اباالفضل كه برادر ارشد بود به برادرانش گفت: برادرانم! من دلم می‏خواهد شما قبل از من به میدان بروید، چون می‏خواهم اجر شهادت برادر را ادراك كرده باشم. گفتند: هر چه تو امر كنی. هر سه نفر شهید شدند، بعد اباالفضل قیام كرد. این زن بزرگوار(ام‌البنین)كه تا آن وقت زنده بود ولی در كربلا نبود، شهادت چهار پسر رشید خود را درك كرد و در سوگ آنها نشست. در مدینه برایش خبر آمد كه چهار پسر تو در خدمت‏ حسین بن علی علیه السلام شهید شدند. برای این پسرها ندبه و گریه می‏كرد. گاهی سر راه عراق و گاهی در بقیع می‏نشست و ندبه‏های جانسوزی می‏كرد. زن‌ها هم دور او جمع می‏شدند. مروان حكم كه حاكم مدینه بود، با آن همه دشمنی و قساوت گاهی به آنجا می‏آمد و می‏ایستاد و می‏گریست. از جمله ندبه‏هایش این است:لا تدعونی ویك ام‌البنینتذكرینی بلیوث العرینكانت ‏بنون لی ادعی بهمو الیوم اصبحت ولا من بنی  ای زنان! من از شما یك تقاضا دارم و آن این است كه بعد از این مرا با لقب ام البنین نخوانید(چون ام البنین یعنی مادر پسران، مادر شیر پسران)، دیگر مرا به این اسم نخوانید. وقتی شما مرا به این اسم می‏خوانید، به یاد فرزندان شجاعم می‏افتم و دلم آتش می‏گیرد. زمانی من ام‌البنین بودم ولی اكنون ام‌البنین و مادر پسران نیستم.مرثیه‏ای دارد راجع به خصوص اباالفضل العباس:یا من رای العباس كر علی جماهیر النقدو وراه من ابناء حیدر كل لیث ذی لبدانبئت ان ابنی اصیب براسه مقطوع یدویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمدلو كان سیفك فی یدیك لما دنی منه احدمی‏گوید: ای چشمی كه در كربلا بودی و آن منظره‏ای كه عباس من، شیر بچه من، حمله می‏كرد می‏دیدی و دیده‏ای! ای مردمی كه آنجا حاضر بوده‏اید! برای من داستانی نقل كرده‏اند، نمی‏دانم این داستان راست است ‏یا نه. یك خبر خیلی جانگداز به من داده‏اند، نمی‏دانم راست است‏ یا نه. به من گفته‏اند كه اولا دست‌های پسرت بریده شد، بعد در حالی كه فرزند تو دست در بدن نداشت‏ یك مرد لعین ناكس آمد و عمودی آهنین بر فرق او زد. وای بر من كه می‏گویند بر سر شیر بچه‏ام عمود آهنین فرود آمد. بعد می‏گوید: عباس جانم! فرزند عزیزم! من خودم می‏دانم كه اگر دست در بدن داشتی هیچ كس جرات نزدیك شدن به تو را نمی‏كرد.تا حرف خودش را گفت، عباس علیه السلام پرخاش مردانه‏ای به او كرد، فرمود: خدا تو را و آن كسی كه این امان نامه را به دست تو داده است لعنت كند. تو مرا چه شناخته‏ای؟ درباره من چه فكر كرده‏ای؟ تو خیال كرده‏ای من آدمی هستم كه برای حفظ جان خودم، امامم، برادرم حسین بن علی علیه السلام را اینجا بگذارم و بیایم دنبال تو؟ آن دامنی كه ما در آن بزرگ شده‏ایم و آن پستانی كه از آن شیر خورده‏ایم، این طور ما را تربیت نكرده است.لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.پی‏نوشت:1-ابصار العین، ص‏26.منبع:كتاب: مجموعه آثار، ج 17، ص 242 ، نویسنده: شهید مطهری





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 401]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن