واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: سرزمین بحرین که در تقسیمات کشوری ایران به عنوان چهاردهمین استان ایران شناخته شده بود، در اردیبهشت ۱۳۴۹ با خیانت حکومت پهلوی، از ایران جدا شد و با این رویداد برگ دیگری به پرونده بی.کفایتی شاهان حاکم بر ایران در حفظ تمامیت ارضی کشور افزوده شد.
یکی از عناصری که در این تراژدی نقش مؤثری ایفا کرد، عباس مسعودی بود. نامبرده در ۱۲۸۰ ش. در تهران به دنیا آمد. پس از خاتمه تحصیلات مقدماتی و متوسطه در تهران (دبیرستان دارالفنون) چون قادر به به ادامه تحصیل نبود و از جهت زندگی و معاش در زحمت بود، ابتدا به شغل حروف.چینی و کارگر ساده مطبعه در مطابع تهران مشغول به کار شد پس از چهار سال بتدریج مصحح روزنامه «اقدام» و «شفق» و خبرنگار روزنامه.های «ایران» و «کوشش» گردید. در سال ۱۳۰۰ شمسی ابتدا مرکز کوچکی که فقط یک اتاق داشت.، در تهران دایر کرد که مرکز اطلاعات نامیده می.شد. او اخبار خبرگزاریهای رویتر و هاواس را از دوایر مطبوعاتی این دو سفارتخانه می.گرفت و با دادن مبلغی مختصر اجازه ترجمه و نشر آن را در تهران گرفت.
مسعودی در تیرماه ۱۳۰۴ امتیاز روزنامه اطلاعات را گرفت در واقع امتیاز روزنامه متعلق به فردی به نام علی.اکبر سلیمی بود که مسعودی با نیرنگ و فشار پلیس وقت، اخذ کرد.بعدها اطلاعات دارای مؤسسات فنی و نشریاتی مانند چاپخانه اطلاعات، گراورسازی، اطلاعات کودکان، مجله اطلاعات هفتگی، مجله اطلاعات ماهانه، مجله بانوان، جوانان، تهران ژورنال و اطلاعات هوایی شد.
مشاغل دولتی مسعودی از سال ۱۳۱۴ شروع شد و در آن سال به وکالت دوره دهم مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه تهران رسید. تا پایان دوره پانزدهم، شش دوره متوالی همچنان وکیل بود و در سال ۱۳۲۸ به سمت سناتوری تهران انتخاب گردید و تا سال ۱۳۵۱ در این سمت باقی ماند. وی به زبانهای انگلیسی و فرانسه آشنا بود. ساواک در سند زندگینامه او آورده است: او فرد متخصص در فن، کج.دار و مریز و اهل زد و بند، خوش.مشرب، محافظه.کار، حقه.باز، هزاررنگ، جاسوس صنعت، علاقمند به افزایش ثروت، غیر.قابل اعتماد و مورد تنفر عامه مردم می.باشد، نامبرده با تمام حوادث بعد از دهه ۲۰ سازش داشته، نوکر رضاشاه بود و با مخالفان او نیز نزدیک بود، در سال ۱۳۲۰ پس از حادثه سوم شهریور سلسله مقالاتی علیه رضا.شاه نوشت. در سال ۱۳۲۱ در ماجرای ۱۷ آ.ذر علیه قوام.السلطنه شرکت کرد. پس از هفده سال برای اولین بار روزنامه او توقیف شد و به زندان افتاد. از اواسط سال ۱۳۲۰ روزنامه او طرفدار مصدق شد، در ۲۵ مرداد سال ۱۳۳۲ شدیدترین حملات علیه شاه و حکومت را انجام داد. با حزب توده، حزب اراده ملی و هر سیاست و گروهی نزدیک بود و سازش می..کرد. بعد از وارد شدن به امور روزنامه.نگاری به سیاست انگلستان نزدیک شد و ترقی کرد و با عامیون نزدیک بود.
مسعودی عضو جمعیت فراماسونری لژ ایران و از افراد مؤثر در تشکیل کلوپ روتاری و عضو کلوپ روتاری تهران بود. او در خرداد ۱۳۵۳ در ۷۳ سالگی درگذشت.
نجف.قلی پسیان، که روزگاری سردبیر اطلاعات بود، درباره.ی نقش مسعودی مدیر روزنامه اطلاعات در تجزیه بحرین می.نویسد که وی برای نوشتن سلسله مقالات درباره.ی بحرین که در راستای سیاست شاه برای آماده.سازی مردم ایران جهت پذیرش جدایی بحرین، نگاشته شد، مبلغ ۱۵ میلیون دلار از شیخ بحرین رشوه دریافت کرد.
هم.چنین، دکترپیروز مجتهد.زاده در مقاله.ای در شماره ۳۹ فصل.نامه.ی ره.آورد (چاپ آمریکا) با عنوان «بحرین، سرزمین جنبش.های سیاسی» می.نویسد:
بدیهی است منظور از این که حل مسأله.ی بحرین به ابتکار شخص شاه بود، این است که جز محمد.رضا شاه، کس دیگری مسؤول این تصمیم نیست. اگر چه برخی افراد، مانند سناتور عباس مسعودی، تشویق کننده.ی این تصمیم.گیری بودند... در این جزوه [اعلامیه.ی ارتش درباره.ی بحرین] به استدلالی سست متوسل شده بود که آن هنگام از سوی سناتور عباس مسعودی، یکی از مبتکران و مجریان اصلی (ولی غیررسمی) سیاست پس گرفتن ادعا نسبت به بحرین، پیش کشیده می.شد و آن اینکه چون نفت و مروارید بحرین پایان گرفته و یا کم.تر از آن است که تصور می.شد، گرفتن این مجمع.الجزایر، برای ایران سودی نخواهد داشت که زیان.آور نیز خواهد بود...
فرهاد مسعودی فرزند عباس مسعودی در تیرماه سال ۱۳۵۴ کتابی درباره.ی پدرش منتشر می.کند با نام «پیروزی لبخند». لحن کتاب، حماسی است و در تجلیل از کارهای عباس مسعودی، فرهاد مسعودی درباره.ی نقش پدرش در ماجرای تجزیه بحرین می.نویسد:
«... یکی از مهمترین عواملی که همیشه در موقعیت.های مختلف دستاویز مخالفان دوستی ایران و اعراب قرار می.گرفت مسأله.ی بحرین بود. ایران بحرین را جزو خاک خود می.دانست در حالی که از مدت.ها قبل بحرین نیز مانند سایر امارات عربی.، به صورت یک شیخ.نشین مستقل اداره می.شد.
ادعای ایران در مورد بحرین در هر موقعیتی به سوء تفاهمات دامن می.زد و کسانی که اتحاد و دوستی ایران و کشورهای عربی را مخالف مصالح خویش می.دانستند، چنان وانمود می.ساختند که ایران دارای مطامع استعماری است و به خاک اعراب چشم دوخته است. آن.ها دعوی ایران را نسبت به بحرین که متکی به مدارک و اسناد مختلف تاریخی بود نشانه مطامع استعماری دانسته و احساسات اعراب را علیه ایران تحریک می.کردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]