واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نشست نقد كتاب «ابن سينا و تمثيلات عرفاني» اثر كربن/1 انشاالله رحمتي: كربن با ابن سينا كيمياگري ميكند
خبرگزاري فارس: انشاالله رحمتي گفت: كربن با عبارتهاي ابن سينا كيمياگري ميكند. كربن ميگويد رمزها تمام ناشدني هستند اگر اينها تمام ناشدني هستند پس هر كس ميتواند پيام خودش را از آن بگيرد.
به گزارش خبرنگار آئين و انديشه خبرگزاري فارس كتاب "ابن سينا و تمثيلات عرفاني" نوشته "هانري كربن" و ترجمه انشاالله رحمتي شب گذشته دريكصدو هشتاد و هشتمين نشست سراي اهل قلم مورد نقد و بررسي قرار گرفت.
در اين نشست كه با حضور كامران فاني، علي معلم دامغاني، انشاالله رحمتي و ياسر هدايتي به عنوان مجري جلسه برگزار شد، مترجم كتاب پيرامون انديشه هاي كربن گفت: بحث زبان كربن اين شائبه را ايجاد ميكند كه او در آثارش نوعي فضل فروشي دارد به اين معنا كه او مطلبي را كه به سادگي ميتوانسته بيان كند بسيار دشوار به نوشتار در آورده است. در حالي كه اين شائبه درباره خوانندهاي است كه چندان با آثار كربن آشنايي ندارد.
وي ادامه داد: به عقيده من كربن اتفاقا از فضل فروشي بيزار است و چندان در تلاش براي معرفي خود نيست حتي آنجايي كه مي خواهد حرفهاي خودش را بزند سعي مي كند از زبان ديگران بيان كند و حتي اينقدر در كار خودش اخلاص دارد كه پيش از معرفي شيخ اشراق ابتدا نسخههاي خطي آن را با چه زحمتي پيدا و تصحيح و معرفي ميكند و سپس درباره شيخ اظهار نظر ميكند و اين نشان دهنده آن است كه او به دنبال حقيقتي است.
اين مترجم در ادامه با اشاره به شبهه فضل فروشي درباره كربن افزود: من درباره اين شبهه پاسخ كانت به منتقدانش درباره متكلف سخن گفتن او در نظرم آمد و اين كه اين پاسخ، ميتواند پاسخ كربن هم باشد. كانت به منتقدانش ميگويد: من بهتر از اين نتوانستم مباحث فلسفيم را بيان كنم اگر كسي ميتواند مطالبي را كه من ميخواهم بيان كنم ساده بگويد، بيايد و به آساني بيان كند. درواقع او اين گونه ميخواهد ناممكن بودن اين سادگي را بيان كند.
وي ادامه داد: به نظرم مشكل كربن اين است كه او ذهني گرانبار از انديشههاي متنوع دارد. از طرف ديگر وارد حوزه اي هم شده كه اولين بار خود آن را شروع كرده و ميخواهد مباحث حكمت شرق را براي انسان غربي معنادار كند كه علي القاعده اين دشواري را به همراه دارد.
انشاالله رحمتي در ادامه با اشاره به نقطه عزيمت مبحث كربن درباره ابن سينا اظهار داشت:
به نظرم نكتهاي كه كربن به آن تاكيد ميكند اين است كه مشخص ميكند كه ما در بررسيهاي سنت هاس فلسفي از كجا شروع ميكنيم و نقطه عزيمت چيست و اين را در يك مقايسه اي بين يك فيلسوف شرقي و غربي انجام ميدهد. او ميگويد در غرب به راحتي ميتوان آگوستين مشرب بود توماسين مشرب بود اما در عين حال فرزند زمان خودهم بود و مهجور نماند، نمونهاش را هم ديدهايم مثلا توميستها كه پيروان "توماس آكويناس" هستند اما انديشمندان امروزي حساب ميشوند.
وي در ادامه گفت: اما براي يك فيلسوف شرق يا مسلمان اين امكان نيست ، به اين معنا كه اگر فيلسوفان ما "صدرايي" يا "سينايي" هستند به نوعي فرزند زمانه خود نيستند د و مهجور هستند البته او درباره فرزند زمانه بودن هم مباحثي دارد و آن را كليشهاي مي داند.
رحمتي اضافه كرد: مساله ديگر اين است كه فلسفه غرب به شكل سنت ادامه پبدا نكرده است اما فلسفه اسلامي به شكلي به سنت فلسفي بدل شده به اين معنا كه مثلا در حوزههاي ما فلسفه به همان شكل تدريس ميشود كه در زمان ملاصدرا. يا لااقل تا زماني كه كربن اين كتاب را نوشته يعني 30 سال پيش.
اين مترجم تصريح كرد: كربن ميگويد مشرق زمين اين مزيت را دارد كه سنت خودش را به صورت بكر حفظ كرده اما اگر كسي به آن سنت بپردازد مهجور است. در واقع عيب اين نوع سنت كه كربن در ما ديده اين است كه به روي تفسير جديد و خلاقيت جديد و تفكر نو بسته است و كاري كه ميخواهد در برابر اين جريان انجام دهد اين است كه ما از مزيتي كه يك سنت ناب و دست نخوره به نام فلسفه "سينايي" و" اشراقي" در اختيار داريم تفسير جديد داده و بابش را بر افكار جديد باز كنيم.
وي ادامه داد: كربن اولين كسي است كه به نوعي در اين كتاب ميخواهد با فلسفه اسلامي اين كار را بكند و وقتي راجع به ابن سينا مينويسد بحث تاريخ فلسفه نميكند و نخواهد تحقيقي آكادميك ارائه دهد. او ميخواهد ابن سينا را به انسان امروزي معرفي كند براي حل مشكلاتش.
انشاالله رحمتي در بخش ديگري از سخنانش ضمن اشاره به مساله ديگري درمبحث عزيمت در مواجهه با فلسفه ابن سينا يا به طور كل فلسفه سنت ايران اظهار داشت: ما در مواجهه با فلسفه ابن سينا يا به طور كل فلسفه سنت ايران اينگونه نيست كه با يك قياس دو حرفي مواجه باشيم. به اين معنا كه اين سنت يا گذشتهاي است كه بايد كنارش گذاشت يا گذشته است كه بايد به هر قيمتي حفظش كرد.
وي ادامه داد: كربن تعبيري دارد كه بيشتر اگزيستانسيال است تا استدلالي. او ميگويد بحث مرگ يك "انديشه" يا "انديشمند" به اين معنا كه فلان انديشه يا فلان فيلسوف دگر وقتش گذشته يا مرده ، منسوخ شده است ، چرا كه مرگ و زندگي كه وصف انديشه نيست. جاني كه ميخواهد آن انديشه را درك كند ميبايست حيات داشته باشد. بنا براين ما وقتي به انديشه اين سينا يا سهرودي نگاه ميكنيم بايد ببينيم كه اولا نفس يك متفكر امروزي اين حيات را دارد كه ابن سينا را درك كند و اگر هم اين حيات را دارد آن موقع ميتواند آن فيلسوف را درك كند.
رحمتي در ادامه اظهار داشت: اعتقاد كربن اين است كه من كه با چنين رويكردي به ابن سينا مي نگرم و برداشتم اين است كه ابن سينا براي من حرف تازهاي دارد. كربن به عنوان يك انسان امروزي كه تشته معنويت است ميگويد اگر ابن سينا براي من يك پيام معنوي دارد براي ديگران هم اين پيام را مكتوب كنم و در اين كار هم بسيار حريص است. كربن با عبارتهاي ابن سينا كيمياگري مي كند. كربن ميگويد رمزها تمام ناشدني هستند اگر اينها تمام ناشدني هستند پس هر كس مي واند پيام خودش را از آن بگيرد.
رحمتي با اشاره به رساله هاي ابن سينا ادامه داد : كربن با سه رساله ابن سينا همين كيمياگري را مي كند . او پيام ابن سينا را از همين رساله ها استخراج مي كند . يكي از همين رساله ها كه از همه رساله ها هم مهمتر است "حي بن يقظان" است . "حي بن يقظان" شرح هاي عربي دارد اما اتفاقي كه او را برآن داشته كه درباره اين رساله بنويسد شرح فارسي بر "حي بن يقظان" است كه بر اثر يك اتفاق مبارك به قول خودش در كتابخانه استانبول به آن بر مي خورد و به عقيده كربن اين شرح نوشته "ابوعبيد جوزجاني" شاگرد ابن سيناست البته اين مساله را محتمل مي داند . او اين شرح را در راستاي مسيري مي داند كه خود دنبال اوست .
رحمتي اضافه كرد : . بعد از "حي بن يقظان" كربن به "رساله الطير" مي رسد كه سهروردي هم آن را به فارسي ترجمه كرده است و البته اصلش به ابن سينا باز مي گردد كه داستنش هم داستان معروفي ست . رساله سوم كه براي كربن قابل توجه است داستان يا رساله "سلامان و ابسال" است كه ابن سينا فقط در اشارات مي گويد كه شما اگر مي خواهيد مرتبه خودتان را در عرفان بدانيد به آن داستان رجوع كنيد، كه البته امروز داستان وجود نيست .
وي در توضيح داستان "سلامان ابسال" هم گفت : درحقيقت "سلامان و ابسال" دو برادر هستند كه طبق تفسير" كربن" و "خواجه نصير" اين دوبرادرنماينده عقل عملي و نظري هستند البته نه به آن معناي دقيق در فلسفه .
اين مترجم اظهار داشت : كربن اين سه رساله را سه مرحله مي پندارد و آن را را به عنوان ابواب اثري واحد مي داند و به گونه اي تفسير مي كند كه ما مي پنداريم كيمياگري مي كند .
رحمتي در پايان ضمن اشاره به شرح شارحان ديگر درباره سه رساله گفت : كربن نقدي كه به همه شارحان اين سه اثر داشته اين است كه انسجام منطقي ندارند و مي گويد آن ها به جاي اينكه بخواهند "تاوي"ل كنند "تنزيل" كرده اند . در واقع اين اساطير را به جاي" تاويل" پايين آورده و" تنزيل" كرده اند . مثلا شارحين مي گويند "حي بن يقظان" همان عقل فعال است اين "تنزل" يافته است به اين دليل كه يك مفهم فلسفي را با يك "تاويل" استعاري به كار برده اند.
وي ادامه داد : اما كربن معتقد است كه با اين كار زبان آثار اسطوره اي مي شود كه آن هم به كار نمي آيد . به اعتقاد كربن در آن "تاويل" صعودي يا عروجي "عقل فعال" را به "حي بن يقظان" "تاويل" كنيم . يعني جايي كه اين سينا در فلسفه مشائي سخن از عقل فعال گفته نظرش "حي بن يقظان" بوده است و همين گونه وقتي مي گويد "ابسال" رمز سالك است و همان "عقل نظري" ست يعني "ابسال" همان حقيقت ماست نه اين كه "عقل نظري" حقيقت ما باشد و" ابسال" فقط يك لفظ شاعرانه براي ما باشد .
سه شنبه 14 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]