تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خودت را به داشتن نيّت خوب و مقصد زيبا عادت ده، تا در خواسته ‏هايت موفق شوى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836374858




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تلويزيون - تلويزيون، تلويزيون است


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: تلويزيون - تلويزيون، تلويزيون است


تلويزيون - تلويزيون، تلويزيون است

گلبو فيوضي:باران مي‌بارد و من در دفتر AP با رضا گنجي مصاحبه مي‌كنم... رضا گنجي نماينده تلويزيون آسوشيتدپرس (AP) در ايران است. او بر خلاف رسم رايج در دير پذيرفتن قرارهاي مطبوعاتي، زماني زود و مناسب را براي مصاحبه تنظيم كرد و با وجود تمام مشغله كاري كه در دفتر AP شاهدش بودم تا پايان با صبر و حوصله به سوالاتم پاسخگو بود.

از خودتان بگوييد... چند سال است كه كار خبر مي‌كنيد و چه شد كه نمايندگي AP را در ايران گرفتيد؟
من از سال 73 يا 74 - خيلي دقيق خاطرم نيست چون واقعا درگير سال‌ها نبوده‌ام- به صورت خيلي جدي وارد كار خبر شدم. يعني از آن زمان به بعد، خبر بخش اصلي زندگي من شد. من با (World Television News)WTN لندن شروع كردم و پس از آن با ZDF و DW آلمان همكاري داشتم و از 10 سال پيش تاكنون نماينده AP در ايران هستم درست از همان زماني كه كاوه گلستان از دفتر AP به BBC رفت.
فكر مي‌كنم علاقه‌مندي به شغلتان يكي از مهم‌ترين دلايلي است كه توانسته به شدت شما را به موفقيت‌هاي كاري برساند؟
من هم با شما موافقم. نمي‌خواهم بگويم اگر اندك موفقيتي بوده است صرفا براي اين علاقه‌مندي است ولي من هم معتقدم كه اين نوع علاقه مي‌تواند نقش بسزايي در موفقيت آدم‌ها داشته باشد. اينكه آدم‌ها شغلشان را آنقدر دوست داشته باشند كه در همه مقاطع نظرشان نسبت به آن يكسان باشد. اين واقعا يك حرف نيست تا افرادي خوششان بيايد؛ براي من اين مهم است كه هرگز در زندگي كاري يك بار حتي گله‌اي نداشته‌ام و هيچ‌كس سراغ ندارد كه من از شغلم شكايت كرده باشم، يا بگويم چه شغل بدي و يا اينكه من اصلا اين شغل را دوست ندارم. نه گمان نمي‌كنم كسي تاكنون از من چنين جملاتي را شنيده باشد.
شما در ايران كار مي‌كنيد با مختصات فرهنگي و جغرافيايي خاص ايران و براي مخاطباني در مختصاتي متفاوت با اين فضا تصاويري را مي‌فرستيد، فكر مي‌كنيد چه المان‌هايي مي‌تواند كمك كند تا شما تصاوير خود را به فضاي فرهنگي مخاطبان در آن سوي مرزها نزديك كنيد و زاويه‌اي را بيابيد كه با آن بشود با مخاطب جهاني ارتباط برقرار كرد؟
كار ما در اين جا كمي مشكل‌تر مي‌شود چون شما اگر نماينده و يا خبرنگار يك شبكه خاص در كشوري مشخص باشيد بعد از مدتي ذائقه مخاطبان خود را در آن كشور درك مي‌كنيد، بعد از مدتي ديگر شما مي‌دانيد كه آنها از چه سبك و سياق يا چه زبان تصويري لذت مي‌برند و آنها را تا حدي مي‌شناسيد اما كار ما مشكل‌تر از اينهاست چون مخاطبان ما ديگر در يك كشور خاص با سلايقي قابل پيش‌بيني نيستند. مخاطبان ما كاملا جهاني هستند با تمام تفاوت‌هاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي كه تا اندازه‌اي كار ما را مشكل مي‌كند. لذا آنچه ما نياز داريم رسيدن به فهم زبان بين‌المللي است. اينكه ما بدانيم كه امروز در دنيا مخاطبان به دنبال چه چيزي هستند و اينكه چه چيزي را نياز دارند. اما اينكه ما چه مي‌كنيم و چه طور به اين درك مشترك و زبان بين‌المللي مي‌رسيم؛ اين اتفاقي است كه در طول كار بعد از مدتي تجربه به دست مي‌آيد.
به عنوان يك كارشناس خبري كمي درباره جايگاه تلويزيون و ارتباط دو سويه آن با مخاطب بگوييد؟
تلويزيون نسبت به ديگر رسانه‌ها رسانه متفاوتي است، همواره به دوستاني كه خواستند تلويزيون‌گرداني كنند يادآوري شده است كه اگر ايده‌هاي بسيار بزرگ داريد و حرف‌هاي مهمي مي‌خواهيد بزنيد تا زماني كه براي آن تصوير نيافته‌ايد خواهشمنديم كه هيچ نگوييد؛ حرف‌هاي بزرگ را در روزنامه‌ها، مقاله‌ها و برنامه‌هاي راديويي بزنيد. تلويزيون، تلويزيون است. يعني بايد به آن حد از فهم و درك بصري برسيم كه بتوانيد در كنار ايده بزرگ خود تصاوير مناسبي داشته قرار دهيم. امروزه به نظر مي‌رسد كه تصوير به يك زبان جهاني تبديل شده است و مسلما دنيا در اين زمان بيش از آنكه به سمت متن برود به تصوير گرايش دارد. زماني در اروپا شاهد روزنامه‌هاي عديده‌اي بوديم كه در آخر هفته‌ها به تيراژ‌هاي عجيبي مي‌رسيدند. اما الان ديگر هيچ خبري از آنها نيست، مخاطب در تمام دنيا به دلايل مختلف تسليم تصاوير شده است و اين فرصت بسيار خوبي است براي تلويزيون‌ها، هم براي كسب درآمد و هم براي تسلط بر افكار عمومي. خيلي از مخاطبان در دنيا كه تا ديروز براي آگاهي از مسائل فني يا آموزش‌هاي تخصصي به سراغ كتاب يا مقالات مي‌رفتند، امروزه وقتي مي‌بينند كه با يك فيلم چند دقيقه‌اي مستند مي‌توانند تمام آن مهارت‌ها را بياموزند مسلما به سمت ديدن فيلم مشتاق‌تر خواهند بود تا مراجعه به متن و كتاب‌هاي آموزشي. اينكه دنيا تصويري شده امري غير قابل انكار است و تغيير ذائقه مخاطبان هم در دنيا انكارناپذير اما در كنار تمام اينها رسانه‌ها تلاش مي‌كنند به فهم مشتركي از تصوير دست يابند، اين دهكده كوچك همان‌گونه كه فرهنگ‌ها را به هم نزديك كرده اين نگاه تصويري مشترك را هم به وجود آورده است. يعني امروزه همان قدر كه يك نفر در آفريقاي جنوبي مي‌تواند نظري داشته باشد روي خوب يا بد بودن تصاويري كه مي‌بيند - به دليل افزايش سواد بصري او- فردي ديگر در روسيه يا افغانستان هم به يك چنين درك نسبي از تصوير رسيده است، چون اكنون ديگر آنها هم آنقدر تصوير در روز مي‌بينند كه مي‌توانند تشخيص دهند كه يك تصوير، يك داستان و يا يك مستندخبري، تا چه اندازه يك برنامه حساب شده و خبري درست هست و با يك پله ارتقا چنين دركي را در بين مخاطبان اروپايي سراغ داريم. مي‌خواهم اين مسئله را باز كنم كه الان در دنيا بين مخاطبان تفاوت هست ولي نه آن اندازه كه بشود گفت يك جريان صفر و يكي مطلق وجود دارد. مخاطبان بسيار آگاه شده‌اند.
در ميان تئوريسين‌هاي ارتباطي گاهي با افرادي مواجه مي‌شويم كه معتقدند تلويزيون بيش از آنكه آدم‌ها را به سمت انديشيدن سوق دهد آنها را به لايه رو و به شدت سطحي زندگي مي‌كشاند و اين هياهوي جاري در تلويزيون گرچه منجر به خلق يك زبان مشترك تصويري شده است اما آنها را از حوزه انديشه دور مي‌كند. نظر شما نسبت به اين نوع نگرش چيست؟
من فكر مي‌كنم هر رسانه جديدي كه وارد عرصه عمومي جوامع مي‌شود هميشه با چنين تلقي‌هايي مواجه بوده است. رسانه‌هاي قديمي همواره چنين ايراداتي را به رسانه‌هاي نوظهور گرفته‌اند. شما وقتي به تاريخ رسانه‌ها رجوع مي‌كنيد اين گونه ايرادات را با روشني مي‌بينيد كه هم مي‌تواند درست باشد و هم اينكه به نظر مي‌رسد براي قضاوت در مورد تلويزيون هنوز خيلي زود است. بسياري از رسانه‌هايي كه امروزه با آنها سروكار داريم و حتي تلويزيون كه به هر حال از قدمتي نه چندان كم برخوردار است، روز به روز پخته‌تر مي‌شود و ما شاهد شكوفايي آن هستيم و به هر حال اين معضلي است كه بعضي‌ها به آن معتقدند، كه آنچه در تلويزيون ارائه مي‌شود خيلي ساندويچ‌گونه و به مدل فست‌فودي است، اما امروزه با ظهور شبكه‌هاي تخصصي و رسيدن به استفاده‌هاي كاربردي مناسب از تلويزيون اين مسئله هم كم كم دارد از بين مي‌رود.
حالا كمي به سراغAP برويم. از مقبوليت اين شبكه نزد مخاطبان آن و از جايگاه شما در دنيا برايمان بگوييد. آيا همان اندازه كه مردم به اخبار شبكه‌هاي بزرگ دنيا مثل CNN و BBC مراجعه مي‌كنند، همان اندازه هم AP براي آنها شبكه قابل قبولي است؟
اشتباهي كه صورت گرفته در اين جا اين است كه تعداد زيادي از مخاطبان ما در ايران و يا شايد در ديگر مناطق مختلف دنيا حتي بي‌اطلاع هستند از اين كه بخش قابل ملاحظه‌اي از اخبار يا تصاويري را كه از شبكه‌هاي مختلف خبري دريافت مي‌كنند آن شبكه توليدكننده آن نيست بلكه آن تصاوير را از APگرفته است. مثلا شبكه سي‌ان‌ان، شايد به جرأت بتوان گفت كه بيش از 60 تا 70 درصد اخباري را كه پخش مي‌كند همان اخباري است كه از AP گرفته است، يا خيلي از شبكه‌هاي مختلف خبري. ما در دنيا بيش از هزار شبكه را به عنوان مشتريان ثابت خود تحت پوشش قرار داده‌ايم و اگر روزي AP دست از كار بكشد مطمئن باشيد كه بخش قابل‌توجهي از ساعات اين شبكه‌ها خالي مي‌ماند. حتي در داخل ايران هم با اينكه مركز صداوسيما در تهران مشغول به فعاليت است، بسياري از مواقع اخباري را كه از شبكه‌ها مي‌بينيد اخبار تهيه شده توسط AP است، در حالي‌كه دفاتر آنها همينجاست و گروه‌ها مي‌توانند اين اخبار را پيگيري كنند. ما همه‌روزه در اين بده‌بستان‌ها و روابط كاري هستيم مثلا همين امروز شبكه العالم گزارش AP را از ثبت جهاني سه كليسا در آذربايجان به‌طور كامل نشان داد.
نحوه فعاليت شما در ايران به چه شكلي است؟ و اخبار از چه پروسه‌اي گذر مي‌كند تا روي آنتن مي‌رود؟
اولين مرحله، كسب اخبار است. ما به دو شكل از اخبار مطلع مي‌شويم، يكي توسط اطلاع‌رساني از سوي سازماني با عنوان اداره كل مطبوعات خارجي ارشاد كه در واقع سازمان‌ها، نهادها و وزارتخانه‌هاي مختلف اخبار خود را به اداره مطبوعات خارجي اعلام مي‌كنند و آنها از طريق فكس يا تماس تلفني تمام دفاتر خبري شبكه‌هاي خارجي را در جريان اتفاقات قرار مي‌دهند، و صادقانه عرض مي‌كنم كه من از نوع تعامل و حوصله‌اي كه آنها در اين همكاري به خرج مي‌دهند و دقت نظري كه دارند بسيار سپاسگزارم و به گمانم اگر اين احساس تشكر قلبي را بروز ندهم نوعي نمك‌نشناسي كرده‌ام. كمتر پيش آمده است كه ما درخواستي داشته باشيم و آنها انجام نداده باشند. ارشاد هرگز مانع كاري نبوده و هرگز به‌گونه‌اي رفتار نكرده است كه ما را از چيزي محروم كند. حداقل خواست ما را انتقال داده است حال اگر سازمان‌ها، وزارتخانه‌ها يا اشخاصي همكاري نكرده‌اند آن بحث ديگري است. پس يك بخش از اخبار را از اين طريق كسب مي‌كنيم و بخش ديگر را هم از سايت‌ها و خبرگزاري‌هاي مختلف خبري كه به نظر مي‌رسد مي‌توانند منابع خوبي براي اخبار ما باشند. و البته بخش سومي هم وجود دارد و آن هم منابعي هستند كه مختص خود ماست؛ آدم‌ها و ارتباطاتي كه ما داريم و آنها ما را در جريان اخبار مختلف مي‌گذارند. پس از دريافت اخبار بايد ديد كه هر خبري تا چه اندازه براي مخاطبين جهاني ما مي‌تواند جالب باشد؟ اخبار براي قرار گرفتن در ليست خبري ما بايد داراي ويژگي مهمي باشند و آن هم پذيرش جهاني است. پس از آنكه يك خبري انتخاب مي‌شود، تيم به محل مي‌رود، كار را به صورت تصويري ضبط مي‌كند. تصاوير گرفته شده در دفتر پس از اديت، براي ارسال آماده مي‌شود. تا كمي پيش از اين ما به دليل اينكه اجازه داشتن SNGرا نداشتيم از طريق صدا و سيما به ارسال اخبار خود مي‌پرداختيم اما در حال حاضر از طريق اينترنت اين كار را انجام مي‌دهيم. اينترنت و پيشرفت‌هاي بسيار خوب چند سال اخير درحقيقت به كمك ما آمده است و بخش قابل توجهي از استرس‌ها و هزينه‌هاي ما را كاهش داده است. ما براي هر بسته تصويري خود همراه تصاوير انتخاب شده، shot list (ليستي از اطلاعات تصويري كه ارسال مي‌كنيم) و story line(داستان و ماجراي اين تصاوير است) به زبان انگليسي ارسال مي‌كنيم تا تمام مخاطبان ما در تمام دنيا به هر زباني كه هستند بتوانند آن را به زبان خود ترجمه كنند و روي گويندگان تصاوير بگويند. مسئله ديگر آنكه تمام تصاوير ما كاملا clean است و ما هيچ‌گونه آرم يا لوگويي را در گوشه هيچ يك از تصاوير خود قرار نمي‌دهيم و به اين طريق اجازه مي‌دهيم تمام شبكه‌هاي طرف قرارداد ما در دنيا بتوانند از تصاوير ما استفاده كنند و يكي از دلايلي كه خيلي‌ها نمي‌دانند كه اين تصاوير AP است، همين عدم‌استفاده ما از هر لوگويي در تصوير است. مشتريان ما صرفا مشتريان خبري نيستند، ما در داخل AP بخش‌هاي مختلفي داريم. بخش خبري، مستند، اخبار ورزشي، پوشش زنده بعضي وقايع و حتي سرگرمي كه مشتريان بنا به نياز خود از اين سرويس‌ها استفاده مي‌كنند.
كمي درباره پرسنل و تيمي كه با آنها همكاري مي‌كنيد براي ما بگوييد. اينكه چند نفر هستند؟ با چه سطح تحصيلات و توانمندي‌هايي جذب AP شدند؟
اجازه دهيد من موردي را در اينجا اصلاح كنم. من شايد جزء معدود خبرنگاران خوش‌اقبالي بودم كه با شبكه‌هاي مختلفي كار كردم - كه شايد يك دليل آن مي‌تواند بخش MES در AP باشد؛ بخشي كه در آنجا ما به شبكه‌هاي معتبردنيا كه در ايران دفتر ندارند خدماتي ارائه مي‌دهيم - همچنين با ذائقه شبكه‌هاي مختلف آشنا‌تر هستم، شايد تصور من هم تا پيش از اين همين بود كه شما داراي چه مدركي هستيد يا اينكه تا كجا اين حرفه را به صورت آكادميك دنبال كرديد، اما صادقانه عرض مي‌كنم كه اين مسئله كاملا رد شده است. يعني تاكنون من نديده‌ام كه هيچ يك از رسانه‌هاي حتي معتبر نيروهاي خود را صرفا بر اساس تحصيلات آكادميك جذب كرده باشند. به سوابق كاري او نگاه مي‌كنند. اينكه تا پيش از آن چه تجربياتي داشته يا اينكه با چه جاهايي همكاري كرده است. چند نمونه كار از او مي‌خواهند و با قراردادهاي كوتاه مدت از يك ماه، سه ماه، شش ماه و يك سال با او قرارداد مي‌بندند و پس از آن اگر ببينند كه فرد جنس كار خبر است و توانسته در آن مدت به پيشرفت‌هاي خوبي برسد، همكاري بلندمدت خود را با او آغاز مي‌كنند. من موردي را در ذهن ندارم كه از كسي پرسيده باشند كه شما داراي چه مدركي هستيد. من بايد اين را بسيار صادقانه بگويم كه در اين حرفه شما مي‌توانيد بخش قابل توجهي از مهارت‌ها را با حضور در كارگاه‌هاي آموزشي به دست آوريد و اگر خود شما آدم پيگيري باشيد، مي‌توانيد آنچه را كه تكنيك مي‌ناميد با مطالعه چند جزوه يا شركت در دوره‌هايي كه كمپاني يا رسانه شما برگزار مي‌كند خود را با اطلاعات روز پيش ببريد و مهارت‌هاي خود را افزايش دهيد. مهم آن است كه پيش از هر چيز شما جنس اين كار باشيد. امروزه ما در AP و در بيشتر شبكه‌هاي خبري در دنيا به سراغ افراد چند مهارتي مي‌رويم. كساني كه بتوانند چند كار را با هم انجام دهند، ما ديگر افرادي استخدام نمي‌كنيم كه صرفا در يك كار تخصص داشته باشند. مثلا يك فيلمبردار بايد اديت بلد باشد، راه‌هاي هماهنگي را بداند و تا اندازه‌اي با نقش تهيه‌كننده آشنا باشد. تمام تلاش ما براي جلوگيري از تشكيلات فربه است. ما به دنبال تيم‌هايي سبك، چند مهارتي و كاربردي هستيم و البته ولخرجي هم نبايد بكنيم. و اما تحصيلات مرتبط با اين حرفه؛ من خودم به شخصه هرگز براي قبول شدن در دانشگاه آنقدر پيگير و مصر نبوده‌ام يا اينگونه فكر نكرده‌ام كه در دانشگاه الزاما انقلاب بزرگي رخ مي‌دهد، حتي معتقد بودم كه در مقاطعي مثل راهنمايي يا دبيرستان هم هيچ معلمي نتوانسته در من آنقدر تاثير بگذارد كه سرنوشت زندگي مرا عوض كند. اين اصلا به اين معنا نيست كه من معلم‌ها را دوست ندارم يا آنها را قبول ندارم. اما راجع به دانشگاه، انگليسي‌ها معتقدند كه دانشگاه هدر دادن وقت و پول است. من اين را باور داشتم و به دليل همين باور سال‌ها هرگز به صورت جدي بحث آكادميك را دنبال نكردم. زماني فكر كردم شايد اين نشأت گرفته از غرور من باشد و اين اصلا خوب نيست كه آدم غرور داشته باشد و درباره جايي كه نرفته اينگونه قضاوت كند. خب، تمام اينها مرا واداشت تا به دانشگاه بروم و به صورت آكادميك هم اين رشته را دنبال كنم اما امروز به عنوان يك دانشجوي اين رشته مي‌توانم به شما بگويم كه دانشگاه براي من فقط يك سرگرمي است نه آنچه كه انتظار داشتم دانشگاه قرار است به من بدهد. و اين روزها بارها جمله بزرگي به ذهنم مي‌آيد كه گفته است: «من هيچ وقت نمي‌گذارم كه مدرسه مانع تحصيلاتم شود.» من هرگز دانش و دانسته‌هاي آكادميك اين رشته را رد نمي‌كنم اما بايد بپذيريم كه شيوه آموزش ما در اينجا اصلا كاربردي نيست. ضمن احترامي كه براي اندك اساتيد خوبي كه در اين رشته هستند قائلم، معتقدم كه ما هنوز داراي دانشكده معتبري كه رسانه‌ها را به شيوه امروزي بشناسد و بتواند بر مبناي آن شناخت دانشجو تربيت كند نيستيم. اين جملات من فقط يك انتقاد صادقانه بود براي آنكه كساني كه در بالادست هستند به آن توجه كنند. نه به حساب غرورم بگذاريد و نه تلقي ديگري از آن داشته باشيد.
رسانه شما تصويري است و شما بدون كلمات و با كادر‌ها و تصاوير صحبت مي‌كنيد. لذا دوست دارم در اينجا نظركاملا تخصصي شما را درباره عملكرد بخش‌هاي خبري تلويزيون ايران جويا شوم.
ببينيد، ما اين مسئله را بارها حتي با مسوولان شبكه‌هاي مختلف مطرح كرديم و از آنها خواستيم كه شبكه‌ها را در مسائل فني ارتقا دهند. منظورم از حوزه فني از رانندگان خبر گرفته تا دستيار، فيلمبردار، اديتور، برنامه‌ريز شبكه كه قرار است برنامه را در نوبت پخش قرار دهد، گرافيست‌هايي كه سبك و سياق تصويري را كنترل مي‌كنند؛ همه اينهاست كه بايد ارتقا يابد. يادمان باشد كه تلويزيون يك حرفه كاملا فني است. شما هر چقدر فكرهاي بزرگ داشته باشيد وقتي نتوانيد آن را در قالب تصوير بياوريد، آن ايده را ضعيف و ناقص كرده‌ايد. بزرگ‌ترين مشكلي كه در تلويزيون ايران وجود دارد، كمبود مردان تلويزيوني است. ما در اينجا شاهد آدم‌هاي سياستمدار با فكرهاي بزرگي هستيم كه چون از جنس تلويزيون نيستند هميشه مغلوب دست فني‌ها شده‌اند. ما بسيار دوستانه و خيرخواهانه تلاش كرده‌ايم بخشي از مشكلات را به مديران منتقل كنيم. ما صادقانه مي‌خواهيم به آنها بگوييم كه تلويزيون را مي‌شود از لحاظ شكلي ارتقا داد. ما با شكل در وهله نخست سر و كار داريم. براي محتوا هر گونه كه صلاح مي‌دانيد تصميم بگيريد اما شكل را اجازه بدهيد كه استاندارد باشد. تلويزيون ايران به لحاظ امكانات هيچ چيزي كمتر از تلويزيون‌هاي مطرح در دنيا ندارد. از لحاظ تجهيزات هم تفاوت چنداني با آنها ندارد اما آنچه پشت تلويزيون ما نيست، افرادي هنرمند و خلاق است كه جنس اين كار باشند. شايد اين حرف‌ها بعضي‌ها را ناراحت كند و از من بپرسند از كجا چنين چيزي را مي‌گويي! من در پاسخ هيچ نمي‌گويم و تنها آنها را به تلويزيون رجوع مي‌دهم، يعني در شكل كار و اتفاقي كه در تلويزيون در حال رخ دادن است. من قبول مي‌كنم كه نسبت به سال‌هاي قبل ما رشد كرده‌ايم و اين براي من هم به عنوان يك ايراني كاملا لذتبخش است. همانگونه كه همه ما دوست داريم يك پليس قدرتمند را ببينيم يا كارمندي كه به موقع مي‌آيد و خوب كار مي‌كند و شهري تميز، دوست داريم تلويزيون ما هم تلويزيون خوبي باشد. اما به نظر مي‌رسد اين رشد مي‌توانست سريع‌تر از اين رخ دهد اگر در قدم اول تلويزيون ايران و مسوولان تلويزيوني مي‌آموختند كه حتي مديران خود را هم بايد در اين حرفه متخصص تربيت كنند تا آنها حداقل اصول ابتدايي تلويزيون را بدانند. و لذا فني‌ها هميشه توانسته‌اند مديران را در امور فني جا بگذارند. اما باز هم بگويم من آن پيشرفت تلويزيون را انكار نمي‌كنم، مثلا ما در شبكه Press TV شاهد رشد روزافزون آنها هستيم و العالم و IRIB هم در بخش تلويزيون گرداني به موفقيت‌هاي خوبي رسيده‌اند و همگي شاهد اين ترقي هستيم و درآن هيچ بحثي نداريم اما معتقديم كه مي‌شود اين رشد را بهتر كرد و اين شكل را به سمت مناسب‌تري پيش برد.
 دوشنبه 13 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن