تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836365932




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بهائيان به شيطان هم درس «نادرستي» مي دهند! پشت پرده تشكيلات (خاطرات عضو سابق فرقه بهائيت) - 81


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: بهائيان به شيطان هم درس «نادرستي» مي دهند! پشت پرده تشكيلات (خاطرات عضو سابق فرقه بهائيت) - 81
نوشته : سعيد سجادي
اشاره:در شماره قبل خوانديم كه آقاي نوري، پرستار فرهاد، به او پيشنهاد كرد كه براي طلبيدن شفا از درگاه خداوند به امام رضا(ع) متوسل شود. فرهاد نيز به امام(ع) متوسل شد. نتيجه اين شد كه مدتي بعد پزشكان گفتند كه ديگر نيازي به قطع كردن پاي فرهاد نيست. فرهاد مدتي بعد از بيمارستان مرخص شد و به خانه رفت. نوروز سال 1372 به دنبال تماس و اسرار خانواده آقاي رفعتي فرهاد به همراه خانواده به منزل مهتاب رفت. فرهاد و مهتاب آشتي كرده و به همدان بازگشتند. فرهاد ديگر نمي توانست سرپا ايستاده و شيشه تراشي كند، بنابراين به عنوان راننده يك شركت مشغول به كار شد. در آن شركت بود كه فرهاد متوجه شد فساد مالي كاركنان شركت را فلج كرده است. فرهاد تخلفات مسئول خريد شركت را به مقام بالاتر گزارش كرد و مسئول شركت تصميم گرفت كه فرهاد را مسئول خريد كند. آقاي دادخواه مسئول شركت وقتي متوجه شد كه مسئول خريد قبلي (آقاي سعدي) هزاران تومان در هر نوبت خريد دزدي مي كرده، شريكش را كه اين آقاي ساعدي بهايي را به عنوان يك انسان سالم به او معرفي كرده بود، نفرين كرد. فرهاد نيز متوجه شد كه طرف بهايي بوده. ادامه ماجرا.
آقاي دادخواه كه مسلمان بود، كاملاً درست مي گفت؛ چون بهائيان سعي مي كنند در جامعه طوري وانمود كنند كه انگار از هرگونه خطايي مبرا هستند، اما همين افراد ظاهرالصلاح آتشي مي سوزانند كه نگو و نپرس. در واقع اين شيوه اي است كه توسط محفل به اعضاي فرقأ بهائيت ديكته مي شود. آنها بايد هنگامي كه در معرض ديد و قضاوت پيروان اديان الهي قرار مي گيرند، به گونه اي به پاكي و درست كرداري تظاهر كنند كه بيننده فريب بخورد، اما همين افراد هنگامي كه در معرض ديد افراد نيستند، به شيطان هم درس نادرستي مي دهند.
درهرحال آقاي دادخواه كه از مشاركت با يك بهايي سخت پشيمان شده بود، ساعدي را با اسناد دزدي هايش به تهران و نزد شريكش فرستاد، تا تكليف او را مشخص كند. در اين حال مسئوليت خريد به من محول گرديد و همين مسئله باعث شد كه من نتوانم در جلسه هاي تشكيلات شركت كنم و همين موضوع باعث شده بود تا زندگي من و همسرم با آرامش توأم باشد.
از سوي ديگر خودم نيز بشدت احساس راحتي مي كردم؛ زيرا تحمل لحظه به لحظأ حضور در محفل براي من عذاب آور بود؛ چون انسان به هر كسي مي تواند دروغ بگويد، الا خودش و من نيز در چهره تك تك اعضاي محفل، تبهكاراني بي رحم مي ديدم كه خوشبختي و جواني مرا تباه ساخته بودند تا حتي يك نفر هم برخلاف آموزه هاي شيطاني آنها حركت نكند. ترس و وحشت آنها از اين بود كه رهايي من، الگوي ساير جوانان در بند قيودات مافيايي محفل شود.
احساس مي كردم آقاي ميرزاپور كه در شركت به عنوان معاون به حساب مي آمد و قاعدتاً مي بايد از افشاگري من خوشحال مي شد، از دست من ناراحت است و اين به دوستي و هم مسلكي او با فرد خاطي يعني ساعدي بازمي گشت. با اين همه سعي مي كرد ظاهر خود را حفظ كند. من هم مي كوشيدم تا بهانه اي به دستش ندهم تا اينكه يك شب كه داشتم خود را براي رفتن به منزل آماده مي كردم از طبقه دوم قسمت اداري كارخانه سروصدايي به گوشم رسيد. يكي از كارگرها مي گفت:
«آقاي ميرزاپور شما گفتيد وقتي به مرخصي مي رويم براي شما ويسكي قاچاق بياوريم، خب ما هم آورديم. . . »
و كارگر ديگري حرف هاي او را پي گرفت:
«ما چند نفر هم هر بار كه رفتيم براي شما ويسكي آورديم، در حالي كه اگر به دست مأموران افتاده بوديم، از كار و زندگي ساقط مي شديم و بايد در زندان آب خنك مي خورديم، خب حالا ما كه حرف بي حساب نمي زنيم، ما مي گوييم اين تعداد بطري ويسكي تحويل شما شده است، شما هم بايد حداقل پول آنها را بپردازي. . . »
و كارگر ديگري گفت:
«حالا شما بجاي پرداخت پول، داريد ما را تهديد به اخراج مي كنيد. شما اگر هديه يا كادو مي خواستيد، همان روز اول مي گفتيد تا ما هم تكليف خودمان را بفهميم. نه اينكه بعد از اين همه مدت بجاي پرداخت پول ما را بيكار كنيد. »
در اين حال به سرعت از طبقه هاي ساختمان بالا رفتم و بدون اجازه وارد اتاق ميرزاپور شدم. در اين شرايط، او كه احساس مي كرد كسي صداي آنها را نشنيده، كشوي ميزش را باز كرد و به كارگران طلبكار گفت:
«من كه از همان اول هم گفتم حق الزحمأ شما محفوظ است، حالا بياييد و پولتان را از روي ميز برداريد. »
در اين حال كارگران مال باخته نيز بدون تعارف هر يك به طرف ميز آمدند و با ايما و اشاره تعداد بطري ها را به ميرزاپور گفتند و بابت هر يك به پولشان رسيدند. . . بعد هم با فرياد: بيرون، بيرون، ميرزاپور از اتاق خارج شدند.
به محض اينكه در اتاق بسته شد، ميرزاپور كه رنگش مثل گچ سفيد شده بود در حالي كه سعي مي كرد خود را عادي جلوه دهد، گفت:
«آقاي جهانديده از من به شما نصيحت به كارگر جماعت رو نده؛ چون اگر رو بدهي كلاهت پس معركه است. »
بعد از مدتي آقاي دادخواه با من چنان صميميتي پيدا كرده بود كه هرگاه پول حواله شده از تهران دير به دستش مي رسيد، از من درخواست كمك مي كرد كه البته من هم در راه كمك به او دريغ نمي كردم. او نيز حداكثر پس از دو هفته پول مرا برمي گرداند. البته تنها كسي كه به من كمك مي كرد تا شرمنده دادخواه نشوم، دايي ام بود.
چندي بعد همسرم به سنندج سفر كرد و پس از او آقاي دادخواه به اصفهان رفت، در اين ايام رفتار بد ميرزاپور باعث شد تا شيرازأ شركت درهم بريزد. حتي تعدادي از كاركنان شركت جهت اعتراض به رفتار غيرانساني ميرزاپور به تهران رفتند و همين مسئله باعث شد تا در شركت سنگ روي سنگ بند نشود. به همين خاطر پس از چند روز با دادخواه تماس گرفتم و به او گفتم هر چه زودتر خودت را به شركت برسان وگرنه همه چيز در حال فروپاشي است. دادخواه هم پذيرفت و بعد از يكي دو روز در شركت حضور يافت و با رفتار متعادل خود بار ديگر آرامش را به شركت بازگرداند. شبي ديگر نيز مرا به منزل دعوت كرد تا صورتحساب هاي شركت را با هم مقايسه كنيم. در آن شب متوجه حساب سازي هاي آقاي ميرزاپور شديم و اينكه روي هر صورتحساب مقداري پول اضافه كرده است. آن شب آقاي دادخواه مسائل بسياري را درباره بهائيان اصفهان با من در ميان گذاشت، او در حالي كه مي دانست من ظاهراً يك بهايي هستم، صحبت را به تضادهاي موجود در اين فرقه كشيده و گفت:
«من سر از كار اين بهايي ها درنمي آورم، از يك طرف راديوهاي خارجي جنجال راه مي اندازند كه بهايي ها آزادي ندارند و براي انجام فرايض مذهبي شان دچار زندان شده اند، در حالي كه يكي از همين محكومان كه جرمش سبك تر بود و بالطبع زودتر آزاد شده بود خودش با خنده مي گفت جرم ما زنا بود و هيچ ربطي به سياست نداشت؛ چون برخي از ما تحت لواي دوره هاي مهماني شبانه، حتي به همسران يكديگر نظر داشتيم. . . حتي او اعتراف كرد كه رئيس محفل اصلي استان اصفهان به اتفاق دوستانش يك دائم الخمر حرفه اي است و هر شب بساط مشروب و بشكن و بالا بنداز پهن مي كند و از هيچ كثافتكاري رويگردان نيست. »
بعد هم خنديد و ادامه داد:
«آن وقت راديوهاي خارجي جوري وانمود مي كنند كه گويي اينها در زندان زندگي مي كنند. همين فرد بهايي مي گفت چند نفر از اعضاي لجنه ها در حالي كه به صورت مختلط مشغول عيش و نوش بوده اند، در حين شرب خمر بازداشت شده اند، در حالي كه ادعا مي كنند در فرقأ ما شرب خمر حرام است. مثلاً دايي شما آشكارا از ما نزول مي گيرد در حالي كه مي گوييد نزول خواري حرام است. »
 جمعه 10 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن