واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: عشق نیز مانند تمام چیزهای دیگر این جهان بدون دست کم مقداری شیمیو فیزیک نمیتواند وجود داشته باشد. همانطور که یک بار دانشمندی با بد گمانی گفته بود، پیکان های کیوپید، خدای عشق، چنانچه ابتدا به ماده شیمیایی با نام غیر رومانتیک و نه چندان خیال انگیز فنیل اتیل آمین آغشته نمیشد، هرگز موثر واقع نمیشد.
بدون اکسی توسین نیز واکنش های بدن انسان هرگز به خلق تراژدی هایی همچون رمئو وژولیت نمیانجامید.
البته هورمون های استروئیدی نظیر استروژن ( estrogen ) و تستوسترون ( testosterone ) در رابطه جنسی نقشی حیاتی ایفا میکنند و بدون آنها شاید هرگز وارد قلمرو پرخطر عشق واقعی نمیشدیم. اما مشهورترین ماده شیمیایی مربوط به عشق همان فنیل اتیل آمین
( phenylethylamine ) یا PEA است، نوعی آمین که به طور طبیعی در مغز تولید میشود. PEA یک آمفتامین طبیعی، شبیه داروهای موجود در بازار است و میتواند موجب تحریکات مشابهی شود. این همان ماده ای است که احساساتی همچون پرواز کردن در آسمان و بر فراز جهان بودن ناشی از کشش به سوی معشوق را در شما پدید میآورد و همان که انرژی لازم برای بیدار ماندن تا صبح و مغازله های تلفنی را تامین میکند. عشق چیست این ماده که در اصطلاح مولکول عشق نیز نامیده میشود در نتیجه یک سری اعمال ساده فریبنده همچون تلاقی دو نگاه یا تماس دو دست از مغز ترشح میشود. هیجانات سرگیجه آور، ضربان تند قلب و نفس زدن های بریده بریده و همه اینها متاسفانه چیزی جز نشانه های بالینی مصرف بیش از حد این ماده شیمیایی در بدن فرد عاشق نیستند.
ممکن است کسانی به این مولکول عشق معتاد شوند. آنها به مقادیر زیاد مواد آمفتامین مانند دوپامین، نور اپی نفرین ( norepinephrine ) و فنیل اتیل آمین نیاز دارند. از آنجا که بدن نسبت به این مواد شیمایی مقاومت پیدا میکند، برای رسیدن به همان درجه از حال، مقدار مصرف این افراد رفته رفته افزایش پیدا میکند. از این رو برای برآوردن نیاز خود ناگزیر ند روابطشان را مداوم تجدید کنند. از انجام بعضی فعالیت های پرتنش نظیر سقوط آزاد از هواپیما پیش از بازکردن چتر نجات یا با خوردن شکلات نیز میتوان مقداری PEA دریافت کرد. شاید به همین دلیل باشد که شکلات هدیه مناسبی برای روز والنتاین ( روز عشاق ) به شمار میآید. یکی از موادی که همراه PEA آزاد میشود ماده شیمیایی عصبی دوپامین ( dopamine ) است. پژوهشی که چندی پیش در دانشگاه ایموری انجام شد نشان میدهد که ول های ماده ( نوعی جونده کوچک ) در پاسخ به ازاد شدن دوپامین در مغزشان جفت خویش را انتخاب میکنند. وقتی در حضور یک ول نر به آنها دوپامین تزریق میشود، بعدا در میان جمعی از نرها فقط او را انتخاب خواهد کرد.
عشق جدیدترین کشف، آرایش مولکول ها دراین ترکیب شیمیایی است و این تمام جهان را هیجان زده کرده زیرا اکنون همچون جادوگران زمان قدیم، ما هم میتوانیم معجون عشق بسازیم. به عبارت دیگر انسان اکنون در ابتدای راه جداسازی این ترکیب شیمیایی و ساخت داروهایی است که میتواند موجب این واکنش ها در ما شوند. یعنی دارو را مصرف میکنید و بعد عاشق اولین کسی میشوید که میبینید. تصور کنید جهان با چه افتضاحی روبه رو خواهد شد. اما دانشمندان میگویند در حال حاضر از این کشف میتوان در تنظیم بعضی واکنش های شیمیایی دیگر یا درمان بیماری ها یا پژوهش های سودمند تر دیگر استفاده کرد. با این همه چه چیزی سودمندتر از آنکه بتوانید با خوردن یک دارو کسی که دوستش دارید را عاشق خود کنید؟ اما در حال حاضر پژوهش هایی که روی مولکول فنیل اتیل آمین صورت میگیرد، میتواند در ازمون مواد شیمیائی وابسته به بیماری های ذهنی از جمله بیماری پارکینسون فوق العالده موثر باشد.
آنچه در باره عشق میدانیم هنوز عمدتا خارج از کنترل ماست. برای مثال شیفتگی ظاهرا نخستین مرحله عاشق شدن است، کششی اجتناب ناپذیر به سوی معشوق. این جذبه موجب ترشح انفجاری مواد شیمیایی عصبی بسیار شبیه به آدرنالین میشود. با کمک فنیل اتیل آمین ( که سرعت جریان تبادل اطلاعات میان سلولها را افزایش میدهد )،
دوپامین ( که ما را برافروخته میسازد و باعث میشود در نتیجه گرمای محبت احساس خوبی داشته باشیم ) و نور اپی نفرین ( که موجب تولید ادرنالین میشود )، کاری میکند که جهان به کام ما باشد، چشم هایمان آکنده از برق عشق شود و قلبمان تندتر بتپد.
پس از آن تمام هستی ما وابسته به دیدار یار است، همان که در حضورش تمام این واکنش ها در بدن ما به راه میافتد و هرچه اعتیاد ما به این مواد شیمیایی قوی تر میشود، کشش ما بسوی او نیز شدیدتر میشود. در این مرحله مرتکب اشتباهات احمقانه بسیار میشویم. داستان های عشقی پر از این اشتباهات است.عشق در واقع آنچه شیفتگی مینامیم تمام آن کارهایی است که این سه ماده شیمیایی با ما میکنند. احساس میکنیم سرشار از انرژی هستیم، روی ابرها سیر میکنیم و میتوانیم بدون خستگی ساعت ها حرف بزنیم.
به گفته فیشر (H.Fisher )، انسان شناس دانشگاه راتجرز و معروف ترین پژوهشگر عشق زمان ما، دوپامین و نوراپی نفرین ( که ساختاری بسیار مشابه آدرنالین دارد ) روی هم رفته موجب شادی، انرژی زیاد، بی خوابی، اشتیاق، بی اشتهایی و تمرکز میشوند. او میگوید« وقتی شرایط خاص فراهم شود، بدن انسان معجونی از شور عشق تولید میکند و ... مردان آسان تر از زنان این کار را میکنند و این به خاطر طبیعت دیداری تر آنها است. »
مقادیر زیاد دوپامین به ترشح نور اپی نفرین بیشتر میانجامد که تمرکز، حافظه کوتاه مدت، بیش فعالی، بیخوابی و رفتار جهت دار را تقویت میکند. به عبارت دیگر دو طرف در این مرحله از عشق، به شدت روی رابطه خویش تمرکز دارند و به اغلب چیزهای دیگر توجهی نمیکنند. تبیین محتمل دیگر برای این تمرکز شدید و نگاه دلخواه که در مرحله جذبه دیده میشود، توسط پژوهشگران یونیورستی کالج لندن ارائه شده است. آنها کشف کرده اند که افراد عاشق، سروتونین ( cerotonin ) کمتری دارند و دیگر اینکه مدارهای عصبی مرتبط با ارزیابی دیگران در آنها سرکوب شده است. این مقدار اندک سروتونین همان چیزی است که در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی دیده میشود و این احتمالا تبیین میکند که چرا عاشق در باره معشوق خویش این همه وسواس فکری دارد.
عشق دوپامین به نوبه خود تولید اکسی توسین ( oxytocin ) را تحریک میکند که گاهی « ماده شیمیایی آغوش » نامیده میشود. اکسی توسین بیش از همه به نقشی که در ایجاد انقباض حین زایمان و کمک به شیردهی نوزاد دارد شناخته میشود. دانشمندان اکنون بر این باورند که هر دوجنس هنگام آغوش و نوازش این هورمون پرورشی را ترشح میکنند و میزان آن در زمان ارگاسم ( اوج لذت جنسی ) به اوج میرسد.
اکسی توسین نیاز به در آغوش گرفتن را در عشاق بوجود میآورد و سبب میشود که تماس نزدیک با جفت افزایش یابد.
به گفته پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا در سان فرانسیسکو، هورمون اکسی توسین « در ارتباط با توانایی حفظ روابط سالم بین اشخاص و مرز بندی های روان شناختی سالم با افراد دیگر است. » وقتی در هنگام ارگاسم ترشح میشود، به تدریج یک پیوند عاطفی ایجاد میکند. هرچه رابطه جنسی بیشتر شود، این پیوند هم قوی تر میشود.
به این ترتیب دو طرف به هم عادت میکنند. به همین دلیل است که جدا شدن این قدر کار دشواری است. حتی وقتی واقعا دیگر علاقه ای به طرف مقابل ندارید و میدانید که باید اورا ترک کنید، اغلب احساس میکنید که « نمیتوانید ». چرا؟ زیرا به او اعتیاد شیمیایی پیدا کرده اید. ترک اکسی توسین وقتی که شما را به فرد نامناسبی قلاب کرده باشد، میتواند حتی از ترک هروئین هم دشوارتر باشد. در واقع مسکن اکسی کانتین ( oxycontin ) که ساختاری مشابه اکسی توسین دارد، یکی از اعتیاد آور ترین داروها به شمار میآید.
در دنیای پیام های شیمیایی، انسان به لحاظ علمییک گونه تک همسر( monogamus ) به شمار نمیآید؛ما در میان آن 3 درصد از گونه هایی که تک همسراند جایی نداریم. گونه هایی که تا آخر با همسرشان میمانند معمولا دارای مقدار زیادی از یک ماده شیمیایی دیگر به نام وازوپرسین ( vasopressin ) هستند که در اصطلاح هورمون تک همسری نامیده میشود.
عشق در آزمایش هایی که در آنها این هورمون به مردان تزریق شده تمام شواهد مورد نیاز به دست آمده است. جدا کردن مردان پیش از آمیزش نشان داد که پیش از آمیزش نسبت به تمام زنان بی تفاوت بودند. در حالی که 24 ساعت پس از آن ورق بر میگردد و حسادت های شوهرانه نیز آغاز میشود.
به این ترتیب وازوپروسین که درواقع یک هورمون ضد ادارای است، با تشکیل رابطه تک همسری بلند مدت در ارتباط است. دکتر فیشر معتقد است که اکسی توسین و وازوپروسین با مسیرهای دوپامین و نور اپی نفرین در مغز تداخل میکنند. شاید به همین دلیل باشد که با افزایش دلبستگی عشق شور انگیز کمرنگ میشود.
دانشمندان میگویند که پس از دوره معینی که بین یک سال و نیم تا چهار سال طول میکشد، بدن فرد به محرک های عشقی عادت میکند.
پس از ایجا مقاومت در برابر مواد انگیزاننده ای همچون PEA، عشق شورانگیز به سردی میگراید و تبدیل به چیزی میشود که هلن فیشر در کتاب « آناتومیعشق » دلبستگی مینامد. در این مرحله مغز شما شروع به تولید اندورفین ( Endorphin ) میکند. این افیون مغز بیشتر شبیه مورفین هستند تا آمفتامین و بیشتر مخدر هستند تا محرک. فیشر میگوید: « برخلاف PEA، اندورفین ها ذهن را ساکت میکنند و به تدریج میکشند.» از این رو آنچه گاهی « اضطراب جدایی » نامیده میشود در عمل ممکن است نوعی کنار گذاشتن مخدر باشد.
نرخ طلاق در سالهای چهارم ازدواج به اوج خود میرسد.
در این زمان شالوده هایی شیمیایی عشق شورانگیز فرو میریزد. شاید نام فیلم کلاسیک مریلین مونرو، « خارش هفت ساله » را باید « خارش چهارساله » میگذاشتند. ناگهان ایرداهای همسرتان را میبینید. تعجب میکنید که چرا عوض شده است. در واقع همسر شما احتمالا به هیچ وجه تغییر نکرده است؛ موضوع فقط این است که اکنون میتوانید اورا بی پرده ببینید نه از پشت شیشه رنگی هورمون ها.
در این مرحله رابطه یا آنقدر قوی است که ادامه یابد یا به همین جا ختم میشود. برای مثال اندورفین ها هنوز میتوانند به فرد احساس خوشبختی و امنیت بدهند.عشق علاوه بر این اکسی توسین نیز هنوز در هنگام رابطه جنسی آزاد میشود و احساس رضایت و تعلق ایجاد میکند. وازوپروسین نیز به کمکتان میآید و همچنان در ایجاد وابستگی نقش بازی میکند. غم ناشی از مرگ همسر نیز کار اندورفین هاست که در شخص اشتیاق با هم بودن به وجود میآورند.
در پایان باید گفت که حتی دانشمندان سرسخت نیز میپذیرند که شیمیهمه چیز نیست. فرهنگ، شرایط، شخصیت و دهها متغییر دیگر کمک میکنند تصمیم بگیریم به چه کسی توجه کنیم و در چه زمانی بی تفاوت بمانیم. پس تلاش نکنید که احساس عاشقانه را در زیر زمین آزمایشگاه شیمیخلق کنید، بلکه تمام تلاشتان را بکنید تا از فرصتی که زندگی به شما میدهد به بهترین شکل استفاده کنید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]