واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: چرا كروبي آمد؟
سياست - زهرا ابراهيمي:
همانطور كه انتظار ميرفت مهديكروبي دبير كل حزب اعتمادملي عزم جدي خود را براي ورود به رقابتهاي انتخاباتي رياستجمهوري دهم با برگزاري يك مصاحبه مطبوعاتي رسما اعلام كرد.
انتشار خبر جديشدن نامزدي كروبي، واكنشهاي مثبت و منفي را در پي داشت. تعدادي از كساني كه به جبهه اصلاحطلبان تعلق خاطر داشتهو به اميد معرفي يك نامزد از سوي اين جبهه براي رقابتهاي آينده به سر ميبرند از حضور جدي كروبي ابراز نارضايتي و دلخوري كردند؛ كساني هم كه از اين اقدام خوشحال شدند علاوه بر طرفداران وي، رقباي اصلاحطلبان بودند كه آمدن كروبي را نويدبخش اولين انشعاب در جبهه دوم خرداد دانستند.
فارغ از برخوردهاي عمدتا احساسي و بعضا تحليلهاي اوليه نسبت به ورود كروبي به صحنه انتخابات، اين ورود از چند جهت قابل بررسي است؛ نخست آنكه اگر ورود كروبي در ظاهر شكست پروژه اصلاحطلبان براي رسيدن به كانديداي واحد و بروز انشعاب و دو دستگي را در اين جبهه به نمايش ميگذارد اما از جهت ديگر اين حضور را ميتوان حركتي مثبت و به نفع اصلاحطلبان هم ارزيابي كرد.
كروبي يك تجربه مهم در انتخابات رياست جمهوري نهم دارد. او در شرايطي كه همه دوستان و نزديكان و حتي همحزبيهايش در مجمع روحانيون مبارز او را از آمدن به صحنه رقابتها منع كرده بودند و هشدار ميدادند كه راي نخواهد آورد با همت و كوشش شخصي خود وارد صحنه شد و با طرح شعار پرداخت يارانه 50هزار توماني به هر ايراني شرايط انتخابات را به گونهاي تغيير داد كه به ادعاي خودش اگر به خواب اصحاب كهف نرفته بود شايد الآن رئيس جمهوري ايران بود. كروبي اكنون به پشتوانه همين تجربه خود را بينياز از حمايت همه اصلاحطلبان ديده و وارد صحنه انتخابات شده است.
او در مصاحبهاي كه انجام داد گفت به درخواست احزابي مانند اعتمادملي، بخشي از حزب همبستگي و مجمع اسلامي بانوان كه متعلق به همسرش فاطمه كروبي است و برخي روحانيون هوادار، وارد صحنه شده است كه البته اين پشتوانهها چندان قوي به نظر نميرسند هرچند كه نسبت به انتخابات دوره نهم قابل توجه هستند. كروبي اگرچه هنوز نخواسته يا نتوانسته به گونهاي سخن بگويد كه چارچوبهاي دستوري زبان فارسي را هم رعايت كند اما او از نوع سخنگفتن خود كه همواره همراه با مطايبه، مثال زدن و ذهن قوي براي بازگويي حوادث تاريخي پس از انقلاب است استفاده مطلوب و تاثيرگذاري ميكند.
مصاحبه كروبي براي اعلام ورودش به صحنه رقابتها حاكي از آن بود كه باتوجه به چند پارامتر وارد صحنه شده است؛ نخست موضع اركان مهم نظام راجع به حضور او در صحنه انتخابات است كه حداقل آن، عدم مخالفت با ورود وي به رقابتهاست. كروبي ماهها پيش كه خود را آماده اين حضور ميكرد با چندين حمله سياسي به حزب مشاركت ايران اسلامي و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، رسما برائت و جدايي خود را از اين طيف اصلاحطلبان اعلام كرد.
اين برائتجويي ميتواند 2 دليل داشته باشد؛ نخست آنكه بگوييم كروبي از اين طيف به دليل برخوردهايي كه طي 4سال مجلس ششم وجود داشت دلخور و عصباني است و آنها را قبول نداشته و حاضر نيست با آنها در يك جبهه مشترك قرار گيرد؛ هرچند اگر آنان از او حمايت كنند وي مانع نشده و از آن استقبال هم ميكند. يكي از مهمترين انتقادهاي كروبي به اين طيف كه بارها به آن اشاره كرده اين است كه اگر روزي بحث خروج از حاكميت را مطرح كرده و استعفا داديد، حال چرا ميخواهيد دوباره به همان حاكميت برگرديد؟ آيا شرايط تغييري كرده است؟
دليل ديگر تبريجويي كروبي از اين طيف ميتواند نشاندهنده توجه خاص او به حساسيتهاي شديد نظام نسبت به اين طيف باشد؛ طيفي كه از سوي نظام، متهم به انجام اقداماتي عليه آن با برگزاري تحصن در مجلس ششم، استعفا و طرح بحث خروج از حاكميت و... است.
كروبي سعي كرد با جداكردن خود از اين طيف، همبستگي بيشتري را با نظام سياسي موجود به نمايش گذاشته و از اين جهت موانع حضور خود در صحنه انتخابات را كاهش دهد و از دايره خوديها هم خارج نشود. كروبي با جدا كردن خود از اين طيف اصلاحطلب نشان داده كه ترجيح ميدهد براي اين موضوع هزينه بپردازد اما حاضر به پرداخت هزينه واردشدن به جرگه غيرخوديها نيست.
قطعا عدهاي اين سياست كروبي را تقبيح كرده و نميپسندند اما به نظر ميرسد كروبي بر اين اعتقاد است كه سياست به معناي زيركي و هوشياري، ايجاب ميكند كه وقتي نظام سياسي موجود با همه توان و قدرت خود حاضر نيست پذيراي اين طيف از اصلاحطلبان در درون خود باشد او از آنها تبري جسته تا حداقل مانع از حذف همه اصلاحطلبان از قدرت شود، چرا كه يك سياستمدار همواره بايد به گونهاي حركت كند كه با حفظ اصول از حذف خود از قدرت جلوگيري كند.
كروبي اگرچه رسما آمدنش را قطعي كرده است ولي اين امكان را كه ممكن است با به وجود آمدن شرايط جديد تصميم جديدي نيز بگيرد رد نكرده است. به عبارت ديگر اگر همه اصلاحطلبان روي يك فرد اجماع كنند و همه شرايط براي آمدن او مساعد باشد بعيد نيست كه كروبي نيز به نفع آن يك نفر كنار بكشد.
از نظر كروبي اينكه از او بخواهند اصلا حركتي در جهت نامزدي خود انجام ندهد، خواستهاي غير معقول و فاقد واقعنگري سياسي است زيرا كروبي نياز دارد زمينه حضورش را از هم اكنون فراهم كند، چرا كه در حال حاضر او در ميان اصلاحطلبان از بهترين شرايط حضور در انتخابات برخوردار است و احتمالا با رد صلاحيت از سوي شوراي نگهبان مواجه نشده و با تخريبهاي رسانهاي جناح اصولگرا كمتر روبهرو خواهد شد. ضمن اينكه كروبي ميتواند يك برگ برنده در دست اصلاحطلبان باشد تا اگر به هر طريقي نتوانستند وارد رقابتهاي انتخاباتي شوند حداقل يك فرد مشهور داشته باشند كه بتوانند از او حمايت كرده و از ادامه وضع موجود كه ظاهرا به حداقل خواسته سياسيون تبديل شده است، جلوگيري كنند.
بنابراين آمدن كروبي به صحنه انتخابات نهتنها بهضرر اصلاحطلبان نيست بلكه ميتواند فرصتي براي آنان محسوب شود. او زمينهساز حضور اصلاحطلبان در رقابت، 7ماه پيش از برگزاري انتخابات است. بهنظر نميرسد فردي غير از كروبي بتواند از هماكنون صحنهگردان انتخابات شود. جناح اصولگرا هم كه به كروبي براي ايجاد شكاف در اصلاحطلبان نيازمند است فعلاً تلاشي براي تخريب او نخواهد كرد و لذا او ميتواند از حداكثر فرصت در اينرابطه استفاده كند.
از نظر اصلاحطلبان كه اميدوار بودند بتوانند با معرفي يك فرد شناختهشده، آراي خاموش را بيدار كرده و همه كاستيهاي خود را در نداشتن ابزار قدرت رسانهاي و تبليغاتي جبران كرده و به شرايط موجود پايان دهند، ورود زودهنگام كروبي بهصحنه انتخابات آبسردي بر اين اميدواري بود و شايد هم بر اين باورند كه كروبي همه تلاش و قاطعيتش را بهخرج داده و ميدهد تا خاتمي را به اين نتيجه برساند كه بهتر است كانديدا نشده و از او حمايت كند و شايد هم كروبي با توجه به شناختي كه از دغدغهها و مسائل دروني نظام سياسي جمهوري اسلامي دارد مطمئن است كه زمينهاي براي ورود خاتمي فراهم نيست.
كروبي احتمالاً زمينه حضور خاتمي در صحنه انتخابات آينده را بسيار بعيد و مشكل ميبيند، زيرا او ميداند يكي از شرايط ورود كانديداي اصلاحطلبان بهصحنه، تبريجويي از بخشي از آنان است كه در دولت 8ساله خاتمي همراه او بودند. لذا خاتمي اگر بخواهد در انتخابات شركت كند، احتمالاً نبايد از هيچ يك از آنها در دولتش استفاده كند كه كاري بعيد و دور از ذهن مينمايد. پس چرا او بايد زمان را از دست بدهد؟ خاتمي در حال حاضر نميتواند قاطعانه اعلام حضور و يا اعلام انصراف كند، او چارهاي ندارد جز اينكه صبر كند تا زمان نزديك به انتخابات و آنگاه با توجه به شرايط، تصميمگيري كند.
خاتمي كه هنوز رسماً وارد صحنه نشده از سوي مخالفين خود در جناح راست بهشدت مورد حمله قرار گرفته است، خاتمي همچنين نميتواند بر نيامدن خود نيز تأكيد كند چرا كه بسياري به او اميد بسته و از او خواستهاند اگر لازم باشد جان و مال و آبروي خود را براي كشور و مردم هزينه كند تا اگر هم نميتواند اوضاع را بهسامان برساند حداقل به روند اسفبار كنوني خاتمه دهد. ضمن اينكه او نميداند طي ماههاي آينده چه حوادثي در ايران و جهان رخ خواهد داد و لذا نميتواند با اعلام انصراف زودهنگام خود، كشور و هوادارانش را از بهرهجستن از شرايط جديد پيشرو، محروم كند.
لذا خاتمي بعيد است كه به اندازه كروبي امكان و فرصتي براي حضور در تبليغات انتخاباتي داشته باشد، كروبي هم كه امكان كناركشيدن خود را نفي نكرده است لذا او ميتواند با حضور در صحنه تبليغات انتخاباتي پرچمدار اصلاحطلبان باشد تا اگر لازم شد كنار رود و اگر هم لازم شد در صحنه باقي مانده و نامزد اصلاحطلبان شود. بنابراين حضور كروبي در صحنه انتخابات رياستجمهوري دهم بدون توجه به پارامترهاي زيادي كه در اينرابطه مطرح است و ميتواند به نشاط سياسي در فضاي انتخابات بيانجامد.
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]