واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: ...وقتي خانه امن نيست
18 درصد دختران فراري از منطقه 4 و يك تهران هستند و اين يعني شكستن اين باور كه مشكلات اقتصادي از دلايل عمده فرار دختران است . يعني بسياري خانه را فقط به خاطر پول و آزادي بيشتر رها نكرده اند.
سرويس اجتماعي برنا // نورا حسيني
18 درصد دختران فراري از منطقه 4 و يك تهران هستند و اين يعني شكستن اين باور كه مشكلات اقتصادي از دلايل عمده فرار دختران است . يعني بسياري خانه را فقط به خاطر پول و آزادي بيشتر رها نكرده اند.
محمد زاهدي اصل رييس انجمن مددكاران اجتماعي ايران درباره رابطه سطح رفاه و فقر با فرار از خانه به خبرنگار برنا مي گويد: پديده فرار دختران از خانه عوامل مختلفي دارد، تلقي اين كه اين حادثه در خانواده هاي بي بضاعت و فقير رخ مي دهد، برداشتي نادرستي است.
وي ادامه مي دهد: خانه بايد امن ترين نقطه براي اعضاي آن باشد ولي وقتي شرايط امن و راحتي براي اعضاي آن وجود نداشته باشد، امكان فرار براي همه اعضاي آن وجود دارد. بسيارند مرداني كه از خانه به خاطر فشارها و سختي هاي بسيار گريزان شده اند.
گاهي فرار خواست تمام اعضاي خانواده مي شود
گاهي فشار تا حتي است كه فرار خواست تمام اعضاي خانواده مي شود ولي فرار دختران در اين ميان حساسيت هاي بيشتري دارد. زيرا بعد از فرار آسيب پذير تر هستند.
رييس انجمن مددكاران اجتماعي ايران وجود دوستان ناباب را يكي از عوامل اثر گذار در فرآيند فرار مي داند و مي گويد: دختر 14 و 15 ساله اي كه احساسات به جاي عقل بر تصميم گيري هايش غلبه دارد با گرفتن اطلاعات كاذب و غلط، مدينه فاضله اي را كه دوستان نابابش در خارج از خانه برايش ترسم كرده اند را به ماندن در خانه ترجيح مي دهد.
وي فرار از خانه را آغاز گرفتاري ها براي فرد گريزان مي داند و يادآوري مي كند: تحقيقات نشان داده اگر فردي كه از خانه گريخته طي 48 ساعت شناسايي نشود امكان هر گونه صدمه و آسيب رسيدن از سوي اجتماع به وي پيش مي آيد.
او تاكيد مي كند: فرار در خانواده هاي فقير به دليل فشارهاي اقتصادي محتمل تر است.
پدري كه صبح علي الطلوع تا نيمه هاي شب كار مي كند و مادري كه براي اداره خانه فشارهاي بسياري را تحمل مي كند كمترمجال رسيدگي به فرزندان را پيدا مي كنند. ولي همچنان پديده فرار براي هر دو قشر وجود دارد.
زياده طلبي براي فقير و مرفه به يك معناست
زاهدي اصل در پاسخ به اين پرسش كه شايد دغدغه هاي رفاه و آزادي كمتر در خانواده هاي مرفه، انگيزه براي فرار باشد مي گويد: زياده طلبي و زياده خواهي، حد و مرزي ندارد و براي دختر فقير و مرفه يك جور معني مي دهد.
وي روش هاي نادرست تربيتي را يكي ديگر از دلايل فرار از خانه نام مي برد و خاطرنشان مي كند:گاهي تعصبات و فشارها چنان عرصه را براي يك عضو جوان يا نوجوان خانواده تنگ مي كند كه فرار را بر قرار ترجيح مي دهد.
افسانه حيات روشنايي در مقاله اي با عنوان بررسي رابطه فرار دختران از منزل با وضعيت خانوادگي و شيوه هاي تربيتي والدين آورده است: فرار از خانه از جمله رفتارهاي ناسازگارانه اي است كه از كودكان و نوجوانان سر مي زند. گر چه در نگاه اول، پديده اي فردي به نظر مي رسد ولي با توجه به پيامدهاي سوء آن براي جامعه در سطح جهان مطرح است.
نبود سلامت رواني در نوجوانان فراري
وي در اين پژوهش تاكيد مي كند ، شاخص هاي نبود سلامت رواني در نوجوانان فراري بالاتر از ساير افراد بوده و از ميان عوامل مختلف، نقش روابط والدين و شيوه هاي برخورد آنان با فرزندان و نابساماني هاي خانوادگي در تصميم نوجوانان براي ترك منزل عمده بوده است.
در گروه مورد مطالعه حيات روشنايي، 80 درصد دختران فراري به خانواده هاي نابسامان تعلق داشته و عواملي مانند طلاق، اعتياد به زندان رفتن مرگ و ازدواج مجدد والدين انگيزه هاي پررنگ دختران فراري بوده است. اما اين كه چرا گرايش به فرار در ميان دختران مناطقي كه زندگي نسبتا مرفه تري نسبت به ساير مناطق دارند رو به افزايش است؟
برخي روان شناسان معتقدند: بيشتر اين افراد شخصيت هايي خود شيفته دارند، اين شخصيت ها تمايل شديدي به خود محوري دارند و پيوسته به تمجيد و توجه ديگران نيازمندند.
اين افراد اغلب با روياهايي در مورد موفقيت نامحدود و درخشان قدرت، زيبايي و روابط عشقي آرماني مشغول هستند.
همچنين اغلب اين افراد والديني داشته اند كه نسبت به آن ها محبت با ثباتي نداشته يا سرد و طرد كننده بوده اند يا بيش از حد به آن ها ارج نهاده اند.
نوجوان خود شيفته به علت سركوب خواسته ها و فقدان ارضاي تمايلات دروني از كانون خانواده بيزار شده و به رفتارهاي نا به هنجار نظير فرار از خانه گرايش پيدا مي كند.
بايد به افراد مهارت زندگي كردن بياموزيم
اما ليلا آقا ولي جماعت، روان شناس نقش كمي براي فشارهاي اقتصادي قائل است، از نگاه او تمام ويژگي هاي شخصيتي يك فرد در كودكي پايه گذاري مي شود و اگر در بزرگسالي خود فرد خواهان تغيير رفتار باشد مي تواند با تلاش آن ويژگي را از وجودش حذف كند.
او نقش آموزش و عوامل محيطي را در فرار بسيار مهم ارزيابي مي كند و مي گويد: رسانه ها به خصوص صدا و سيما در آموزش اين مسائل مي توانند نقش زيادي را ايفا كنند. اگر خاطرتان باشد سال گذشته سريالي پخش شد كه در آن دختري با پنهان كردن دوربين فيلمبرداري در جعبه دستمال كاغذي از پدر دزدي و از خانه فرار مي كند، درست چند روز بعد به همين شيوه دختري از خانه گريخت.
او نيز عقيده دارد مشكلات اقتصادي تاثيري در فرار دختران ندارد، بلكه كساني كه در مهارت هاي زندگي دچار مشكل هستند و راه حل مسائل و مشكلات را نمي دانند دچار چنين گرفتاري هايي مي شوند و بايد به اين افراد مهارت زندگي كردن را بياموزيم.
...و در نهايت دخترك كتاني پوش هم هنوز در خيابان پرسه مي زند و خسته و بي پناه منتظر روشن شدن چراغ هاي خانه است.
جمعه 19 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 240]