واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: مسجد مقدس جمكران 1057 ساله شد خبرگزاري فارس: مسجد مقدس جمكران در 17 رمضان سال 373 هجري قمري به دستور امام زمان (عج) در كنار روستايي به نام جمكران ساخته شد كه مطابق اين تاريخ امروز مسجد جمكران يك هزار و 57 ساله شد. به گزارش خبرگزاري فارس از قم، مهمترين پايگاه شيعيان و عاشقان دلسوخته حضرت بقيهالله، ارواحنا فداه، مسجد مقدس جمكران، در شش كيلومتري شهر مذهبي قم است. مطابق آمار، همه ساله، بيش از 15 ميليون عاشق دلباخته، از سرتاسر ايران اسلامي و جهان، در اين پايگاه معنوي، گردهم ميآيند،اعمال اين مكان مقدس به جاي ميآورند، با امام غايب راز دل ميگويند و براي رفع مشكلات مادي و معنوي خود با امام غايب از نظرها درد دل ميكنند. آنان كه از شناخت عميقتري برخوردارند، به هنگام تشرف به اين پايگاه ملكوتي، همه حوائج شخصي خود را فراموش ميكنند و همه مشكلات دست و پاگير زندگي را به فراموشي ميسپارند و تنها "ظهور سراسر سرور منجي بشر، امام ثاني عشر، حضرت ولي عصر، روحي و ارواح العالمين فداه " را مسئلت ميكنند زيرا اعتقاد دارند اگر اين حاجت برآورده شود، ديگر مشكلي نخواهد ماند و اگر اين حاجت روا نشود، حلّ ديگر مشكلات، مشكل اساسي را حل نخواهد كرد. *امروز مصادف با 17 رمضان و سالروز بناي مسجد مقدس جمكران به دستور امام زمان (عج) است. با توجه به اينكه در چند سال اخير هجمه و حملات به سمت مسجد مقدس جمكران افزايش يافته است و افرادي براي رسيدن به مقاصد شوم خود در حال زير سوال بردن اين مكان مقدس هستند بايد اطلاعات بيشتري در مورد نحوه ساخت و دستور امام زمان (عج) به مردم داده شود تا از دستيابي اين افراد به مقاصد شومشان جلوگيري شود زيرا اين افراد ماهيت و هويت اصلي اين مسجد يعني دستور امام زمان (عج) براي ساخت آن را زير سوال بردهاند. قبل از اينكه به تفصيل به بيان تاريخچه و اطلاعاتي درمورد مسجد مقدس جمكران بپردازيم بايد به اين موضوع توجه داشت كه در سال بناي مسجد جمكران اختلاف وجود دارد و اين زمان به دو صورت 373 و 393 هجري بيان شده است و بين 7 و 9 اختلاف وجود دارد اما در اين مطلب ما، بيان قويتر كه سال 373 هجري است را عنوان ميكنيم. در اين شكي نيست كه دستور ساخت مسجد مقدس جمكران توسط امام زمان (عج) در بيداري، نه در خواب به حسن بن مثله جمكراني داده شده است كه به اين مطلب در كتب معتبري تاكيد شده است و شيخ فاضل، حسن بن محمد بن حسن قمي، معاصر شيخ صدوق در كتاب تاريخ قم از كتاب مونس الحزين في معرفه الحق واليقين "از تاليفات شيخ صدوق " كه تاريخچه مسجد مقدس جمكران را به تفصيل بيان كرده است بناي مسجد جمكران را به اين عبارت نقل كرده است: شيخ عفيف صالح حسن بن مثله جمكراني ميگويد: شب سهشنبه، هفدهم ماه مبارك رمضان سال 373 هجري، در سراي خود خفته بودم كه جماعتي به درِ سراي من آمدند. نصفي از شب گذشته بود، "مرا بيدار كردند " و گفتند: "برخيز و امر امام محمد مهدي صاحبالزمان "صلوات الله عليه " را اجابت كن كه تو را ميخواند ". حسن بن مثله ميگويد: "من برخاستم و آماده شدم " چون به در سراي رسيدم، جماعتي از بزرگان را ديدم، سلام كردم. جواب دادند و خوشامد گفتند و مرا به آن جايگاه كه اكنون مسجد (جمكران) است، آوردند. چون نيك نگاه كردم، ديدم تختي نهاده و فرشي نيكو بر آن تخت گسترده و بالشهاي نيكو نهاده و جواني سي ساله، بر روي تخت، بر چهار بالش، تكيه كرده، پير مردي در مقابل او نشسته، كتابي در دست گرفته، بر آن جوان ميخواند. بيش از 60 مرد كه برخي جامه سفيد و برخي جامه سبز بر تن داشتند، برگرد او روي زمين نماز ميخواندند. آن پير مرد كه حضرت خضر(ع) بود، مرا نشاند و حضرت امام (ع) مرا به نام خود خواند و فرمود: "برو به حسن بن مسلم بگو كه "تو، چند سال است كه اين زمين را عمارت ميكني و ما خراب ميكنيم. پنج سال زراعت كردي و امسال ديگر باره شروع كردي، عمارت ميكني، رخصت نيست كه تو ديگر در اين زمين زراعت كني، بايد هرچه از اين زمين منفعت بردهاي، برگرداني تا در اين موضع مسجد بنا كنند ". به حسن بن مسلم بگو كه "اينجا، زمين شريفي است و حق تعالي اين زمين را از زمينهاي ديگر برگزيده و شريف كرده است، تو آن را گرفته به زمين خود ملحق كردهاي! خداوند، دو پسر جوان از تو گرفت و هنوز هم متنبه نشدهاي! اگر از اين كار بر حذر نشوي، نقمت خداوند، از ناحيهاي كه گمان نميبري بر تو فرو ميريزد ". حسن بن مثله عرض كرد: "سيّد و مولاي من! مرا در اين باره، نشاني لازم است؛ زيرا مردم سخن مرا بدون نشانه و دليل نميپذيرند ". امام (ع) فرمود: "تو برو رسالت خود را انجام بده، ما در اينجا علامتي ميگذاريم كه گواه گفتار تو باشد. برو به نزد سيد ابوالحسن، و بگو تا برخيزد و بيايد و آن مرد را بياورد و منفعت چند ساله را از او بگيرد و به ديگران دهد تا بناي مسجد بنهند، و باقي وجوه را از رهق به ناحيه اردهال كه ملك ما است، بياورد، و مسجد را تمام كند، و نصف رهق را بر اين مسجد وقف كرديم كه هر ساله وجوه آن را بياورند و صرف عمارت مسجد كنند. "مردم را بگو تا به اين موضع رغبت كنند و عزيز بدارند و چهار ركعت نماز در اينجا بگذارند: دو ركعت تحيت مسجد، در هر ركعتي، يك بار "سورة حمد " و هفت بار سورة "قل هو الله احد " (بخوانند) و تسبيح ركوع و سجود را، هفت بار بگويند. و دو ركعت نماز صاحب الزمان بگذارند، به اين صورت كه در (هنگام خواندن سوره) حمد چون به "ايّاك نعبد و ايّاك نستعين " برسند، آن را 100 بار بگويند، و بعد از آن، فاتحه را تا آخر بخوانند. ركعت دوم را نيز به همين طريق انجام دهند. تسبيح ركوع و سجود را نيز هفت بار بگويند. هنگاميكه نماز تمام شد، تهليل (يعني، لا إله الاّ الله) بگويند و تسبيح فاطمة زهرا(س) را بگويند. آنگاه سر بر سجده نهاده، صد بار صلوات بر پيغمبر و آلش(ص) بفرستند ". و اين نقل، از لفظ مبارك امام (ع) است كه فرمود: "فَمَنْ صلاّهما، فكأنّما صلّي في البيت العتيق " *هركس، اين دو ركعت (يا اين دو نماز) را بخواند، گويي در خانه كعبه آن را خوانده است. حسن بن مثله ميگويد: "در دل خود گفتم كه تو اين جا را يك زمين عادي خيال ميكني، اينجا مسجد حضرت صاحب الزمان (ع) است ". پس آن حضرت به من اشاره كردند كه برو! چون مقداري راه پيمودم، بار ديگر مرا صدا كردند و فرمودند: "در گلّه جعفر كاشاني (چوپان) بُزي است، بايد آن بز را بخري. اگر مردم پولش را دادند، با پول آن خريداري كن، و گرنه پولش را خودت پرداخت كن. فردا شب آن بُز را بياور و در اين موضع ذبح كن. آنگاه روز چهارشنبه هجدهم ماه مبارك رمضان، گوشت آن بُز را بر بيماران و كساني كه مرض صعب العلاج دارند، انفاق كن كه حق تعالي همه را شفا دهد.آن بُز، ابلق است. موهاي بسيار دارد. هفت نشان سفيد و سياه، هر يكي به اندازة يك درهم، در دو طرف آن است كه سه نشان در يك طرف و چهار نشان در طرف ديگر آن است ". آنگاه به راه افتادم. يك بار ديگر مرا فرا خواند و فرمود: "هفت روز يا هفتاد روز ما در اينجاييم ". حسن بن مثله ميگويد: "من به خانه رفتم و همه شب را در انديشه بودم تا صبح طلوع كرد. نماز صبح خواندم و به نزد علي منذر رفتم و آن داستان را با او در ميان نهادم. همراه علي منذر، به جايگاه ديشب رفتيم. پس او گفت: "به خدا سوگند كه نشان و علامتي كه امام (ع) فرموده بود، اينجا نهاده است و آن، اين كه حدود مسجد، با ميخها و زنجيرها مشخص شده است ". آنگاه به نزد سيّد ابوالحسن الرضا رفتيم. چون به سراي وي رسيديم غلامان و خادمان ايشان گفتند: "شما از جمكران هستيد؟ " گفتيم: "آري ". پس گفتند: "از اول بامداد، سيد ابوالحسن در انتظار شما است ". پس وارد شدم و سلام گفتم. جواب نيكو داد و بسيار احترام كرد و مرا در جاي نيكو نشانيد. پيش از آن كه من سخن بگويم، او سخن آغاز كرد و گفت: "اي حسن بن مثله! من خوابيده بودم. شخصي در عالم رويا به من گفت: "شخصي به نام حسن بن مثله، بامدادان از جمكران پيش تو خواهد آمد، آن چه بگويد اعتماد كن و گفتارش را تصديق كن كه سخن او، سخن ما است. هرگز، سخن او را رد نكن ". از خواب بيدار شدم و تا اين ساعت در انتظار تو بودم. حسن بن مثله، داستان را مشروحاً براي او نقل كرد. سيد ابوالحسن، دستور داد بر اسبها زين نهادند. سوار شدند. به سوي دِه (جمكران) رهسپار شدند. چون به نزديك دِه رسيدند، جعفر شبان را ديدند كه گلهاش را در كنار راه به چرا آورده بود. حسن بن مثله، به ميان گله رفت آن بز كه از پشت سر گله من آمد، به سويش دويد. حسن بن مثله، آن بُز را گرفت و خواست پولش را پرداخت كند كه جعفر گفت: "به خدا سوگند! تا به امروز، من اين بز را نديده بودم و هرگز در گله من نبود، جز امروز كه در ميان گله، آن را ديدم و هرچند خواستم كه آن را بگيرم، ميسّر نشد ". پس آن بُز را به جايگاه آوردند و در آن جا سر بريدند. سيد ابوالحسن الرضا به آن محل معهود آمد و حسن بن مسلم را احضار كرد و منافع زمين را از او گرفت. آنگاه وجوه رهق را نيز از اهالي آن جا گرفتند و به ساختمان مسجد پرداختند و سقف مسجد را با چوب پوشانيدند. سيد ابوالحسن الرضا، زنجيرها و ميخها را به قم آورد و در خانه خود نگهداري كرد. هر بيماري صعب العلاجي كه خود را به اين زنجيرها ميماليد، در حال، شفا مييافت. ابوالحسن الرضا وفات كرد و در محله موسويان (خيابان آذر فعلي در قم) مدفون شد، يكي از فرزندانش بيمار شد. داخل اطاق شده سر صندوق را برداشت زنجيرها و ميخها را نيافت ". اين قسمت مفصلي از نحوه و چگونگي دستور امام (ع) به حسن بن مثله جمكراني براي ساخت مسجد جمكران است كه در منابع معتبري به اين موضوع پرداخته شده است. نخستين كسي كه اين داستان را مطرح كرده است شيخ صدوق بوده است كه مطالب مفصلي را با توجه به هم عصر بودن با زمان ساخت مسجد جمكران در كتاب مونس الحزين خود آورده است اما اين كتاب با گذر زمان از بين رفته است و به دست ما نرسيده است. حسن بن محمد بن حسن قمي، حسن بن علي بن حسن بن عبدالملك قمي، سيد نعمت الله جزائري، ميرزا حسين نوري و همه كساني كه بعد از محدث نوري دربارة تاريخ قم كتاب نوشتهاند از كساني هستند كه در كتب خود داستان بناي مسجد جمكران را بيان كردهاند. بر پايه اين گزارش، اكثر مشاهير و دانشمندان شيعي و مراجع تقليد روي مسجد مقدس جمكران حساسيت خاصي داشتند و براي عبادت در اين پايگاه معنوي حاضر مي شدند. در چند سال اخير حملات و هجمه ها به سمت مسجد مقدس جمكران مبني بر واقعيت نداشتن داستان ساخت اين مسجد و دستور امام زمان (عج) براي سخت آن شدت گرفته است. لازم به ذكر است تاكيد موكد مراجع عظام تقليد مخصوصا مقام معظم رهبري به حضور در مسجد مقدس جمكران و استفاده از فيوضات معنوي و حضور مكرر خود ايشان در اين مكان مقدس دليل ديگري بر حقانيت يادگار امام عصر است. در پايان بايد گفت هر كس به مسجد مقدس جمكران آمده باشد به دليل و استدلال براي اثبات حقانيت و درستي داستان اين مسجد نياز ندارد و مي فهمد كه چه فضاي معنوي و جاذبي در اين مكان مقدس وجود دارد كه هر عاشقي را به سمت خود جذب ميكند. البته عدم اطلاع رساني مناسب مسئولين مسجد مقدس جمكران يكي از دلايل به وجود آمدن مشكلات و شبهات متعدد در مردم است و كمبود اطلاعات در مورد حقانيت مسجد مقدس جمكران راه را براي فعاليت سودجويان باز كرده است. اميدواريم در دوره جديد فعاليت مسجد مقدس جمكران و ورود اين مسجد به هزار و 57 سالگي ذهنيت تازه اي در مسئولين اين مسجد ايجاد شود و خط قرمزهايي كه باعث عدم اطلاع رساني مناسب به مردم و در مواردي گمراهي مردم مي شود برداشته شود. انتهاي پيام/ش10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]