واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: هاليوود و اعتراض هاي تصويري به سياست هاي بوش
علي نژاد
در مورد جنگ عراق، رسانه هاي گروهي تاب و تحمل صبر كردن و اين دست و آن دست كردن را نداشتند و زودتر از هميشه دست به عمل زدند، هاليوود نيز دست به دامن توليدات سينمايي در اين زمينه شده، اما محافظه كاري و محتاطانه عمل كردن هاليوود بر روي بعضي از توليدات جنگي تاثير گذاشته و آن ها را به آثاري وطن پرستانه مبدل كرده است.
در ميان دست اندركاران سينما و سينماگران هاليوود كساني هم هستند كه كاسه صبرشان از اين همه مخفي كاري سر رفته و دست به رك گويي و پرده گشايي در مورد جنايات آمريكا در عراق زده اند.
اين روزها برجسته ترين و به روزترين موضوعات در هاليوود، عراق و تصميمات بوش بوده است.
فيلم هاي واقع گرايانه و ضد جنگ و يا فيلم هاي با شكوه و پر از صحنه هاي اكشني كه به جنايات آمريكا مي پردازد (هر چند كه در آثار ضد جنگ هاليوود نيز همچنان رد پاي سياست گذاري هاي مخفي كارانه آمريكا را نيزمي توان ديد)
البته كه بعضي از فيلم هاي سينماي جنگ نيز جنبه سرگرم كننده دارد و صرفا صحنه هاي اكشن و پر حرارتي را به تصوير كشيده است، اما هاليوود و به طور كلي سينماي جهان براي سينماي جنگ و بهتر بگويم ضد جنگ خودش وقت و سرمايه هنگفت و قابل توجهي را خرج مي كند و پر هزينه ترين آثار خود را در اين زمينه به تصوير مي كشد.
هاليوود در مورد جنگ عراق، سريع تر عمل كرد و زودتر از جنگ ويتنام به آن پرداخت. فيلم سازي در مورد ويتنام بعد از گذشت سه سال از اين واقعه آغاز شد، اما هاليوود خوب يا بد از دريچه سينما سعي كرده وقايع اتفاق افتاده در عراق را به تصوير بكشد، هر چند كه فيلم هاي پر هزينه و پر زرق و برق هاليوود با آن جلوه هاي ويژه فوق العاده اش مثل همه فيلم ها در ژانر جنگ نتوانسته به اندازه سرمايه گذاري اش مورد توجه بينندگان قرار گيرد اما مي توان گفت اين ژانر هم نيز مخاطبان خاص خودش را دارد.
بررسي سينماي جنگ در زمان
با گذشت سه سال از جنگ ويتنام هاليوود و سينماي جهان هيچ بازتابي را به تصوير نكشيد و كاملا بي تفاوت و در حاشيه نسبت به اين قضيه عمل كرده است، اما با گذشت مدت ها سينماگران متوجه جنايتي كه در كنارشان در حال اتفاق افتادن بود پي بردند و متوجه شدند كه بيشتر از اين نمي توانند از آن بگذرند.
سينماي جنگ در جهان هميشه يك جنبه تبليغاتي را در قالبي از داستان بيان كرده است.
سينماي جنگ در آمريكا تا مدتي سعي بر روايت داستان هاي سرگرم كننده و حاشيه اي در مورد مسائل عاطفي و غير عاطفي جنگ را داشت، اما كم كم تماشاگران اين نوع از سينما به تصوير سينماي جنگ در آمريكا شك كردند و اطمينان خود را به واقعي و ملموس بودن داستان و شخصيت هاي آن از دست دادند و چنين شد كه سينماي تبليغاتي و ميهن پرستانه هاليوود مخاطبان خود را در اين ژانر از دست داد و با شدت گرفتن جنگ ويتنام و توجه هاليوود به ميزان مخاطبان اين ژانر، همه چيز تغيير كرد و مشهورترين فيلم هاي جنگي در دهه 1970 در زمينه جنگ ويتنام ساخته شد.
فيلم سازي و مستند سازي ها در مورد جنگ ويتنام به اثرهاي ضد جنگي بدل شده بود كه جنگ را عاملي مخرب و ويرانگر معرفي مي كرد.
اكثر فيلم هاي هاليوود در زمينه ضربه هاي روحي سربازان آمريكايي بود، سربازاني كه در جنگ تحت تاثير محيط و فضاي بي رحم به آدم كشي و جناياتي بي حد و اندازه دست زده و در پايان به بيماران رواني و افسرده بدل مي شوند.
در تمام اين فيلم ها نظام حاكم بر آمريكا مسئول همه اين مشكلات روحي معرفي مي شد، هر چند كه اين بار نيز آمريكا به علت غرور و تكبر ذاتي اش فقط سربازان آمريكايي و مشكلاتشان را به تصوير كشيده و كاملا تلفات طرف مقابل و ظلمي كه به آن ها روا شده را به فراموشي سپرد.
در جنگ ويتنام،كابوس ويتنام و سربازانش همچنان بر فيلم هاي هاليوود سايه انداخته است از آن جايي كه اگر بيننده سينماي جهان باشيد خيل عظيمي از فيلم هاي ژانر وحشت و يا رواني هاي زيادي را مشاهده كرده ايد كه پيشينه و گذشته شان به ويتنام و جنايات آن ختم مي شود.
از فيلم هاي دهه 70 (1970) كه ماهيت جنگ ستيزي خود را به دور از تبليغات و ميهن پرستي هاي مقرضانه حفظ كرده اند مي شود: راننده تاكسي (مارتين اسكورسيزي)، اكنون آخر زمان (فرانسيس فوردكاپولا) را نام برد كه به زيبايي، عصيانگري ها و روان پريشي هاي حاكم بر زندگي و روح سربازان ويتنام را به تصوير مي كشد.
اما در زمينه جنگ ويتنام فيلم هاي خالي و پوچ و بي محتوايي نيز ساخته شده كه صرفا سفارشي و تبليغاتي بوده است (هر چند كه اين معضلي است كه گريبان خيلي از ژانرهاي وابسته به سياست را مي گيرد)
و اما سينماي جنگ و عراق:
همان طور كه بيان كرديم اين بار سينما درنگ نكرد و زودتر به خلق آثاري با محتواي جنگ در عراق پرداخت.
اما اين بار هاليوود محكم تر و قدرتمندتر عمل كرد. علاوه بر سربازان آمريكايي كما بيش، جنايات و بي رحمي هاي تحميل شده به مردم را نيز به تصوير كشيد.
فيلم سازان مستقل از هاليوود و يا هاليوودي ها سعي در بيان حقايق جنگ عراق داشتند، حقايقي كه اين بار از طريق رسانه هاي ملي و زير نظر آمريكا بيان نمي شد و به طوري آشكار و تعمدا پوشيده باقي مي ماند و حذف مي شد.
نه تنها جزئيات جنگ عراق و آمريكا براي ملت نامشخص بود بلكه كليت جنگ و چگونگي آن نيز در معرض سانسور و سياست هاي سري قرار گرفته است.
درميان اين اجحاف ها و دروغ ها دولت آمريكا بعد از گذشت مدتي از جنگ عراق و خفقان موجود، سينماگران، سينما و دنياي تصوير را دريچه اي براي بيان حقيقت يافتند و سعي در افشاي حقيقت، پليدي و بي قانوني بودن جنگ ناعادلانه كردند.
نخستين گام دراين راه توسط مايكل مور مستند ساز مشهور سينماي هاليوود برداشته شد.
او با فيلم فاز نهايت 11/9 سعي كرد در ذهن مخاطبان سوالاتي در زمينه جنگ عراق ايجاد كند كه به چرايي و چگونگي اين جنگ بپردازد. او در فيلم دست به افشاگري هايي در مورد اين جنگ ظالمانه مي زند و سعي در بيان حقايق دارد. بعد از فيلم هاي زيادي چه تجاري، واقعي و يا سفارشي در مورد جنگ عراق ساخته شده اما برجسته ترين آن ها بر اساس واقعياتي است كه كليت اين جنگ را زير سوال مي برد.
در دره خدا و(پل هگيس)
هگيس علاوه بر به تصوير كشيدن روح ميهن پرستانه و غرور بي جاي سربازان آمريكايي به جنايات و مصيبت هاي عراقي ها نيز پرداخته است. در اين فيلم كارگردان به صدمه ديدن خانواده اشاره مي كند و سعي كرده جواناني را به تصوير بكشد كه با روحيه لطيف و حساس، خصايصي خوب و قابل تحسين در زندگي روزمره شان فرزنداني نازنين بوده اند اما بعد از جنگ به هيولاهايي خشن و غير قابل تحمل بدل مي شوند.
سرتاسر فيلم مي توان اين قضيه را حس كرد كه اين جنگ مقوله اي بيهوده و ظالمانه است كه هيچ چيز جز ضرر براي آمريكا ندارد و فقط ريشه خانواده ها را سست و بي ثبات مي كند.
همان طور كه در صحنه هايي از فيلم شاهد هستيم كه روياي سربلند و موفقيت فرزند چگونه به كابوسي وحشتناك و خردكننده براي پدر تبديل مي شود و او پسر خود را از دست داده و فاسد مي بيند.
*جالب است بدانيد:
1-جريان فيلم بر اساس داستان واقعي درباره يكي از سربازان آمريكا در عراق ساخته شده است.
2-پل هگيس براي كارگرداني اين فيلم از سال 2004 اقدام كرده اما با مخالفت مواجه شده است.
3-او براي دانستن نظر مردم پلاكاردهايي با متن راه حل جنگ چيست را جلوي در منزل و ماشينش نصب كرده و بارها شيشه هاي ماشينش شكسته و تهديد شده است.
*كوتاه از كارگردانان (پل هگيس)
او از اواسط دهه 1970 به عنوان نويسنده در تلويزيون مشغول كار شده است.
او در سال 2005 براي فيلم نامه عزيز ميليون دلاري ساخته (كلنيك ايستوود) نامزد اسكار بهترين فيلم نامه غير اكتسابي بوده است.
سال 2006 فيلم تصادف به كارگرداني او برنده اسكار بهترين فيلم شده است و همچنين وي براي همين فيلم برنده بهترين نويسنده غير اقتباسي بوده است.
-نقدي كوتاه بر فيلم در دره خدا
اين فيلم كمي در لفافه و در قالب يك اثر معناگونه به عمق فاجعه جنگ عراق پرداخته است. اين فيلم از آن جايي كه يكي از توليدات سينماي آمريكاست نگاهي دلسوزانه به حضور سربازان آمريكايي در عراق دارد اما نگاه آن جسورانه و واقع گرايانه است و جنايات تحميل شده به عراق را فراموش نكرده و بي مهابا و با جرات به آن ها نيز پرداخته است.
هگيس در مورد فيلمش اظهار داشته است:
زماني بود كه خبرنگاراني در آمريكا بودند كه با به خطر انداختن زندگي وجانشان به بيان حقيقت و حركاتي افشاكننده مي پرداختند، تا جايي كه تمام حقايق موجود در فيلم هاي دهه 1970 مستلزم وجود چنين خبرنگاراني بوده است اما امروز...
انگار اين روزها اين وظيفه خطير بر عهده سينما و هنر هفتم است پس ما دست به كار شديم و براي بيان حقيقت فيلم ساختيم.
من با صداي بلند از جناب بوش مي پرسم: كه با اجازه چند نفر آمريكايي مجوز حمله به عراق و افغانستان را صادر كرده است؟ من به عنوان يك آمريكايي هيچ علاقه اي به حضور ارتش كشورم در عراق مظلوم ندارم.
حذف شده و (برايان دي پالما)
در ميان اين افشاگري هاي هاليوود بي پرده ترين و صريح ترين فيلم ساخته شده در اين زمينه حذف شده است.
فيلمي كه در مورد حضور آمريكايي ها در عراق اشاره مي كند. فيلمي كه اين بار هدف و اشاره اصلي اش (به جاي سربازان آمريكايي و مشكلات روحي شان) جنايات سربازان آمريكايي مي باشد.
اين فيلم به خشونت هاي بي صدا و بي حد و اندازه و وحشيانه سربازان آمريكايي مي پردازد.
در فيلم به خصلت وحشي پروري و بي رحمي هاي ارتش آمريكا اشاره مي شود، با اين كه در هيچ كجاي فيلم خونريزي و يا توپ و تانك ديده نمي شود اما زمينه و تم خشونت در فيلم كاملا محسوس است.
*جالب است بدانيد:
1- دي پالما فيلم تلفات جنگي را در مورد جنگ ويتنام ساخته است كه از آثار برجسته در مورد اين جنگ و سينماي جنگ بوده است.
2-موضوع تلفات جنگي كاملا شبيه فيلم ديگر دي پالما حذف شده مي باشد كه به روايت آزار و اذيت دختر ويتنامي توسط سربازان آمريكايي مي پردازد.
3-او موضوع فيلم حذف شده را از اينترنت گرفته است. (داستان فيلم واقعي است) به همين علت نام آن را حذف شده ناميد زيرا دولت آمريكا در مورد اين اتفاق هيچ حرفي نگفته است.
4-به نظر او هيچ تفاوتي بين جنگ ويتنام و عراق وجود ندارد و شباهت جنايات اتفاق افتاده در اين دو واقعه نكبت بار ثابت مي كند هيچ ترقي و پيشرفتي در ارتش آمريكا صورت نگرفته و آنان همچنان با ادعاي مبارزه با تروريست، دست به اعمالي ننگين مي زنند.
5-برايان دي پالما در كنفرانس مطبوعاتي اش گفته است: تنها چيزي كه پنتاگون (وزارت دفاع آمريكا) از جنگ ويتنام آموخت اين است كه خبرنگار را از ميدان جنگ دور نگه دارد.
6-خلاصه داستان(حذف شده) سربازان آمريكايي در حومه بغداد دخترك 14 ساله اي را مورد آزار و اذيت قرار داده و بعد براي سرپوش نهادن بر جنايت خود، خانواده دختر را نيز قتل عام كنند.
جنگ افغانستان: شيرها در كمين بره ها و (رابرت فورد)
رابرت فورد در سراسر فيلمش مخاطب را درگير سوالي مي كند كه جنگ و عملكردهاي سياسي آمريكا نسبت به جهان را زير سوال مي برد.
او مطرح مي كند كه چه كسي به دولت آمريكا اجازه داده است كه خودش را ضد تروريست بنامد و يقه ملت هاي مظلوم را بچسبد و آن ها را تروريست بنامد.
او از چه كسي اجازه شليك و كشتار را مي گيرد.رابرت فورد آمريكا و قضاوت هاي ناعادلانه اش را زير سوال مي برد:
او در مورد فيلمش گفته است: مثل روز برايم روشن بود كه شيرها در كمين بره ها فيلمي نيست كه فروش ميليوني داشته باشد اما وظيفه خود دانستم كه حقايقي را براي مردم آشكار سازم، هيچ وقت آمريكا را اين قدر آشفته نديده ام، اين كشور در آستانه انفجاري عظيم است و جنگيدن با كشورهاي ديگر آن هم به بهانه هاي واهي اشتباهي است كه نمي شود از آن چشم پوشيد.
فيلم هاي ساخته شده در سينماي آمريكا درباره جنگ و اثراتش زياد است اما متاسفانه گوشي براي شنيدن اين اعتراضات تصويري موجود نيست.
چهارشنبه 3 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]