تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مؤمن كم حرف و پر كار است و منافق پر حرف و كم كار.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840368017




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سياست - اصلاح‌طلبي آزادي و تغيير


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: سياست - اصلاح‌طلبي آزادي و تغيير


سياست - اصلاح‌طلبي آزادي و تغيير

مهدي بازرگاني:«در جامعه ايراني، آستانه انتخابات، آستانه ورود به عرصه و حريم تشكل گفتماني، فضاي سياسي و نظام معنايي و رفتاري نسبتا متفاوتي نيز هست. در فضاي گفتماني حاكم بر اين دوران، بسياري از بي‌رنگ‌ها اسير رنگ مي‌شوند؛ بسياري از هويت‌ها شفافيت خود را از دست مي‌دهند، بسياري از مفاهيم باردار معاني جديد مي‌شوند؛ بسياري از مرزهاي اخلاقي و ارزشي فرو مي‌پاشد، و بسياري «ساخت‌ها» و«زيرساخت‌ها» فرو مي‌ريزند. اما سياست، شأن و منزلتي زيربنايي مي‌يابد و پرتو خود را بر تمامي امور مي‌افكند و زمينه را براي درانداختن انواع طرح‌ها، سناريوها و استراتژي‌ها مهيا مي‌سازد.»

محمدرضا تاجيك- مقاله عبور از خاتمي

اگر سال 76 هنوز كليت جامعه ايراني با گفتمان اصلاحات آشنا نبود و با يك تصور خيالي و رمانتيك، دل و دنيايش را به خاتمي و اصلاح‌طلبان سپرد؛ اما امروز در دوران سخت اصولگرايان جديد، فهم اصلاحات و ضرورت آن بسيار ساده‌تر شده است. مقايسه‌اي ساده ميان امروز و سال‌هاي 76 تا 84 در وضعيت اقتصادي، فرهنگي و سياسي و بين‌المللي هر كسي را مي‌تواند به نتايج روشني برساند كه با هيچ آمار و ارقام دولتي يا تبليغات رسانه‌اي قابل انكار نيست. شايد نگاه نوستالژيك و تبرئه‌جويانه‌اي كه اكنون ميان مردم نسبت به خاتمي وجود دارد و بحث زودرس انتخابات رياست‌جمهوري آينده كه مدتي است در مطبوعات و ميان گروه‌هاي سياسي داغ است، نشانه‌اي از همين انتظار و اضطراب در بطن جامعه باشد. اما سوال اصلي اين است مگر گفتمان اصلاحات چه ويژگي‌هايي دارد كه گريزناپذير مي‌نمايد. چرا با وجود گذشت 11 سال از دوم خرداد و يك قرن از جنبش مشروطه همچنان بر آن آرمان‌ها پافشاري مي‌كنيم. پاسخ به اين سوال امروز بيشتر از اين‌رو ضروري مي‌نمايد كه دوباره پرسش‌هايي از اين باب در متن جامعه در حال تكوين هستند. اينكه اصلاح‌طلبي چيست و آزادي، دموكراسي، جامعه مدني، قانون‌گرايي، شايسته‌سالاري، مدارا، تكثرگرايي و چندصدايي از كدام نياز بنيادين نشأت مي‌گيرد؟ و چرا با وجود اينكه عده‌اي تبر به دست گرفته‌اند و كمر به قطع هر جوانه نازك نوسالي بسته‌اند؛ دوباره اين جوانه از جاي ديگر سر برمي‌آورد و جان تازه مي‌گيرد. به نظر مي‌رسد اين سوال بيشتر نوعي پرسش از خود است، پرسشي كه مقدمه يك گام بلند و عملي ديگر در تاريخ معاصر ما به حساب مي‌آيد. اين سوال از اين منظر سوالي استراتژيك نيز هست و به گذشته، حال و آينده ما ارتباط دارد.
گذشته از اين لحاظ كه مي‌توان تبار انديشه، آزادي و دموكراسي در ايران جديد را در سايه آن بررسي كرد. در حقيقت از مشروطه به بعد اين گفتمان مثل يك جريان مقاومت در برابر ساير گفتمان‌هاي هژمونيك سربرآورد و با بن‌مايه‌اي كه از مباحث جديد داشت و همچنين روايت دموكراتيكي كه از ديانت اسلام ارائه كرد؛ سعي در تعديل جريان‌هاي ضددموكراسي و پيشبرد حداقلي آرمان و انديشه خود در سطح جامعه داشت. اگرچه تفاوت‌هايي ميان روشنفكري دموكراسي‌خواه پس از انقلاب مشروطه و پس از انقلاب اسلامي وجود دارد اما حساسيت نسبت به مسائلي از قبيل قداست دولت، نظريه سلطنت ايراني، رابطه حاكمان با خدا و رابطه عالمان با حاكمان، ساخت غيرعادلانه ( غيردموكراتيك ) قدرت، اطاعت‌پذيري، اقتدارگرايي، انديشه مركزيت شاه به عنوان مالك جان و مال و ملك مردم و به‌طور كلي استبداد در هر شكل و زبانش، قوام‌دهنده گفتمان دموكراسي‌خواه بوده كه اگرچه در حاشيه اما هميشه حضور اندك داشته.
باورمندي پاتريمونياليستي
اين مقاومت در برابر سه گفتمان سياسي دوران معاصر يعني پاتريمونياليسم سنتي، مدرنيسم مطلقه پهلوي و سنت‌گرايي ايدئولوژيك (1)كه هر سه عناصري يكسان، جداي از مميزه‌هاي ويژه خود دارند شكل گرفت.
«در فرهنگ سياسي پاتريمونياليستي حاكم ايده‌آل همچون قهرمان و شخصيتي مقدس تصوير مي‌شود كه منشأ همه خيرات است. اما در عمل فرهنگ پاتريمونياليستي فضايي از بدگماني و بي‌اعتمادي در ميان اتباع و بين ايشان و حكام توليد مي‌كند. چنين فرهنگي توانايي اتباع براي زندگي مدني و جسمي را به حداقل كاهش مي‌دهد. برطبق پژوهش‌هاي گسترده كه درباره فرهنگ پاتريمونياليستي در ايران صورت گرفته است ويژگي‌هاي اصلي اين فرهنگ بدگماني افراد نسبت به يكديگر، قدرت‌طلبي، سوءظن به حكومت، ترس فراگير، احساس بي‌كفايتي و نظير اينها بوده است.» (2)
در سنت‌گرايي ايدئولوژيك بيش از آنكه مبناي انتخاب و اعتقاد به حاكمان، قانونمداري، كارآمدي، حدقدرت و امكان نظارت باشد؛ مشروعيت و ماندگاري حاكم بر چرخ‌هاي وفاداري، ارادت شخصي، اعتماد بي‌انتقاد و ايدئولوژي مي‌چرخد. كه هرچه باشد اين مشخصه‌ها ما را به شيوه زندگي دموكراتيك، كثرت‌گرايي و رقابت سياسي و فكري آزاد نمي‌رساند. به‌طور خلاصه مي‌توان گفت از اين منظر«تاويل ايدئولوژيك دين»كه ويژگي رسمي و حكومتي دارد، در برابر«تاويل دموكراتيك از دين» كه بر پايه يك نوع نگاه تاريخي و عصري بنا شده مي‌نشيند. همچنين دموكراسي، پلورالسيم، جامعه مدني و ليبراليسم از اين نگاه توطئه گون، مفاهيمي متعلق به روشنفكران، سياسيون و روزنامه‌نگاران وابسته به شبكه روشنفكري جهاني CIA است كه در واقع هدفي جز براندازي خاموش و مبارزه با اخلاق و ارزش‌ها ندارند. از اين جهت به نظر مي‌رسد آنها قصد دارند دقيقا همان طرحي را كه آمريكا براي فروپاشي در شوروي پياده كرده، در ايران نيز عملي مي‌كنند.
جدال با توطئه
از اين‌رو برخي مخالفين و منتقدين برآنند كه نقش خاتمي در اين ميان نقش گورباچف و اصلاحات او معماري فروپاشي نظام اسلامي است. اين استدلالي است كه ريشه بسياري از خشونت‌ها و مانع‌تراشي‌ها در مسير تحقق اصلاحات دموكراتيك در ايران دهه اخير بوده و هست. اما آيا به واقع اصلاحات خاتمي واجد چنين معنايي بوده؟ و آيا جنبش دوم خرداد 76 نيروهايي را به ميدان سياست و فرهنگ آورده كه خواهان فروپاشي جمهوري اسلامي بوده‌اند؟ براي پاسخ به اين سوال بايد چند مقدمه واضح را تكرار و يادآوري كرد.
در واقع فهم اصلاحات به مثابه يك ضرورت اجتناب‌ناپذير براي هر نظام سياسي مدرن يكي از هوشمندانه‌ترين كاركردهاي دموكراسي است. در جامعه ايراني معمولا گفته مي‌شود كه اصلاحات به مثابه ضرورت رخ مي‌دهند، در معناي عمومي و فراگيرتر يعني تا آنجا كه ممكن است تلاش مي‌شود همان هسته سخت و فرم‌ناپذير سياسي، اقتصادي و ايدئولوژيك قبلي حفظ شوند. دليل اين مسئله نيز آشكار است. آنهايي كه از حضور در اين ساختار حظي مي‌برند تمايل به حفظ انسجام اندام‌وار اين ساختار و حتي رويين‌تن كردن آن در برابر هر تهديدي دارند. براي طيف مخالف اصلاحات شايد نوع خطي كه نصيب اين عده مي‌شود متفاوت باشد اما مثل هر ساختار آريستوكرات ديگري، سعي كامل، تنها توليد قدرت در دايره محدود خودي‌هاست.
با فرض اين مطلب، اگر بخواهيم اندكي عيني‌تر به تحليل بپردازيم بايد گفت كه تاكنون مراحلي براي به تحقق رسيدن آرمان جمهوري انقلاب طي شده است. از آن زمان كه از مادر انقلاب، تخم يك جمهوري مقدس گذاشته شد. جمهوري‌اي با ويژگي‌هاي توده‌اي و يكسان‌ساز، حضور قدرتمند كاريزما، درگير جنگ با ديگران و ضعيف سرانجام به لحاظ اقتصادي. در پي آن و پس از جنگ در سال‌هاي 68 به بعد يك خواست سياسي عمده براي حركت به سمت آزادي و دموكراسي با رويكرد به قانون اساسي در ميان نيروهاي چپ سنتي نضج گرفت كه اين به معناي باز شدن پوسته انقلاب و آشناشدن جمهوري اسلامي با ساحت ديگر وجودي خود بود و سرانجام در مرحله سوم اين تلاش‌هاي تئوريك و پراتيك در دوم خرداد 76 مجمتع شد و مجموعه‌اي از مفاهيم سياسي و روشنفكري كه در دوره قبل صيقلي شده بودند، زمينه تجربه آزادي در عرصه عمومي را فراهم نمودند. با اين تفسير جمهوري اسلامي با به تحقق رساندن ظرفيت‌هاي دموكراتيك خود كه در قانون اساسي هم پيش‌بيني شده، نه تنها از مسير خود خارج نمي‌شود، بلكه دقيقا به هدف بلند و دورانديشانه خود دست مي‌يابد. واقعيت اين است كه شكاف دولت - ملت، گسست و انقطاع نسلي فرزندان انقلاب، انحصارطلبي يك جناح، كاهش مشاركت سياسي و همچنين الزام براي تحول اقتصادي به منظور تامين حداقل رفاهي براي مردم، از جمله دردهايي بود كه از درون انقلاب ايران برخاست و دوم خرداد 76 پاسخي سيستماتيك و گريزناپذير به اين نيازها بود. دوم خرداد بستري بود كه با گشادگي خود را آماده پذيرش تحولات سياسي، اقتصادي و فكري كرد و اين همه از موضع بازبيني، بازسازي و افزايش كارآمدي بود در واقع به قول محسن آرمين: «كوشش اين جريان در جهت بسط و گسترش ظرفيت‌هاي نظام براي تصحيح مناسبات و به فعليت‌رساندن ظرفيت‌هاي موجود در قانون اساسي و حاكم كردن مناسبات صحيح است و در يك كلام ظرفيت‌سازي در درون نظام براي مواجهه با مشكلاتي كه يك نظام سياسي در جهان امروز با آن مواجه است.» (3)
از اين ديدگاه، ميرايي و مانايي بسته به ميزان ادبار و اقبال به مفاهيم بنياديني چون آزادي، جامعه مدني، قانونگرايي، تكثرگرايي، گفت‌وگو، نفي خشونت و استبداد است و انتخابات رقابتي، شايسته‌سالاري، امنيت، عدالت، توسعه اقتصادي و تعالي اخلاقي ميوه‌هايي است كه بر شاخسار نازك اين درخت تنومند خواهد نشست. آزادي به آن معنا نيست كه هركس هرچه خواست بكند و البته «امنيت هم به آن معنا نيست كه همه مطابق ميل ما حرف بزنند... در توسعه سياسي آنچه مهم است به رسميت شناختن حق آزادي انسان شهروند است اين انسان صاحب حق كرامت، حق حاكميت بر سرنوشت، آزادي فكر كردن و آزادي بيان و انديشه است... همه اينها در چارچوب قانوني است كه باز هم اين قانون مورد اقبال و قبول اين مردم است.»(4) آزادي بدون قانون يعني هرج و مرج و قانون بدون آزادي يعني استيلا و سلطه يك‌جانبه بر جامعه. (5)
نكته ديگر اينكه در گفتمان اصلاحات وقتي صحبت از آزادي مي‌شود، اشاره اصلي به آزادي دگرانديشان است و اين است كه هنر حكومت محسوب مي‌شود. «والا اگر همه كساني كه باقدرت هستند و با قدرت و كساني كه بر سر قدرت هستند موافقند، آزاد باشند، اينكه آزادي نيست. هنر حكومت اين است كه حتي فرد مخالف را وادار كند كه در چارچوب قانون عمل كند. كساني كه جامعه‌اي بدون اختلاف و يكدست مي‌خواهند متوجه نيستند كه چنين جامعه‌اي انساني نيست. انسان صاحب اختيار است و گزينش مي‌كند. به همين دليل ميان انسان‌ها اختلاف‌نظر هم وجود دارد. يكي از مشخصات جامعه انساني تفاوت انديشه‌هاست. در ضمن خداوند انسان را چنين خلق كرده است: و لن تجدلسنت الله تبديلا و اگر ما بنده خدا هستيم و به سنت‌هاي الهي تن داده‌ايم، بايد بپذيريم كه اين سنت الهي است. (6)
آزادي و سليقه
البته نگراني عمده در باب آزادي از ديرباز اين بوده كه وجود آزادي جا را براي امنيت تنگ مي‌كند كه اين نيز تصور نادرستي است. اتفاقا اين فقدان آزادي است كه سبب عدم‌شفافيت، زيرزميني‌شدن انديشه و تبديل انديشه به «ضد انديشه» و در نتيجه «خشونت و ناامني» مي‌شود. از نگاه خاتمي آنچه مهم است اين است كه در عين اينكه سلايق بيان مي‌شود، كسي مدعي نشود كه فلان سليقه عين اسلام و عين انقلاب است و در نتيجه تمام صاحب‌نظران ديگر از نظام خارج تلقي گردند. «بايد اختلاف‌ها را پذيرفت. قطعا هر كدام از ما سلايق خاص خودمان را داريم... خود اين باعث تكامل مي‌شود و قدرت شعور، درك، انتخاب و داوري مردم را كه صاحبان جامعه هستند بالا مي‌برد.»(7)
در افق اين انديشه مردمان آگاه و مطلع، اميد و ابزار تحقق دموكراسي آرماني است. در اين نگاه حاكمان روبه‌روي محكومين نايستاده‌اند كه توده بودن و بي‌اطلاعي‌شان سبب دستكاري، تحريف واقعيت و استيلاطلبي باشد. بلكه خواست آگاهي كه در يك چارچوب دموكراتيك از طريق نهادهاي مدني، احزاب، مطبوعات و سازمان‌هاي غيردولتي محقق مي‌شود؛ حاكمان را در شرايطي قرار مي‌دهد كه فكر و عمل آنها تحت نظر و نظارت دقيق مردم است. از نظر خاتمي حتي سرنوشت و وجهه اجتماعي دين هم در گرو سازگاري آن با مفهوم آزادي است و اگر ما به اين باور داريم كه دين مي‌خواهد به حيات خود در جهان جديد ادامه دهد، بايد بتواند اين مفاهيم جديد را در خود جذب و هضم كند. در اين معنا، «جامعه مدني» در كنار «جامعه ديني» مي‌نشيند و گل ايمان در بوستان آزادي مي‌رويد. به قول خود او اين آزادي است كه چهره دين را دوست داشتني مي‌كند و مانع از آن مي‌شود كه تعصب‌هاي ناروا و عادت‌ها و سليقه‌ها به نام دين خود را بر جامعه تحميل كنند. (8)
پس بايد به آزادي پر و بال بيشتري داد تا يك قرائت خود را به نام دين بر جامعه تحميل نكند كه البته اين عين دغدغه و درد دين داشتن و عزيز دانستن آن نيز هست. مردم‌سالاري ديني با قرائت خاتميستي دقيقا بر همين پايه‌ها و تجربيات تاريخي استوار است. «ما تجربه تلخ مشروطيت را از سر گذرانده‌ايم؛ مي‌خواستيم جامعه‌اي بسازيم كه در آن مردم صاحب حق باشند و حكومت برخاسته از خواست و اراده مردم و مسوول در مقابل مردم باشد. اما متاسفانه اتفاق ديگري افتاد. دو جريان كه دو قطب مخالف هم بودند، دست به دست هم دادند تا مشروطيت شكست بخورد. كساني كه به نام دين با حق حاكميت مردم بر سرنوشت خود مخالف بودند و كساني كه به نام آزادي با دينداري مخالف بودند، با همدستي يكديگر مشروطيت را به شكست كشانيدند. نتيجه كار دشمنان دين و آزادي مردم اين بود كه از دل مشروطيت حكومت خودكامه پهلوي درآمد كه هم دين و هم آزادي را لگد كوب كرد.» (9)
اصلاح‌گري چيست؟
به آغاز سخن باز مي‌گرديم پرسش اين بود كه خاتميسم و اصلاح‌گري چيست و از كدام بستر اجتماعي و تاريخي و آبشخور فكري، فلسفي و سياسي سرچشمه مي‌گيرد. با لحاظ اين مقدمات مي‌توان نمايي كلي از آنچه آن را انديشه اصلاحات در ايران دوره كنوني مي‌خوانيم، به‌دست داد و «ضرورت» آن را كه به عنوان يك جنبش مقاومت در برابر گفتمان‌هاي انحصارطلب ديگر شكل گرفته آشكار ساخت. به هر حال خاتميسم صيقلي‌يافته‌ترين گوهر جنبش دموكراسي‌خواه معاصر به خاطر ملحوظ داشتن شرايط خاص جامعه ايراني است. اما همانطور كه هيچ راهي بي‌رهزن نيست، راه دموكراسي هم پر از سنگلاخ و صخره‌هاي صعب‌العبور است. واقعيت اين است كه برخي تحولات مستلزم تغيير نسل‌ها و انديشه‌هاست. پس صبور باشيم و آنچه را كه پيشگامان گفتند؛ با دقت، صراحت و صلابت بيشتر دنبال كنيم و بدانيم كه در هر خزاني نشانه‌هاي بهار پيداست. به قول مولانا:
اين بهاران مضمر است اندرخزان
در بهارست آن خزان مگريز از آن
بر نمد چوبي اگر آن مرد زد
بر نمد آنرا نزد بر گرد زد
پي‌نوشت:
1 – تقسيم‌بندي گفتمان‌هاي سياسي عمده دوران معاصر به پارتريمونياليسم سنتي، مدرنيسم مطلقه پهلوي، سنت‌گرايي ايدئولوژيك و دموكراسي از حسين بشيريه است. براي بيشتر دانستن درباره آن نگاه كنيد به:
ديباچه‌اي بر جامعه‌شناسي سياسي ايران‌– دوره جمهوري اسلامي، حسين بشيريه، تهران، نگاه معاصر، 1381
2 -
M.zonis , The political elite of Iran , prinston university , 1971
3 - انتخابات 80، بهترين رفراندم اصلاحات، محسن آرمين، مجله جامعه مدني، شماره 11، 19/9/ 79
4 - سخنراني خاتمي در جمع معاونين وزارت كشور، 29/3/1377
5 - سخنراني خاتمي در مراسم بزرگداشت سالروز دوم خرداد، 2/3/1377
6 - سخنراني خاتمي در همايش استانداران سراسر كشور 28/1/1378
7- سخنراني خاتمي در جمع ائمه جمعه و جماعات كشور 28/2/1377
8‌- سخنراني خاتمي در مراسم سالروز بزرگداشت دوم خرداد 2/3/1377
9- سخنراني خاتمي در جمع كاركنان خبرگزاري اسلامي ايران 6/5/1377
 سه شنبه 26 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن