واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: 4 مـؤلـفـه قـاطـعـيت
قاطعيت يكي از جنبههاي قابل اصلاح ارتباط ميان افراد است. اين مهارت ميتواند افراد را در برخورد با همكاران بالادست و زيردست بسيار ياري دهد. به اعتقاد دكتر لوديك لازاروس زامنهوف، مخترع زبان اسپرانتو، قاطعيت داراي چهار مؤلفه است.
اول) رد تقاضا
دوم) جلب محبت ديگران و مطرح كردن درخواستهاي خود
سوم) ابراز احساسات مثبت و منفي
چهارم) شروع، ادامه و خاتمه گفتگوها
تعريف قاطعيت
به اعتقاد كيت ديويس قاطعيت فرايند بيان احساسات، درخواست تغييرات، دادن و دريافت كردن بازخور صادقانه است. لنج و جاكوبسكي معتقدند قاطعيت عبارت است از گرفتن حق خود و ابراز افكار، احساسات و اعتقادات خويش به نحوي مناسب، مستقيم و صادقانه به صورتي كه حقوق ديگران زيرپا گذاشته نشود. قاطعيت با درك و پذيرش اينكه هر فردي حق انتخاب و كنترل زندگي خود را دارد، آغاز ميشود. قاطعيت به معناي بهره كشي از ديگران نيست، بلكه به معناي محافظت از خود و منابع خود است (بركو، 1387 ص213). هر تعريفي كه از قاطعيت موردقبول قرارگيرد بايد در آن بر رعايت و احترام به حقوق خود و ديگران تأكيد و ميان گرفتن حقوق خود و پايمال كردن حقوق ديگران تمايز قايل شد.
مراحل اعمال قاطعيت
براي نشان دادن قاطعيت در يك وضع خاص لازم است پنج مرحله طي شود. هنگام روبرو شدن با يك وضع تحمل نكردني، افراد قاطع:
1) آن وضع را بطور عيني توصيف ميكنند.
2) واكنش عاطفي نشان ميدهند.
3) با وضع ديگران همدلي ميكنند.
4) سپس آنها راهكارهايي براي حل مسأله ارائه ميكنند.
5) پيامدهاي (مثبت و منفي) كه ايجاد خواهد شد را بازگو ميكنند. البته طي كردن اين پنج مرحله ممكن است در تمام شرايط لازم نباشد. از اين پنج مرحله گاهي تنها توصيف وضع موجود و ارائه راه حل ضرورت دارد. بكارگيري ديگر مراحل اين فرايند به اهميت مشكل و روابط بين افراد بستگي دارد.
كاركردهاي قاطعيت
مهارت قاطعيت به فراخور موقعيت چند هدف را برآورده ميسازد. به طور كلي استفاده ماهرانه از قاطعيت به فرد كمك ميكند كه:
* جلو پايمال شدن حقوق خود را بگيرد.
* تقاضاهاي نامعقول ديگران را رد كند.
*بتواند از ديگران درخواستهاي معقولي داشته باشد.
* با مخالفتهاي نامعقول ديگران، برخورد درست و مؤثري بكند.
* حقوق ديگران را به رسميت بشناسد.
* رفتار ديگران را در برابر خود تغييردهد.
* از رفتارهاي پرخاشگرانه غيرضروري خودداري كند.
* در هر موردي موضع خود را با اعتماد به نفس و آزادانه مطرح سازد.
حقوق انساني و قاطعيت در بحث قاطعيت اعتقاد بر آن است كه هر فردي داراي حقوق انساني است كه بايد مورد احترام باشد. برخي از اين حقوق به ترتيب زير است:
1) حق بيان انديشهها و ديدگاهها، اگرچه با عقايد ديگران مغاير باشد.
2) حق ابراز احساسات و پذيرش مسئوليت ابراز آنها.
3) حق تغيير عقيده و عذرخواهي نكردن دراينباره.
4) حق اشتباه كردن و داشتن مسئوليت در قبال آن.
5) حق «نه» گفتن.
6) حق دادن پاسخ مثبت به ديگران.
7) حق گفتن «نميدانيد».
8) حق گفتن «متوجه نميشوند».
9) حق تقاضا كردن آنچه كه ميخواهيد. 10) حق مورد احترام بودن و به ديگران احترام گذاشتن.
11) حق استدلال كردن.
12) حق شنيده شدن سخنانتان و جدي تلقي كردن آن از سوي ديگران.
زمان قاطعيت نداشتن قاطعيت، دست كم در سه موقعيت بهتر از قاطعيت است.
1) وقتي احساس كنيد طرف مقابل در مخمصه افتاده است. به طور مثال وقتي در رستوران شلوغي هستيد و ميدانيد كه پيشخدمت اين رستوران تازه كار است، ميتوانيد برخي از ضعفهاي او را ناديده بگيريد (او به كسي كه بعد از شما آمده است زودتر رسيدگي ميكند).
در اين حالت نبايد قاطعيت نشان داد، زيرا او قصد پايمال كردن حق شما را نداشته است. نشان دادن قاطعيت، استرس او را بيمورد ميافزايد. در اين حالت ممكن است به مشكلاتي كه ميان شما و او وجود دارد به طور موقت بياعتنايي كنيد.
2) هنگام تعامل با شخص بسيار حساس، هرگاه احساس ميكنيد قاطعيت شما موجب گريه كردن يا حمله شخص به شما ميشود، بهتر است قاطعيت نشان ندهيد، به ويژه اگر اين اولين و آخرين برخورد شما با وي باشد.
3) هنگامي كه متوجه اشتباه خود شدهايد. براي مثال پس از ارتكاب به تخلفات رانندگي، بهتر است در برابر مأمور پليس قاطعيت نشان ندهيد. در اين وضع معذرت خواهي بهترين راه حل است. به جاي اينكه درصدد اصلاح يا توجيه عمل خود برآييد با كمال خونسردي به اشتباه خود اعتراف كنيد. بايد درنظر داشت كه هميشه نداشتن قاطعيت مناسب نيست. به طور معمول نداشتن قاطعيت مستمر، ناگهان به پرخاشگري مبدل ميشود و فرد احساس ميكند ديگر طاقت ندارد مورد سوءاستفاده قرارگيرد و ديگران او را ناديده بگيرند. بنابراين، بهتر است از همان ابتداي تعامل اجتماعي قاطعيت نشان دهيد.
4) هنگامي كه با افراد سلطه جو و اصلاح نشدني مواجه هستيد. گاهي با افرادي مواجه هستيد كه كنار آمدن با آنها دشوار است. كم ترين مقدار قاطعيت در برابر اين اشخاص در هر زمان و مكان، واكنشهاي منفي آنان را درپي دارد. برخي از افراد به قدري رفتارشان ناخوشايند است كه ارزش برخورد كردن با آنها وجود ندارد و گاه سودي كه عايد ميشود در مقايسه با ارزش ناراحتي كه از آن ناشي ميشود، بسيار كمتر است.
نتيجه گيري
قاطعيت موهبتي مرموز و عجيب نيست كه برخي از آن برخوردار و برخي از آن بيبهره باشند، بلكه مجموعهاي از مهارتهاست كه هر كسي از راه تمرين ميتواند به آن دست يابد. مهيج ترين جنبه قاطعيت آن است كه پس از كسب اين مهارت، ناگهان متوجه ميشويد ميتوانيد بدون هرگونه احساس گناهي «نه» بگوييد. خواستههاي خود را به طور مستقيم مطرح كنيد و راحتتر با ديگران ارتباط برقرار سازيد. از همه مهمتر آنكه اعتماد به نفس را به شدت بالا ميبرد. قاطعيت با افزايش برابري در روابط ميان افراد، اين امكان را براي فرد فراهم ميكند با رعايت منافع خود روي پاي خويش بايستد و بدون اضطراب و تشويش بيمورد به راحتي احساسات صادقانه خود را ابراز كند و حق و حقوق شخصي خود را بدون انكار حق ديگران مطالبه كند. پرخاشگري و قاطعيت مفاهيمي هستند كه اغلب با هم اشتباه گرفته ميشوند، اما قاطعيت نه تنها به معناي پايمال كردن حقوق ديگران نيست، بلكه حقوق همه افراد محترم شناخته ميشود. قاطعيت وسيلهاي ارزشمند براي رسيدن به اعتماد به نفس و كنترل خويش است.
دوشنبه 25 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]