واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
تحقيقات اخير ديدگاههاي جديدي در مديريت درمان و پيشگيريC.H.D ايجاد نموده است، تاجايي که دربعضي موارد تغييرات عمده در ساختار الگوهاي درماني، روشهاي کاهش عوامل خطرساز Risk factors ونحوهي نظارت بر تمرينهاي ورزشي در برنامههاي بازتواني قلبي را شاهد هستيم.
گزارشهاي جديد متأسفانه مبين افزايش و گسترش عوامل خطرساز نظير چاقي، ديابت، استعمال دخانيات تاچهار سال بعد از جراحيهاي قلب هستند، هيپرتانسيون خيلي ضعيف کنترل شده و باوجود دردسترس بودن داروهاي کاهندهي ليپيد، کلسترول L.D.L همچنان در جمعيت CHD بالاست.
نتيجه اينکه تمرکز بر برنامههاي کاهندهي ريسک فاکتورها ازطريق درمان دارويي و تغيير روش زندگي بايد به عنوان هدف اصلي در بازتواني قلبي و پيشگيري ثانويه مورد توجه قرار گيرد.
بر همين اساس انجمن وکالج قلب آمريکا ساختار برنامههاي پيشگيرانهي ثانويه را به صورت يک راهکار ارائه نموده است:
Structure of secondary
prevention programming
1à کليهي بيماران بايد براساس وسعت و شدت ريسک فاکتورهاي قابل تعديل بيماريهاي عروق قلب شامل:
-smoking
-hypertension
-abnormal lipid profile
- diabetes
-obesity
-psychosocial dysfunction
-inactivity
مورد ارزيابي قرارگيرند.
2à براساس تاريخچه و موقعيت روحي و رواني و فيزيولوژيک بيمار، اکثريت بيماران ميتوانند و بايد در برنامههاي بازتواني قلبي و پيشگيري ثانويه اززماني که دربيمارستان بستري هستند و بلافاصله بعد ازترخيص شرکت داده شوند.
درمان دارويي شامل:
-Betablocker therapy
- Aspirin
- Angiotensin Converting
enzme (ACE) lnhibitors
از زماني که هنوز بيمار بستري است و Exercise teachinigيک تا سه هفته بعد از ترخيص که بيشتر بيماران به خصوص بيماراني که PTCA/stent بدون عارضه داشتهاند يک هفته بعد از ترخيص بايد برنامههاي ورزشي را شروع نمايند.
3à نتيجهي اين اقدامات بايد شامل:
à ترک کامل سيگار
à بهبود شاخص چربي
à کنترل فشارخون
à درمان يا کنترل مشکلات رواني
à بهبود تغذيه
à بهبود فعاليتهاي فيزيکي
باشد.
در تمام برنامههاي فوق به خصوص در فعاليتهاي ورزشي بيمار نقش کليدي،اساسي ومرکزي را بازي ميکند.
شايعترين ريسک فاکتور در افراد بالاي 50 سال شيوهي زندگي بدون تحرک است تا جايي که افراد فعال با ريسک فاکتورهايي نظير
obesity and diabetes, high
cholestrole, hypertension سطح Mortality پايينتري دارند از افراد کم تحرک بدون ريسک فاکتور
فعاليتي که باعث مصرف حدود 1500-2000 kcal/week باشد کاهش قابل توجهي در بروز C.H.D خواهد داشت وهمين سطح مصرف انرژي همراه خواهد بود با برگشت
Atherosclerosis و کاهش ساير ريسک فاکتورها.
کاهش Mortality در تمام بيماراني که با برنامههاي C.R که پايهي ورزش داشتهاند همراه بودهاند گزارش شده است.
در اين راستا آستانهها بسيار مهم هستند و همچنين درک اين واقعيت که در مطالعات پيشگيري اوليه که با فعاليت ورزشي همراه است، کاهش ريسک فاکتورها در درون استمرار فعاليت نهفته شده است.
کاملا” روشن است که فعاليتهاي منظم و مداوم تمام افراد باCHD و بدون آن را منتفع خواهد کرد وهمچنين:بيماريزايي و ميزان مرگ و مير افراد با C.H.D را کاهش خواهد داد.
مشخص شده است که تمرين منظم نرمش باعث افزايش عملکرد Endothelail خواهد شد.
اين اثر احتمالا” کاهش مرگ ومير را در درازمدت توجيه ميکند. همچنين تداوم ورزش که به نظر ميآيد باعث کاهش
Long term mortality خواهد شد. هرچند شدت و مدت ورزش
(Duration & lntensity of Exe.) همانند مدت اثر باقي مانده ازنرمش ناشناخته است.
يعنيDur of Effect, Effect of Dur هر دو دقيقا” شناخته شده نيستند با اين وجود يک نرمش متوسط بهترين اثر را در پيشگيري ثانوي خواهد داشت.
ميزان (lntensity) ومدت (Duration) و دفعات (Frequency) ورزش براساس يافتههاي
Ejection Fraction Functional
Capacity, Exe. testing و همچنين ميزان لازم کالري مصرفي در يک هفته که توسط متخصصان قلب انجام و ارزيابي ميتگردد پايه و اساس پروتکل هاي ورزشي را در برنامههاي بازتواني قلبي تشکيل ميدهند و اين پروتکلها با در نظر گرفتن ميزان خطر توسط فيزيوتراپيست طراحي خواهد شد و در هر 5 تا6 جلسه کليهي تغييرات فشارخون،H.R،R.P.E و در صورت لزوم بيمار در طي انجام مراحل ورزشي يا بعد از آن به همراه ميزان فشار وارده بر بيمار و نحوهي انجام تمرين به صورت مکتوب به متخصصان قلب گزارش داده ميشود.
هدف از برنامههاي ورزشي در بازتواني قلبي به دست آوردن تغييرات مثبت فيزيولوژيک، روحي رواني، حرفهيي وعلائم بيماري در يک سطح حداقل ريسک از فعاليتهاي فيزيکي ميباشد.
براي رسيدن به اين مهم بيماران بايد ازلحاظ سطح مشکلات قلبي درحين انجام تمرينهاي ورزشي بررسي شوند.
براين اساس بيماران به سه دسته تقسيم ميشوند(جدول 1)
يکي از مسايل با اهميت در دورههاي بازتواني قلبي آموزش بيماران است:
à بيمار بايد ازعلائم و نشانهيي که ممکن است براي او ايجاد خطر نمايد و ازتغييرحالتهاي خود کاملا” آگاه شود، عوارضي همچون درد قفسهي سينه، کوتاهي تنفس، ضربان قلب نامنظم و اصولا” نحوهي يافتن و شمارش نبض، سرگيجه و علائمي نظيراينها همچنين بيمار بايد نسبت به رژيمهاي ورزشي خود آگاهي کامل داشته باشد و در رعايت ورزشهاي تجويز شده جديت نمايد.
شناخت Perceived Exertion و يا Target heartrate ، مدت زمان انجام تمرينهاي، دفعات آن و مسايلي ازاين دست بايد دقيقا” آموزش داده شود.
در طول هرجلسهي بازتواني نکات زير بايد مورد توجه قرارگيرد:
à بررسي بيمار قبل از شروع ورزش ازنظر تغيير وضعيت عمومي، وزن بدن، فشارخون، مصرف به موقع داروها، در صورت لزوم E.C.G
E.C.G Monitoring به صورت دائمي يا متناوب در حين ورزش.
à در صورت لزوم تنظيم و يا تغيير برنامههاي ورزشي معمول به کار گرفته شده براي بيمار با وضعيت همان جلسه.
à نظارت کامل بر عملکرد ورزشي و تسهيلات موردنياز بيمار.
à همراه نمودن برنامههاي ورزشي با فعاليتهاي تفريحي ازطرفي به حداقل رساندن رقابت بين بيماران.
دورهي بازتواني قلبي به فاصلهي 1 تا 2 هفته بعداز ترخيص بيمار شروع شده و بر اساس نياز بيمار تا 12 هفته يا بيشتر ادامه خواهد يافت. جلسات ورزشي 3 بار در هفته معمولا” کفايت ميکند. هرچند ممکن است بين 1 تا 5 بار در هفته بسته به نياز انجام شود، جلسات ورزشي براي هر بيمار ازنظر:Duration, Frequency, amount, type برنامه ريزي خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]