واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > عبدالهی، شیرزاد - شیرزاد عبدالهی وزرای قبلی آموزش و پرورش مانند فرشیدی تمایل زیادی به گفتگو با رسانه ها نداشتند. اما حاجی بابایی اشتهای زیادی برای مطرح شدن در رسانه ها به خصوص تلویزیون دارد. او نقش سخنگوی وزارتخانه را شخصا بر عهده گرفته و از رسانه ها برای بیان نظرات خود و تبلیغ شخص خود با هنرمندی استفاده می کند. عده ای از فرهنگیان رفتار حاجی بابایی را در راستای تمایل وی به کیش شخصیت و زمینه چینی برای بهره برداری های سیاسی در آینده ارزیابی می کنند. وی صراحتا به خبرنگاران گفته است:" سخنی را که درباره سیاستگذاریهای آموزش و پرورش است اگر جز از زبان وزیر آموزش و پرورش بشنوند، مورد تأیید ما نیست." اعتماد به نفس بالای وزیر باعث شده که اغلب ایده های کارشناسی نشده و پا درهوای خود را به عنوان سخن آخر و قطعی وزارتخانه بیان کند. از زمان حضور او در ساختمان مرکزی آموزش و پرورش به عنوان وزیر کمتر از 160 روز می گذرد و تقریبا هیچ روزی را بدون سخنرانی و یا مصاحبه سپری نکرده است. فهرست وعده های او بلند بالا و مبالغه آمیز است. معمولا هر وعده ای را چند بار در فواصل زمانی تکرار می کند. سیاست تبلیغاتی وزیر، این شائبه را ایجاد کرده که حاجی بابایی بیش از آنکه عمل کند در فکر تبلیغات و بزرگ نمایی کارهای خود است. مواردی مثل پرداخت مطالبات معوقه معلمان، بیمه طلایی فرهنگیان و حتی مسائل پیش پا افتاده ای مانند پرداخت حقوق و عیدی معلمان در ماه های پایانی سال، بارها از زبان وزیر تیتر روزنامه ها گردیده و در بخش های خبری صدا و سیما تکرار شده است. این سوال پیش می آید که چرا پرداخت حقوق و عیدی و پاداش بازنشستگی کارکنان وزارتخانه های دیگر تیتر خبر رسانه ها نمی شود؟ ارزیابی وعده های متنوع حاجی بابایی در حوزه های مختلف از مسائل رفاهی معلمان تا استخدام نیروهای جدید، از ایجاد تحول بنیادی تا حذف شاهان از کتابهای درسی، از توسعه ورزش تا تغییر معماری مدارس، از ساختار مقاطع تا اجاره دادن مدارس ... نیاز به زمان بیشتری دارد. یک نکته روشن است، تداوم تبلیغات سنگین با پشتوانه عملیاتی اندک بعد از مدتی به ضد خود بدل می شود. به عنوان نمونه تبلیغ در خصوص سپردن مدیریت های فوقانی وزارتخانه به فرهنگیان بر اساس شایسته سالاری با ایجاد حلقه ای از همشهریان در وزارتخانه به پارتی بازی و همشهری سالاری تبدیل و معلوم شد که شعار شایسته سالاری و نگاه بدون تبعیض در عمل کاربردی ندارد. همچنین تبلیغات چند ماهه در مورد تحول بنیادی که خروجی آن تا کنون چیزی جز تغییرات جزئی در ساختار مقاطع نبوده، جنبه کارشناسی این اقدام را زیر سئوال برده است. تغییر مقاطع که چگونگی اجرای آن در سخنان وزیر دارای تناقض فراوانی است، با واکنش سرد افکار عمومی و فرهنگیان مواجه شده تا جایی که عده ای آن را هیاهوی بسیار برای هیچ می دانند. تاکید حاجی بابایی بر اهمیت ورزش در مدارس و وعده های او در خصوص ساخت 4 هزار سالن ورزشی در مدارس در 4 سال، استخدام بیست هزار معلم ورزش در سال تحصیلی 89- 90 ، نواختن زنگ ورزش در مدارس را باید با نگاه مثبت نگریست. اما معلوم نیست که این وعده ها قابلیت اجرایی دارند و یا بیان آنها صرفا جنبه تبلیغاتی دارد؟ آیا باید آنگونه که ادعا می شود ساخت سالانه یکهزار سالن ورزشی را به حساب وزیر فعلی نوشت؟ در حالی که وزیر ادعا می کند که " با برنامه ریزی صورت گرفته طی سه سال آینده، چهار هزار سالن ورزشی برای مدارس میسازیم " و می افزاید:" طول سه ماه گذشته نیز ساخت بیش از یک هزار سالن ورزشی برای مدارس کشور آغاز شده است." روایت رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس به گونه دیگری است. به گفته رئیسی تعداد سالن های در دست احداث 727 سالن است و عملیات ساخت بسیاری از آنها قبل از آمدن حاجی بابایی آغاز شده است. نکته دیگر اینکه قرار است 2000 سالن ورزشی در قالب مدارس نوساز راه اندازی می شود که بودجه آن از محل 4 میلیارد دلار بودجه تخریب و نوسازی مصوب سال 85 برداشت می شود و البته ساخت این دو هزار سالن هم ربطی به برنامه ریزی وزیر فعلی ندارد. تنها موضوع مشخص که حاجی بابایی در آن نقش داشته، اختصاص 40 میلیارد تومان برای ساخت سالن های ورزشی در بودجه سال 89 است. یک هزار و 300 مورد سالن ورزشی نیز باید در مدارسی که در سنوات قبل ساخته شده اند ایجاد شود که به صورت مشارکتی با استانداریها و خیران ساخته می شود. ساخت این سالن ها هم در این مدارس به دلیل کمبود زمین با مشکل طراحی مواجه است. به گفته رئیسی ساخت سالن ورزشی در ارتفاع به عنوان یکی از راه حلها ی رفع مشکل زمین در شهرهای بزرگ مطرح است. وزیر آموزش و پرورش از اجباری شدن ورزش شنا در شش سال اول تحصیلی دانشآموزان خبر داد و گفت:" ساخت سالنهای استخر شنا در کشور آغاز شده است." طرح آموزش شنا به دانش آموزان ایده بسیار خوبی است، اما مثل سایر طرح ها، جنبه تبلیغاتی آن بر جنبه اجرایی آن می چربد. روایت مدیر کل تربیت بدنی آموزش و پرورش از آموزش شنا متفاوت است. منوچهر بهمنی گفت:" اجباری کردن شنا برای دانشآموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی به این معنا نیست که حتما باید دانشآموزان به شنا بروند، بلکه به معنای تبیین جایگاه و اهمیت این ورزش در مدارس کشور است که در این راستا ساماندهی خوبی صورت گرفته و استخرهای کشور را مورد ارزیابی و شناسایی قرار دادهایم." در این میان ورزش دختران دانش آموز با موانع بیشماری مواجه است. بررسی های کارشناسی نشان می دهد که حدود ده درصد دختران دانش آموز از 13 نوع ناهنجاری اسکلتی رنج می برند که نتیجه فقر حرکتی این دختران است. آخرین راه حل آموزش و پرورش برای این مساله، طرح محرم سازی است که خود موجد مشکلات جدی در مدارس دخترانه است. اگر بخواهیم ارزیابی مختصری از نسبت گفتار به عملکرد وزیر به عمل آوریم شاید نسبت 90 به 10 منصفانه باشد. به زبان دیگر وزیر آموزش و پرورش 90 درصد تبلیغات می کند و ده درصد عمل. امید است که این نسبت برعکس شود. کارشناس مسائل آموزش و پرورش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]