واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: امید بخش ترین آیه
http://img.tebyan.net/big/1388/12/1941298248122316115715811012617417814910230.jpg
ابو حمزه ثمالی از یكی از امامین همامین ، امام محمّد باقر یا امام جعفر صادق عیهما السّلام ، روایت كرده است كه : امیرالمؤ منین علیه السّلام روزی خطاب به اصحاب خود فرمود: كدامیك از آیات كلام اللّه مجید نزد شما امیدوار كننده ترین آیات است ؟
بعضی گفتند آیه : «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَكَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن یَشَاء وَمَن یُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا»( النساء آیه 48) همانا خداوند مشرك را نمی آمرزد و می آمرزد پایین تر از شرك را برای كسی كه بخواهد... حضرت فرمود: نیكو آیه ای است ، اما امیدوار كننده ترین آیات برای غفران و آمرزش معاصی نیست .
عده ای دیگر گفتند آیه : «وَمَن یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَّحِیمًا »(النساء 110 ).
و كسی كه به كاری زشت بپردازد یا ستم بر خویشتن كند و سپس از خدا آمرزش خواهد، بیابد خداوند را آمرزنده مهربان .
حضرت فرمود: نیكو آیه ای است ، امّا آیه مورد نظر نیست .
بعضی دیگر گفتند آیه «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»( الزمر 53)
بگو ای بندگانم كه با گناه به نفس خود اسراف می ورزید. از رحمت خدا ماءیوس نباشید، چون خداوند جمیع گناهان را می آمرزد.... حضرت فرمود: نیكو آیه ای است ، امّا آیه مورد نظر نیست .
بعضی دیگر گفتند آیه : «وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ»( آل عمران 135)
تقواپیشگان آنهایند كه هر گاه كار ناشایستی از ایشان سر زند یا ظلمی به خویش كنند، خدا را به یاد آورند و از گناه خود استغفار نمایند... حضرت فرمود: نیكو آیه ای است، اما آیه مورد نظر نیست. آیا آیه دیگری نمی دانید كه به نظر شما امیدوار كننده ترین آیات قرآن باشد؟
اصحاب عرض كردند: نه امیرالمؤ منین، به خدا سوگند چیزی در نزد ما نیست كه بخوانیم.
امام فرمود: از حبیبم رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم كه فرمود: امیدوار كننده ترین آیه در قرآن این آیه شریفه است : «وَأَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّـیِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِینَ»(هود 114 ) و بپای دار نماز را هر دو سر روز و پاره هایی از شب ... سپس پیامبر ـصلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: یا علی ، به خدایی كه مرا بشیر و نذیر قرار داد و مبعوث به رسالت گردانید، اگر یكی از شما به وضو قیام كند، گناهان و معاصی او از اعضای بدنش فرو می ریزد تا وقتی كه با صورت و قلب خود متوجّه قبله شود، از قبله و نمازش بر نگردد مگر آنكه جمیع گناهان او بریزد و هیچ گناهی بر صحیفه عملش باقی نماند همچون روزی كه از مادر متولد شده باشد و هرگاه ما بین دو نماز گناهی از او صادر شده باشد با خواندن نماز آمرزیده شود و از گناهان پاك گردد.
بگو ای بندگانم كه با گناه به نفس خود اسراف می ورزید. از رحمت خدا مایوس نباشید، چون خداوند جمیع گناهان را می آمرزد.
آنگاه پیامبر نمازهای پنجگانه را كه موجب آمرزش هستند، شماره كرد و فرمود: یا علی ، بدان كه منزلت نمازهای پنجگانه برای امّت من مانند نهری است كه بر در خانه یكی از شما باشد. اگر شخصی بدنش چركین باشد و هر روز پنج بار در آن نهر شستشو كند آیا چیزی از آن چركها باقی خواهد ماند؟ سوگند به خدا، نمازهای پنجگانه برای امّتم چنین است كه تمام گناهانشان را پاك می كند و تیرگی قلبشان را می برد.1
http://img.tebyan.net/big/1388/11/118216177211882296958351084072215201234224.jpg
بركت
صدای اذان به گوش می رسید. كسبه ی بازار یكی یكی مغازه هایشان را می بستند و به سوی مسجد میرفتند . نزدیكیهای مسجد، چند نفر دور فروشندهای را گرفته بودند و سروصدای زیادی به راه انداخته بودند . مردی با التماس می گفت: « مهلت بده، سعد! پولش را میدهم ، من خوش حسابم». و سعد در حالی كه عبای خودش را از تن بیرون می آورد، می گفت: نه ! نه! همین الان پولش را میخواهم.»
مرد دیگری كه در آن گرما حسابی كلافه شده بود، گفت: « بالاخره بیست درهم به من قرض می دهی یا نه؟». وسعد بی آن كه توجهی به او كند، در حال زیر و رو كردن اجناس و حساب و كتاب خودش بود. مردم یكی یكی از كنار سعد می گذشتند و وارد مسجد میشدند و سعد بی توجه به آنها ، مشغول كار خودش بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) كه برای نماز به مسجد می رفت، وقتی سعد را در آن حال دید، گفت:« مگر مثل هر روز به نماز جماعت نمیآیی؟» . سعد رو به پیامبر (صلی الله علیه و آله) كرد و گفت: « نمی توانم بیایم، آخر كاسبی را چه كار كنم؟ از كسانی پول طلب دارم، باید بمانم تا قرضهایم را وصول كنم.»
نماز شروع شد و سعد هم چنان فریاد میزد:« جنس های اعلا بشتابید! تمام شد!». پیامبر بعد از نماز از مسجد بیرون آمد و به سوی سعد رفت و گفت: « ببینم سعد! آن دو درهمی را كه از من قرض گرفته بودی یادت هست؟».
- مگر می شود یادم برود، خوب یادم هست كه آن روز، آهی در بساط نداشتم و آن را از شما قرض گرفتم.»
- حالا آن دو درهم را می خواهم.
- دو درهم! بگویی صد درهم ، تقدیم می كنم!
- نه ! نه! همان را بده.
و سعد در حالی كه دستی بر انگشترهای گران قیمتش میكشید، نگاهی به پیامبر كرد و گفت: « چشم، همان دو درهم را تقدیم میكنم».
هر آینه خدا گناه کسانی را که به او شرک آورند نمی آمرزد ، و گناهان ، دیگر را برای هر که بخواهد می آمرزد و هر که به خدا شرک آورد ، دروغی ساخته و گناهی بزرگ مرتکب شده است.
دست در جیبش كرد و دو درهم درآورد و در دستان پیامبر گذاشت. پیامبر به سوی خانه برگشت. سعد دور شدن پیامبر را نگاه كرد و گفت: « من را بگو كه روزی به خاطر دو درهم ناقابل، به پیامبر (صلی الله علیه و آله) رو انداختم. آن هم جلوی یاران و دوستانش». و پوزخندی زد و مشغول به كار شد.
صف جماعت بسته شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به نماز ایستاد. سعد، خودش را میان جمعیت جا كرد و تكبیر نمازش را بست . نماز تمام شد. صدای صلوات جمعیت به گوش میرسید. مردی كه كنار سعد نشسته بود، رو به او كرد و گفت: « چند وقتی بود كه به نماز نمی آمدی؟».
سعد آهی كشید و گفت: « مشغول كار و كاسبی بودم». مرد دیگر كه سمت دیگری نشسته بود، گفت: « چه شد سعد؟ با آن همه هیاهو و سروصدا، یكباره ساكت شدی؟». سعد كه گویی با خودش حرف می زد، گفت: « نمی بینی به چه روزی افتادهام . بركت از كسب و كارم رفت. دیگر هیچ ندارم». سعد دیگر ادامه نداد و به نقطهای دور خیره شد. مردم یكی یكی از مسجد خارج میشدند. نگاه پیامبرصلی الله علیه و آله به سعد افتاد كه به آرامی مشغول دعا و نماز بود. لبخند رضایت بر چهره ی پیامبر نقش بست. گویی در دلش می گفت: حالا این همان سعد خودمان است . مردی مؤمن و دیندار از اهالی صفه، همان سعدی كه نماز جماعتش هیچ گاه ترك نمیشود و این گونه، خدا بیشتر دوستش دارد.
گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی
منابع:
1- چهل داستان درباره نماز و نمازگزاران / یدالله بهتاش
2-كافی ، جلد 5 باب النوادر، ص 312 و 313 ، ح 38.
3- ماهنامه ی دیدار آشنا ، مهر 1385 ، شماره ی 73 ، ص 30/ شهره شیخ حسنی
امیدوار کننده ترین آیه در قرآن
مسئله امید در فرهنگ اسلامی اهمیت زیادی دارد و قرآن برای تشویق انسان به کارهای شایسته تاکید زیادی بر امید کرده است.آنچه در این باره در قرآن مطرح شده عمدتا بر روی امید به رحمت و بخشش خداوند متمرکز است. مساله امید در قرآن در بالاترین سطح ممکن ، روزنه ای برای تبدیل وضعیت از “گنه کار” به ” بخشیده شده “و تبدیل از کسی که قرار است در دوزخ مجازات شود به کسی که رحمت خدا شامل حالش می شود ،مطرح شده است.
در تفسیر فرات از بشربن شریح نقل شده که می گوید:روزی از امام باقر (ع) پرسیدم:”امید بخش ترین آیه قرآن کدام آیه است؟”
حضرت فرمود:”اطرافیان شما در این باره چه نظری دارند؟”
گفتم:”آنها معتقدند آیه «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمت الله» (ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف کرده اید از رحمت خدا نا امید نباشید) امیدوار کننده ترین آیه قرآن است.”
حضرت فرمود :”اما ما اهل بیت چنین نظری نداریم.”
پرسیدم:”پس نظر شما در این مورد چیست؟”
فرمودند:”آیه «ولسوف یعطیک ربک فترضی» (و پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی) امید بخش ترین آیه قرآن است و منظور از آن شفاعت است.”
سپس ادامه دادند:”یکی از دلایل ترجیح این آیه این است که در آیه مورد نظر شما شرط برخورداری از آن رحمت واسعه ،توبه و تسلیم و عمل نیک اعلام شده است اما در آیه مربوط به شفاعت ، هیچ قید و شرطی جز رضایت پیامبر مهربانی و رحمت وجود ندارد.”
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]