تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  حضرت مهدی (عج):من وصىّ آخرين‏ ام، به وسيله من بلا از خانواده و شيعيانم دفع مى ‏شود
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833023806




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سينما - كارگردان‌هاي سينما جسارت ندارند


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: سينما - كارگردان‌هاي سينما جسارت ندارند


سينما - كارگردان‌هاي سينما جسارت ندارند

رامتين شهبازي:مهتاب نصيرپور را بيش از اينكه در سينما بشناسيم نام او را در جهان تئاتر شنيده‌ايم. او نمايش‌هاي زيادي را بازي كرده كه عمده كارگرداني آنها را نيز همسرش محمد رحمانيان انجام داده است. مصاحبه، مجلس‌نامه، خروس، پل، اسب‌ها، فنز، عشقه و... او در سينما نيز در فيلم‌هايي همانند من ترانه 15 سال دارم، به نام پدر و فرزند خاك ايفاي نقش كرده است. بازي او در فرزند خاك به نقش گونا كه يك زن كرد است، تحسين منتقدان را برانگيخت. گفت‌وگوي ما با او دو بخش دارد. بخش اول به مسائل بازيگري اختصاص يافت. او بسيار صريح است و اين صراحت گفت‌وگو را به نقاط خوبي رساند. انتقادهاي او از فضاي سينما بر پايه دليل و برهان بود و از همين‌رو تصميم گرفتم بخش نخست را به اين مقوله اختصاص دهم. البته او درباره فيلم فرزند خاك هم حرف‌هاي شنيدني دارد.

چرا كارگردان‌هاي سينما از بازيگران تئاتر فراري هستند؟
دلايل زيادي دارد. اما مهم‌ترين دليل مي‌تواند عدم‌شناخت باشد. سينماروهاي ما متاسفانه تئاتر را خوب نمي‌شناسند.
يعني به‌طور مشخص بازيگران تئاتر را نمي‌شناسند؟
نه فقط بازيگران. در كل فضاي نمايشي ايران را نمي‌شناسند. حتي فكر مي‌كنم كارگردان‌هاي سينما نمي‌آيند كار بازيگراني كه با آنها كار كرده‌اند را در تئاتر ببينند. به‌طور مثال رضا كيانيان، آتيلا پسياني هم در سينما هستند و هم در تئاتر. بعيد مي‌دانم بيايند كار اين بازيگران را هم ببينند چه برسد به بقيه. اگر قرار باشد كارگرداني از سينما به تئاتر بيايد و بخواهد بازيگري را انتخاب كند اين كار را از سر بي‌ميلي و عدم‌اطمينان انجام مي‌دهد. درصورتي‌كه در تمام دنيا تئاتر سينما و تلويزيون را تغذيه مي‌كند. بازيگران مطرحي را در سينماي جهان مي‌شناسيم كه وقتي از كار سينما فراغت پيدا مي‌كنند سراغ تئاتر را مي‌گيرند.
دليل بعدي؟
كارگردان‌هاي سينماي ما مدت‌هاست در انتخاب بازيگران جديد جسارت ندارند. كارگردان‌هاي ما حاضر هستند نابازيگر انتخاب كنند، اما سراغ بازيگران تئاتر نروند. البته فكر مي‌كنم كه به دليل نوع كار بازيگران تئاتر و ديدگاه آنان از شخصيت‌پردازي و اجراي نقش در بسياري شرايط كارگردان‌هاي سينما قادر به پاسخ دادن به سوالات بازيگران تئاتر نيستند. حتي به تازگي هنگام بستن قرارداد شنيده‌ام كه مي‌پرسند آيا شما سر صحنه زياد سوال مي‌كنيد؟ آيا شما نقش را تحليل مي‌كنيد؟
اين بسيار عجيب است. بازيگران تئاتر در شرايط امروز زمان زيادي براي تمرين ندارند. بازيگر بايد جواب سوال‌ها را در خلوت شخصي خود پيدا كند. اما به‌طور حتم كارگردان‌هاي سينما صرفا به دليل زمان از زير پاسخ دادن به سوالات طفره نمي‌روند. متاسفانه ترس از عدم‌دانش لازم براي پاسخگويي آنها را به اين سمت مي‌كشاند.
بازيگر تئاتر يك بازيگر حرفه‌اي به معناي اخص كلمه است. او از ابتدا در اين رشته تحصيل كرده كه بازيگري حرفه‌اش باشد. اما يك بازيگر سينما ممكن است مدتي در شغلي بوده و ناگهان به چندين دليل وارد سينما مي‌شود و از برهه‌اي به بعد سينما به شغل او تبديل مي‌شود. بنابراين طبيعي است كه دغدغه‌هاي بازيگر تئاتر در مواجهه با نقش با بازيگر سينما متفاوت باشد. جالب است كه كارگردان‌هايي هم كه از تئاتر به سينما مي‌آيند نوع برخوردشان با ديگران متفاوت است. يكي از دوستان بازيگر تعريف مي‌كرد كه اصغر فرهادي كه از تئاتر آمده زاويه‌هاي درست انتخاب به بازيگر را مي‌شناسد كه در كارگرداني بسيار موثر است و شايد بسياري از كارگردان‌ها آن را ندانند.
يكي از جذابيت‌هاي كار كارگردان تعامل با بازيگر است. اما من به تجربه در كارهايي ديده‌ام كه كارگردان به راحتي از بازيگر مي‌گذرد. متاسفانه رابطه سر صحنه بيشتر شبيه به رابطه ارباب و رعيتي است. كارگردان دستور مي‌دهد و بازيگر بايد اجرا كند. اما فكر مي‌كنم همانند همه كارهاي گروهي بازيگر هم بايد نظر بدهد. مگر طراح صحنه، صحنه را طراحي نمي‌كند؟ مگر فيلمبردار تصوير را ثبت نمي‌كند؟ پس چرا بازيگر نبايد بتواند در كار خودش دخالت كند؟
چرا اين اتفاق رخ مي‌دهد؟
سينماي ما از نابازيگران اشباع شده است. نابازيگراني كه هيچ از بازيگري نمي‌دانند. كارگردان‌ها اين افراد را مبنا قرار مي‌دهند و همه را به يك چشم مي‌بينند. در صورتي‌كه بازيگران تئاتر يادگرفته‌اند كه نقش را طراحي كنند. اگر سطح دانش كارگردان به اندازه‌اي نيست كه به بازيگر پاسخ دهد بازيگر گناهي ندارد.
اينجا فكر مي‌كنم پاي بازيگردان به ميان مي‌آيد. آيا بازيگردان مي‌آيد كه مترجم حرف‌هاي كارگردان براي بازيگران باشد يا وظايف ديگري دارد؟
در شرايط فعلي بازيگردان نقش همين پل را دارد. او مي‌آيد تا به مجهولاتي پاسخ دهد كه از سمت كارگردان در ذهن بازيگر شكل گرفته است. عامل زمان هم نياز به بازيگردان را شدت مي‌بخشد. به‌خصوص در مجموعه‌هاي تلويزيوني. كارگردان يك نفر است و تعداد بازيگران زياد. بازيگردان كمك مي‌كند تا برخورد بازيگر و كارگردان كمتر باشد. حضور بازيگردان در سينماي ايران اتفاق خجسته‌اي است.
خب تا اينجا حضور بازيگردان بيشتر به نفع كارگردان شد براي كاهش زمان. اما آيا بازيگران، به‌خصوص بازيگران حرفه‌اي هم حضور بازيگردان را مي‌پذيرند؟
نه. متاسفانه هنوز جا نيفتاده است. برخي دوستان فكر مي‌كنند حضور يك بازيگر ديگر به عنوان بازيگردان مخل كار آنهاست بنابراين بسياري از بازيگران حرفه‌اي به اين مقوله علاقه‌اي ندارند. خود من هم بازيگرداني مي‌كنم. اما بعضي از بازيگردانان دوست دارند شيوه بازي خود را سر كار به ديگران تحميل كنند. اين كار كاملا اشتباه است.
خود شما چه كار مي‌كنيد؟
بازيگردان بايد عيب و نقص بازي يك بازيگر را برطرف كند. بايد با بازيگر صحبت كند تا بداند او قصد دارد از چه شيوه‌اي استفاده كند؛ بعد بنا بر شيوه كار خود بازيگر با او كار كند. در اين كاري كه من بازيگردان آن هستم به افرادي كمك مي‌كنم كه از من كمك بخواهند. به هيچ وجه سعي نمي‌كنم حضور خودم را به آنها تحميل كنم. ببينيد مهم‌ترين عامل يك كار گروهي فضاي خوب و آرامش است.
مهتاب نصيرپور بازيگري گزيده كار است. آيا خودتان در انتخاب فيلمنامه‌ها سخت مي‌گيريد يا بنا بر صحبت اولمان كارگردان‌هاي سينما به خاطر اينكه شما بازيگر تئاتر هستيد كمتر سراغ شما مي‌آيند؟
هردو به‌علاوه مسائلي ديگر. خود من علاقه به كار كردن زياد ندارم.
در تئاتر هم خيلي پركار نيستيد.
بله ترجيح مي‌دهم با طمانينه و آرامش كار كنم. در بسياري از پروژه‌ها براي توليد عجله وجود دارد كه با سليقه من جور نيست. از سوي ديگر فيلمنامه‌هايي كه مي‌رسند در نگارش داراي عيب و ايراد هستند كه نمي‌توانم آنها را قبول كنم.
يعني پيشنهادها زياد است؟
نه. پيشنهاد‌هايي كه مي‌شود محدود است. اين را كتمان نمي‌كنم. اما در ميان همان پيشنهاد‌هاي محدود نيز كارهاي با اشكال كم نيست. از سوي ديگر بازيگري حرفه من است. نمي‌توانم هر دستمزدي را قبول كنم. گاهي در اين زمينه هم اشكالاتي وجود دارد.
اين نكته‌اي كه در مورد دستمزد اشاره كرديد جالب است. شما يك بازيگر حرفه‌اي هستيد. وضعيت تئاتر كه مشخص است. عملا امكان كاركردن براي افراد لايق وجود ندارد. سينما را هم كه توضيح داديد. پس يك فرد حرفه‌اي كه شغلش بازيگري است چه بايد بكند؟ خود شما چطور اين مسئله را حل مي‌كنيد؟
من هفته‌اي يك تا دو روز در موسسه كارنامه بازيگري تدريس مي‌كنم و همين به من كمك مي‌كند خودم را تازه نگه دارم. دانسته‌هايم را مرور مي‌كنم و همين سبب شده كه براي انجام كار هم هميشه آماده باشم. البته به اين وضعيت عادت كرده‌ام. به اين معتقد نيستم كه حتما بايد در حال بازي باشم تا دانسته‌هايم را مرور كنم. به هرحال خيل عظيمي از دوستان هستند كه دائم كار مي‌كنند، اجازه بدهيد يك نفر هم كمتر كار كند. البته اين كم‌كاري نوعي اعتراض هم محسوب مي‌شود.
يعني مهتاب نصيرپور با بازي نكردن به نوعي اعتراض مي‌كند؟
بله. بسياري از فيلمنامه‌هاي ما آثار ضعيفي هستند. شايد اين نكته براي برخي بازيگران مهم نباشد. اما من سعي مي‌كنم به انتخاب فيلمنامه خوب دقت كنم. بسيار شده به جاي اينكه بازيگر يك كار متوسط باشم تماشاگر يك كار خوب باشم و اين به من بيشتر مي‌آموزد.
نقش گونا در فرزند خاك يك گرافيك بازيگري دارد. اين شيوه منحني نقش به شكلي است كه يك بازي علمي طلب مي‌كند. شايد اگر يك نابازيگر و يا بازيگري با دانش كم آن را بازي مي‌كرد ما به تصوير امروز نمي‌رسيديم. با احترامي كه براي فيلمنامه‌نويس و كارگردان فيلم قائلم فكر مي‌كنم كه بازيگر نقش مهمي در شكل‌گيري نقش داشته است. ما در هر سكانس از فيلم زماني‌كه گونا را مي‌بينيم يك وجه از شخصيت او را مي‌شناسيم. جايي خجالتي است. جايي عاشق. جايي خيلي زن و جايي يك مرد. با اين سوال كليشه‌اي شروع مي‌كنم كه چگونه به اين فيلم پيوستيد تا بعد درباره اين صحنه‌ها بيشتر بحث كنيم.
اوايل پاييز سال 85 آقاي نجاريان دستيار كارگردان اين فيلم با من تماس گرفتند. فيلمنامه را خواندم. آن دوره نقش مينا را به من پيشنهاد كردند. من بلافاصله حدس زدم به دليل فيلم‌هاي من ترانه 15 سال دارم و به نام پدر كه در آنها ايفاي نقش كرده بودم، نقش مينا را پيشنهاد داده‌اند. بسيار سعي كردم كه در مينا نكاتي را بيابم كه در كارهاي پيشينم نباشد. اما ديدم هر كاري كنم شبيه به آن دو فيلم خواهد شد. حتي نوع پوشش شخصيت در فيلمنامه هم چيزي بود شبيه به آنها. اينجا بايد يك اعتراف بكنم. نقش مينا بسيار كامل‌تر از نقش‌هاي پيشينم بود. حتي آرزو مي‌كردم ‌اي كاش به نام پدر را بازي نكرده بودم و امروز مي‌توانستم مينا را بازي كنم. نقش مينا را مزمزه مي‌كردم كه متوجه شدم چقدر نقش گونا زيبا و جذاب است. گونا در فيلمنامه 25سال داشت. ولي زماني‌كه رفتم تا با كارگردان درباره فيلمنامه صحبت و عذرخواهي كنم. كارگردان فيلم بسيار گفت كه اين نقش متفاوت خواهد بود و اصرار كه من راضي شوم. درباره بازيگر نقش مقابلم يعني بازيگر گونا سوال كردم. گفتند چند بازيگر را درنظر داشتند كه به دلايلي نشده و به بازيگران بومي فكر مي‌كنند. با توجه به تمام احترامي كه به بازيگران بومي دارم، اين خودخواهي را در وجودم ديدم كه بگويم من دوست دارم گونا را بازي كنم. گفتم كمي شما سن گونا را بالا ببريد و كمي هم من در بازي او را به سني كه شما مي‌پسنديد نزديك مي‌كنم. با احتياط اين پيشنهاد را دادم و به منزل آمدم. فكر كردم پرونده كار بسته شده كه چند روز بعد با من تماس گرفتند و گفتند كه پيشنهاد من را پذيرفته‌اند. البته بازيگران ديگري كه براي اين نقش كانديدا شده بودند كار را قبول نكردند. اينجا گريزي دوباره به بحث بازيگري بزنيم. دوستان همكار من بسيار محتاط شده‌اند. دوست دارند در فضايي كاملا شهري كار كنند و اگر با پيشنهادي روبه‌رو شوند كه فيلمبرداري آن در روستا و دور از محل سكونت‌شان باشد سريع رد مي‌كنند.
ما قرار بود در زمستان فيلمبرداري كنيم كه در آن منطقه سرما بيداد مي‌كرد. مي‌دانستم چه وضعيتي از نظر جغرافيايي خواهم داشت. در جلسه‌اي خانمي از كردستان عراق آمدند و با هم قرار گذاشتيم. برخي از فيلمنامه‌ها را مرور كرديم و من راهي منزل شدم. تازه رسيده بودم كه تماس گرفتند و گفتند فيلم فعلا متوقف شده است. من با شرايطي كه در سينما بود و همان زمان شنيده بودم فيلم هميشه پاي يك زن در ميان است هم تا مرز تعطيلي پيش رفته است، حدس زدم مشكلاتي گريبانگير فيلمنامه شده كه همچنان ادامه دارد و كار را ناممكن كرده است. به همين دليل پرونده كار را بستم و ديگر به آن فكر نكردم. از دور و نزديك شنيدم كه كارگردان و تهيه‌كننده سرگرم كارهاي ديگر شده‌اند. بهار سال 86 دوباره تماس گرفتند كه كار از نو شروع خواهد شد. از همان زمان من دوباره وارد پروژه فرزند خاك شدم. به نكته‌اي اشاره كرديد كه بعضي از بازيگران ايراني حاضر نيستند در شرايط سخت بازي كنند. حالا من مي‌خواهم كمي مسئله را بسط بدهم. چرا بازيگران ايراني به طور تمام و كمال خود را مقابل دوربين رها نمي‌كنند. بارها شده ديده‌ام كه بازيگر روبه‌روي دوربين گارد دارد. گويا مي‌ترسد تمام احساسات خود را به نمايش بگذارد. شما بازيگران سينماي جهان را نگاه كنيد گويي هنگام ايفاي نقش پرواز مي‌كنند...
بدون تعارف در اين مورد بايد بگويم اين نكته به عدم‌توانايي بازيگر باز مي‌گردد. در سال‌هاي گذشته جايزه بازيگري را در جشنواره فيلم فجر و جوايز جنبي به بازيگري دادند كه از اجراي يك صحنه معمولي گريه عاجز بود. اين بازيگر مي‌بايست در يك صحنه كلوز‌آپ گريه مي‌كرد. او آنقدر تصنعي از ميميك استفاده مي‌كرد كه حتي يك قطره اشك از چشمانش جاري نمي‌شد. چطور بازيگري فكر مي‌كند در يك نماي درشت مي‌تواند مخاطب خود را گول بزند كه ناراحت است. بعد مي‌بينيم جايزه را به خاطر كليت فيلم به او مي‌دهند. يعني بازيگربه خاطر فيلم جايزه نمي‌گيرد. بلكه جايزه را به دليل فيلمي كه بازي كرده دريافت مي‌كند.
يعني قضاوت بازيگري هم قضاوت درستي نيست. . .
بله كارگردان آن فيلم خوب بوده و اجزا را درست كنار هم قرار داده و آنگاه به بازيگرش جايزه مي‌دهند. البته بگويم نمي‌خواهم همه تقصيرها را به گردن بازيگر بيندازم. گاهي هم مي‌شود كه پلان‌هاي حسي چندين‌بار تكرار مي‌شود. در اين‌صورت است كه در پلان‌هاي نهايي بازيگر ديگر تواني ندارد كه همانند همان لحظه نخست بازي كند. بله اين مشكلات وجود دارد...
اين نكته را نمي‌توانم قبول كنم. چون بازيگري كه تكنيك مي‌داند انرژي خودش را ميان لحظه‌ها توزيع مي‌كند...
كار ما بازيگري است. با تمامي اين مسائل. تازه در فيلمي كه گفتم گويا بازيگر مي‌توانسته درصورتي‌كه از بازي خود راضي نبوده تقاضاي فيلمبرداري مجدد كند كه اين مسئله چندان در سينماي امروز ما رايج نيست. بنابراين دوباره روي توانايي بازيگر تاكيد مي‌كنم. در سال‌هاي اخير كمتر بازيگران ما سعي كرده‌اند توانايي‌هاي بازيگري خود را افزايش دهند.
پس بازيگران ما نمي‌توانند خود را مقابل دوربين رها كنند چون توانايي ندارند. . . .
اين يك دليل است. نكته بعدي به جايگاه بازيگري در سينماي ما بازمي‌گردد. تهيه‌كنندگان سينماي ايران چندان شأني براي بازيگري قائل نيستند. آنها بيشتر به دنبال يك كارت پستال زيبا هستند تا يك بازيگر. آنها دنبال فتومدل‌هايي هستند تا فيلمشان را از نظر رنگ و لعاب قشنگ جلوه بدهند. ما در ايران شو من و فتو مدل نداريم. هر شخصي كه به اين كارها علاقه دارد از بد حادثه مي‌آيند و مي‌خواهند بازيگر شوند. با بسياري از اين افراد برخورد كرده‌ام كه اصولا نمي‌دانند بازيگري يعني چه. آنها فكر مي‌كنند بايد چهره‌اي زيبا از خود بسازند بيايند مقابل دوربين و خود را نمايش دهند. اينجاست كه تكنيك‌هاي بازيگري به شوخي تبديل مي‌شود. شما در صحنه‌اي مي‌بينيد بازيگر تازه از خواب بيدار شده و افسرده است، اما حتما بايد موهايش را ژل زده و شانه كشيده باشد مگر از زيباي‌‌اش كم شود. اينها البته مربوط به بازيگران آقا مي‌شود. خانم‌ها محدوديت‌هاي ديگري دارند. بازيگران خانم نمي‌توانند چندان از فيزيك خود استفاده كنند و همه چيز معطوف به بازي در چهره مي‌شود. بنابراين تهيه‌كنندگان هم دنبال چهره‌اي زيبا مي‌گردند تا بتوانند حداكثر سود مالي را از آن ببرند.
 چهارشنبه 13 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن