مهران بقايي: همه چيز براي دلزدگي و بي‌حوصلگي نويسندگان و شاعران مهيا است

واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: مهران بقايي: همه چيز براي دلزدگي و بي‌حوصلگي نويسندگان و شاعران مهيا است
خبرگزاري دانشجويان ايران - اهواز
سرويس: فرهنگ و ادب

مدير عامل انجمن قصه دزفول گفت: نبود نشريات تخصصي ادبي در خوزستان در سالهاي اخير دلايل متعددي دارد. تاريخ نشريات ادبي نشان مي‌دهد كه شكل‌گيري يك حلقه‌ اوليه براي پي‌ريزي بنيان‌هاي نشريات تخصصي لازم و ضروري است. اين لحقه‌ها عموما از جمع‌هاي خانگي، انجمن‌هاي ادبي و پاتوق‌هاي فرهنگي شكل مي‌گيرند. همفكري‌ها و همدلي‌ها دو بال پرواز دهنده‌ آنها هستند و داشتن يك دفتر مستقل و چند ميز و صندلي و تنخواه‌گردان مختصري براي رتق و فتق امور حكم آب و چينه را دارند.

مهران بقايي در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان اظهار كرد: دلايل پايدار نماندن انجمن‌ها و پاتوق‌ها از سياست‌هاي چند بام و چند هواي متوليان و سياست‌گذاران فرهنگي شروع و به گرماي هوا پايان مي‌گيرد! همه چيز براي دلزدگي و بي حوصلگي نويسندگان و شاعران مهيا است. اگر بپذيريم كه تشكل‌هاي ادبي هم مثل هر تشكل ديگري به رهبري، سياستگذاري، نقدينگي و امكانات نياز دارند، بديهي است كه در غيبت اين عوامل نبايد انتظار به وجود آمدن تشكلي را داشت شايد.

او ادامه داد: در روزگاراني (چند دهه‌ قبل) چند دوست و همفكر مي‌توانستند با هزينه كم يك جريان ادبي را در قالب يك نشريه تخصصي به نام خود ثبت كنند اما امروز شرايط تعيير كرده و هزينه‌ها سرسام‌آور است. دغدغه‌هاي فكري نويسندگان پيچيده‌تر، زيادتر و حل گره‌هاي غيرادبي آنها مشكل‌تر شده است. نويسندگان و شاعران به فراغ بال بيشتر و دغدغه‌ كمتري نياز دارند.

اين داستان‌نويس تصريح كرد: برخوردهاي تحقير‌آميز، تلف كردن وقت آنها در راهروهاي اداري و سياست‌هاي چند گانه‌ متوليان متعدد فرهنگي به وضعيت ناپايداري خواهد انجاميد كه فرديت نويسنده را تهديد مي‌كند و منجر به تخريب بال‌هاي تشكيل دهنده‌ يك كليت به نام انجمن ادبي، ‌پاتوق فرهنگي و ... مي‌شود و اين يعني پايدار نماندن هسته‌ اوليه براي راه‌اندازي نشريات تخصصي.

بقايي با بيان اين كه يكي از متغيرهاي وضعيت ناموزون مجلات تخصصي نشريات محلي هستند، يادآوري كرد: هفته نامه‌ها و روزنامه‌هاي استان خوشبختانه در سال‌هاي اخير رشد خوبي داشته‌اند اما سال به سال تعداد بيشتري از آنها صفحات ادبي خود را به آگهي‌هاي حصر وراثت اختصاص مي‌دهند. آن تعداد اندكي كه همچنان به حيات ادبي خود ادامه مي‌دهند همواره با يك بال شكسته به پرواز ادامه مي‌دهند. يك سو‌نگري مسؤولان صفحات ادبي نشريات استان باعث شده كه با گشت و گذار در صفحات وب مطالبي را گلچين و براي شماره‌ بعد آماده كنند و يا طيف خاصي از دوستان و ياران خود را به اين صفحات راه دهند. بنابراين، نشريات محلي استان عملا از گردونه‌ بازپروري جريانات ادبي خارج شده‌اند كه البته بي‌علاقه‌گي مديران مسؤول نشريات محلي به راه‌اندازي صفحات ادبي جاندار و جدي به زعم نگارنده به عامل سوم مربوط است.

وي همچنين با اعتقاد به اين كه نويسندگان و شاعران خوزستاني همچون جزيره‌هاي سرگردان تك افتاده‌اي هستند كه در غيبت پاتوق‌هاي فرهنگي و انجمن‌هاي ادبي از يكديگر بي‌خبرند، تاكيد كرد: البته علاقه‌اي هم به خبرگيري ندارند! نيست پنداري‌هاي آنان توسط يكديگر تنها يك نتيجه در بر دارد و آن خودويرانگري است. دخالت دادن اختلافات قومي و قبيله‌اي، شهر و شهرستاني، كم ديدن ديگري، وجود نحله‌هاي فكري متضاد و متهم كردن يكديگر به جرم‌هاي نكرده تيرهاي زهرآگيني است كه پاشنه‌ آشيل نشريات تخصصي را هدف قرار داده است. شايد سال‌ها بايد بگذرد تا يك نويسنده يا شاعر خوب متولد شود. زمان براي استفاده‌ جامعه‌ ادبي از آنها به سرعت سپري مي‌شود. سوخت شدن فرصت‌هاي ادبي همچون ديگر فرصت‌هاي از كف رفته‌اي كه پس از جنگْ خوزستان را از كاروان توسعه يافتگي جدا انداخت زنگ هشداري است كه مدت‌هاست به صدا درآمده است.

انتهاي پيام
سه شنبه 12 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]

[مشاهده در: www.isna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 480]