واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: رسول منتجب نيا پيشنهاد حزب اعتماد ملي براي رسيدن به كانديداي واحد را بيان كرد - بخش پاياني تشكيل شوراي بزرگان اصلاح طلب
حامد طبيبي
ديروز بخش اول اين گفت وگو از نظرتان گذشت، بخش پاياني آن را مي خوانيد؛
-اما فوايد ائتلاف را نمي توان ناديده گرفت. همان طور كه ديديم نتيجه انتخابات شوراها بسيار بهتر از مجلس هشتم بود كه اعتماد ملي به حمايت از ليست كاملاً مشترك همه اصلاح طلبان اقدام نكرد.
در انتخابات شوراهاي سوم و خبرگان چهارم قرار بر اين بود كه با تابلوي حزبي و كاملاً مستقل وارد ميدان انتخابات شويم، دوستان ستاد حزب اعتماد ملي اصرار كردند و به اين نتيجه رسيديم كه ائتلافي كامل ميان اصلاح طلبان شكل بگيرد چرا كه وزرا و چهره هاي شناخته شده اصلاح طلب به عنوان كانديدا در انتخابات حضور دارند. به هرحال حزب را قانع كردند در ائتلاف حاضر شود و ما ناخواسته اما با اصرار هم حزبي هاي خود وارد ائتلاف شديم. من نمي توانم بگويم اين اقدام به نفع حزب اعتماد ملي شد يا نه.
-نتيجه انتخابات نشان مي دهد به عنوان اولين انتخابات پس از رياست جمهوري نهم توفيق نسبي براي همه اصلاح طلبان به دست آمد.
در تهران چندان به نفع ما نشد. درست است كه ما معتقديم تعداد بيشتري از اصلاح طلبان راي آوردند اما برخي از چهره هايي كه در فهرست ائتلافي بودند نه تنها مورد قبول حزب اعتماد ملي نبودند بلكه نسبت به حضور آنها معترض هم بوديم اما به احترام ائتلاف از بسياري از نظرات خود صرف نظر كرديم. در واقع اين امكان وجود داشت كه چهره هاي ديگري در ليست اصلاح طلبان قرار بگيرند كه شانس پيروزي بيشتري براي آنها متصور بوده و با معيارهاي ما هم بيشتر منطبق باشند.
-نظرات خود را در جلسات ائتلاف ارائه كرده بوديد؟
بله، اما مورد پذيرش قرار نگرفته بود و تصميم جمعي گرفته شد. اين تصميم سبب شد به جز مسووليت ائتلاف كه آقاي دكتر نجفي بود و چند چهره شاخص اول فهرست بقيه با معيارهاي حزب اعتماد ملي همسو نباشند، اما به هرحال نام آنها در فهرست آمد و ما هم همه تلاش خود را در تهران و در سطح كشور براي همه كانديداهاي اصلاح طلب انجام داديم. البته در پرانتز اين را بگويم كه به رغم توافقي كه صورت گرفته بود كه تنها نام ائتلاف اصلاح طلبان در پايين فهرست ها بيايد در برخي شهرستان ها و استان ها تنها نام چند حزب خاص اصلاح طلب در پايين ليست ها و تراكت هاي تبليغاتي آمده و از نام اعتماد ملي و ائتلاف اصلاح طلبان اثري نبود.
-شايد سليقه فردي بوده و سازماندهي شده نبوده است.
به هرحال اين روند حتي در برخي مناطق تهران هم ديده شده كه البته من قصد ندارم اين مساله را باز كنم.در انتخابات خبرگان اما شرايط متفاوت بود و هيچ كدام از اصلاح طلبان وارد ميدان رقابت نشدند. حتي مجمع روحانيون هم به عنوان يك تشكل روحاني كانديدايي نداشت. وقتي صحبت از ائتلاف مي شود ساير دوستان هم بايد در اين عرصه حاضر مي شدند چرا كه خبرگان داراي اهميت زيادي بود و حزب اعتماد ملي هم به دليل اين اهميت، در آن انتخابات فعالانه حضور پيدا كرد.
-گفته شد برخورد صورت گرفته با كانديداهاي اصلاح طلب خبرگان، قبل و بعد از ثبت نام، موجب قهر سياسي اين جناح از انتخابات مذكور است.
اما ما داراي كانديداهايي در تهران و برخي استان ها بوديم كه چهره هاي شاخصي به شمار مي رفتند. نتيجه عدم حمايت اصلاح طلبان از كانديداهاي اصلاح طلب انتخابات خبرگان اين شد كه چهره شاخصي مانند مرحوم آيت الله توسلي با اختلاف ناچيزي نتوانست وارد مجلس خبرگان شود. اما برخي كانديداهاي اختصاصي حزب اعتماد ملي موفق شدند و نتيجه آن در انتخاب رئيس اين مجلس مشخص شد.
-آنچه در تعريف ائتلاف در همه جاي دنيا چه در ائتلاف هاي انتخاباتي و چه در كابينه هاي ائتلافي ديده شده، گذشتن احزاب از منافع كوچك تر خود براي دستيابي به منافع بزرگ تر با حضور در ائتلاف است. با توجه به شرايط فعلي اصلاح طلبان آيا منافع و خرد سياسي اقتضا نمي كند كه همه اصلاح طلبان در يك ائتلاف حاضر شوند؟
ائتلاف در مجلس و شوراها با انتخابات رياست جمهوري تفاوت هاي زيادي دارد. در آن دو انتخابات، فهرست انتخاباتي ارائه مي شود كه به عنوان مثال در تهران ما مي توانيم 15 و 30 كانديدا داشته باشيم و در سطح كشور در مجلس 290 نفر برگزيده مي شوند. در رياست جمهوري اما تنها يك نفر انتخاب خواهد شد. انتخاب اين فرد بايد به گونه يي صورت پذيرد كه هيچ گونه احساس تحميل شدن به افراد و احزاب به وجود نيايد. در انتخابات مجلس يا شوراها اين امكان وجود داشت كه ما چند كانديدايي را كه مورد پسند نبود ناديده بگيريم يا دو كانديداي مورد حمايت خود را به خاطر تصميم ائتلاف، از فهرست حذف كنيم اما در رياست جمهوري تنها يك كانديدا وجود دارد. اعتماد ملي علاقه مند است ائتلاف به اين صورت تعبير شود كه همه گروه هاي اصلاح طلب تلاش كنند روي يك كانديدا به اجماع برسيم.
-يك فرد يا يك برنامه واحد؟
هر دو، هم مي توان برنامه واحدي داشت و هم بر اساس آن برنامه، به يك چهره مورد توافق دست يافت. اما در كنار اين مساله اين كانديدا بايد بالاترين و بهترين معيارها را داشته باشد. همچنين به اين مساله بايد توجه شود كه در ائتلاف، احزاب و گروه هاي عضو دور زده نشوند؛ يعني اين گونه نباشد كه جمعي متشكل از احزاب مختلف را تشكيل دهند، از نردبان آنها بالا بروند و سپس اعلام كنند ما تصميم گرفتيم چه كسي كانديدا باشد، چون حرف مان از بقيه «حساب شده»تر است. بايد كاري كنيم كه احزاب صاحب راي اصلاح طلب و كادر اين احزاب و گروه ها، احساس صاحب نظر بودن و دخيل بودن در پروسه انتخاب كانديدا را داشته باشند. در عين حال بايد اگر ريش سفيدان و بزرگان اصلاحات هم نظري داشته باشند از آنها استفاده شود.
-به نظر مي رسد در اين ايده شما نوعي تناقض وجود داشته باشد. ممكن است همه احزاب روي يك فرد به اجماع برسند اما آن بزرگان مدنظر شما، نظر ديگري داشته باشند. شما مكانيسم خاصي را در نظر داريد؟
خير، من تحليلي دارم كه در برخي گفت وگوهاي اخير خود به طور خلاصه آن را مورد تشريح قرار دادم. بر اين اساس سه راهكار در خصوص چگونگي حضور در انتخابات پيش روي اصلاح طلبان قرار دارد. راه نخست اين است كه يكي از چهره هاي اصلاح طلب يا خود اعلام آمادگي كند يا اينكه يكي از احزاب وي را كانديداي انتخابات كند و پس از آن گفته شود كه الا و لابد اين فرد بايد كانديدا شده و همه موظف به حمايت از او هستند. به نظرم اين در شأن اصلاح طلبان نباشد.
-احزاب اصلاح طلب اعلام كرده اند قصد چنين موضع گيري هايي ندارند و براي تفاهم آماده اند.
بله، اين اعلام شده و من هم از نظر تصوير عقلي به آن اشاره مي كنم. راه دوم هم اين است كه عده يي از عقلا و بزرگان به انتخاب كانديدا مبادرت كنند. به عنوان مثال يك شوراي 10 نفري از بزرگان به عنوان افراد معتمد احزاب، يكي از چهره هايي را كه در ماه هاي اخير در جبهه اصلاحات مطرح شده اند برگزينند. اين راه هم دموكراتيك نيست زيرا درست است كه كانديدا با نوعي «ريش سفيدي» برگزيده مي شود اما بنا نيست رفتارهاي قيم مآبانه صورت گيرد. وجود بزرگان اصلاحات آنجا مفيد است كه همه احزاب و گروه هاي منتقد وضع موجود، نظرات خود را بيان كنند و بزرگان نيز در خصوص اين نظرات به راهنمايي و مشاوره بپردازند. راه سوم كه مورد نظر من هم هست و دوستان حزب اعتماد ملي و برخي ديگر از احزاب هم از آن استقبال كردند اين است كه احزاب اصلاح طلب براي معرفي كانديداهاي مدنظر خود آزاد هستند. يعني بايد هر يك از 20 تشكل و حزب اصلاح طلب در جلسات دروني خود به بحث و بررسي پيرامون كانديداهاي بالقوه موجود پرداخته و يك نفر را معرفي كنند.
-اين مساله به پراكندگي كانديداها منجر نخواهد شد؟
خير، اين گونه نيست. پيش بيني من اين است كه كانديداهاي معرفي شده بين دو تا پنج نفر باشند و بيش از اين نيست. اگر 30 گروه و حزب اصلاح طلب يا نزديك به ما هم كانديدا معرفي كنند از پنج نفر تجاوز نخواهد كرد. در حال حاضر براي احزاب اين كار را انجام داده كه مجمع روحانيون مبارز يا مشاركت و مجاهدين انقلاب از آن دسته هستند و كار خوبي هم هست. حزب اعتماد ملي هم پس از شنيدن نظرات اتاق فكر و اعضاي شوراي مركزي و بحث بر سر شرايط موجود، به اتفاق آرا از آقاي كروبي درخواست كردند كانديدايي انتخاب شود. بهتر است ساير احزاب اصلاح طلب هم اين كار را صورت دهند. پس از مشخص شدن اين چند كانديدا، تعدادي از بزرگان اصلاح طلب بنشينند و با انطباق معيارها و شاخص هاي اصلاح طلبي با هر يك از كانديداها، فردي كه بيشترين امتياز را كسب مي كند به عنوان نامزد نهايي اصلاح طلبان معرفي كرده و بقيه هم لطف كرده و از او حمايت كنند.
-با چه استدلالي از راه سوم دفاع مي كنيد؟ برخي اصلاح طلبان بر اين باورند كه پس از آن با دخالت رقيب و هجمه تبليغاتي، ممكن است شوراي بزرگان نتواند كار خود را به درستي انجام دهد.
اين كار چند فايده دارد. اول اينكه به همه احزاب و گروه ها اختيار تام داده شده كه اين گونه به عملكرد حزبي در جامعه ايران احترام گذاشته ايم. احزاب همه برخاسته از كادر و اعضاي استاني و شهرستاني خود هستند و به اين ترتيب به تمامي هواداران اصلاحات در سطح كشور بها داده ايم. دوم اينكه به جاي تكيه بر افراد، بر معيارها تكيه كرده ايم. سوم به بزرگان اصلاحات احترام گذاشته ايم چرا كه همه گروه ها و احزاب اصلاح طلب، نظرات بزرگان و ريش سفيدان اصلاح طلب در مرحله نهايي را مورد احترام مي دانند. به نظر مي رسد اين بهترين راه است و به تبع آن امكان رسيدن به توافق وجود دارد اما چنانچه اين اتفاق رخ ندهد و مانند برخي حركات روزهاي اخير، عده يي اعلام كنند كه يا كانديداي مدنظر ما بايد پذيرفته شود يا اينكه ما در انتخابات شركت نمي كنيم، هرگز به وحدت نظر نخواهيم رسيد. البته شرطي كه من هم بر آن تاكيد دارم ايجاد فضاي دوستانه، صميمانه و بدون هر گونه نيش و كنايه است.
-اگر از مجموع بيست و چند حزب اصلاح طلب 20 حزب روي يك شخص خاص نظر داشتند و شوراي بزرگان به اين نتيجه رسيدند كه كانديدايي كه معدود احزاب ديگر اصلاح طلب معرفي كرده اند، كانديداي نهايي باشد، به نظر شما اين مساله اختلاف برانگيز نيست؟
همه احزاب اصلاح طلب بايد بپذيرند حرف آخر را شوراي بزرگان مي زند. حتي اعضاي شوراي داوري را هم مي توان با راي گيري از خود احزاب انتخاب كرد تا شائبه عملكرد جهت دار آنها از بين برود. ملموس بودن معيارها سبب مي شود انتخاب كانديداي نهايي اصلاح طلبان در آن شورا هم با سادگي بيشتري صورت گيرد. به هرحال هر كاري كنيم 100 درصد دموكراتيك و بدون ريش سفيدي نخواهد بود. به نظر من اين راه ما را زودتر به مقصد رسانده و وحدت و ائتلاف مد نظر همه اصلاح طلبان در شرايط حساس كنوني را محقق مي سازد.
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]