واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: تاریخ - اقتراح گروه تاریخ خبرآنلاین در مجله نوروزی: مهمترین یا جذاب ترین واقعه تاریخی از نگاه شما چیست؟ / 7- کیومرث پوراحمد، کارگردان سینما پاسخ می دهد. کیومرث پوراحمد در پاسخ به خبرنگار گروه تاریخ خبرآنلاین درباره مهمترین رویداد تاریخ از نگاه او گفت: " برای من تصویر حضور دکتر محمد مصدق در تاریخ معاصر ایران، جذابترین است. دکتر مصدق در سمت نخست وزیر ایران در اولین نامه ای که به شهربانی کل کشور نوشت تاکید کرد که اگر شخص، روزنامه، ارگان و حزبی به من اهانت کرد، شما حق ندارید به او متعرض شوید. این نامه نشان می دهد که او آزاداندیش بود، خودمدار نبود و به آزادی بیان بیش از هر چیز اهمیت می داد. دکتر مصدق در تاریخ معاصر ایران الگو و اسطوره است؛ چه در دوره نخست وزیری اش، چه در دوره تبعیدش. محبوبیت او به حدی بود که حکومت حتی از جسد او وحشت داشت و اجازه نداد که او را طبق وصتیش کنار شهدای سی تیر دفن کنند و خانه او در احمد آباد آرامگاه ابدی او شد. این وحشت در تاریخ ایران تکرار شده. یعنی اینکه یک حکومت به ظاهر مقتدر، از جسد فردی که محبوب مردم بوده است، وحشت داشته باشد. وحشت از جسد بی جان؟! شاید در کل دوران حکومت خاندان پهلوی تنها دوره ای که در آن، به رغم نداشتن درآمدهای نفتی، توازن اقتصادی کشور حفظ شد، دوران کوتاه نخست وزیری دکتر مصدق بود. مقایسه چارت اقتصادی ایران در آن سال ها با سال های بعد و بعد و بعدتر، به خوبی نشان دهنده این امر است. دکتر مصدق از انجیر و کشمش و انگور و همه چیز ما صادرات ساخت و این توازن اقتصادی را بوجود آورد. ویژگی های مثبت دکتر مصدق آن قدر زیاد است که در این مجال اندک قابل بیان نیست. خانه من کوچک است و کتابخانه من فقط چند تا قفسه دارد. به همین دلیل تمام کتاب های تاریخی ام را در کارتن و در موتورخانه شوفاژ گذاشته ام اما با این حال، تمامی کتاب های مربوط به دکتر محمد مصدق را، با اینکه فضای زیادی را هم اشغال کرده اند، در قفسه های همین کتابخانه کوچکم گذاشته ام. این کتاب ها را نمی توانم در کارتن و در موتورخانه شوفاژ بگذارم. دکتر مصدق چنان محبوب و قدرتمند بود که توانست خواهر ذی نفوذ و اخلالگر شاه یعنی اشرف را به خارج فرستاده و ورود او را به ایران ممنوع کند. دکتر مصدق برای شاه حقوق مشخصی تعیین کرد تا از ریخت و پاش های دربار جلوگیری شود. دکتر مصدق کسی بود که در دادگاه لاهه، امپراتوری بریتانیای کبیر را به زانو درآورد، محکوم کرد و از مردم ایران احقاق حق کرد. درباره تاریخ ایران، نکته ای هم در خصوص پادشاهان اشکانی می خواهم بگویم. وقتی که اسکندر به ایران حمله کرد و تخت جمشید را آتش زد و سلوکیان را بر ایران حاکم کرد، بدگویی از اشکانیان در تاریخ ایران شروع شد. سلوکیان دست نشانده یونانیان و در پی مخدوش کردن فرهنگ ایرانی بودند. بعد از اشکانیان هم ساسانیان بر صحنه قدرت ظاهر شدند. از همان زمان تمامی مورخان خودفروخته امپریالیسم یونان و روم، دائماً می نوشتند که اشکانیان قومی وحشی و بربر و جنگ طلب و بی فرهنگ بودند. متاسفانه این آموزه غلط هنوز هم در برخی از کتاب های تاریخی دیده می شود. اما در حدود صد سال گذشته، کاوش های باستان شناسی ثابت کرده اند که ادعای بربر بودن اشکانیان، یک دروغ بزرگ تاریخی است و اشکانیان 500 سال خردمندانه و داهیانه بر ایران حکومت کردند، سرزمین های از دست رفته را به ایران زمین بازگرداندند، بارها مورد حمله نیروهای یونان و روم قرار گرفتند اما آنها را شکست دادند، فرهنگ دوره هخامنشیان را به ایران بازگرداندند و خدمات فرهنگی بسیاری به سرزمین ایران کردند. اما بعد از آنها ساسانیان به قدرت رسیدند و از آنجایی که اشکانیان ساختاری ایلیاتی داشتند و سندها و مکتوبات چندانی از خود به جای نگذاشته بودند، ساسانیان کمر به حذف اشکانیان از تاریخ ایران بستند. در پرانتز بگویم که حذف چیزی است که هنوز در ایران وجود دارد. کلمه و کتاب و فیلم و آدم حذف می کنند. یک تابلو در موزه سینما بود که روی نوشته شده بود این موزه به همت سید محمد بهشتی تاسیس شده است. این تابلو را از روی دیوار موزه سینما برداشته اند. ساسانیان می خواستند اشکانیان را از تاریخ ایران حذف کنند اما بعدها فردوسی از راه رسید و بخش اعظم شاهنامه را به بزرگداشت رشادت ها، دلاوی ها و فرهنگ مداری اشکانیان اختصاص داد. الان تعداد صفحاتی که در جهان راجع به تاریخ 500 ساله خردمندانه اشکانیان وجود دارد، سر به فلک می زند. ساسانیان و یونانیان و رومیان کور خوانده بودند که فکر می کردند می توانند یک حکومت 500 ساله خردمندانه فرهنگ مدار را از تاریخ ایران حذف کنند. شاید مردم عادی ما آشنایی چندانی با اشکانیان نداشته باشند ولی مردم ما شاهنامه می خوانند و باید به آنها یادآور شد که بخش اعظم این شاهنامه ای که می خوانند، در وصف فضایل اشکانیان است. اما به رغم این غفلت عمومی، نکته مهم این است که محققان و مورخان بزرگ حق اشکانیان در تاریخ ایران زمین را ادا کرده اند و کسی که بخواهد تاریخ ایران را به درستی مطالعه کند، اسناد و نوشته های فراوانی درباره دوران طولانی حکومت اشکانیان در دسترس خواهد داشت. تاریخ به راه خود می رود و تلاش های ابلهانه ای که برای حذف مفاخر ملی ما صورت می گیرد، به جایی نمی رسد. سنگ قبر شاملو را بارها شکسته اند. اصلاً آن سنگ قبر را بردارید و استخوان های شاملو را هم از آن جا بیرون بیاورید و بسوزانید و دور بریزید. آن سنگ قبر و آن استخوان ها چه ارزشی دارند؟ شاملو با اشعارش، با کتاب کوچه اش و با ترجمه هایش در دل و قلب و خانه همه فرهیختگان ایرانی در سر تا سر جهان حضور دارد." /62
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]