واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: حيدري: آنهايي كه از جنس كشتي نيستند بايد بروند
دارنده شش مدال كشتي آزاد جهان و المپيك گفت: سازمان تربيت بدني بايد هر چه زودتر در مورد كشتي تصميم گيري كند و آنهايي كه از جنس اين رشته نيستند، كنار بروند.
عليرضا حيدري در گفت و گوي با فارس، به ارزيابي عملكرد ملي پوشان ايران در بازيهاي المپيك پرداخت و در خصوص وضعيت كشتي و دلايل ناكامي آن توضيحاتي را ارائه كرد.
انتخاب دباغي اشتباه بود
عباس دباغي در تايم اول مبارزه با حريف روس خيلي غير منتظره ظاهر شد. دادن شش پوئن به اين حريف، غير قابل قبول بود. هر كشتي گيري كه از ايران به المپيك و مسابقات جهاني ميرود يعني اين كه از سد حريفان داخلي اش عبور كرده و بهترين نفر در وزن خودش بوده است. انتخاب او براي المپيك، اشتباه مديريت، فدراسيون و مربيان بود؛ با اين حال دباغي بايد بهتر از اين كشتي ميگرفت.
مشكلات محمدي همچنان پابرجا بود
مراد محمدي بين بدهاي تيم ملي، خوب بود. دور اول استراحت كرد و پس از آن كشتي گيران مصر و آذربايجان را شكست داد. حريف روس خسته بود و محمدي ميتوانست او را شكست دهد؛ اما پابرجا بودن مشكلات قبلي او باعث شد در اين مبارزه بازنده شود. قبلا نميتوانست زير پاي چپ بگيرد كه در بيجينگ نيز چنين بود. از پارسال تا حال فرقي نكرده و فقط بهتر وزن كم كرده است. اگر كشتي گير روس را شكست ميداد به فينال ميرفت و به مراتب نتيجه بهتري كسب ميكرد.
تقوي سال آينده از مدال آوران خواهد بود
سال گذشته كه سرمربي تيم ملي بودم، گفتم كه مهدي تقوي نميتواند از پاي راست حريفش زيرگيري كند. وقتي كشتيهايش را در المپيك ديدم متوجه شدم كه كار خاصي روي او انجام نشده و زماني كه پاي كشتي گير كوبايي را گرفت، خودش خاك شد. قطعا اگر روي اين نقطه ضعفش كار ميكرد روي آن تبحر پيدا ميكرد. او سال آينده يكي از مدال آوران تيم ملي خواهد بود.
جوكار از ترس كندهكشي، حريفي خنثي بود
سال گذشته خيلي روي اين كشتي گير كار كردم. بد خاك ميكند و وقتي زيرگيري ميكند كنده و فيتو روي او به راحتي اجرا ميشود. دست را زير كتف ميبرد و پايش را پشت پاي حريف قرار ميدهد. وي تندر را اجرا ميكند و در ايران با چنين حربه اي به راحتي حريفانش را شكست ميداد؛ اما در مصاف با حريفان حرفه اي تر، به مشكل برخورد. در بيجينگ از ترس اين كه كنده و فيتو نشود كاري انجام نداد. مربيان بايد مشكل فني او را برطرف ميكردند. علاوه بر اين مسئله، با قرعه بدي مواجه شده بود و اين مسئله به شدت بر روحيه اش تاثير منفي گذاشت.
وقتي ديد راهي كه بايد طي كند هموار نيست روحيه اش را باخت و بي انگيزه روي تشك رفت در حالي كه بايد كشتي به كشتي جلو ميرفت و خودش به ناكامياش دامن نميزد.
اگر بودم با يزداني برخورد ميكردم
كشتي گير 84 كيلو در المپيك دنبال اين بود كه فن بزند و خودش روي تشك بخوابد. در زمان سرمربيگري ام با او به جام علي يف رفتم كه كشتي نگرفت. ميخواستم با او برخورد كنم كه اجازه ندادند. دير به اردو ميآمد؛ ولي هميشه وساطتش را ميكردند. آسيب پذير بودن يزداني از همان روزها آغاز شد. فرهنگ خودش را به كادر فني قبولاند كه هر جور دلش بخواهد تمرين ميكند و هر موقع كه دوست دارد به تمرين ميآيد. از مسابقات سنگين شانه خالي ميكند. امسال هم براي آن كه وزن كم نكند در 96 كيلو كشتي گرفت. اين در حالي بود كه با وجود اختلاف سني زياد با اين كشتي گير، در سه روز هشت كيلو وزن كم كردم؛ اما او نتوانست و يا اين كه نخواست شش كيلو وزن كم كند. اگر آن روز با او برخورد ميشد در بيجينگ برابر كشتي گير آذربايجان ضربه فني نميشد تا خودش را از ادامه رقابتها راحت كند.
بازي 96 كيلو، ابراهيميرا خراب كرد
ابراهيميبه دليل قولهايي كه بعد از باكو در رابطه با ملي پوش شدنش به او داده شد، براي حضور در المپيك تمرين نكرد. طبيعي هم بود كشتي گيري كه زحمت نكشيده نميتواند نتيجه خوبي بگيرد و نميشد از او توقع بيشتري داشت. بزرگترين ضربه را كادر فني به ابراهيمي زد. به او گفته شد حيدري نميخواهد در مسابقات انتخابي كشتي بگيرد و ما تو را انتخاب ميكنيم. ابراهيمي هم در باد اين حرفها خوابيد؛ اما وقتي من هر جا كه كادر فني گفت، كشتي گرفتم معادلات بر هم خورد.
معصومي جسورترين و بهترين بود
بهترين و جسورترين كشتي گير ما در المپيك، فردين معصومي بود و جا داشت مدال برنز را از آن خود كند. او خيلي زحمت كشيد و اگر مدال ميگرفت شيريني و ارزش مدالش از برنز مراد محمدي نيز بيشتر بود؛ اما در كشتي سوم پنجمي اشتباه كرد. اگر قرار باشد به يك كشتي گير پوئن مثبت بدهم اين فرد فردين معصومي است. نسبت به حريفانش مشكل جسمي دارد و قدش از سايرين كوتاه تر است. علاوه بر اين، كشتي را دير آغاز كرده؛ اما با اين حال انگيزه و غيرتي مثال زدني دارد. نظم اردويي او نيز قابل تقدير است.
ساير ملي پوشان بايد از معصومي درس بگيرند. گرفتن سه كشتي پشت سر هم آن هم در شرايط سني معصومي، كار بسيار سختي است. با استعداد و تلاش خودش در المپيك خوب كار كرد.
فرح وشي آمد تا معزي پور كنار برود
كادر فني ما در المپيك مشكل داشت و مربيان دچار منيت شده بودند. آنها محسن فرح وشي را به تيم اضافه كردند تا معزي پور برود؛ اما چنين اتفاقي رخ نداد. طبيعي است كه فرح وشي و معزي پور با هم خوب نباشند. در اين بين محمد طلايي كه با كشتي گيران هماهنگ تر بوده و براي تيم زحمت كشيده بود، از حضور در المپيك محروم شد.
تقابل چند مربي با هم در كادر فني جالب نبود. آنها برنامههاي همديگر را قبول نداشتند. مربي بدنساز هم به صورت غير حضوري كار ميكرد كه اين اشتباه محض بود. مربي بدنساز بايد در اردو حاضر باشد و از وضعيت كشتي گيران آگاهي داشته باشد تا تمريني هماهنگ با شرايط جسماني آنها در نظر بگيرد. بايد آمادگي جسماني كشتي گيران اوزان مختلف با هم تفاوت داشته باشد. به دليل عدم تناسب تمرينات مكتوب با وضعيت جسماني نفرات، بسياري از آنها از تمرين فرار ميكردند.
جاي مربي روانشناس در چين خالي بود
مربي روانشناس در اردو حضور داشت؛ اما لازم بود او را به بيجينگ اعزام ميكردند. كسي كه نميتوانست هيچ كمكي به تيم كند بليت حضور در چين را داشت؛ اما مربي روانشناس كه حضورش از همه الزامي تر بود به بيجينگ نرفت. روانشناسي كه در اردوها با تيم كار كرده بود و از روحيات آنها كاملا شناخت داشت، ميتوانست بعد از شكستهاي متوالي كاروان ايران، با كشتي گيران صحبت كند و روحيه و انگيزه را به تيم بازگرداند.
عدم تخصص فدراسيون، بزرگترين مشكل بود
فدراسيون كشتي در سالهاي اخير دائما در حال تغيير نفرات خود بوده است، چون شناختي از اهالي كشتي ندارد. بزرگترين مشكل كشتي اين است كه رئيس فدراسيون تخصصي در اين رشته ندارد و به همين علت نميتواند تشخيص دهد كدام فرد اصلح تر است تا مجبور به تعويض افراد نشود. در كشتي خودمحوري وجود دارد. اگر از 20 بزرگ كشتي براي انتخاب مربي تيم ملي مشورت شود همه آنها خود را معرفي ميكنند.
كسي كه دغدغه خودش را دارد، نميتواند مشاور خوبي باشد. يزداني خرم به دليل عدم تخصص و يا نداشتن شناسايي درست از اين محيط، دچار مشكل شد. مجبور بود كه روي حرف ديگران حساب كند و زماني كه مشخص ميشد اين افراد به درد تيم نميخورند، كنار گذاشته ميشدند. به اين شكل هم زمان را از دست ميداديم و دوباره بايد از نو شروع ميكرديم و هم اين كه اطلاعات و تجربيات فرد قبلي سوخت ميشد.
آدمهاي بزرگ كشتي با يزداني خرم كار نميكنند
قاعدتا يزداني خرم در رشته ديگري غير از كشتي مدير موفقي خواهد بود؛ اما در كشتي نميتواند خوب عمل كند، چون آدمهاي بزرگ اين رشته به دليل بيگانگي با كشتي،با يزداني خرم كار نميكنند. پيوسته مجبور بوده به دنبال رفع سو تعبيرها از خود باشد و بيشتر زمانش را به اين امر اختصاص داده است.
يزداني خرم به جاي اين كه همه فكرش معطوف به كشتي و زيرساختها باشد به دنبال سرتيتر روزنامهها بود كه آنها را موافق خود كند. به جاي آن كه به كشتي نونهالان و نوجوانان بپردازد فقط با تيم بزرگسالان كه ديگر نميتوان به آن چيزي افزود، كار كرد. اغلب كساني كه با يزداني خرم كار كرده اند ميخواستند فقط ديده شوند.
المپيك بعدي را از دست داده ايم
سال گذشته براي برپايي ليگ نوجوانان و جوانان برنامه ويژه اي داشتم كه وقتي ديدم نميتوان كاري انجام داد و نتيجه گرفت، از ادامه كار خودداري كردم. معتقدم اگر همين امروز هم كارمان را در نونهالان و نوجوانان آغاز كنيم باز هم خيلي عقب هستيم. فكر نميكنم اگر امروز كشتي گيري را زير نظر بگيريم و اصولي كار كنيم كارمان در المپيك لندن جواب بدهد، چون طي كردن ردههاي سني نونهالان، نوجوانان و جوانان و رسيدن به تيم ملي بزرگسالان حداقل به پنج تا شش سال زمان نياز دارد. كشتي گيران بزرگسال ايران مشكل تاكتيكي و تكنيكي دارند كه بايد در نسلهاي بعدي اين مسائل را برطرف كرد.
آنهايي كه از جنس كشتي نيستند بايد بروند
فكر ميكنم نبايد ديگر وقت را هدر دهيم. رئيس سازمان تربيت بدني كه يزداني خرم را براي كشتي انتخاب كرده بهتر است زودتر در مورد فدراسيون تصميم گيري كند و فردي از خانواده كشتي در راس كار قرار گيرد، چون به اين شكل كشتي آينده خوشي نخواهد داشت.
اين حرفكه كشتي ايران در حد آسياست، اصلا جالب نيست. بايد هر چه زودتر كساني كه از اين رشته نيستند جاي خود را به كساني بدهند كه جامعه كشتي آنها را دوست دارند. اگر اين اتفاق به سالهاي آينده موكول شود بيشتر از اين ضرر كرده ايم چون ديگر هيچ كسي براي كمك به كشتي قدم جلو نميگذارد. آنهايي كه از اين رشته نيستند بايد بروند. برخيها نيز تاريخ مصرف شان در كشتي تمام شده و ديگر حرفي براي گفتن ندارند. مربي اي كه نميتواند حتي يك برنامه 45 روزه علمي براي تيم ملي بنويسد ديگر به درد اين كار نميخورد.
دوشنبه 4 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]