واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین:
با عرض سلام
من حدود یک سال هست که ازدواج کردم و یک ماه بعد از عروسیم یه مسئله ای خیلی من را اذیت کرده و میکنه رابطه عاشقانه همسرم با دختر خواهرشوهرم که 20 سالش است من خیلی حساسم و شوهرم همانطور که من را میبوسد خواهرزاده اش را هم میبوسد ابراز علاقه شدید به هم میکنند شوخیهای زشت با هم میکنند شوهرم در مقابل آنها حیا را رعایت نمیکنه مثلا جلوی آنها تعویض لباس میکنند این کارهای شوهرم منو عذاب میده
خیلی به ایشون تذکر دادم که این کارها را نکند و چقدر هم با هم جر و بحثمان شد اما فقط بوسه هایشان جلوی من ترک شده
من طبقه بالای خانه پدرشوهرم زندگی میکنم شوهرم تا ببیند خواهر زاده اش طبقه اول است به من پیش آنها میگویید: (فلان کار را مگه بالا نداری برو بالا )من خیلی ناراحت میشم که شوهرم جلوی آنها به طور واضح منو بیرون میکند و خوشحالی در صورت خواهرزادش مشخص میشه اونه خیلی زود به زود همدیگر را میبینند اما باز این لوس بازیها هست
هر چقدر درباره این موارد با همسرم صحبت کردم به جایی نرسیدم جز اینکه اعصاب همدیگر را خورد میکنیم
البته اینم بگم که شوهرم در خونه فوق العاده است خیلی به من محبت میکند
پناه بر خدا این دیگه چه جورشه!!!؟؟؟؟
خانومی شما خودت چند سالته و همسرتون چطور؟ چطور ب هم آشنا شدین؟
میدونم خیلی سخته. خواهر زاده شوهر من حدودا 11 سالشه بعضی وقتا میاد تو جمع لباسشو عوض می کنه اونقدر لجم میگیره که دلم می خواد حالشو اساسی بگیرم. چه برسه به شما!
سلام میکا جان
من 26 سالمه و همسرم 29 ساله هست ما سنتی و از طریق خواستگاری آشنا شدیم
عزیزم سعی کن خودتو یک کم بی خیالتر نشون بدی. بعدش هم هر وقت گفت برو بالا بگو نه می خوام پیشت باشم.
کلا یک بار هم که تنهایین و خوش اخلاق سی کن با آرامش و خونسردی این مساله رو پیش بکشی و در مورد معایبش براش توضیح بدی. ازش بپرس خوشش میاد تو هم مثل خودش بشی و مقابله به مثل رو راضیه یا نه؟ ببین جوابش چیه . مطمئنا راضی نیست
جینگول نوشته است:
سلام میکا جان
من 26 سالمه و همسرم 29 ساله هست ما سنتی و از طریق خواستگاری آشنا شدیم
حالا که شوهرت با حرف نمیفهمه که تو چی میگی با رفتارت نشون بده
مثلا توام با یکی از فامیلای خودت این کاری که شوهرت میکنه انجام بده مطمئن باش اصلا خوشش نمیدو زود غیرتی میشه
بله شاید اینجوری فهمید که کارش درست نیست
بگو اگر این کارتو ادامه بدی منم ادامه میدم، اگر برای تو بد نیست برای منم بد نیست
حالا خوبه خواهرزاده دایی هستن ،البته اینکه همو دوست دارن یا همو بوس میکنن زیاد بد نیستاا خوب نشون میده رابطشون خوبه دوست دارن همو
اما اینکه نمیخواد تو اونجا باشیو مزاحم ایشون باشی (انگار میخواد پیش یه کس غریبه کاری کنه) خیلی زشته
سلام ببخشید من کوچیکتر از اونی هستم که بخوام امر ونهی کنم ولی به نظر من یه کاسه ای زیر نیم کاسه ای هستش با آنکه محرمه ولی کارایی که میکنه شک بر انگیزه دختره که میگی چون کوچیکه وسن وسالی نداره خیلی با این کارا آتیشی میشه سعی کن به روی خودت نیاری خودتم زیاد اذیت نکن شوهرت از این حساسیت شما سو استفاده میکنه سعی کن صبور باشی
به نظر من بهتره از يه بزرگتر كمك بگيري. پدر اون دختر يا پدر شوهرت خودت
يكي بايد تذكر بده
اين رابطه خيلي عادي نيست.
جو خوانواده شوهرت چه جوریه؟؟
رفتار بقیه فامیلاشون با هم اینطوریه؟ شاید تو فامیلشون این عادیه
پدر، مادر ، مادربزرگ یا پدربزرگ این دختر نسبت به رفتارشون چه عکس العملی دارن؟ یعنی وقتی تو جمع همدیگرو می بوسن کسی تعجب نمیکنه؟؟؟
خانومی قضاوتی نمی کنم اما من یک خاله و خواهر زاده میشناختم که خاله از خواهر زاده کوچکتر بود. این دو تا واقعا عاشق هم بودن!!! و از اونجایی که نمی تونستن با هم ازدواج کنن دچار شکست! عشقی شده بودند!. یادمه پسره که ازدواج کرد همین مشکلات شما رو داشتن!
عزیزم اصلا چیزی به همسرت نگو این باعث میشه حساس تر بشه به این مساله.و اگرم چیزی نباشه بهش فکر کنه... شما با خواهر شوهرت صحبت کن و اگر هم کار نکرد به خودش بگو اما اما از احساساتت و با ملایمت حرف بزنوجوری نباشه که سر و صدا کنه.اگر موافق گفتن نیستی رفتارتو باهاش سرد کن تا متوجه بشه .به نظرم کارشون بی نهایت زشته.
خیلی ممنونم از دوستان
اما من یه مدت گفتم حساسیتم را نشون ندم دیدم وضع بدتر شد اون یه بوسی هم که جلوی من نمیکردن دوباره شروع شد روز از نو روزی از نو
هم شوهرم لوسه هم خواهرزادش
تازه رفته به خواهرزادش گفته که من این حساسیت را دارم رابطه من و اون هم خرابتر شد
خیلی به خواهرش وابسته هست اصلا کلا به خانوادش وابسته هست مادرش هم هر روز یه بساطی برا من راه میندازه
ziba_K نوشته است:
به نظر من بهتره از يه بزرگتر كمك بگيري. پدر اون دختر يا پدر شوهرت خودت
يكي بايد تذكر بده
اين رابطه خيلي عادي نيست.
این یه رابطه رابطه عادی نیست موافقم
جینگول نوشته است:
خیلی ممنونم از دوستان
اما من یه مدت گفتم حساسیتم را نشون ندم دیدم وضع بدتر شد اون یه بوسی هم که جلوی من نمیکردن دوباره شروع شد روز از نو روزی از نو
هم شوهرم لوسه هم خواهرزادش
تازه رفته به خواهرزادش گفته که من این حساسیت را دارم رابطه من و اون هم خرابتر شد
خیلی به خواهرش وابسته هست اصلا کلا به خانوادش وابسته هست مادرش هم هر روز یه بساطی برا من راه میندازه
عزیزم نمیشه برید یک جای دیگه زندگی کنین؟ مستقل باشین کمتر این مشکلات پیش میاد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3377]