واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: رامين: اگر خاتمي بخواهد بيايد از او شكايت ميكنم!
وي درباره حمايت رهبري از دولت خاتمي اظهار داشت؛ «رهبري نظام دولتي را كه منتخب مردم است براي انجام ماموريت هاي حكومتي حمايت مي كند ولي همين رهبري وقتي مي بيند دارد يك جريان انحرافي شكل مي گيرد در يك سخنراني علني با حضور رئيس جمهور وقت، اعلام مي كند؛ نه ايران، شوروي است و نه رئيس جمهور مي تواند گورباچف باشد.»
«محمدعلي رامين» تهديد كرد كه از اكبر هاشمي و محمد خاتمي در مقام شاكي خصوصي شكايت مي كند.
به نوشته «اعتماد»، مشاور رئيس دانشگاه پيام نور و تحليلگر نزديك به دولت نهم در شرايطي كه احتمال حضور خاتمي در انتخابات رياست جمهوري مطرح است، گفت: «اگر در جايگاه قوه قضائيه بودم، خاتمي را به خاطر سهلانگاريهايش در دوران رياست جمهوري به پاي ميز محاكمه ميكشاندم؛ زيرا شأنيت روحانيت و نظام را در بسياري از موارد رعايت نكرده است. اگر شرايطي پيش بيايد حاضرم در مقام شاكي خصوصي از هاشمي و خاتمي شكايت كنم.»
رامين همچنين در گفتوگو با ايلنا پيشبيني كرد، خاتمي در انتخابات آينده حضور پيدا نميكند و در همين زمينه گفت: «خاتمي عاقلتر از آن است كه چنين اشتباهي را مرتكب و وارد صحنه انتخابات شود.»
وي درباره حمايت رهبري از دولت خاتمي اظهار داشت: «رهبري نظام دولتي را كه منتخب مردم است، براي انجام ماموريتهاي حكومتي حمايت ميكند؛ ولي همين رهبري وقتي ميبيند دارد يك جريان انحرافي شكل ميگيرد، در يك سخنراني علني با حضور رئيسجمهور وقت، اعلام ميكند؛ نه ايران، شوروي است و نه رئيسجمهور ميتواند گورباچف باشد.»
اين فعال سياسي در پاسخ به اينكه برخي اصولگرايان احتمال عبور از احمدينژاد را مطرح ميكنند، پاسخ داد: «كدام اصولگرا چنين سخن نادرستي را زده است؟ عبور از احمدينژاد و رسيدن به چه كسي؟ چنين نگاهي را غلط ميدانم و مطمئن باشيد چنين اتفاقي نخواهد افتاد.»
وي در بخش ديگري از اين گفتوگو خواستار اصلاح مرزهاي جغرافيايي موجود در جهان شد. دبيركل بنياد جهاني هولوكاست با انتقاد از مفهوم دولت ـ ملت در ساختار كنوني جهان گفت: «شما با كسي طرف هستيد كه هيچ كدام از مفاهيم تاسيس شده توسط آمريكا و انگليس را در جهان قبول ندارد. آيا امريكا و انگليس كه اين مفاهيم را به وجود آوردند خودشان به اين مفهوم دولت ـ ملت اعتقاد دارند؟ اين دولت ـ ملتهاي امروز جهان را به جز انگليس كسي به وجود آورده است؟ همين ايران امروز را كسي جز انگليس براي ما به وجود آورده است؟ به نظر من تمام اين مفاهيم بايد تغيير كند.»
رامين در پاسخ به اين سوال كه شما وقتي از مديريت جهان سخن ميگوييد، مگر نبايد همين دنيا را با ويژگيهاي موجود مديريت كنيد، اظهار داشت: «ما مرزها و خط كشيهاي موجود را بايد اصلاح كنيم، آيا ايران همين است؟ در حال حاضر چند سالي است كه آنها ما را درگير بحث خليج فارس كردهاند. يك بازي درست كردهاند و ما درگير اين هستيم كه حد خليج فارس كجاست؟ در حالي كه آنها كل آبهاي منطقه را اشغال كردهاند.»
وي افزود: «اگر به جاي رفتن به زيارت كربلا براي مبارزه با آمريكا به عراق برويد، به نفع بشريت كار كرديد، اگر به جاي اينكه ناوهاي جنگي امريكا را در خليج فارس تماشا كنيد، خود را آماده كنيد كه روزي با كمترين اشاره رهبر همه اين ناوها را غرق كنيد، به نفع بشريت كار كردهايد.»
اين تحليلگر سياسي نزديك به دولت نهم در ادامه تحزب را ضرورتي براي جهان غرب دانست و گفت: «حزب در جامعهاي كه جايگاه تشكيلات سياسي و اجتماعي وجود ندارد، يك ضرورت است. مثلاً در غرب كليسا ساختار اجتماعي ـ سياسي ندارد و مردم نميتوانند در آنجا مسائل سياسي ـ اجتماعي را بحث كنند و جايگاه ديگري وجود دارد. بنا براين در غرب حزب يك ضرورت اجتماعي است و از ضرورت اجتماعي به سياسي تبديل ميشود.»
وي تصريح كرد: «در ايران هم جامعه ميتواند با وجود كانونهاي اجتماعي مانند هياتهاي اسلامي، مساجد و... متشكل حركت كند و هم احزاب سياسي ما كه ماهيت اجتماعي و ديني دارند، ميتوانند در اين كانون ها متمركز شوند و به جاي اينكه چند نفر در جايي مخفيانه، به دور از چشم مردم بنشينند و با همديگر تصميمات محرمانه بگيرند و آن را به جامعه تزريق كنند، در مسجد به عنوان كانون جامعه حضور يابند و با مردم تصميم بگيرند.»
رامين افزود: «مسجد در زماني كه تاسيس شد كاركردي اجتماعي، فرهنگي و سياسي داشته اما امروزه ما با يك نگاه سكولاريستي، مسجد را از جايگاه سياسي و فرهنگي حذف كرديم و با تضعيف جايگاه مسجد به تقليد از غرب به توسعه حزب ميانديشيم، در حالي كه جامعه ما اصولاً حزب پذير نيست و در طول 100 سال اخير احزاب مختلف با سبقههاي متفاوت سياسي پا به عرصه گذاشتند، اما هيچ كدام نتوانستند جايگاه واقعي خود را پيدا كنند.»
وي افزود: «احزاب ما ـ چه احزاب دولت ساخته و چه آنها كه سوابقي طولاني مثل موتلفه دارند ـ هيچگاه نتوانستند پايگاه اجتماعي بزرگي به دست آورند و هميشه حاشيه نشين بودند. در غرب وقتي يك حزب كانديدايي را معرفي مي كند شايد آن فرد كاملاً ناشناخته باشد اما حزب پشت سر او قرار ميگيرد و او را به مردم ميشناساند و در واقع از آن شخص يك شخصيت ميسازد؛ در حالي كه احزاب ما دنبال شخصيتها ميگردند تا از كنار آنها اعتبار پيدا كنند.»
رامين اضافه كرد: «در ايران هم احزاب بعضي از كاركردهاي مفيد را دارند، اما در كنار آن مضرات بسيار زيادي هم دارند.»
مشاور رئيس دانشگاه پيام نور همچنين با رد نگاه امنيتي دولت نهم به احزاب گفت؛ «مگر دولتهاي قبلي چقدر به توسعه احزاب كمك كردند؟ دولت آقاي هاشمي به جز اينكه يك حزب خصوصي و خانوادگي تاسيس كرد، آيا اجازه داد احزاب ديگر در كشور فعال شوند؟ آيا دولت آقاي خاتمي جز اينكه يك حزب بسيار مستبد مانند جبهه مشاركت را تاسيس كرد و جز آنها به هيچ كس اعتماد نكرد، كار ديگري هم انجام داد؟ اما آقاي احمدينژاد چون عملكردشان مردمي است، بينياز از احزاب سياسي هستند، حتي حاميان دولت خودشان را نگذاشتند به صورت حزب فعاليت كنند و آنها نيز به صورت مجموعههاي فرهنگي، اجتماعي، عقيدتي و سياسي به حضور خودشان در عرصههاي مختلف ادامه دادند.»
وي افزود: «چون احمدينژاد به حزب نياز ندارد هرگز هيچ حزبي را تهديد نكرد و به دنبال از بين بردن احزاب نبود، در عين حال كار خاصي هم براي حزب خاصي انجام نداده است.»
يکشنبه 20 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]