تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداى عزوجل به موسى وحى كرد: اى موسى در هيچ حالى مرا فراموش نكن و به ثروت زياد شاد نش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835984755




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مبعث پيامبر مهرباني و مودت بر پيروانش مبارك


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: مبعث پيامبر مهرباني و مودت بر پيروانش مبارك
داخلي. اجتماعي. مبعث حضرت محمد(ص).

آدم‌ها در "صدا" آويختند و از او خواستند برايشان از ابديت بگويد، محمد (ص) گفت: به درستي كه من هم مثل شما هستم، صبر كنيد، تا مگر خطاب به آواز آيد و ابديتت را از ما دريغ ندارد.

در اين حال، دست‌هاي خويش را به سمت عرش بلند كرد، ابديت را از ما دريغ مدار،اي بزرگ،اي لطيف! خطاب رسيد:اي پيشرو، دلتنگ مباش! بي‌شك ابديت در شما است.

شما بي‌نهايت هستيد و آن بيرون از شما نيست، بگو تا بي‌نهايت شكل بگيرد، بخوان تا بي‌نهايت از فراز آسمان به زمين آيد.

بگو تا شود، بگو، بگو، ابديت، بگو ابديت، صدا به خود لرزيد، آنگاه كه عرق‌هاي سرد بدنش را خشك مي‌كرد، احساس كرد از كوهي بلند بر زمين فرود آمده است.

محمد به مرز چهل سالگي رسيده بود، تبلور آن رنج مايه‌ها در جان او باعث شده بود كه اوقات بسياري را در بيرون مكه به تفكر و دعا بگذراند، تا شايد خداوند بشريت را از گرداب ابتلا برهاند، او هر ساله سه ماه رجب ، شعبان و رمضان را در غار حرا به عبادت مي‌گذرانيد.

آن شب ، شب بيست و هفتم رجب بود، محمد غرق در انديشه بود كه ناگهان صدايي گيرا و گرم در غار پيچيد، "بخوان".

محمد در هراسي وهم آلود به اطراف نگريست، صدا دوباره گفت: بخوان. اين بار محمد با بيم و ترديد گفت: من خواندن نمي‌دانم. صدا پاسخ داد: بخوان به نام پروردگارت كه آفريد آدمي را، بخوان پروردگارت را كه ارجمندترين است، هم او كه با قلم آموخت و به آدمي آنچه را كه نمي‌دانست، آموخت و او هر چه را كه فرشته وحي خوانده بود، باز خواند.

از غار بيرون آمد، ستاره‌ها هنوز از دور چشمك مي‌زدند،ماه هنوز مي‌درخشيد ، مكه هنوز در خواب خفته بود.

كعبه هنوز تصوير يك زنداني را داشت در انتظار رهايي، بت‌ها در انتظار درهم شكستن، كوه نور با تمام عظمتش، اينك زيرگام محمد كوچك و حقير مي‌نمود و آسمان، آنقدر نزديك شده بود كه اگر دستش را بلند مي‌كرد، مي‌توانست از خوشه پروين، ستاره بچيند.

از شكاف صخره‌هاي كوه نور گذشت و از دامنه كوه ظلمت فرود آمد، صخره‌ها، سنگ‌ها، خارهاي رسته بر دامن كوه، با او به نرمي سخن مي‌گفتند و به او با نرمي سلام مي‌كردند و در او به آهستگي مي‌شكفتند و به او به روشني "لبيك" مي‌گفتند و از او، با بي‌قراري، انتظار قيام بزرگي را مي‌كشيدند كه به عمر شرك در زمين خاتمه دهد.

هنگامي كه از غار پايين مي‌آمد زير بار عظيم نبوت و خاتميت ، به جذبه الهي عشق بر خود مي‌لرزيد.

آدم‌ها را ديد كه در آن نيمه شب به خوابي طولاني فرو رفته بودند، اكنون در زمين بود، ولي گفتار خطاب را خوب به ياد داشت كه گفت: بگو تا بي‌نهايت شكل بگيرد، بگو تا آسمان به زمين بيايد، بخوان، بخوان.

آرام بر زمين نشست و از ميان حرارتي كه وجودش را مثل يك كوره در خود مي‌گداخت، به بلنداي كوهي نگريست كه خطاب در آنجا از عرش بر قلبش فرود آمده بود و زمان، از "آدم" تا "عالم" برايش چه تند گذشته بود.

چه تند سپري شده بود و اكنون، او در سرد عرقي كه در پيشاني‌اش مي‌لغزيد، در وجود خودش ايستاده بود.

عربستان در عصر بعثت، از نظر شرايط اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي در موقعيت بسيار دشواري قرار داشت و آيين ابراهيم، مانند آنچه از ساير نقاط جهان در عرصه بعثت جريان داشت، بسيار منحرف شده و به يك بت پرستي سخيف و زشت تبديل شده بود.

در چنين فضايي، محمد برخاسته بود تا نخست "راه" بسازد و آنگاه راه را به "روح" منتهي كند و آنگاه كه انسان را يافت، وجودش را از لوث تاريكي‌ها بزدايد، لباس تقوا را بر قامتش ببرد، بدوزد و آنگاه بپوشاند.

... هر چه زمان مي‌گذشت، زمينه نفوذ اجتماعي محمد گسترده‌تر مي‌شد، كلمات قطره‌قطره از ابر زبانش بر سينه مي‌چكيد و دل را زنده مي‌كرد و آن را مي‌شكفت ، همه او را دوست داشتند، همه به او عشق مي‌ورزيدند، همه او را "امين" خود مي‌دانستند و همه او را "محمد امين" مي‌ناميدند.

مبعث حضرت محمد (ص) بر تمام مسلمانان آزاده جهان مبارك. ك/‪۴‬ ‪۵۵۷/۶۸۶/۷۳۳۷‬
 سه شنبه 8 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن