واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: سياست خارجي فرانسه در مسير تكرار
اروپا- ترجمه نيلوفر قديري:
وقتي نيكولا ساركوزي در هفتم ماه مه سال ۲۰۰۷ بهعنوان رئيسجمهوري جديد فرانسه به قدرت رسيد، برنامههايش براي سياست خارجي جامع و فراگير بود.
او برنامههاي بزرگي براي خاورميانه و شمال آفريقا داشت و قرار بود سياست معطوف به مناطق عربي فرانسه را متوازن كند.
ساركوزي بر اين باور بود كه فاصله گرفتن از رويكرد سياست خارجي ژاك شيراك نسبت به خاورميانه باعث پيشبرد آرمان صلح و پيشرفت در منطقهاي ميشود كه او اعتراف كردهبود چيز زيادي از آن نميداند.
در جريان تشكيل اتحاديه مديترانه كه اعضاي آن همين هفته در پاريس با يكديگر ديدار كردند، ساركوزي در اينرؤيا بود كه فرانسه با افتخار آغوش خود را به روي مستعمرههاي سابق خود در شمال آفريقا و مديترانه ميگشايد تا مشكلاتي چون انرژي و مهاجرت غيرقانوني در كل منطقه حل شود.
ساركوزي در نشست سران اين اتحاديه جديد گفت: مديترانه براي نفوذ ما در دنيا بسيار مهم است. او همچنين تاكيد كرد كه رئيسجمهوري جديد فرانسه قصد دارد تمدن را به وسيله صلح گسترش دهد نه فتوحات و مستعمرات.
اما ساركوزي تنها چند ماه بعد از به قدرت رسيدن، خطرات اظهارات ضدونقيض خود را و همچنين محدوديتهاي جاهطلبيهاي جهانياش را دريافت.
ساركوزي رؤياي مديترانهاي خود را بارؤياي ناپلئون كه الجزاير را فتح كرد، مقايسه ميكند اما چنين مقايسهاي نه تنها باعث بهبود رابطه فرانسه با همسايگان نميشود بلكه اين رابطه را تيره ميكند.
بدون شك ساركوزي يك عملگراست. او با وجود نزديكي به رايدهندگان راست افراطي، نيازهاي ژئوپلتيك خاورميانه و شمال آفريقا را ميشناسد.
مثلا او در سفر به الجزاير مجبور شد اظهارات دوران تبليغات انتخاباتياش را رد كند و بگويد: من در جنگ الجزاير شركت نداشتهام و نسل من بار تاريخ را به دوش نميگيرد.
رابطه او با معمر قذافي نشانه ديگري است از شناخت او از ضرورتهاي ژئوپلتيك منطقه. او در جريان تبليغات انتخاباتي وعده دادهبود كه حقوق بشر را فداي ارزشهاي دمكراتيك نميكند.
او گفته بود كه بر خلاف شيراك كه با رهبران كشورها طرح ارتباطات شخصي ميريخت، دكترين سياست خارجي كشورش را تغيير نميدهد. اين سخنان براي او محبوبيت زيادي جلب كردهبود.
او حتي آشكارا از چين خواست به آزادي بيان و اجتماعات احترام بگذارد و به روسيه هم هشدار داد اما وي از زمان به قدرت رسيدن، بسياري از اين وعدهها را زير پا گذاشت.
البته فعالبودن بيش از حد او، شيوه رهبرياش و علاقه وافر به جلوي دوربين رسانهها بودن، ساركوزي را از شيراك و رهبران ديگر فرانسه متمايز ميكند. واقعيت آن است كه سياست خارجي ساركوزي تفاوت چنداني با سياست خارجي سنتي فرانسه ندارد.
او تلاش زيادي ميكند كه در خاورميانه نقش و نفوذ سنگيني داشته باشد. البته ناكامي در ايفاي اين نقش، محدوديتهاي سياست خارجي فرانسه را نشان ميدهد.
اين مداخله امير قطر بود كه بحران لبنان را حل كرد، نه رفتوآمدهاي ديپلماتيك فرانسه. از سوي ديگر در ميانجيگري ميان سوريه و اسرائيل هم اين تركها بودند كه نقش اساسي ايفا كردند نه پاريس.
تغيير در سياست خارجي فرانسه كه ساركوزي از همان ابتدا وعده آن را ميداد، هرگز اتفاق نيفتاد. سياستهاي ساركوزي در قبال خاورميانه هم به غيراز چندتفاوت محدود، همان سياستهاي گذشته فرانسه است.
ساركوزي در مقابل واقعيتهاي دشوار و پيچيده منطقه خاورميانه دريافته كه بايد سياستهاي بلندپروازانهاش را تغيير دهد. اتحاد مديترانه هم شامل همين وضعيت ميشود.
تعاملات پيچيده در روابط كشورهاي منطقه مانند مراكش و الجزاير، اعراب و اسرائيل، بدون شك ابتكار ساركوزي را ناكام ميگذارد.
ديلي استار- ۱۵ جولاي
تاريخ درج: 26 تير 1387 ساعت 21:02 تاريخ تاييد: 27 تير 1387 ساعت 00:12 تاريخ به روز رساني: 26 تير 1387 ساعت 23:58
پنجشنبه 27 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]