واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *آشنايي با يك سردار شهيد* شهيد محمدرضا دستواره
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و حماسه
نخستين يادواره «خورشيد دوكوهه» پاسداشت قهرمان ملي حماسه دفاع مقدس، حيدر رزمندگان اسلام، شير در زنجير، سرلشكر پاسدار حاج احمد متوسليان برگزار شد.
اين يادواره كه كنگره سرداران و 15 هزار شهيد لشكر 27 محمدرسولالله (ص) نيز به شمار ميرود پنجشنبه سيزدهم تيرماه در تهران تالار بزرگ وزارت كشور برگزار شد.
به اين بهانه سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) مروري دارد بر زندگي و فعاليتهاي سردار شهيد محمدرضا دستواره.
وي در سال 1338 هجري شمسي در جنوب شهر تهران به دنيا آمد و دوران تحصيل دبستان را در مدرسهاي به نام باغ آذري گذراند. تا مقطع ديپلم،تحصيلات خود را با نمرات عالي به پايان رساند. در تمام طول دوران تحصيل از هوش و حافظهاي قوي برخوردار بود. گرايش ديني و علايق مذهبي از همان كودكي در حركات و سكنات دستواره به وضوح نمايان بود و هر روز افزايش مييافت. او به تلاوت قرآن و شركت در مسابقات قرائت قرآن علاقه وافري داشت. زماني كه خود هنوز به سن تكليف نرسيده بود اعضاي خانواده را به انجام تكاليف الهي و رعايت اخلاق اسلامي توصيه ميكرد و همسايگان ،او را به عنوان روحاني خانوادهاش ميشناختند.
فعاليتهاي سياسي- مذهبي
با اوجگيري انقلاب اسلامي،همراه با سيل خروشان امت مسلمان در تظاهرات و فعاليتهاي مردمي شركت فعال داشت و در اين زمينه چند بار توسط عوامل رژيم منحوس پهلوي دستگير شد. سال 1357زماني كه در سال آخر دبيرستان درس ميخواند نه تنها خود فعالانه در تظاهرات و اعتراضات عمومي عليه طاغوت شركت ميكرد. بلكه دوستان همكلاسي و برادران كوچكترش را نيز به اين امر ترغيب و تشويق ميكرد. زماني كه يكي ار برادرانش گفته بود شاه توپ و تانك دارد و پيروزي براي او. گفته بود ما خدا را داريم.
پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، جهت پاسداري از دستاوردهاي انقلاب به جمع پاسداران كميته انقلاب اسلامي پيوست و طي چهار ماه خدمت خود در اين نهاد انقلابي، زحمات زيادي را در جهت انجام مأموريتهاي مختلف و تثبيت حاكميت انقلاب اسلامي تحمل كرد. سپس به خيل سپاهيان پاسدار پيوست و بلافاصله داوطلبانه طي ماموريتي عازم كردستان شد.
حضور در كردستان و مبارزه با ضد انقلاب
او همراه فرماندهان عزيزي چون شهيد چراغي و حاج احمد متوسليان،زحمات زيادي را در مقابله با ضد انقلاب به جان خريد و بعد از آزادسازي شهر مريوان در معيت برادر متوسليان و ساير برادران رزمنده وارد شهر مريوان شد. از آنجا كه اين شهر جنگ زده پس از آزادي با مشكلات متعددي مواجه بود . سازمانها و مؤسسات دولتي تعطيل شده بودند. به دستور برادر متوسليان،برادران پاسدار در مراكز و ادارات مختلف از جمله شهرادي،راديو و تلويزيون مشغول خدمت شدند. شهيد دستواره نيز ماموريت يافت كالاهاي ضروري مردم را تهيه كرده و در اختيار آنان قراردهد. او به نحو احسن اين ماموريت را انجام داد و در روزهاي عمليات نيز مانند ساير برادران،سلاح به دست در قلههاي مريوان با ضدانقلاب و با دشمن بعثي جنگيد. ايشان مدتي نيز فرماندهي پاسگاه شهدا در محور مريوان را به عهده گرفت.
شهيد و دفاع مقدس
همگامي كه سردار متوسليان ماموريت يافت تيپ محمد رسول الله(ص)را تشكيل دهد او همراه ساير برادران از مريوان به سمت جبهههاي جنوب عزيمت كرد و در آنجا به علت مهارت در جذب نيرو مامور تشكيل واحد پرسنلي تيپ شد. ايشان با ميل باطني كه به گردانهاي رزمي داشت روحيه اطاعت پذيرياش باعث شد تا بدون هيچگونه ابهامي مسئوليت محوله را قبول كند. اما از فرماندهان تقاضا كرد كه مجاز به شركت در عملياتها باشد. بنابراين در روزهاي عمليات و سلاح به دست در كنار فرماندهان گردان وارد عمل ميشد.
دستواره به همراه سرداران لشكر محمد رسول الله(ص)بران ياري رساندن به مردم مسلمان و ستمديده لبنان كه مورد هجوم ناجوانمردانه رژيم اشغالگر قدس قرار گرفته بودند راهي آن ديار شد. بعد از بازگشت عقيل به فرماندهي تيپ سوم ابوذر منصوب شد و تا زمان عمليات خيبر در همين مسئوليت به خدمت صادقانه مشغول بود. در عمليات خيبر بعد از شهادت فرمانده دلاور لشكر محمد رسول الله(ص) شهيد حاج همت و واگذاري فرماندهي به شهيد كريمي، سيد به عنوان قائم مقام لشكر 27حضرت رسول(ص)منصوب شد. پس از شهادت كريمي، در كنار رزمندگان اسلام عليه كفار جنگيد و در نهايت با انتصاب فرماندهي جديد لشكر،ايشان همچنان به عنوان قائم مقام لشكر ،در خدمت جنگ و دفاع مقدس انجام وظيفه كرد.
مناطق اشغالي كردستان و صحنههاي مختلف جبهههاي جنوب كشور به ويژه عمليات والفجر 8 و جاده امالقصر (در فاو )شاهد دلاوريهاي عاشقانه و جانفشانيهاي اين شهيد عزيزاست.
ويژگيهاي اخلاقي
از خصوصيات بارز شهيد،خوشرويي،جذابيت،صفاي باطن، اخلاص و توكل به خدا بود. به گفته همرزمانش، جايي كه او بود غم و اندوه بيرون ميرفت. او در روحيه دادن به رزمندگان نقش به سزايي داشت. از شجاعت بالايي برخوردار بود. تجزيه و تحليل حساب شده مسائل جنگ و قدرت تصميم گيري سريع،يكي از ويژگيهاي بود كه در مشكلات ،سيد را ياري مي كرد. با آنكه از نظر جسمي بدني نحيف و لاغر داشت،خستگي ناپذيري و اعتماد به نفس او زبان زد خاص و عام بود. او در بيشتر نبردها به جز مواقعي كه مجروح شده بود حضور داشت و در شبهاي عمليات تا صبح در خط اول درگيري با دشمن و در كنار رزمندگان از نزديك به هدايت عمليات مي پرداخت. آن بزرگوار تا هنگام شهادت 11بار مجروح شد ولي هرگز از پاي ننشست و با شجاعت كم نظير با نثار جان عزيزش به دفاع از اسلام و آرمانهاي متعالي حضرت امام خميني(ره)و حفظ كيان جمهوري اسلامي ادامه داد.
نحوه شهادت
در عمليات كربلاي1- كه برادرش حسين در خط پدافندي شهيد شد- جهت شركت در مراسم تشييع و تدفين او به تهران رفت. ولي بيش از سه روز در تهران نماند و به منطقه بازگشت. وقتي به وي گفته ميشود كه خوب بود لااقل تا شب هفت برادرت ميماندي و بعد برميگشتي، در جواب ميگويد به آنها گفتهام كنار قبر حسين قبري را براي من خالي نگه داريد. بيش از 10 روز از شهات برادرش نگذشته بود كه در عمليات كربلاي 1روز آرادسازي شهرمهران از چنگال دشمن بعثي، روح بزرگش از كالبد تن رها شد و مظلومانه به شهادت رسيد و در جرگه شهيدان كربلا راه يافت و بر سريرعند ربهم جلوس نمود.
انتهاي پيام
شنبه 15 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]