واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : تفسیر اشعار سهراب سپهری batlagh20-09-2008, 05:30 PMسلام این تاپیک برای این هست که اشعار سهراب سپهری رو که منظور خاص خودش رو داره و با اکثر اشعار فرق می کنه دور هم و با هم تفسیر کنیم و سعی در فهم هر چه بیشتر اشعار این شاعر و عارف داشته باشیم و این اشعار رو بهتر درک کنیم با آرزوی شادی و موفقیت برای همه دوستان خدانگهدار batlagh27-09-2008, 07:54 PMسلام من هنوز مطلب ننوشتم ببینم کسی مایل به همکاری هست یا نه گویا کسی از این تاپیک استقبال نکرده... sayrex27-09-2008, 07:58 PMخوب الان قرار این تاپیک چه حالتی داشته باشه؟ به صورت پرسشی؟ یعنی 1 کی بیاد 1 شعر رو منظورش رو نفهمیده باشه اینجا مطرح کنه و کسایی که بلدن جواب بدن؟ یا اینکه هر کس هر شعری دوست داشت خودش بیاد اینجا به قول شما تفسیرش کنه؟ danavan27-09-2008, 08:32 PMسلام. همیشه برای من این مساله بود در شعر زیر « خانه دوست كجاست؟ » در فلق بود كه پرسيد سوار. آسمان مكثي كرد. رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن ها بخشيد و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت: نرسيده به درخت، كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است. مي روي تا ته آن كوچه كه از پشت بلوغ، سر بدر مي آرد، پس به سمت گل تنهايي مي پيچي، دو قدم مانده به گل، پاي فواره جاويد اساطير زمين مي ماني و ترا ترسي شفاف فرا مي گيرد. در صميميت سيال فضا، خش خشي مي شنوي: كودكي مي بيني رفته از كاج بلندي بالا، جوجه بردارد از لايه نور و از او مي پرسي خانه دوست كجاست. منظور از شاخه نور همون سیگاره؟ sayrex28-09-2008, 02:15 PMسلام. همیشه برای من این مساله بود در شعر زیر « خانه دوست كجاست؟ » در فلق بود كه پرسيد سوار. آسمان مكثي كرد. رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن ها بخشيد و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت: نرسيده به درخت، كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است. مي روي تا ته آن كوچه كه از پشت بلوغ، سر بدر مي آرد، پس به سمت گل تنهايي مي پيچي، دو قدم مانده به گل، پاي فواره جاويد اساطير زمين مي ماني و ترا ترسي شفاف فرا مي گيرد. در صميميت سيال فضا، خش خشي مي شنوي: كودكي مي بيني رفته از كاج بلندي بالا، جوجه بردارد از لايه نور و از او مي پرسي خانه دوست كجاست. منظور از شاخه نور همون سیگاره؟ راستش من اظلاعی ندارم اما خیلی بعید منظورش سیگار باشه!! batlagh28-09-2008, 04:41 PMخوب الان قرار این تاپیک چه حالتی داشته باشه؟ به صورت پرسشی؟ یعنی 1 کی بیاد 1 شعر رو منظورش رو نفهمیده باشه اینجا مطرح کنه و کسایی که بلدن جواب بدن؟ یا اینکه هر کس هر شعری دوست داشت خودش بیاد اینجا به قول شما تفسیرش کنه؟ سلام اصلش دومی هست یعنی هر کسی نظر خودش رو روی شعری از سهراب که دوست داره می ده و یا تفسیرش می کنه برای دوستان اما اولی هم هست مثلا اگر کسی شعری رو خوند و جاییش رو متوجه نشد می یاد می گه کسانی بلدند توضیح می دهند موفق باشید بای karin28-09-2008, 08:17 PMسپهري با تجربه هايي که ديده ها ، از شنيده ها ،مطالعات و حرف هاي ديگران به دست آورده بود ، يکي از موفق ترين شعرهاي خود را سرود و آن را با نام صداي پاي آب به شب هاي خاموش مادر تقديم کرد . اين شعر بيان زيبايي از دردها و خوشي هاي شاعر است که اکنون يک نشاط روحي بر او غلبه کرده و فضاي سبز کاشان اين آرامش را بيشتر کرده است . شاعر در اين منظومه سه مرحله رابيان مي کند : 1 : معرفي کلي خود رد زمان حال 2 : معرفي خود در زمان گذشته 3 : معرفي دقيق خود در زمان حال و بيان آراو تفکرات خويش که حاصل تولدي ديگر است . شاعر در اين منظومه آن گونه که مي خواهد مسائل رابيان مي کند . درباره ي مسائل آن چه را به واقع ديده است ، مي گويد . از ديگر ويژگي هاي اين منظومه به کار گيري عناصر فولکلوريک يا مردمي است که نشان دهنده ي روح مردمي شاعر آن است . سپهري در زمان سرودن اين شعر 36 سال دارد وبه جرأت مي توان گفت که شعر سپهري ، دراين منظومه معنا پيدا مي کند . از کتاب جهان مطلوب سهراب سپهری نوشته ی حجت عماد karin28-09-2008, 08:18 PMاهل کاشانم روزگارم بد نیست تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن شوقی مادری دارم بهتراز برگ درخت دوستانی بهتر از آب روان و خدایی که دراین نزدیکی است لای این شب بوها پای آن کاج بلند روی آگاهی آب روی قانون گیاه من مسلمانم قبله ام یک گل سرخ جانمازم چشمه مهرم نور دشت سجاده من من وضو با تپش پنجره ها می گیرم در نمازم جریان دارد ماه جریان دارد طیف سنگ از پشت نمازم پیداست همه ذرات نمازم متبلور شده است اهل کاشانم ؛ شاعر در ابتداي اين شعر ، ابتدا از زادگاه وشهر خود سخن مي گويد . روزگارم بد نيست ؛ اين جمله در بين عوام رواج زيادي دارد حتّي در گفت و گوهاي روزانه نيز اين گونه جمله ها يه کار مي رود ، مانند : بد نيستم ، بد نمي گذرد و... وجود دارد . اين جمله نشانه دهنده ي قناعت وراضي بودن به امور دنيوي است و اين يعني شاعر خيلي زندگي ساده وبي آلايشي داشته است . تکه ناني دارم ، خرده هوشي ، سر سوزن ذوقي ؛ تکه اي نان داشتن کنايه از نان بخور و نمير است . به کاربردن خرده براي هوش و سر سوزن براي ذوق ، نهايت تواضع در بين انسانهايي است که به مراتب متعالي کمال رسيده اند. چنانچه مي بينيم سپهري داراي ذوق بسيار است که در هنر وشعر وي به اين نکته برخورد مي کنيم . ميان کلمات تکه ، خرده و سر سوزن نوعي تناسب معنايي وجود دارد . مادري دارم بهتر از برگ درخت در اين جمله شاعر به خوبي مادر خود افتخار مي کند ومادر خود را در يک انديشه ي برتر ذهني ، بهتر از برگ سبز درخت مي داند . برگ درخت مظهر طبيعت سبز است که در نظر سپهري ارزش بسيار دارد ، اما مادر ارزشي بيشتر از برگ درخت دارد . دوستاني بهتر از آب روان شاعر در اين جمله دوستان صميمي خود را برتر از آب روان مي داند . وخدايي که در اين نزديکي است اين جمله اشاره به آيه ي اَنا اَقْرَبُ اِلَيْکُم مِنْ حَبْل الْوَريد دارد که نظر شاعر اين است که خداوند در همه جا حضور دارد . لاي اين شب بوها ، پاي آن کاج بلند روي آگاهي آب ، روي قانون گياه کلمه ي لاي به معناي در ميان به کار رفته که يک واژه ي عاميانه است نه ادبي، شاعر به گونه اي تمثيل آميز و باتوجه به آيه ي مذکور ،شب بوها ، کاج ها ، آب و گياهان را جايگاه خدا مي داند . با اين جملات اين مسأله مطرح مي شود که خداوند همه جا هست واز همه چيز مطّلع است . بين کلمات کاج وبلند تناسب وجود دارد،زيرا کاج بلند بوده و سمبل بلندي نيزاستآگاهي براي آب نوعي تشخيص است . قانون گياه نوعي تشبيه است . گياه به قانون تشبيه شده است ، زيرا که ما تمام طبيعت حتّي گياهان را تابع قانون خاصّ جبري مي دانيم که براي آن ها وضع شده است . من مسلمانم. قبله ام يک گل سرخ دراين جمله شاعر گل سرخ که مظهر طبيعت زنده است را قبله ي خود مي داند ومنظور وي اين است که چه اندازه طبيعت مقدس است که مي شود در هرجاي آن قبله اي بنا کرد . قبله جايي است که مسلمانان براي برپا داشتن نماز رو به آن سمت مي ايستند ورو به همان طرف نيز عبادت مي کنند . قبله ي مسلمانان در ابتدا بيت المقدس يعني خانه ي پاک بود که در عربي به آن اورشليم مي گويند وسپس در زمان پيامبر اسلام ، به مکّه تغيير کرد . جانمازم چشمه ، مُهرم نور جانماز همان قاليچه يا زير اندازي است که مسلمان برروي آن ،براي عبادت خداوند به نماز مي ايستد . و شاعر در يک تصوير سازي زيبا ، تمام چشمه را که محل بيرون آمدن آب پاک و مظهر طهارت است را جانماز خود مي داند . دانستن چشمه براي جانماز يکي از زيباترين تصاوير موجود اين منظومه است . شاعر جنس مهر خود را از نور مي داند . دانستن نور به عنوان مهر ، يک تصوير ذهني است . من وضو با تپش پنجره ها مي گيرم در اين جمله ، نوعي تشخيص براي پنجره وجود دارد وپنجره به موجودي تشبيه شده است که مي تواند تپش داشته باشد و منظور شاعر اين است که از همان لحظه اي که پنجره در صبح باز مي شود ، براي عبادت کردن آماده است . در نمازم جريان دارد ماه ، جريان دارد طيف سنگ از پشت نمازم پيداست : همه ذرات نمازم متبلور شده است . در نماز شاعرماه وطيف جريان داردوسنگ را مي شود از آن سوي نماز آن ديد، مقصود ومنظور شاعر اين است ، نمازي را که برپا مي کند ،نمازي صاف ويکدست است .نمازي است که هيچ غلّ وغشي در آن نيست . پاک ومنزه بوده وهيچ نوع دغل بازي و دورويي در آن وجود ندارد . متبلور شدن ، يعني به شکل شيشه اي وبلورين در آمدن. دانه ها واشياي بلوري بسيار شفاف هستند . دراين جمله شاعر مي گويد که اجزاي نمازش به صورت صاف ، پاکيزه ، شفاف و نوراني است . batlagh29-09-2008, 01:56 PMسلام دوستان یه کار دیگه هم بکنیم کتاب هایی که درباره اشعار سهراب هست یا بررسی . تفسیر اشعارش هست رو هم معرفی کنیم بای karin29-09-2008, 02:23 PMسلام دوستان یه کار دیگه هم بکنیم کتاب هایی که درباره اشعار سهراب هست یا بررسی . تفسیر اشعارش هست رو هم معرفی کنیم بای سلام من دو تا کتابی رو که خودم می پسندم رو بگم یکی همین جهان مطلوب سهراب سپهری نوشته ی حجت عماد یکی هم هر کجا هستم باشم نوشته ی پریدخت سپهری ( خواهر سهراب ) اولی بیشتر بررسی و تفسیره ولی دومی بیشتر در مورد خود سهرابه و این که در چه زمان هایی کدوم اشعارش رو گفته t.s.m.t03-10-2008, 12:08 AMو هو الرحیم هیچ کس نمی تونه بگه که یک شعر پیچیده و یا حتی خیلی ساده از یک شاعر بزرگ و حتی یک شاعر متوسط دقیقاً چه معنی میده و منظور شاعر از آن چه بود.شعر شاعر رو باید فهمید باید احساسش کرد نه تفسیر و نه معنی.بزرگترین مفسران و منتقدان هم اشتباه ها ی بزرگی در تفسیر این گونه اشعار داشته اند.هر وقت از یک شعری خوشت اومد با خوندنش احساس کردی که دیگر در این دنیا نیستی،موهای بدنت سیخ شد،وخون در رگات جوشید بدون که شعر رو حس کردی اما نمیتونی این حس رو به دیگران منتقل کنی،در واقع باید هر فردی این مسأله رو خود تجربه کند.نشان به آن نشان که کم سوادانی بودند که شاعران بزرگی گشتند و به اصطلاح مفسران و منتقدان و استادان زیادی بودند که حتی یک بیت شعر متوسط هم نتوانسته اند بگویند.کسی که هنوز حسی برای فهمیدن شعر ندارد چگونه می خواهد آنرا خود بفهمد و به دیگران نیز بیاموزد.اما اصولاً این روال کار است و ظاهراًچاره ای نیز جز این نیست.بهتر است بگویم ما دوست داریم شعری رو آن گونه معنی کنیم که خود دوست داریم.واضح تر بگویم آرزو داشتیم اگر شاعر این شعر ما بودیم معنی ان دقیقاً آنی میبود که فکر می کنیم.اما کلاً با این مساله به اصطلاح تفسیر موافقم،در واقع بهتر از هیچی است مخصوصاً برای آدمهای آهنی،امیدوارم شاعرانی که اشعار آنها را معنی می کنیم اگر چه نیم راه را غلط می رویم از ما دلگیر نشوند و این را از علاقه ی ما به خو پندارند. t.s.m.t03-10-2008, 12:17 AMمتأسفانه من در شعر فارسی دست زیادی ندارم و نمی توانم کمک خاصی بکنم ولی گاه گاهی زحمتی خواهم داد: ای میان سخن های سبز نجومی! برگ انجیر ظلمت عفت سنگ را می رساند. سینه ی آب در حسرت عکس یک باغ می سوزد سیب روزانه در دهان طعم و یک وهم دارد. ای هراس قدیم! در خطاب تو انگشت های من از هوش رفتند. امشب دستهایم نهایت ندارند امشب از شاخه های اساطیری میوه می چینند. امشب هر درختی به اندازه ی ترس من برگ دارد. لطفاً قسمت های ضخیم رو کمک کنید،آخرین سطر رو دست کم نگیرید پیچیده تر از آنی ست که به نظر میرسد،این قابل قبول که شاعر کثرت ترس خود را با تعداد زیاد برگان درخت می خواهد نشان دهد،اما چرا درخت!؟ eshghe eskate06-10-2008, 02:05 PMنظر من!: مادري دارم بهتر از برگ درخت اینجا منظور شاعر از برگ درخت(هم از لحاظ سبزی و هم از لحاظ ظریفی) مظهر لطافت و محبت و عاطفه ی زیاد است. دوستاني بهتر از آب روان دوستانی که همچون آب روان زلال و ساده و صادق اند. من مسلمانم. قبله ام يک گل سرخ در میان هر چیز پاک و زیبایی میتوان خدا را یافت. ehsan-totti05-06-2009, 10:20 PMتفسر این شعرش رو میشه توی 2-3 خط بزارین قفسی بی در دیدم که در آن روشنی پرپر میزد و نردباتی که از این عشق میرفت به بام فلک من زنی دیدم نور در هاون میکوبید سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4838]