تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خوشى و آسايش، در رضايت و يقين است و غم و اندوه در شكّ و نارضايتى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836196325




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

- اگر ايران مي‌خواست بمب بسازد مدت‌ها قبل مي‌توانست


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

راسخون : بنابر برآوردهاي موسسه مطالعات راهبردي لندن، در صورتي كه ايران مي‌خواست بمب اتمي بسازد مي‌توانست مدت‌ها قبل و با سرعت بسيار بيشتري در اين مسير حركت كند. «مارك فيتز پاتريك» مدير برنامه عدم اشاعه موسسه بين‌المللي مطالعات استراتژيك انگليس، در تاريخ 3 فوريه 2011 گزارشي درباره برنامه هسته‌اي ايران منتشر كرده كه آخرين تحولات فني و سياسي مربوط به اين موضوع را از ديدگاهي خاص تحليل مي‌كند.   سايت ايران هسته‌اي متن كامل اين گزارش را منتشر كرده است كه در پي مي‌آيد.   به گزارش فارس، ادعاهايي را كه در خصوص برنامه موسوم به «برنامه تسليحات راهبردي ايران» مي‌شود، نبايد دست‌كم گرفت. جمهوري اسلامي ايران مواضع خود را در خصوص سلاح‌هاي كشتار جمعي هم از طريق فتاواي مذهبي و هم از طريق عضويت در توافقنامه‌هايي همچون «ان‌پي‌تي»، پروتكل ژنو، كنوانسيون تسليحات ميكروبي (BWC) و كنوانسيون تسليحات شيميايي (CWC) بيان كرده است، همچنين ادعاهايي كه در خصوص تلاش ايران براي تخطي از دو معاهده آخر مي‌شود با اطلاعات موجود قابل اثبات نبوده و مي‌تواند سرشار از اغراق و مبالغه باشد.   با اين حال در حوزه هسته‌اي، ايران به شكلي نظام‌مند دست به تخطي از وظايف خود در حوزه ان‌پي‌تي و خروج از قواعد و قوانين آژانس بين‌المللي انرژي هسته‌اي زده است كه اسناد آن مضبوط است. جدا از تاسيسات صلح‌آميز انرژي هسته‌اي همچون بوشهر، به نظر مي‌رسد ايران در تلاش است به قابليت‌هايي دست پيدا كند كه به اين كشور اين امكان را مي‌دهند كه هرگاه رهبران اراده كردند، قادر به توليد سلاح‌هسته‌اي باشد.   25 سال است كه اين قابليت در ايران بي‌وقفه در حال رشد و ترقي بوده و هست، چرا كه تلاش براي غني‌سازي اورانيوم از اواسط دهه 1980 ميلادي توسط ايران آغاز شد. البته اين پروژه با شدت و سرعت تمام پيگيري نشده است و نمي‌توان آن را از اين جهت با پروژه توليد بمب اتمي توسط آمريكا در «منهتن» كه ظرف 5/3 موفق به توليد دو نوع بمب هسته‌اي شد و يا پروژه توليد بمب هسته‌اي پاكستان كه ظرف 11 سال به نتيجه رسيد، مقايسه كرد.   به‌واقع ايران اگر مي‌خواست؛ مي‌توانست با سرعت بسيار بيشتري در اين مسير حركت كند. در كل، رهبران ايران خواسته‌اند تا مقاصد تسليحاتي خود را در هاله‌اي از ابهام نگه دارند. با اين حال، توجيهاتي كه سخن از «برنامه‌اي كاملا صلح‌آميز» به ميان‌ مي‌آورند، نمي‌تواند معتبر باشد.   تمام كشورهاي داراي سلاح هسته‌اي از دو نوع ماده اوليه براي ساخت چنين تسليحاتي استفاده مي‌كنند: «پلوتونيوم» و «اورانيوم با درصد غناي بالا». به نظر مي‌رسد كه ايران در مسير توليد هر دوي اين مواد اوليه گام برمي‌دارد. البته آن‌طور كه از شواهد برمي‌آيد، اين كشور با دسترسي به پلوتونيوم فاصله زيادي دارد.   راكتور آب سنگين اراك – كه براي مقاصد صلح‌آميز ساخته شده است – شباهت بسيار زيادي به راكتورهايي دارد كه هند، پاكستان و اسرائيل از آن براي توليد پلوتونيوم لازم براي تسليحات هسته‌اي استفاده كردند؛ اما جداسازي پلوتونيوم از سوخت مصرف‌شده راكتور به فرآيندي نياز دارد كه ايران فاقد فن‌آوري لازم براي پياده‌سازي آن است. در هر شرايطي، خطر توليد سلاح هسته‌اي در اراك فعلاً دور از ذهن به نظر مي‌رسد چرا كه ايران تاكنون قادر نبوده است تركيبات فلزي بزرگ مورد نياز راكتور را تامين كند. لذا به نظر مي‌رسد كه زمان‌بندي در نظر گرفته شده براي تكميل پروژه اراك كه سال 2013 اعلام شده است، با تاخير مواجه شود. در ضمن اگر ايران بخواهد از مواد نامرغوب داخلي براي ساخت اين راكتور استفاده كند، با خطرات امنيتي مواجه خواهد شد.   همچنين در دارخوين نيز اگر ايران بخواهد با دانش و توان داخلي خود به ساخت راكتور بپردازد، باز با مشكلات امنيتي و زيست‌محيطي مواجه مي‌شود. در عين حال، نيروگاه اتمي بوشهر نيز كه به زودي فعاليت خود را شروع خواهد كرد، مي‌تواند به منبعي براي تامين پلوتونيوم مورد نياز ايران بدل شود. خروجي سوخت 25 تني اين نيروگاه در سال، حداقل در تئوري براي توليد چند 10 بمب اتمي كافي است.   با اين حال، پلوتونيوم توليد شده در اين نيروگاه كه براي توليد برق به كار مي‌رود، چندان براي توليد بمب اتمي مناسب نيست. در ضمن اگر ايران بخواهد در بوشهر به پلوتونيوم مورد نياز براي توليد بمب هسته‌اي دست پيدا كند، اين امر از چشم بازرسان آژانس بين‌المللي انرژي اتمي مخفي نخواهد ماند. اعتبار اين سناريو همچنين مستلزم آن است كه ايران بتواند يك راكتور ويژه براي فرآوري سوخت بسازد و آن را كاملاً مخفي نگاه دارد، كه اين امر نيز از نظر فني مشكل است.   نگران‌كننده‌ترين امر توان غني‌سازي اورانيوم توسط ايران است البته برنامه غني‌سازي ايران در نطنز به خاطر برخي مشكلات فني با تاخير مواجه شده است. از جمله اين مشكلات فني مي‌توان به طراحي نامناسب سانتريفوژهاي نسل اول، نصب تعداد زياد سانتريفوژها و اقدامات خرابكارانه نظير انتشار ويروس استاكس‌نت اشاره كرد. اينكه ايران بتواند تعداد بيشتر از 4000 سانتريفوژ را در نطنز به كار بگيرد بستگي به اين دارد كه اين كشور تا چه حد بتواند به مواد اوليه و تجهيزات مورد نياز دست پيدا كند، كه از اين نظر در محدوديت نيز قرار دارد.   به‌رغم ادعاهايي كه در خصوص خودكفايي مي‌شود، برنامه غني‌سازي ايران همچنان وابسته به واردات برخي مواد و قطعات خارجي است. البته در گذر زمان ايران مي‌تواند بر اين محدوديت‌ها فائق آيد اما كنترل بر مسيرهاي صادراتي و بازارهاي سياه مي‌تواند توان ايران را در زمينه توليد اورانيوم به شدت كاهش دهد.   علي‌رغم تمام محدوديت‌هاي پيش آمده در نطنز و مشكلات موجود در مسير ساخت سانتريفيوژ، ايران حجم گسترده‌اي از اورانيوم غني‌شده در سطح پايين را توليد كرده است كه در صورت فرآوري براي ساخت يك يا دو بمب اتمي كافي است. مقدار اورانيوم غني‌شده در سطح پايين مورد نياز براي توليد اورانيوم غني‌شده در سطح بالا كه به توليد بمب اتمي مي‌انجامد، بستگي به روش مورد استفاده در غني‌سازي دارد. در اين فرآيند، رابطه معكوسي بين سرعت و دقت وجود دارد. هر چقدر كه يك كشور بخواهد سريع‌تر به بمب اتمي دست پيدا كند، بايد حجم بيشتري از اورانيوم غني شده در سطح پايين را خرج آن كند. همواره توليد بمب اول به زمان بيشتري احتياج دارد و پس از توليد آن، بمب‌هاي بعدي در زمان كمتري توليد مي‌شوند.   كارشناسان مختلف، زمان‌بندي‌هاي متفاوتي از دورنماي دستيابي ايران به بمب اتمي ارائه كرده‌اند. به طور مثال «مير داگان رئيس سابق موساد اعلام كرد كه زودترين زماني كه ايران مي‌تواند در آن به بمب اتمي دست پيدا كند، سال 2015 است، هر چند كه اين ارزيابي بلافاصله از سوي رئيس كابينه اسرائيل مورد چالش قرار گرفت. آمريكايي‌ها هم بر اين باورند كه اين زمان پس از سال 2012 خواهد بود. اين اظهارنظرها چندان قابل اعتماد نيستند چرا كه اولاً مفروضات آنها روشن نيست و ثانياً مشخص نيست كه تعريف آنها از بمب اتمي چيست؟ بسياري از اين ارزيابي‌ها بين زمان مورد نياز براي توليد اورانيوم لازم براي بمب اتمي و زمان لازم براي تبديل اين اورانيوم به عنوان ماده اوليه به بمب تفكيك قائل نشده‌اند. همچنين اين ارزيابي‌ها بين يك «ابزار اتمي» و يك «سلاح اتمي واقعي» تمايزي قائل نشده‌اند.     اگر ايران بخواهد از همين 4000 سانتيرفيوژ فعال در نطنز با فرض ادامه كار آنها استفاده كند، به يك‌سال و هفت ماه زمان براي توليد موارد اوليه لازم براي توليد اولين بمب اتمي نياز خواهد داشت. اين ارزيابي بر اساس روش چهار مرحله غني سازي فروخته شده از سوي پدر بمب اتمي پاكستان به ايران انجام شده است.   در اين برآورد، زمان مورد نياز براي سازمان‌دهي مجدد آبشارهاي غني‌سازي نطنز با هدف توليد اورانيوم با غناي بالا و همچنين زمان‌هاي اضافي لازم براي توليد اولين بمب نيز لحاظ شده است. به خاطر ضايعات بالاي ناشي از فرآيند توليد اولين بمب اتمي، 2900 كيلوگرم اورانيوم 5/3 درصد غني‌شده لازم است تا ايران بتواند اولين بمب اتمي خود را توليد كند كه تقريباً معادل اورانيومي است كه ايران در پايان سال 2010 در اختيار داشت.     براي بمب‌هاي بعدي، ايران به دست‌كم 32 هفته زمان و 1300 كيلوگرم اورانيوم 5/3 درصد احتياج خواهد داشت. با سرعت فعلي، 10 ماه زمان نياز خواهد بود تا ايران بتواند اين مقدار اورانيوم 5/3 درصد اضافه را نيز توليد كند. در روش ديگر كه از آن به عنوان «روش غني‌سازي دسته‌اي» ياد مي‌شود و در آن نيازي به سازمان‌دهي مجدد آبشارهاي غني‌سازي نبوده و ضايعات كمتري را هم در بر دارد، ايران براي توليد اولين بمب اتمي خود به 6 ماه زمان نياز خواهد داشت و بمب‌هاي بعدي هر يك در فاصله 4 ماه قابل توليد خواهند بود.   البته اين روش هرگز در عمل امتحان نشده است و به مقدار بيشتري اورانيوم غني‌ شده در سطح پايين نيز احتياج خواهد داشت. البته به نظر مي‌رسد كه اگر ايران بخواهد به توليد بمب اتمي دست بزند از همان روش‌هاي امتحان شده بهره مي‌گيرد. هر كدام از روش‌هاي فوق كه مورد استفاده قرار گيرد، 6 ماه زمان نيز براي تبديل اورانيوم با غناي بالا از حالت گازي به حالت فلزي و تبديل آن به سلاح نياز خواهد بود.   بر اين اساس، حداقل زمان لازم براي توليد اولين بمب با روش پاكستاني بيش از 2 سال و با روش دسته‌اي بيش از يك سال خواهد بود. با اين حال بايد زمان لازم براي توليد حمل‌كننده سلاح هسته‌اي را نيز به اين زمان اضافه كرد.   بنابر برآوردهاي موسسه مطالعات راهبردي لندن در ماه مه گذشته، «موشك سجيل 2» ساخته شده توسط ايران كه بردي تقريباً معادل 2200 كيلومتر دارد، دو تا سه سال تا عملياتي شدن فاصله دارد. بديهي است كه براي بازدارندگي هسته‌اي، داشتن يك بمب هسته‌اي كفايت نمي‌كند. از آنجا كه ممكن است يك بمب عمل نكند يا اينكه به حمله دوم نياز باشد و همچنين از آن رو كه بمب اتمي لازم است آزمايش شود و با نظر به واكنش‌هاي شديد بين‌المللي كه آزمايش اتمي در پي خواهد داشت، هيچ كشوري قبل از آن كه چندين بمب اتمي توليد كند به سمت آزمايش هسته‌اي نمي‌رود. طبعاً توليد چنين زرادخانه‌اي نيازمند مقادير بيشتر اورانيوم و زمان بيشتر براي توليد خواهد بود.   بنابراين گزارش، هرگونه استفاده از سايت غني‌سازي نطنز براي توليد اورانيوم با غناي بالا به بازرسان بين‌المللي فرصت بسياري مي‌دهد تا نسبت به اين موضوع هشدار دهند. اگر ايران قصد توليد بمب اتمي داشته باشد راههاي ديگري دارد كه مي‌تواند احتمال اين هشدار را پايين آورده و يا اينكه تاسيسات را به گونه‌اي مخفي كند كه احتمال حمله نظامي به آنها كاهش يابد. اين امر مستلزم آن خواهد بود كه ايران تاسيات غني‌سازي مخفي ايجاد كند.   اين امر نيازمند آن خواهد بود كه ايران «يو اف 6» و كيك زرد را كه ماده اوليه آن است، دور از چشم ماهواره‌هاي بين‌المللي توليد كرده و جابه‌جا كند. توانايي ايران در استخراج و توليد مستقل كيك زرد، آن‌گونه كه در دسامبر 2010 اعلام شد، به اين سناريو قوت مي‌بخشد چرا كه تمهيدات آژانس فرآيند استخراج را شامل نمي‌شوند. توليد اورانيوم با غناي بالا به شكل مخفي مهمترين و نگران‌كننده‌ترين مسير براي دور زدن تمهيدات بين‌المللي براي جلوگيري از انحراف برنامه هسته‌اي ايران است.   ايران براي اينكه در اين مسير موفق شود نيازمند است كه هم تاسيسات غني‌سازي و هم زنجيره تامين آن را مخفي نگاه دارد. در چنين شرايطي، تلاش ايران براي ايجاد تاسيسات مخفي غني‌سازي اورانيوم مي‌تواند دردسرساز شود. اين واقعيت كه ايران تاكنون نتوانسته است تاسيسات غني‌سازي خود را پنهان نگاه دارد باعث نمي‌شود كه از اين پس نيز نتواند. قطع اجراي پروتكل الحاقي در سال 2006 كه امكان دسترسي به سايت‌هاي بيشتري را به بازرسان آژانس مي‌داد، حس عدم اطمينان نسبت به برنامه هسته‌اي ايران را افزايش داد.   اعلام قصد ايران براي ساخت 10 سايت غني‌سازي جديد آن هم پس از اظهار سايت غني‌سازي فردو بر نگراني‌هاي جامعه بين‌المللي افزود؛ هرچند كه اين نگراني اغراق‌آميز هم هست، چرا كه ايران هنوز نطنز را هم نتوانسته تكميل كند! اين احتمال نيز وجود دارد كه اعلام ساخت 10 سايت جديد يك اقدام پوششي باشد تا اگر بعدها سايت جديدي كشف شد، ايران بتواند بگويد كه قبلاً اعلام كرده بوده كه قصد ساخت تاسيسات غني‌سازي جديد را دارد.   نگراني‌هاي بين‌المللي در قبال برنامه هسته‌اي ايران در سال 2010 و پس از اعلام اين موضوع كه ايران قصد دارد اورانيوم را تا سطح 20 درصد غني كند، افزايش يافت. خطر اين غني‌سازي كاملاً روشن است چرا كه اگر ايران بخواهد با مقاصد نظامي به غني‌سازي دست بزند، تبديل اورانيوم 20 درصد به ماده اوليه مورد نياز براي توليد بمب اتمي بسيار ساده‌تر از تبديل اورانيوم 5/3 درصد به اين ماده اوليه است.   غني‌سازي اورانيوم تا سطح 20 درصد توسط ايران قابل توجيه به نظر نمي‌رسد چرا كه ايران تاكنون نتوانسته است از اورانيوم غني شده خود سوخت هيچ‌نوع راكتوري را توليد كند. ايراني‌ها براي توجيه توليد چنين اورانيومي، سوختمورد نياز راكتور فرسوده تهران را مطرح مي‌كنند كه 8 سال پيش هم در آستانه از دست دادن سطوح امنيتي مورد نياز بود. حتي اگر ايران بتواند از اورانيوم 20 درصد (75/19 درصد) غني‌شده خود به سوخت راكتور تهران هم دست پيدا كند، لازم است كه اين سوخت قبلاً در راكتوري ديگر مورد آزمايش قرار گيرد.   در حال حاضر حتي در صورت توليد اين سوخت نيز راكتور تهران قابليت آزمايش آن را ندارد. به هر حال ايران چاره‌اي ندارد جز اينكه اين اورانيوم را در خارج از كشور تست كند و يا اينكه به استفاده ناامن از سوخت توليد شده خود تن دهد.   سازمان‌هاي اطلاعاتي غربي مداركي را در اختيار آژانس بين‌المللي انرژي اتمي قرار داده‌اند كه در صورت صحت بيانگر وجود يك برنامه بسيار پيچيده براي توليد سلاح هسته‌اي در ايران است. آژانس بين‌المللي انرژي اتمي گزارش داده است كه اين اطلاعات از منابع مختلف به دست آمده و با يكديگر همخواني دارد. تحقيقات آژانس در خصوص اين موارد با توجه به بي‌ميلي ايران در پاسخگويي به سوالات آژانس و عدم اجازه آژانس براي مصاحبه با برخي افراد كليدي با شكست مواجه شده است.   هرچند كه بيشتر اين اطلاعات مربوط به فعاليت‌هاي ايران در گذشته است، در فوريه 2010 آژانس مدعي شد كه ممكن است ايران هم‌اكنون نيز فعاليت‌هاي مخفي غني‌سازي داشته باشد كه هدف آن توليد كلاهك هسته‌اي قابل حمل توسط موشك است. اين اطلاعات بيشتر به مطالعات نظري در خصوص توليد سلاح هسته‌اي اشاره دارند كه روشن نيست كه آيا وارد مرحله عمل شده‌اند يا خير؟ امكان اين وجود دارد كه مطالعات ادعايي تنها بيانگر تمايل ايران براي ساخت بمب اتمي و نه تلاش عملي اين كشور در اين مسير باشد. با اين حال تا زماني كه ايران به اندازه لازم اورانيوم در اختيار دارد، تفاوت چنداني بين داشتن توانمندي ساخت و تلاش براي ساخت بمب اتمي وجود ندارد.   ايران تأكيد دارد كه برنامه هسته‌اي اين كشور كاملاً صلح‌آميز بوده و تنها با هدف توليد انرژي دنبال مي‌شود. با اين حال اگر ايران واقعاً چيزي براي مخفي كردن ندارد، دليلي هم ندارد مواضعي اتخاذ كند كه هيچ چيز ديگري جز مخفي كردن برخي فعاليت‌ها را تداعي نمي‌كنند. ايران اجراي پروتكل الحاقي را متوقف كرده و بازرسان مجرب آژانس را از ورود به تاسيسات خود منع مي‌كند و تنها كشوري است كه در اظهار به موقع تاسيسات جديد خود تاخير دارد. چنين اقداماتي در عمل توان آژانس را در پي بردن به وجود يا عدم وجود برنامه توليد سلاح هسته‌اي محدود مي‌كند.     با اين حال، ادعاي صلح‌آميز بودن برنامه هسته‌اي از سوي ايران و ممنوعيت توليد تسليحات اتمي بر اساس موازين مذهبي مي‌تواند زمينه مناسبي براي پيدا كردن راه‌حلي مبتني بر مذاكره باشد. ايران به خوبي مي‌داند كه سلاح هسته‌اي اين كشور را به هدف انواع دشمني‌ها در سطح بين‌المللي تبديل كرده و منجر به انتشار تسليحات هسته‌اي در منطقه مي‌شود، همچنين به آمريكا كمك مي‌كند كه چتر هسته‌اي خود را بر فراز كشورهاي همسايه ايران به اهتزاز درآورد.   هرچند كه سخت است كه رهبران ايران از تمايل خود براي تبديل پتانسيل دست‌يابي به سلاح هسته‌اي به واقعيت چشم‌پوشي كنند، بسياري بر اين باورند كه ايران تنها به داشتن قابليت توليد سلاح اتمي راضي است و نمي‌خواهد آن را به مرحله عمل درآورد. روشن نيست كه دشمنان ايران به اين كشور اجازه دهند كه به كشوري با قابليت توليد سلاح هسته‌اي تبديل شود يا نه؟ به خصوص اگر ايران بتواند اورانيوم بيشتري توليد كرده و به سانتريفوژهاي قوي‌تري دست يابد. اگر ايران بتواند تعداد بيشتري سانتريفيوژ با قابليت‌هاي بالاتر توليد كند، آنگاه احتمال دسترسي اين كشور به سلاح اتمي بيشتر مي‌شود. در شرايط كنوني با توجه به اينكه به احتمال فراوان قبل از اينكه ايران بتواند حتي يك سلاح هسته‌اي توليد كند، اين مطلب كشف مي‌شود و لذا خطر چنين اقدامي بسيار بالاست، همچنان زمان براي دست‌يابي به راه‌حلي از طريق مذاكره وجود دارد.     تحليل «ايران هسته‌اي» فيتزپاتريك در اين گزارش نيز مانند بسياري از نوشته‌هاي ديگر خود واقعيت‌هاي بسيار اساسي را ناديده گرفته است. نخستين نكته‌اي كه او در نظر نگرفته اين است كه برنامه هسته‌اي ايران اساسا يك برنامه «رشد يافته از دل تحريم‌ها» است و تلاش براي كنترل اين برنامه از بيرون از طريق محدوديت‌هاي صادرات و واردات اگر تا به حال موفق بوده، از اين به بعد هم موفق خواهد بود! نكته بعدي اين است كه فيتزپاتريك بدون هيچ دليل موجهي از ابتدا فرض را بر اين مي‌گذارد كه ايران در حال تخلف از ان پي تي است و در برنامه خود لاجرم يك هدف تسليحاتي دارد. سؤالي كه در اينجا مطرح مي‌شود اين است كه كدام شواهد «عرضه شده» اين موضوع را تاييد مي كند؟ آيا ايران آنچه را كه مطالعات ادعايي خوانده مي‌شود در 117صفحه نقد نكرده است؟ آيا به جز يك سلسله ادعا كه البرادعي تأكيد داشت «وثاقت» آنها براي آژانس ثابت شده نيست، چيز ديگري هم در اثبات اين موضوع وجود دارد؟ فيتزپاتريك همچنين در گزارش خود هيچ اشاره‌اي به اين موضوع نمي‌كند كه توان غني سازي، حق ايران طبق معاهده است و ارزيابي آن به عنوان «مقدمه ساخت سلاح هسته‌اي» مستقيماً به معناي نفي معاهده است و نكته آخر اين است كه فيتزپاتريك مانند داگان و خيلي‌هاي ديگر به دليل كاملاً مشخص سعي مي‌كند توان فني ايران را كوچك نمايي كند. علت هم اين است كه اين افراد دريافته‌اند كه هيچ گزينه‌اي براي متوقف كردن اين برنامه ندارند و در نتيجه براي گريز از نتايج ناخواسته تنها راه اين است كه برنامه ايران را دچار مشكل نشان بدهند. ايران كشوري است كه ظرف يك روز توانست از اورانيوم 5/3 درصد به اورانيوم 20 درصد برسد در حالي كه كارشناساني مانند فيتزپاتريك همان موقع هم با ضرس قاطع مي‌گفتند چنين چيزي ممكن نيست.   997





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن