- آيا فيلم شکار روباه تجربه اي ناموفق در ژانر جاسوسي نبود؟

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

مجيد جوانمرد در آخرين فيلم جاسوسي ايراني با نام "شکار روباه" به سراغ سوژه اي داغ به نام انرژي اتمي که در يک دو سال اخير بسيار خبرساز و جنجالي بوده، رفته و داستاني به شدت ساده ، کليشه اي و نخ نما را به اين بهانه به تصوير کشيده است. اين ژانر به دليل گستردگي موضوع، طيف وسيعي را شامل شده و به همين دليل هم طيف تماشاگرانش نيز بسيار متنوع است. در سينماي ايران ژانر ياد شده چندان مورد توجه نبوده و هيچگاه جدي گرفته نشده است. دليل آن هم باز مي گردد به ضعف تاريخي فيلمنامه نويسي در سينماي ايران و نيز راحت طلبي فيلمنامه نويسان. آنها به جاي وقت گذاشتن بر روي سينماي جاسوسي که پايه اش را معما تشکيل داده، به سراغ کمدي هاي سهل الوصول و ملودرام هاي کم هزينه رفته و خود را به دردسر نينداخته اند. الماس 33 نخستين کار سينمايي داريوش مهرجويي با نگاهي به سري فيلم هاي پر فروش و موفق جيمز باند با محتواي جاسوسي ساخته شد که با وجود حضور هنرپيشه اي آمريکايي و نگاتيو رنگي که درآن زمان بسيار پر هزينه هم بود، نتوانست تماشاگران زيادي را جذب کند و گيشه بسيار ناموفقي داشت. همين يک شکست براي سينماي مبتذل پيش از انقلاب کافي بود تا هيچ تهيه کننده اي به سراغ اين ژانر نرفته و اين روند تا سال 1357 هم ادامه داشت. در سال هاي دهه 1360 به دليل جنگ تحميلي تمامي نگاه ها به آن سو افکنده شد و ژانر جاسوسي به طور کامل فراموش شد. در سال هاي ابتدايي دهه 1370 چند فيلم اکشن ناموفق با نيم نگاهي به ژانر ياد شده ساخته شد که هر يک به دلايل گوناگون مانند :ضعف فيلمنامه و ساختار مورد توجه قرار نگرفته و به لحاظ تجاري هم ناموفق بودند.از جمله اين فيلم ها مي توان به پنجاه روز التهاب، راننده سفير و باشگاه سري اشاره کرد.در اين ميان تنها فيلم روز شيطان ساخته بهروز افخمي که براساس نوول فردريک فورسايت ساخته شده بود، توانست موفق عمل کرده و اين ژانر را تا حدودي در کشورمان احيا کند. از نقاط قوت فيلم بايد به بازي درخشان آتيلا پسياني در نقش ميشل گنج بخش و علي دهکردي در نقش مامور امنيتي اشاره کرد. روز شيطان با گذر زمان توانست مخاطبين زيادي پيدا کرده و در حافظه تاريخي سينمادوستان ايراني ماندگار شود. حال با آخرين فيلم جاسوسي ايراني روبروييم با نام شکار روباه. در اين فيلم مجيد جوانمرد به سراغ سوژه اي داغ به نام انرژي اتمي که در يک دو سال اخير بسيار خبرساز و جنجالي بوده، رفته و داستاني به شدت ساده ، کليشه اي و نخ نما را به اين بهانه به تصوير کشيده است. سهراب جوان دانشمند هسته اي پس از شرکت در يک کنفرانس علمي دلباخته دختري انگليسي (ورونيکا) شده و بي خبر از همه جا وارد بازي تروريستي آنها به سرکردگي يک صهيونيست (ديويد) شده و ... خوب آيا يک چنين داستان ضعيفي مي تواند براي تماشاگري که سري فيلم هاي هويت بورن و سريال 24 را تماشا کرده، جذاب بوده و تماشاگران را به سينما بکشاند؟ چگونه مي توان باور کرد يک محقق هسته اي به سادگي تمام خام يک زن انگليسي شده و ناخواسته براي بيگانگان جاسوسي کند؟ از اين دست سوالات بي پاسخ در طول فيلم بسيار بوده و تماشاگر را گيج تر و گيج تر مي کند ! گاف هاي فيلمنامه اي هنگامي که در کنار سکانس صحنه سازي قتل پدر ورونيکا قرار مي گيرد، فيلم را از ژانر جاسوسي به سوي ژانر کمدي سوق داده و لحظات مفرحي را براي تماشاگرانش رقم مي زند! درشخصيت پردازي نيز ضعف هاي وحشتناکي ديده شده و کاراکترها پادرهوا بوده و در بهترين حالت کپي کمرنگي از نمونه هاي غير ايراني به حساب مي آيند. به عنوان مثال کمالي بسيار شبيه به مامورين امنيتي فيلم هاي آمريکايي بوده و هويت بومي اش را از دست داده است. اين در حاليست که درفيلمي مانند روز شيطان ، کاراکتر مامور امنيتي کاملا ايراني و با هويتي مستقل خلق شده بود. در حالي که جوانمرد در خلق چنين شخصيتي عاجز مانده و به يک کپي برداري سطحي و بسيار ناقص روي آورده است. جوانمرد که با نخستين فيلمش (شکار) بارقه هايي از اميد را در دل سينما دوستان ايجاد کرده بود، پس از گذشت بيست سال عقب گرد کاملي داشته و حتي نتوانسته به گرد پاي فيلم اولش برسد. وي پس از مدت ها غيبت در عرصه سينما حضور يافته و با همان فرمول هاي کهنه و دمده به سراغ ژانري پيچيده رفته که نتيجه اي جز شکست عايدش هم نشده است. به نظر مي رسد که وي در اين سال ها از جريان روز سينماي جهان هم به دور بوده و سليقه مخاطب امروزي را پاک فراموش کرده است.در اين سال ها ديگر کسي براي تماشاي مناظر يک کشور اروپايي (البته از نوع ارمنستان !) به سالن هاي سينما نرفته و ديگر نمي توان با يک داستان آشفته و کهنه وي را روي صندلي سينما نشاند. به شخصه اميدوارم که جوانمرد در اين روزها به تماشاي نمونه هاي مطرح اين ژانر نشسته و در کار بعديش بتواند ذره اي از خاطره خوش شکار را تکرار کند. منبع : ايرنا /1001/

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]