واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دیدن بعضی صحنه ها، مخصوصا صحنه ای که بازیگران زن قدیمی سینما و تلویزیون که این روزها دیگر باید نقش مادربزرگ های ساده و مهربان را بازی کنند ( و ما آنها را همیشه با چادرگل گلی تصور می کنیم)، در نقش زن های پولدار و هوسران، با آرایش های آنچنانی و ناخن های فرنچ کرده و لاک قرمز و عشوه های مزخرف که آدم هی از دیدن ادا و اطوارشون و قربون صدقه رفتن هایشان چندشش می شود. یک فیلم که با دیدنش از ته دل بخندی و آخرش وقتی که چراغ های سالن روشن می شود و بلند می شوی بروی، احساس کنی چیزی ته ذهنت وول وول می خورد و فکرت را مشغول کرده،کم پیدا می شود. بیشتر فیلم های طنز روی پرده، این روزها حرفی برای گفتن ندارند، مثلا نیش زنبورکه امروز تقریبا یک ماه از اکرانش می گذرد. گرچه فیلمنامه نسبتا خوب سروش صحت و طنازی ذاتی رضا عطاران بعضی جاها به داد فیلم رسیده و مخاطب را می خنداند، مثلا در صحنه هایی که رضا با زنش مشکل پیدا می کند یا وقتی که رضا و اسد زیر آب هم را می زنند یا تمام صحنه هایی که رضا عطاران در زندان بازی کرده، اما کارگردان اصلا نتوانسته از بازیگرانش بازی قابل قبولی بگیرد .در طول فیلم مدام بازی های بی نظیر و به یاد ماندنی بازیگران این فیلم در فیلم های دیگر جلوی چشم آدم رژه می روند. مثلا مریلا زارعی در فیلم های "دو زن"، "سربازهای جمعه" و کیانیان در "روبان قرمز" و "همیشه پای یک زن در میان است "و از این مقایسه تنها به ضعف کارگردانی می رسی. نیش زنبور درباره دو دوست کلاهبردار به نام های اسد(رضا کیانیان) و رضاست (رضا عطاران) که با اغفال کردن پیرزن های پول دار! !پول های کلان به جیب می زنند. ماجرا به این شکل اتفاق می افتد که اسد هر روز یکی از پیرزن ها را به یک کافی شاپ یا رستوران دعوت می کند ، بعد یک دفعه سر و کله رضا پیدا می شود که با یک مامور می آید ، داد و بیداد راه می اندازد و می گوید اسد چک برگشتی به او داده و حکم جلبش را دارد ؛پیرزن قصه که متاثر شده و نگران ریختن آبروی اسد است ، تمام مبلغ چک را به رضا می دهد تا اسد را نجات داده و عشقش را به اسد ثابت کند !!! و بعد اسد و رضا پول ها را با هم قسمت می کنند. این که یک روز یکی از پیرزن ها که با مامور آمده مچ اسد و رضا را در کافی شاپ می گیرد و اسد موقع فرار با افسانه (مریلا زارعی)آشنا می شود و بعد ... دیدن بعضی صحنه ها،مخصوصا صحنه ای که بازیگران زن قدیمی سینما و تلویزیون که این روزها دیگر باید نقش مادربزرگ های ساده و مهربان را بازی کنند ( و ما آنها را همیشه با چادر گل گلی تصور می کنیم)، در نقش زن های پولدار و هوسران ،با آرایش های آنچنانی و ناخن های فرنچ کرده و لاک قرمز و عشوه های مزخرف که آدم هی از دیدن ادا و اطوار و قربان صدقه رفتن های آنها چندشش می شود. یا صحنه ای که ملکه رنجبر ،در رستوران با اسد سر میز نشسته بود و درباره شنا و استعداش برای شنا و زیرآبی رفتن صحبت می کرد و اسد را تشویق می کرد که در دریای عشقش شیرجه بزند! به هیچ وجه خنده دار نبود و حتی مشمئز کننده بود . از ابتدای فیلم زن ها ،گاه موجوداتی هوسران و الکی خوش نشان داده شدند (پیرزن های فیلم)، گاه آنقدر محکم اند که مثل یک مرد کار می کردند (مریم زن رضا ) ، در آخر هم آنقدر حیله گر نشان داده می شوند (افسانه) که سر کلاهبردار های حرفه ای را کلاه می گذارند! نیش زنبور حرفی برای گفتن ندارد ، و عامل اصلی و شاید تنها عامل فروش این فیلم حضور (ضعیف) رضا کیانیان و بازی رضا عطاران است. دیدن یک فیلم طنز و درست و حسابی ،این روزها انگار آرزو شده است. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1625]