واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نبض تپنده جامعهخبرنگار كلمه ای است مركب از خبر و بن مضارع از مصدر نگاشتن . ولی آیا خبرنگار تنها همین است یا باید وی را نبض تپنده جامعه و سر انگشت احساس آن دانست ،باید او را روایتگر خواست های انسانی و دغدغه های بشری نامید . خبرنگار نه آن است كه رویدادی را روایت می كند بلكه فردی است كه در نقد قدرت ، ودر نقد مرزهایی كه آزادی های انسان را محدود می سازد با قلم – تنها سلاح برنده ای كه دراختیار دارد – مبارزه می كند .خبرنگار از جمله سنگرهایی است كه از آزادی های خدادادی ، مشروع و قانونی انسان دربرابر استحمار و استعمار فكری وی دفاع می كند .بنای حرفه خبرنگاری بر كشف حقیقت قرار گرفته و هیچگاه با سیاست و بازی های آن هم راه نمی شود . چرا كه در عرصه سیاست بازی، واقعی نمودن و حق جلوه دادن خواست های اصحاب قدرت اصل و هدف است. از اینروست كه خبرنگار در راه رسالت حرفه ای خود با قدرت حاكم بر جامعه بسیار برخورد می كند چراكه دستیابی به حقیقت از سوی خبرنگار موضع مستحكم قدرت حاكمه را تهدید می كند . لذا به راستی می توان خبرنگاران و روزنامه نگاران را پیشقراولان آزادیخواهی و رهایی بدانیم كه در اوج بی زبانی زبان گویای جامعه خویش اند.روز 17 مرداد ، پس از آنكه محمودصارمی ، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) در سال 1377 هنگام انجام وظیفه در شهر مزار شریف توسط طالبان به شهادت رسید ، به عنوان روز خبرنگار نامگذاری شد . این در حالی است كه با گذشت قریب به 200 سال از انتشار اولین روزنامه درایران هنوز جایگاه خبرنگار و روزنامه نگار در كشور ما به درستی شناخته نشده است . و گاه این حرفه از سوی برخی از مسئولان محترم و در تریبون های رسمی با عناوینی نظیر " قلم به دستان مزدور " ، " اشاعه دهندگان فحشا و اكاذیب " و یا " مطبوعات چی " مورد خطاب قرار می گیرد . گاه برخی دیگراز مسئولان از خبرنگاران انتظار دارند در نمایاندن چهره ای موفق وبی كم وكاست از دولت و دستگاههای حكومتی تلاش كنند و هیچ سخنی از كمبودها ، نابسامانی ها و تلخی ها به میان نیاورند . به عبارت دیگر این دسته از مسئولان محترم از روزنامه ها ، روزنامه نگاران و خبرنگاران انتظار دارند كه به عنوان بلندگوی تبلیغاتی عمل كنند در حالی كه روزنامه نگاری در دنیای امروز یكی از اركان مردم سالاری است ، به عبارت بهتر ،زبان گویای مردم در برابر حاكمان است . مردمی كه رعب حاكمان را ( چه درست و چه نادرست) در دل دارند و توان سخن گفتنشان نیست ، تنها از طریق روزنامه نگاران و خبرنگاران قادر به بیان سخنان خویشند و اگر این مسیر انتقال گفته ها، از مردم به سوی مسئولان بسته شود ، دیگر حكومت مردم سالار ، مبتنی بر برابری حقوق همه اقشار جامعه كه نص صریح آموزه های دینی نیز هست معنا نخواهد داشت .البته لازم به ذكر است كه در دنیای امروز و در هیچ كشوری حتی كشورهایی كه داعیه آزادی بیان دارند- و دیگر كشورها را به دلیل محدود ساختن آزادی های فردی محكوم می كنند – آزادی بیان و اندیشه به معنای حقیقی آن وجود ندارد ؛ روزنامه نگاران این گونه كشورها نیز ملزم به رعایت خطوط قرمزی كه توسط قانون یا سیاست های حامی طبقه قدرتمند ترسیم شده ، هستند. به بیانی ساده تر آزادی بیان و اندیشه به راستی در هیچ نقطه ای از دنیا یافت نمی شود و در دنیای حاضر می توان این دسته از آزادی های بشری را كیمیایی دانست كه همواره بشر در آرزوی آن بوده ، هست و خواهد بود. ولی خبرنگاری روزنه ای است هر چند كوچك كه راه دستیابی به این حق بشری را نوید می دهد.متاسفانه در سالهای اخیر مراكزی با شعار تربیت خبرنگار ، جوانان وحتی نوجوانان را با مبانی خبرنویسی آشنا ساخته و آنها را به عنوان خبرنگار روانه بازار كار خبری می كنند ؛ غافل از اینكه خبرنگاری پیش و بیش از هر چیز نیازمند روحی منتقد و جستجوگر و فكر و اندیشه ای گسترش یافته است . اسباب كار خبرنگار قدرت تحلیل ،كنكاش گری ، شجاعت ، صراحت وصداقت است . و اینها همان صفاتی است كه در جوامع بسته و در نظام هایی كه بر پایه كنترل افكار از بالا بنا شده اند برای خبرنگار می تواند دردسر ساز باشد و او را در تنگنای دست شستن از حرفه خویش و یا روی آوری به خودسانسوری قرار دهد .آنچه خبرنگار در حرفه خویش انجام می دهد نقد قدرت است ، وی با زیر ذره بین نهادن اصحاب قدرت و نمایاندن اعمال ، رفتار و جهت گیری های آنها به مردم همواره در صدد است از سوء استفاده از قدرت جلوگیری كند ، در نظامی كه مطبوعات آزاد در آن فعالند مردم به مثابه قاضی یا هیات منصفه همیشه بیدار اعمال و رفتار حاكمان را در نظر دارد و از كژروی های آنان جلوگیری خواهند كرد. در این میان رواج اعتقاد گرایی و انتقاد پذیری در جامعه می تواند روند اصلاحات اجتماعی و سیاسی را تسریع نماید ؛ چرا كه بدون این دو هر جامعه هر چند ایده آل در آنچه دارد باقی می ماند و راه پیشرفت و ترقی بیشتر را بر خود می بندد و به مثابه رودی كه در صورت توقف به مرداب بدل می شود از عناصر زنده ، فعال و مترقی خویش تهی خواهد شد.روز 17 مرداد روزی است كه پویایی، صداقت، صراحت و شجاعت یك خبرنگار در دستان متحجر و خشونت طلب " طالبان " به مسلخ برده شد، پس بهتر آن است كه این روز را روز گرامیداشت آزادی اندیشه و بیان و حراست از آزادی هایی بدانیم كه هدیه الهی به انسانند. هدیه ای كه باعث شد انسان مسجود تمام مخلوقات و كائنات و خلیفه خدا در زمین باشد.تبیان این روز را به تمام خبرنگارانی كه با تمام قوت اندیشه و قلم خویش در راه اعتلای دین وملت تلاش می كنند تبریك می گوید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 660]