واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
متأسفانه در فوتبال ما عرف است که تا یک مربی جدید انتخاب میشود عدهای دست به انتقاد میزنند. فوتبال ما راهی را میرود که روانشناسان طی میکنند. بر خلاف اکثر کارشناسان که منتقد قطبی بودند مهدی پاشازاده معتقد است که در شرایط فعلی قطبی بهترین گزینه مسوولان فدراسیون بود که در نهایت هم سرمربی تیم ملی شد. پیرامون وعدههای قطبی سوالاتی از پاشازاده پرسیدیم که مدافع سابق تیم ملی مدعی شد این انگیزه دادنها در فوتبال روز دنیا مرسوم است. بحث فعلی فوتبال کشور برمیگردد به عدم صعود به جام جهانی و شرایط بحرانی تیم ملی... - به نظر من باید یک برنامهریزی کلی انجام دهیم تا بتوانیم تا چهار سال آینده تیمی پر قدرت روانه مسابقات کنیم از حالا باید از کادر فنی حمایت کنیم نه انتقاد تا آنها بتوانند با فراغ بال به فکر پیاده کردن اهداف خود در تیم ملی باشند. از کادر فنی تیم ملی صحبت کردید. آیا انتخاب قطبی در این برهه زمانی انتخاب درستی است؟ - در انتخابها همیشه این اصل مطرح است که اول ببینیم چه ابزارهایی در اختیار داریم و بعد از آن به فکر برداشت از آنها باشیم. اگر میخواهیم برای چهار سال آینده برنامهریزی کنیم باید یک مربی بزرگ خارجی را استخدام کنیم و البته تمام امکانات را هم در اختیار او قرار دهیم تا بتوانیم به هدف فوتبالمان برسیم. به نظر من در برهه زمانی فعلی انتخاب قطبی با توجه به موجودیمان انتخاب درستی بود. با چه منطقی این صحبت را انجام میدهید؟ - ما که بودجهاش را نداشتیم تا مربی درجه یک خارجی برای تیم ملی انتخاب کنیم. وقتی خارجی نشد مجبوریم از میان مربیان ایرانی بهترین را انتخاب کنیم کمی که فکر میکنیم میبینم که قلعهنویی در سپاهان است و قطبی میتواند بهترین انتخاب ما در برهه کنونی باشد. ولی در حال حاضر انتقادات بسیاری پیرامون انتخاب قطبی وجود دارد. - متأسفانه در فوتبال ما عرف است که تا یک مربی جدید انتخاب میشود عدهای دست به انتقاد میزنند. فوتبال ما راهی را میرود که روانشناسان طی میکنند. منظورتان دقیقا چه موضوعی است؟ - یک بخشی در روانشناسی وجود دارد که 10 کلمه به شما میدهند و شما باید از میان این کلمات دو تا از آنها را که با هشت تای دیگر همخوانی ندارد شناسایی کنید. در روانشناسی هیچ وقت نمیگویند هشت تایی را که با هم همخوانی دارند شناسایی کنید. فوتبال ما هم همین راه را طی میکند. اول ایرادهای کوچک را میگوییم بعد میرسیم به حسنهای یک مربی. ما همیشه عادت کردهایم که نیمه خالی لیوان را ببینیم. چرا نمیگوییم نیمه دیگر آن چگونه پر شده. وقتی از میان 40 بازیکن 20 تای آنها به تیم ملی دعوت میشوند مدام میگردیم دنبال 20 بازیکن دعوت نشده. هیچ وقت از افرادی که دعوت شدهاند حرفی نمیزنیم. خب بالاخره این عادت در فوتبال ما جا افتاده و به این راحتیها نمیتوان راهکاری برای فرار از آن طرح ریزی کرد. - چرا نمیتوانیم. فقط بهتر است یک مقدار مثبتتر به قضایا نگاه کنیم. به شخصه معتقدم انتقاد منطقی درست است اما نه تا این حد... ولی خیلی از انتقادها روی وعدههایی است که قطبی میدهد و در اکثر مواقع نمیتواند آنها را عملی کند. - تا آنجا که من می دانم این وعده دادنها در اکثر دنیا مرسوم است. البته باید دید در جاهای مختلف شرایط چگونه است. موضوع وعده دادنها یک بحث روانشناسی به شمار میرود که با استناد به آن مربی میتواند عنصر انگیزه را به بازیکنان خود انتقال دهد. وقتی قطبی قول صعود به جام جهانی را میدهد این تفکر در ذهن بازیکنان به وجود میآید که هدف صعود است پس باید برای نیل به هدف تمام تلاش خود را انجام دهند. من این موضوع را رد نمی کنم و معتقدم میتواند یک بخش بزرگی را برای رسیدن به موفقیت تشکیل دهد. شما از وعدههای مربیان بزرگ دنیا صحبت کردید. مثالی هم میزنید؟ - چرا که نه من چند سال پیش در کلاس مربیگری B بوندسلیگا شاگرد برتی فوگتس بودم. این مربی بزرگ همیشه میگفت که باید با انگیزه دادن به بازیکنان هدفهای بزرگ را در ذهن آنها ترسیم کرد. پس ببینید در همه جای جهان این وعده دادنها مرسوم است و نمیتوان از آن ایرادی گرفت. در مورد حضور یک مربی ایرانی دیگر در کادر فنی تیم ملی چه نظری دارید. آیا تفکرات یک مربی داخلی میتواند کمک حال قطبی برای رهبری تیم ملی باشد؟ -صد درصد. الان در دنیا کادرهای مربیگری بزرگ شده و دیگر مثل گذشته نیست که یک سرمربی همراه با یک دستیار و مربی دروازهبانها کادر را تشکیل دهند. میخواهم یک مثال از فوتبال آلمان بزنم. بفرمایید. -ولفسبورگ یک شهر کوچک در آلمان است که تیم فوتبالش تا همین چند سال گذشته مدام خطر سقوط به اوبر لیگا (دسته دوم) را احساس میکرد. مدیران این تیم در ابتدای فصل گذشته تصمیم گرفتند ماگات را استخدام کنند. ماگات هم همراه با خود 9 مربی دیگر به کادر فنیاش اضافه کرد تا با آنها همفکری داشته باشد. به نظر من 10 فکر بهتر از یک فکر است. پس میتوان با یک کادر فنی خوب و حضور مربیان ایرانی با تجربه به قطبی در تیم ملی کمک کرد. در پایان چه راهکاری برای ترسیم آیندهای درخشان در فوتبال ایران پیشنهاد میکنید؟ - معتقدم نباید تغییرات مداومی چه در کادر فنی و چه در کادر بازیکنان داشته باشیم. از حالا باید برنامهریزیهای خود را روی بازیکنان حدودا 21، 22 ساله انجام دهیم البته نه به این معنی که از بازیکنان باتجربه استفاده نکنیم. پس از آن جام ملتها میتواند یک تورنمنت معتبر برای محک خوردن جوانهای ما باشد. قطعاً با اجرای این برنامهها میتوانیم تیمی هماهنگ برای جام جهانی 2014 تشکیل دهیم. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 279]