واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: سولانا در ايران به دنبال چيست؟عقب نشيني مشكوك سولانا در مأموريت ويژه تهران
اين توافق به معناي عقب نشيني سولانا به نمايندگي از 1+5 مي باشد، چراكه با اعمال اين توافق و از سرگيري مذاكرات بر مبناي مشتركات بسته ها، شروط ناعادلانه اي مانند تعليق غني سازي خود بخود حذف خواهد شد.
عقب نشيني سولانا از رجزخواني هايي كه پيش از سفر به تهران انجام داده بود و تأكيد بر مشتركات بسته هاي ايران و 1+5 براي از سرگيري مذاكرات اگرچه مشكوك است اما حاصل ديپلماسي مقاومت همراه با تدبير دولت نهم ارزيابي مي شود.
به گزارش رجانيوز، خاوير سولانا در ديدار عصر روز شنبه خود با سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي با اشاره به بررسي دقيق بسته ايران توسط 1+5 و ارزش زياد اين بسته، خواستار از سرگيري مذاكرات درباره مشتركات مورد قبول طرفين شد. در اين ديدار طرفين تأكيده كردند با نگاه مثبت مي توانند به نقاط مشترك برسند.
اين در حاليست كه اين توافق به معناي عقب نشيني سولانا به نمايندگي از 1+5 مي باشد، چراكه با اعمال اين توافق و از سرگيري مذاكرات بر مبناي مشتركات بسته ها، شروط ناعادلانه اي مانند تعليق غني سازي خود بخود حذف خواهد شد.
بنابراين گزارش، اگرچه اين عقب نشيني از سوي سولانا مشكوك و با ترديدهايي درباره مقاصد و اهداف وي همراه مي باشد اما نقش مؤثر ديپلماسي مقاومت در مقابل افزون طلبي هاي غرب و حصول به نقطه غيرقابل بازگشت با نصب و راه اندازي بيش از 3 هزار سانتريفيوژ و نصب سانتريفيوژهاي نسل جديد IR-2 قابل انكار نيست.
سولانا در ايران به دنبال چيست؟
خاوير سولانا مسئول سياست خارجي و امنيتي اتحاديه اروپا كه اكنون گروه 1+5 را نمايندگي مي كند، به همراه مديران سياسي 5 كشور از 6 كشور عضو اين گروه –به استثناي امريكا- ساعت 11 جمعه شب وارد تهران شد. هدف واقعي سفر سولانا به تهران فراتر از آن چيزي است كه در ظاهر نمايان است. «ظاهرا» سولانا حامل بسته اي است كه شكل «بهبود يافته» پيشنهادهاي پيشين اروپايي ها به ايران در سال هاي 2005(اوت) و 2006 (ژوئن) را، اين بار از طرف كل گروه 1+5، مجددا به تهران عرضه مي كند. اما در واقع ديپلمات اروپايي مأمور به اجراي يك پروژه پيش پاافتاده در ايران است، پروژه اي كه قبل از دولت ايران مردم و افكار عمومي آن را هدف گرفته است.
مردم ايران! راه حل همه مشكلات اقتصادي شما در بسته ماست!
اصل قضيه بسيار ساده است. مشكلات اقتصادي كه مردم ايران اكنون گرفتار آن هستند، غربي ها را به طمع انداخته كه شايد پروژه كهنه چماق و هويج كه تا امروز بارها آزموده شده و هر بار به بن بست خورده اين دفعه مجالي براي موفقيت داشته باشد. تحليل غربي ها اكنون اين است كه فشارهاي اقتصادي مردم ايران را انعطاف پذيرتر كرده است. با اين تحليل سولانا مأمور است به افكار عمومي مردم ايران اين پيام –البته سراسر دروغ- را برساند كه «بسته اي بسيار غني و پر محتوا همراه خود به ايران آورده كه مي تواند حلال همه يا بخش مهمي از مشكلات اقتصادي مردم ايران باشد يا لااقل آنها را به نحو قابل توجهي كاهش دهد. در ازاي آن هم چيز زيادي نمي خواهد (غربي ها در بسته جديد خود ايده تعليق در حين مذاكرات را جايگزين ايده تعليق به عنوان پيش شرط كرده اند مي خواهند آن را به عنوان يك امتياز به ايران بفروشند.) حالا انتخاب با مردم و دولت ايران است. اگر بسته را بپذيرند به خودشان كمك كرده اند و اگر نپذيرند ضمن آنكه فرصت بزرگي را از دست داده اند، اوضاع بسيار بدتر هم خواهد شد».
شانه خالي كردن سولانا از پيشنهاد مناظره تلويزيوني و گفتگو با دانشجويان ايران
اين خلاصه پيامي است كه سولانا در تهران سعي خواهد كرد به مردم ايران برساند. تلاش براي رساندن اين پيام مهم ترين كار سولانا درتهران است و درست به همين دليل او قبل از اينكه تكليف ديدارهايش با مقام هاي ايراني روشن شده باشد، اصرار داشت با يك شبكه تلويزيوني ايراني يك مونولوگ زنده داشته باشد كه طبعاً مورد قبول قرار نگرفت و البته او هم به پيشنهاد مناظره تلويزيوني با نخبگان ايراني روي خوش نشان نداد. در عوض دانشجويان ايراني با دعوت از آقاي ديپلمات براي حضور در دانشگاه علم و صنعت اين فرصت را به او دادند كه در فضاي آزادانه اگر توانست از ديدگاه هاي خود دفاع كند و به سوال هاي آنها پاسخ بدهد.
دانشجويان دعوت كننده براي اينكه حداكثر كمك را به سولانا كرده باشند، حتي متن كامل سوال هاي خود را هم منتشر كردند تا او بتواند «با آمادگي قبلي» در دانشگاه حاضر شود ولي سولانا كه علاقه اي به بحث و گفتگو ندارد و سخنراني يك طرفه را بيشتر مي پسندد، تا الان اين دعوت را هم بي جواب گذاشته است. در هر حال و با وجود اينكه روشن است سولانا تن به هيچ مواجهه صريحي با نخبگان ايراني نخواهد داد اين نكته نيز جاي ترديد ندارد كه عمليات رواني روي مردم ايران مهم ترين هدف سولانا به ايران است و او همه سعي خود را براي انجام بهتراين كار از جمله در كنفرانس خبري امشب خود در اقامتگاه سفير آلمان در تهران انجام خواهد داد. پيش از سفر، ديپلمات هاي اروپايي خود بر وجود چنين طراحي براي سفر سولانا به تهران صريحا اذعان كرده بودند: «يك ديپلمات اروپايي گفت اين سفر، در صورت انجام، مي تواند به عنوان فرصتي براي "رساندن پيام ما به افكار عمومي ايران" مورد استفاده قرار گيرد. گروه بيشتر مايل است به تلوزيون و نخبگان ايران دسترسي پيدا كند. اين مقام گفت پايه گفتگوي ما با آنها اين است كه آنها مي بايد فعلاً برنامه هسته اي خود را متوقف كنند... ما تا كنون نتوانسته ايم بر اين مانع غلبه كنيم» (يو اس نيوز، شنبه 25 خرداد 1387).
بسته پر سروصدا اما توخالي 1+5
در گام بعدي، غربي ها براي اينكه نشان دهند آنچه با خود مي آورند واقعا باارزش است تلاش كردند شيوه ارائه بسته كاملا پر سر و صدا و با شكوه باشد. به خيال آنها مردم ايران و مردم دنيا با خود خواهند گفت وقتي سولانا و معاونان وزراي 5 كشور از اعضاي گروه 1+5 به خود زحمت داده و راهي تهران شده اند لابد چيز مهمي همراه دارند. ضمنا طي هفته اخير هم خبرهايي منتشر شده است با اين مضمون كه روي اين بسته زحمت فراوان كشيده شده و توافق درباره آن بسيار سخت بود و ... هدف از همه اين خبرسازي ها هم اين بوده است كه بسته 1+5 بزرگتر و غني تر از آنچه واقعا هست ديده شود تا مخالفت با آن براي ايران دشوار باشد.
هويج هاي جديد با چماق هاي بزرگتر
اما مهمم تر از همه اينها اين است كه غربي ها بسته جديد هويج هاي خود را آماده مي كردند در تدارك چماق هاي بزرگتر هم بودند تا همزمان با هويج ها، چما ق هاي جديد خود را هم روي ميز ايران بگذارند و شرايطي پديد بياورند كه ايران در حالي كه تحت فشار است مجبور به تصميم گيري درباره پذيرش يا عدم پذيرش بسته آنها شود. استفن هادلي مشاور امنيت ملي بوش اين موضوع را به صريح ترين شكل ممكن بيان كرده است: «من فكر مي كنم واقعاً همگي در يك شرايط هستيم. ما اين پيشنهاد را خواهيم كرد و اگر رژيم ايران مردم اين كشور از اين مزايا محروم سازد، به افزايش فشارها دست خواهيم زد» (نيويورك تايمز، 25 خرداد 1387).
آنچه هادلي از آن به عنوان افزايش فشارها ياد كرده شامل موارد مشخصي است. بوش چند روز قبل از سفر بوش در اولين ايستگاه تور اروپايي خود اروپايي ها را متقاعد كرد در صورتي كه ايران بسته پيشنهادي غرب را نپذيرد با تحريم بانك ملي در اتحاديه اروپا موافقت كنند. علاوه بر اين غربي ها به منظور افزايش فشار بر ايران تلاش فراواني براي صدور قطعنامه در شوراي حكام ماه ژوئن به عمل آوردند، انتشار اخباري درباره تنظيم پيش نويس قطعنامه جديد شوراي امنيت عليه ايران، جوسازي توسط صهيونيست ها درباره حمله به ايران و حتي تحريك گروهك هايي مانند تروريست هاي ريگي در سيستان و بلوچستان را هم در راستاي همان پروژه چماق سازي مي توان ارزيابي كرد. با وجود همه تلاش ها مي توان ديد كه غربي ها همچنان كه در زمينه دست و پا كردن هويج هاي بهتر عميقا بي استعدادند –واساسا هنوز نفهميده اند كه ايران چندان علاقه اي به هويج از هر نوع آن، ندارد!- چماق سازان خوبي هم نيستند و با اقدامات كودكانه اي از اين دست نخواهند توانست ايران را كه روز به روز احساس مي كند در موقعيت بهتري نسبت به حريف قرار دارد وادار به توافق درباره بسته اي بكنند كه حتي اصول اوليه احترام متقابل در آن مراعات نشده است.
نهايتاً به نظر مي رسد هدف امريكا از اين بازي جديد چيزي جز تسهيل مسير خود براي اعمال فشار بيشتر به ايران نباشد. يو اس نيوز در تحليل روز پنج شنبه خود كه جمله اي از آن را در بالا آورديم به نكته مهمياشاره كرده است: «در شرايط فعلي بعيد به نظر مي رسد شوراي امنيت سازمان ملل اقدامي در جهت سخت تر كردن تحريم ها انجام دهد. اين بسيار مشكل خواهد بود مگر آنكه «چيز جديدي» در ايران رخ دهد». از ديد امريكا چيز جديد مي تواند همان رد بسته 1+5 توسط ايران باشد. شايد به همين دليل بود كه بوش امروز در حالي كه هنوز موضع رسمي توسط ايران اعلام نشده، از رد بسته توسط ايران ابراز دلسردي كرد.
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]