واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
یه گزارش راسخون به نقل از روایت ، در سخنان آقای موسوی اين روزها همه چيز یافت می شود... ازحمله به دولت ، صدا و سيما ، شورای نگهبان، تا تطهير فسيل های ملی مذهبی به قول یکی از دوستان، حيرت آور است وقتی آدمی می بيند مهندس موسوی ، پس از سی سال دست بر گوری می برد و از آن کفن های پوسيده نهضت آزادی را بيرون مي کشد و با نقل قولی از امام ، مدال « تدين » را بر گردن ملی - مسقطی ها می آويزد و در نهايت با ريختن آب توبه بر سر مردگان تاريخ انقلاب، به آنان رسميت می بخشد . به همين سادگی اصلا انگار ايشان غير از کانديداتوری، زحمت سخنگويی احزابی نظير مشارکت و مجاهدين را هم برعهده گرفته اند تا خلاصه بد و بيراه و کینه های چندين ساله آنان را هم بر زبان بياورد... دیدن قسمتی از نامه تعدادی از رزمندگان دفاع مقدس در خوزستان خطاب به آقای موسوی که قصد پیوستن به ستاد ایشان را داشتند در سفر ایشان به اهواز خالی از لطف نیست : ... ما همان دوستان قدیمی شما در خوزستانیم... سراغ ستاد شما را که گرفتیم، آدرس کسانی را به ما دادند که بعضا جزو مدیران سابق استان بودند که نگذاشتند آب خوش از گلوی مردم خوزستان پایین برود. تنها با مرور کوتاهی بر سابقه شان، یادمان آمد که با راه اندازی باندهای پیمانکاری در((حزب منفعت)) به نام ((سازندگی))، زالو صفتانه خون مردم را مکیدند، به تنها چیزی که فکر می کردند، حزب، روزنامه و باند خودشان بود...و نه مردم، به ناچار با دیدن این مسئولین ستادها، پا پس کشیدیم، اگر ستاد شما این است، دولت شما چگونه خواهد بود؟؟؟ راستش را بخواهيد ما حال آقای موسوی را درک می کنيم ....شايد ايشان در ابتدای ورود، تصور می کرد که با آمدنش موجی عظيم به راه خواهد افتاد و مردم فوج فوج به استقبالش خواهند شتافت، ولی درعالم واقع چنين اتفاقی نيافتاد و هرچه گذشت، بر سردی حساسيت ها واستقبال ها افزوده شد....موسوی در ابتدای امر با اين اميد به ميدان قدم نهاد که حمايت مردم او را از حمايت احزاب و گروه هاي سياسی بی نياز می سازد و او می تواند دوباره خود را نماد تفکری جا بزند که بيست سال پيش به امان خدا رهايش کرده بود، غافل از اينکه مردم در اين چهار سال با گفتمان جديدی آشنا شده بودند.... گفتمانی که با وجود سختی ها و مشکلات، ذره ای از اصول و آرمان های خود کوتاه نيامد، استعفا نداد و خود را به خاطر قدرت، وامدار احزاب افراطی و روسياه نکرد. با عرض معذرت بايد عرض کنيم که برخلاف تصورمان ، موسوی خيلی ساده تراز آن چيزی است که فکر مي کرديم....اينکه کسی مثل ايشان فريب بازيگران هفت خط سياست را بخورد و سرمايه خود را در بازار مکاره آنها به حراج بگذارد، چيزي جز اسير شدن در دام بدنامان و کم ديدن ارزش خويش، براي ما تداعی نمی کند....البته با فاصله گرفتن ايشان از شعارهاي ارزشي همان طور که تکليف احزاب قدرت طلب و رانتخوار مشخص شد، تکليف اصولگرايان و کساني که دل درگرو حقيقت وعدالت دارند نيز مشخص گشت. سخنگوی حزب کارگزاران اعلام کرده که حزب مطبوعش آماده است که به موسوی کمک مالی کند...مشارکت و مجاهدين هم که برای ايشان سنگ تمام گذاشته اند. نگاهی کوتاه به سايت ها و روزنامه هايی هم که بعضا با منشاء نامعلوم راه اندازی می شود نشان می دهد که دو طرف به درک متقابلی از خواسته های خود رسيده اند....پس نبايد زياد به خود زحمت بدهيم و دنبال پيدا کردن پرتقال فروش بگرديم ... و در آخر هم باید گفت که ما از آقای موسوی و تمام کسانی که به ايشان اميد بسته اند می خواهيم که اين روند را ادامه دهند و از هر فرصتی و امکانی از قبيل توهين، تهمت، دروغ ... گازفلفل و پروژه مظلوم نمايی....عکسهای دست کاری شده...سيب زمينی و پرتقال... خلاصه از هرچيزی که به نظر تئوريسن های جنگ روانی می تواند در اين کارزار موثر باشد، استفاده برند و بيش از پيش برحجم تخريب ها و توهين های خود بيافزايند... ما پيشاپيش از جانب دولت و شخص احمدی نژاد نيز قول هرگونه مساعدت و عدم پيگيری را می دهيم... حتی صدا و سيما مي تواند مطابق درخواست آقای موسوی، بی خيال قانون شود و با وجود اينکه زمان تبليغات شروع نشده يک شبکه را نيز به همراهی ايشان اختصاص دهد... به هرحال ما خيلی اميدواريم که شفافيت و صراحت درعرصه انتخابات، تکليف يک سری جريانات و توهماتشان را براي هميشه تاريخ روشن کند و فرصت جر زنی های بعدی را از آنان بگيرد. /1001/ منتظر اخبار ، انتقاد و پیشنهاد های شما هستیم :
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]