تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):قصد ما این است که نمیریم تا توبه کنیم، ولی توبه نمی کنیم تا اینکه می میریم
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836109512




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نظام رسانه يي ايران در گفت وگو با محمد عطريانفر دو گام به جلو، يك گام به عقب، تنها راه پيشرفت


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نظام رسانه يي ايران در گفت وگو با محمد عطريانفر دو گام به جلو، يك گام به عقب، تنها راه پيشرفت
سليمان محمدي- امير يعقوب عليالگوي هنجاري نظام رسانه يي ايران، مدت ها است كه بررسي و بحث مي شود اما هيچ گاه نسخه واحدي براي آن پيچيده نشد. يكي از دسته بندي هاي پذيرفته شده، برخورد و نگاه دولتمردان به رسانه را در چهار الگوي آزادي گرايي، اقتدارطلبي، مسووليت اجتماعي و كمونيستي معرفي مي كند. از طرفي برخي از ويژگي هاي نظام مطبوعاتي ايران همچون صدور پروانه مجوز انتشار، تعطيلي مطبوعات، دادگاهي شدن آنها و شرايطي از اين دست، تصوير مقتدرانه يي از نگاه به مطبوعات به دست مي دهد و از طرف ديگر برخي معتقدند كه الگوي هنجاري رسانه در ايران از نگاه توسعه يي حكايت مي كند. محمد عطريانفر دست اندركار و مدير فعال دو دهه مطبوعات ايران اين نگاه به رسانه ها را اقتدارگرايانه ارزيابي مي كند اما اگرچه نگاه اقتدارگرا را نقد مي كند، معتقد است نه در جهت تغيير بلكه در جهت تعامل با اين ديدگاه حاكميت گام بر مي دارد، تا شايد با تغيير وضعيت، اين رويكرد به مطبوعات هم تغيير كند. به عبارتي سياست دو گام به جلو، يك گام به عقب را پيش مي گيرد تا بتواند زندگي زمستاني داشته باشد.-نگاه حاكميت در شكل گيري نظام مطبوعاتي ايران چه تاثيري داشته است؟مردم ايران به لحاظ ظرفيت اجتماعي، فرهنگي و مديريتي، واجد شرايطي مطلوب هستند و در جهان جايگاه برتري دارند، اگر ملت ايران واجد چنين جايگاهي باشند، علي القاعده در حوزه فعاليت هاي رسانه يي بايد پابه پاي چنين جامعيت، شامليت، قدرت و استحكام رفتارهاي رسانه يي بنگاه هاي رسانه يي شان از آن كليتي كه بر ملت ايران حاكم است تبعيت كنند، اما متاسفانه اينگونه نيست. در واقع مي خواهم به صورت صريح بگويم اگر بخواهيم تعريفي از رسانه را از منظر مردم به دست دهيم، مي توانيم و شايستگي اين را داريم كه واجد رسانه هايي باشيم كه در عصر مدرن به عنوان يك مولفه قدرت در درون ملت نقش ايفا مي كند. اما اگر بخواهيم از موضع نظامات يا حاكميت فراتر از دولت هاي مجري خدمتگزار جايگاه رسانه را بررسي كنيم اين نظام ها پديده رسانه و نقش آفريني آنها را هنوز به رسميت نشناخته اند و رسانه ها را به عنوان ابزار دست خودشان نگاه مي كنند، يا اگر بخواهيم منطبق با تعاريف شناخته شده بگوييم، نظام عرفي سياسي ايران(نه نظام حقوقي سياسي آن) ناخواسته و برخلاف آنچه در قوانين هم در اختيار ملت قرار داده اند، در قالب ميثاق ملي يعني قانون اساسي، همچنان از منظر اقتدارگرايي به رسانه ها نگاه مي كنند.-اين تناقض چگونه آشكار مي شود؟وقتي يك رسانه متكي بر چنان حيثيت نخستيني كه به آن اشاره كرديم، ظهور و بروز پيدا مي كند، مردم چگونه آن را تمنا مي كنند و به آن اقبال نشان مي دهند و نقطه مقابلش اگر رسانه يي به مدل دوم كه متكي بر انديشه اقتدارطلبانه كه به رسانه صرفاً ديد ابزاري دارد، مردم و جامعه نسبت به او چه واكنشي نشان مي دهند. وقتي اين دوتا را مقايسه مي كنيم اگر كفه اوليه سنگين تر شد، مفهومش اين است كه منزلت مردمي دلالت مي كند كه آن جنس كار را مي خواهد، اگر دومين كفه سنگين تر باشد مشخص مي شود كه جامعه هم با انديشه اقتدارگرايانه بيشتر همسو است. ما در اين مقايسه حس مي كنيم كه آن نخستين مورد اقبال مردم است.روزنامه يي با سابقه تاريخي 66-65 ساله با تيراژ بسيار محدود مخاطبي در جامعه پيدا نمي كند. مخاطبان محدودي هم كه دارد، جزء اقليت جامعه هستند و به صورت خاص اين پديده را فقط به عنوان يك كانون انتقال پيام مطالعه مي كنند، نه پديده يي كه مي خواهد رويشان اثري بگذارد. من محمد عطريانفر مخالف آن روزنامه ،آن را مي خوانم و مني كه از آن تاثير نمي گيرم آن را مي خوانم، نه طرفدارانش. همين است كه تيراژ 500-400 هزارتاي سال هاي 60 آن امروز تبديل مي شود به روزنامه يي با تيراژي به مراتب كمتر از آن تاريخ. اين در حالي است كه جمعيت 35 ميليوني آن زمان 70 ميليون شده و فرهنگ امروز ما چندين برابر دو دهه قبل است.-اگر آگاهي به اين وسعت در جامعه وجود دارد چرا اين بدنه به برخورد با مطبوعات واكنشي نشان نمي دهد؟اعتراض كه هست اما ما اينجا بيشتر در مقام تبيين ثبوتي هستيم، نه اثباتي، بنابراين خيلي نمي خواهيم به اين جنبه ها بپردازيم كه مي شود يا نه. من مي خواهم در مقام تبيين موضوع سخن بگويم كه جامعه ما كجا قرار دارد. جامعه ما دچار يك تناقض است، از منظر مردم و جامعه ملي كه نگاه كنيم، حس مي كنيم رسانه ها جايگاه رفيعي مي توانند داشته باشند و منزلت شان ارتقا يافته است و مطبوعات در عرصه جريان سازي از مولفه هاي قدرت هستند و مردم اين را طلب مي كنند. مردمي كه خودشان يك قدرت بالفعل هستند، مي پذيرند كه رسانه هايشان هم در عرض خودشان اين نقش آفريني را داشته باشند. ولي انديشه حاكم عرفي جور ديگري اين مساله را تعريف و تعبير مي كند.-خب چه اتفاقي مي افتد كه ما بعد از صد سال سابقه و تحولات بزرگي چون مشروطه، انقلاب 57 و دوم خرداد كه هر كدام از اينها مي توانستند در نظام رسانه يي ما موثر باشند، هنوز سر جاي اولمان هستيم؟درست است، اين را در آسيب شناسي بررسي مي كنيم. من تصور مي كنم عمدتاً به اين مساله برمي گردد كه صاحبان قدرت در ايران، از پايداري قدرت كه برايشان مهم است، تعريف جامع و روشني ندارند. ببينيد هر كسي كه در مقام استقرار در يك نهاد قدرت قرار مي گيرد و مستقر مي شود، به فرمان او قبض و بسط صورت مي گيرد. به طور قهري و غريزي او علاقه مند است كه در آن جايگاه همچنان مستقر باشد. اين استقرار مفهوم پايداري در قدرت را براي او رقم مي زند، البته اين حق طبيعي هر صاحب قدرتي است و ممدوح است بنابراين بايد ببينيم قدرتي كه در تعقيب ماندگاري است، چگونه مي خواهد اين ماندگاري را معنا كند. آنچه ما امروز شاهديم، نظامات عرفي سياسي ايران مطبوعات را به عنوان يك مولفه قدرت به رسميت نمي شناسند، اما ذاتاً رسانه ها واجد قدرت هستند و مي توانند جريان ساز باشند، اصطكاك بين اين دو پديده رخ مي دهد. اين نبود واقع بيني است كه قدرت را دچار يك انحراف تاريخي مي كند اما اگر شما واقعيتي را به معناي حقيقي كلمه بپذيريد و در مسير حركت پذيرش اين واقعيت، آن را به استخدام خود دربياوريد، مانايي خودتان را تضمين كرده ايد.-با اين تفسير رسانه ابزاري براي مانايي و پايداري قدرت مي شود؟اين گونه نيست و اين قدرت رسانه با يك نظام سياسي مي جنگد، اگر اين قدرت بتواند به نحوي همزيستي و همگرايي ايجاد كند، اين قدرت رسانه مي تواند در ماندگاري و پايداري اين نظام سياسي اثرگذار باشد، پس از اين زاويه كه نگاه مي كنيد، ابزار نيست. -مسلماً دولت هم از اين همزيستي راضي خواهد بود، اما اين مرز است كه اهميت دارد، يك دولت«كيهان» را آن مرز همزيستي مي داند و يك دولت «نوروز» را آن حد همزيستي مي داند. بايد محكي در اختيار داشته باشيم كه بتوانيم درست قضاوت كنيم. خوشبختانه هر دو وجه حاكميت و قدرت رسانه يك تجلي گاه و نقطه ظهور دارند كه آن حوزه ظهور مشترك، پاسخ سوال شماست. اين حوزه مشترك خود مردم هستند، جامعه، شهروندان يك جغرافياي جمعيتي چون قضاوت و داوري مي كنند. آنها هستند كه نشان مي دهند آن رفتار درست و پسنديده است يا يك انديشه ديگر.-چنانچه حاكميت برخاسته از آراي جامعه است، تفاوت ديدگاه اين دو از كجا ناشي مي شود؟درست است كه دولت ما برخاسته از ملت است اما بعضاً به خطا نظام سياسي ماندگاري اش را در غير جست وجو مي كند. نظام برآمده از مردم آگاه و واقف كه در مقاطعي توسط نردبان مردم به قدرت رسيده اند، فكر مي كند كه مانايي و قدرتش را در ظرفيت ذاتي خود بايد پيدا كند در حالي كه آن مولفه قدرتي كه در تعريف جهاني اش ارتقا و منزلت پيدا كرده، اين گونه عمل نمي كند. برخي از نهادهاي قدرت امروزه تصورشان بر اين است كه حالا كه به قدرت رسيده ايم، ما هستيم كه براي مردم تعريف مي كنيم چگونه بايد باشند و چگونه بايد زندگي كنند. ما هستيم كه حيات را تفويض مي كنيم، بنابراين تعريف در حال تغيير است، اينجا محل اضطراب ما است. اينجا است كه ما دچار شكست و گسست مي شويم.-در مناظره با آقاي محبيان گفتيد بارها خواسته ايد با حاكميت بيعت كنيد تا در چارچوب هاي مشخص آنها فعاليت كنيد، آيا اين مساله بازتوليد همان نگاه اقتدارگرا از سوي رسانه نيست؟چرا ممكن است، ما چون واقع گراييم معتقديم كه بايد در سياست، سياست عملي را ملاك تحركات خود قرار بدهيم. نظريه پردازي و ايده آل گرايانه فكر كردن ما را به هيچ جا نمي رساند. -سياست عملي به معناي گام برداشتن به عقب است تا جايي كه طرف مقابل فشار وارد نكند؟مانعي ندارد. در عرصه سياست و پيشرفت به طرف قدرت، بازي روزگار ممكن است ما را به اعمالي وادارد كه نمي پسنديم. با آرمان هايمان هم ناسازگار است. در رسانه ها ما مي خواهيم به نقطه مطلوب و قابل قبول دست يابيم و در تراز جامعه بايستيم؛ جامعه يي كه فرهيخته است در همه حوزه ها تعالي دارد. حالا چگونه بايد به آن نقطه برسيم؟ من راغب و توصيه گر رفتار تدريجي هستم. شما يك شبه نمي توانيد انديشه اقتدارگرايانه حاكم را در هم بشكنيد، اگر بخواهيد رفتارهاي ساختارشكنانه داشته باشيد، اين طور به جايي نمي رسيد.-به شرايط مطبوعات در ايران امروز نگاه مي كنم.نظام رسانه يي امروز ايران هرچند بروز نمي دهد اما در درون خود همچنان ظرفيت هايش را زنده نگه داشته است. مي گويم به رغم تحكمات نظام سياسي و بازدارندگي ها و فشارهايي كه هست ما از درون خيلي توسعه پيدا كرده ايم. اينها سرمايه است و مي ماند. اين مجادله تاريخي كه حداقل نزديك دو دهه است جريان پيدا كرده، يك ظاهر و باطني از خود بروز داده ؛ ظاهرش هماني است كه شما مي گوييد روز به روز دارد شرايط سخت تر مي شود، اما حس مي كنم ما هزينه هاي سنگيني هم داده ايم. مجادله هم سخت تر شده است اما ناخواسته يا خواسته دگرگون كننده و معنادار اثرات خود را گذاشته است. -اگر نظام رسانه يي اقتدارگرا باشد و اصحاب رسانه هم با اين نظام مشكلي نداشته باشند، چه دليلي براي تغيير وجود دارد؟شما دنبال يك جواب زودرس 5 و 10 ساله هستيد، اما اين تحولي كه در رسانه هاي غرب مي بينيد ريشه پيدا مي كند و قدرت مي گيرد، نسل هايي را پشت سر گذاشته. من و شما منتظر اين هستيم كه الان كاري كنيم و فردا نتيجه اش را ببينيم، مي خواهم بگويم اين ادبيات توسعه يافته روزگار ما نيست. شما امروز كاري را شروع مي كنيد، نسل هاي بعد از آن برخوردار مي شوند. كساني كه در موقعيت مديريت و راهبري رسانه ها قرار مي گيرند، اين درك را دارند كه تعامل به مفهوم عقبگرد نيست يا به مفهوم تاكتيك يك گام به عقب و دو گام به جلو است. شما به عنوان ناظر بيروني فكر مي كنيد كارشان غلط است، اما من بر اين باورم كه چون جريان اقتدارطلبانه در حوزه سياست همچنان هست ما براي ماندگاري هيچ راهي نداريم مگر اين كه واقع بين باشيم و اين واقع بيني ما را به سمت گفت وگو پيش مي برد و اين گفت وگو به ما امكان تنفس و استقرار و حداقل يك حيات زمستاني مي دهد كه اين حيات روزي بهاري خواهد داشت. شما به هرحال بايد تلاش تان را به سمتي ببريد كه نسبت به اين رويكردي كه امروز جريان دارد بر اساس يك برآورد عقلي به راهكار جديدي دست پيدا كنيد كه جايگزين وضعيت موجود بشود، اگر پيدا كرديد بياييد نظم مستقر كه از نظر شما ممدوح نيست را كنار بگذاريد و نظم ديگري ايجاد كنيد.-مجادله واقعي بر سر اين است كه فضا بسته شده و حتي انتظار بسته تر شدن آن هم مي رود، آن جايگاهي كه مقاومت مي كنيم و بر سر نظام حاكم بر مطبوعات بيش از اين عقب نشيني نمي كنيم، كجاست؟ببينيد شما چه بخواهيد، چه نخواهيد وقتي در كليت يك نظام همه جانبه قرار مي گيريد در دل اين نظام گسترده، نظام رسانه هم هست و منبعث از اوست. بالاخره بايد بتوانيد با اين نظام كلان تعامل برقرار كنيد، اگر نكنيد حذف مي شويد.-با اين مقاومتي كه الان معتقديد مي كنيد، چشم اندازتان براي آينده چگونه است؟من تصور مي كنم تا در فضاي سياست كلان ملي مان و در سطح استراتژيك منافع ملي مان به يك آرامش و امنيت خاطر و استقرار نرسيم، بازار مطبوعات و رسانه هاي ما همچنان آشفته و هر توسعه يي هم كه داريم توسعه غريزي است، توسعه ديم است و توسعه هدايت شده نيست. هم در حوزه وبلاگ و سايت و هم رسانه ها، اين اتفاقي است كه خود به خود شكل مي گيرد، در حالي كه ما دوست داريم طراحي شده باشد. -برنامه و طرح هاي شما داير بر چيست؟فكر مي كنيم تا زماني كه اين ناآرامي و درهم ريختگي عمومي در عرصه ملي در كشور وجود دارد و نتوانيم به يك آرامشي برسيم. الان حاكميت ما برافروختگي دارند، آشفته اند. در اين باب هم چند نكته را نبايد فراموش كرد، اول اينكه از آن دسته از دستاوردهاي غريزي كه ارزشمند بوده، صيانت كنيم؛ آموزش و تربيت نيروهاي حرفه يي، دستاوردي كه به دست آمده را به راحتي نبايد از دست بدهيم. از سر رضايت نيست كه مي گويم با حاكميت بيعت كنيم و بگوييم حاكميت تعيين كند ما چه بنويسيم، از سر اضطرار و «اكل ميت» است، مجبوريم اين كار را انجام دهيم چون در نقطه خردشدگي هستيم، بايد مدارا كنيم، ممكن است به نسل من و شما نرسد ولي براي آيندگان مي ماند.
 شنبه 11 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن