تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):وقتى معلم به كودك بگويد: بگو بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم و كودك آن را تكرار كند خد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813376180




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جيمز باند (James Bond)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 جيمز باند (James Bond)
جيمز باند (James Bond)     مأمور تازه نفس شناسنامه چهره بازيگر: دانيل کريگ خالق:يان فلمينگ، نيل پرويس، رابرت ويد، پل هگيس فيلم ها: کازينو رويال (2006)، ذره اي آرامش(2008). هميت چهره: به چشم خود ديديم که چطور يکي از بزرگ ترين و قدرتمندترين چهره هاي سينما به زمين خورد و دوباره به عنوان قهرماني براي عصري جديد به پاخاست. ديمن وايز(نويسنده امپاير): درسال 2004وقتي که پيشنهادهاي عجيب و غريبي براي پروژه آينده جيمزباند، مشهورترين مخلوق يان فلمينگ؛ به گوش مي رسيد،آلن پارتريج به صراحت تمام به همه مخالفان اين ايده ها گفت که بايد ديدگاه هاي نادرست خود درباره مامور007را به دست فراموشي بسپارند. پيشنهادهايي که در آن مقطع زماني درباره شمايل آتي باند ارائه مي شد، عجيب، بلندپروازانه و بي باکانه بودند: اورلاندو بلوم در نقش جيمز باندي جوان که در ماجراجويي هايي در دهه شصت حضور دارد، کالين سالمن در نقش جيمز باندي سياه پوست، روپرت اورت در نقش جيمزباندي هم جنس گرا... آن زمان؛ دوره سرنوشت سازي در تاريخچه سينمايي 43ساله مامور007به حساب مي آمد، چون با وجود اينکه پيرس برازنان بعدها گفت که او را مجبور به ترک نقش باند کرده اند، اما او در زمان بسيار مناسبي از ادامه اين نقش انصراف داد؛ درست در زماني که ماشين جيمزباند داشت به ته دره سقوط مي کرد. اگر هم خيلي سريع کاري براي نجات اين شمايل نمي کردند، احتمال داشت که مجموعه فيلم ها در ته همان دره متلاشي مي شد. اما چه کاري بايد صورت مي گرفت؛ هيچ کسي نمي دانست و به همين خاطر باز هم فهرست بلند بالايي از هنرپيشه ها وسط کشيده شد. اين بار صحبت از چهره هاي تازه اي مثل کارلين فارل، کلايو اوون و سام ورثينگتن بود. اما وقتي هنرپيشه نقش جيمزباند به صورت قطعي انتخاب شد، خيلي از هواداران جاسوس خوش پوش چندان روي خوش به او نشان ندادند. به نظر مي رسيد، دانيل کريگ، بازيگر27 ساله اهل چستر انگلستان، هيچ ويژگي درست و درماني براي ايفاي نقش جيمز باند نداشته باشد. در کارنامه هنري اش فقط فيلم هاي مستقل به چشم مي خورد. او بلوند بود و از قواعد رايج جذابيت مردانه بهره اي نبرده بود و به سبک خاص خودش مي شد او را جذاب به حساب آورد. گذشته از اين؛ او اصلا دوست نداشت راه جيمز باندهاي سابق را ادامه بدهد؛ او سوار با قايق موتوري به اولين کنفرانس خبري جيمز باند آمد و با پاسخ هاي تلگرافي اش در آن جلسه، حسابي کفر خبرنگاران را درآورد. مثلا از او پرسيدند، چرا مي خواهد نقش جيمزباند را بازي کند و او با لبخند جواب داد: «چرا نبايد بازي کنم؟» همين. من با علاقه تمام لحظه به لحظه ماجراي آماده سازي پروژه جيمزباند را دنبال مي کردم. پيش از اين، بازي کريگ در فيلم عشق، شيطان است(Love is the Devil) را ديده بودم و اولين با در سال 2000 در جشنواره فيلم برلين با او ملاقات کرده و با او درباره کمدي گاتيک نامتعارفي به نام هتل اسپلندد (Hotel Splendide) که در آن بازي کرده بود، گپي زده بودم. حضور کريگ در آن فيلم کوتاه بود اما نشان مي داد که بازيگر کاملا موفق شده نقش را در بياورد.گفتگوي ما درباره فيلم بامزه و صريح بود. پس از فيلم کيک لايه اي(Layer Cake ) (2004) بود که ديگر او را نديدم؛ آخرين بار او را در بارمالتي در شهر ونيز ديدم که از من به خاطر حمايتي که مجله امپاير از تريلر جنايي مستقل مت وان کرده بود، تشکر کرد. هر دفعه که کريگ را مي ديدم، به نظرم مي رسيد که يک قدم به جريان رايج سينما نزديک تر شده و وقتي که خبر رسيد مي خواهد نقش جيمزباند را بازي کند، اصلا تعجب نکردم. اما در سال 2006 وقتي چند هفته قبل از شروع فيلمبرداري کازينو رويال در باهاما وارد آنجا شدم، خبرهاي خوشايندي نشنيدم: شايعاتي از لوکيشن هاي اروپايي(برلين وپراگ) به گوش مي رسيد. مبني بر اين که اوضاع چندان رو به راه نيست و کريگ در نقش جيمزباند خيلي خوب عمل نکرده است. حرف وحديث هاي مجله هاي زرد برايم جذابيت نداشتند (مثلا کريگ دو تا از دندان هايش را از دست داده! اينکه تازه باعث افتخار بازيگر مي شود. يا مثلا کريگ نتوانسته يک ماشين تمام اتوماتيک را براند؛ اي بابا، ما که ديديم مي تواند وتوانست!) بالاخره وقتي که او از راه رسيد و به همراه باربارا براکولي تهيه کننده مصاحبه هايي انجام داد، تمامي نگراني ها از بين رفت.کريگ و براکولي رابطه اي صميمانه و اتفاق نظر آشکاري داشتند؛ در همان جلسه ها، براکولي به همراه يکي از همکارانش؛ مايکل جي. ويلسن؛ تاييد کردند که حضور کريگ به نقش جيمز باند حاصل اين تصميم همه جانبه است که مجموعه فيلم ها بايد به شيوه تازه اي ادامه پيدا کند. براکولي درباره اين قهرمان تازه گفت: «دنيا تغيير کرده و حالا بسيار جدي تر شده است. به همين خاطر فکر مي کنم که مردم دنبال پاسخ هايي اساسي به سئوال هايي هستند که ذهن شان را درگير کرده است.آنها بيش از هر وقت ديگري به قهرمانان واقعي نياز دارند.» کريگ هم اين حرف ها را تاييد کرد و گفت که او هم کاملا با اين روش موافق است و حتي پيش از امضاي قراداد خواستار خواندن متن اوليه فيلمنامه شده است: «نکته اي هم که در متن نظرم را به خود جلب کرد اين بود که ما دست کم در ابتدا با جيمزباندي طرف هستيم که اشتباهاتي از او سر مي زند و ماجرا را درست متوجه نشده و به همين خاطر مجبور مي شود، سختي بکشد و بياموزد.» اما وقتي از او پرسيده شد که در اصل کدام ويژگي شخصيت جيمز باند براي او جذاب بوده، کريگ به نکاتي اشاره کرد که حالا ماپس از تماشاي ذره اي آرامش مي توانيم به خوبي معني پشت آنها را درک کنيم. کريگ گفت: «کله شقي هاي او و اين که در انجام کارهايش بي نهايت مصمم است. خستگي ناپذيري و هيجانش براي انجام ماموريت هايش، که کاملا با ويژگي هاي شخصي او تناسب دارد. او انسان تنهايي ست و دل اش نمي خواهد از نظر عاطفي به کسي نزديک شود. من شيفته توانايي هاي او در اينکه دست کم در ظاهر هيچ ترسي نداشته باشد هم شدم. بعد از تماشاي فيلم شما متوجه اين پيچيدگي ها در شخصيت اش مي شويد و پي مي بريد که چرا او ين چنين است. چون به نظر مي رسد که در وجود او ميل به خودکشي و خود ويرانگري نهفته است. اما اصل قضيه به هويت فعلي جيمز باند برمي گردد و اينکه او چگونه چنين مردي از خود ساخته است. چون او در حين بزرگ شدن، خيلي سختي کشيده و تنها يک دست آويز براي بقاء داشته: اين که به دل حوادث زندگي بزند!» چهار ماه بعد کريگ را در لندن ديدم و با اين که هنوز خيلي مانده بود تا کارهاي فيلم تمام شود، کليپ هايي که از آن تماشا کردم، ثابت مي کرد که همه چيز بر وفق مراد است. اين بار نوبت من بود که نظرم چندان درست از کار درنيايد؛ به مارتين کمپبل، کارگردان فيلم، گفتم که شخصا هنوز آمادگي ذهني براي تماشاي کريگ برپرده را ندارم. اوجواب داد:» خب، باند يک شخصيت است و کريگ هم هنرپيشه اي است که فقط مي تواند او را به عنوان يک شخصيت باز آفريني کند. داستان فيلم هم طوري است که به او اين شانس را مي دهد که اين کار را انجام بدهد.» کريگ هم به نوبه خودش نسبت به پروژه خوش بين بود اما علاوه بر اين اعتراف کرد که در حين فيلمبرداري شب هايي بوده که دل شوره هاي بي پاياني به جانش مي افتاده: «هنوز هم اين نگراني ها سراغم مي آيد اما آنها را پس ميزنم و سعي مي کنم در اين مقطع به واکنش هاي احتمالي فکر نکنم اما باز هم مي دانم که در آخر هفته اي که قرار است فيلم اکران شود؛ باز هم سر وقتم مي آيند؛ پروژه موفق مي شود يا زمين مي خورد؟» اما از همان زمان مشخص بود که کريگ مي خواست تصوير مناسبي از جيمز باند به نمايش بگذارد و اين شخصيت را با اطمينان خاطر کامل وارد قرن بيست ويکم کند. او مي گفت: «مهمترين بخش قضيه براي من اين بود که به ورطه تکرار فيلم هاي قبلي جيمزباند نيفتيم. البته نه اين که من بخواهم به فيلم هاي قبلي انتقادي کنم، نه، بلکه به اين دليل که اگر قرار بود ما هم همان روش را پيش بگيريم، کارمان چه سودي داشت؟ اگر قرار باشد دوباره به شخصيت جيمزباند جان تازه اي ببخشيم، بايد تغييرات شاياني هم در او ايجاد کنيم. اما اين حرف هم به معني آن نيست که کازينو رويال ديگر يک فيلم جيمزباندي نيست. مي خواهم بگويم که اين يکي از انتقادهايي ست که در فضاي اينترنتي با آن روبرو شده ام. اينطور که من متوجه شده ام، مردم فکر مي کنند که پروژه به گند کشيده خواهد شد؛ يک بخش ماجرا هم تقصير چهره من هست که البته من مي دانم به نظر آنها من زشت هستم اما بايد به اين موضوع کنار بيايم، چون چاره ديگري ندارم. اما تصويري که مردم در اين مقطع دارند با آن چيزي که ما سرصحنه فيلمبرداري ديده ايم، زمين تا آسمان فرق دارد. آنچه که ما انجام داده ايم، بسيار متفاوت تر از فيلم هاي قبلي است اما شک نکنيد که کازينو رويال حتي به چشم طرفداران پروپا قرص مامور007 هم فيلمي سرتاسر جيمزباندي خواهد آمد. اين يک فيلم اصيل باندي است، چون هرچه باشد ما کازينو رويال را ساخته ايم، يکي از شناخته شده ترين رمان هاي جيمز باند که يان فلمينگ آن را نوشته است.» بالاخره کازينورويال به رغم تمامي حرف هاي نااميد کننده و انتقادات سنگين، در ماه نوامبر اکران شد؛ منتقدان نظر مثبتي به آن داشتند و سالن هاي سينما هم از تماشاگران مشتاق پر شد. کازينورويال فراتر از آن فيلمي شد که کمپبل و کريگ آن را در ذهن داشتند و دقيقا از اين طرف همان جيمز باندي شد که تماشاگران اصلا خبر نداشتند که دل شان مي خواهد ببينند: بازآفريني هوشمندانه و خلاقانه شخصيت براي ارائه قهرماني واقعي تر و انساني تر که مرتکب اشتباه هم مي شود وگرفتاري هاي فکري خاص خودش را دارد. اين درست همان قهرماني بود که عصر پرآشوب ما به آن نياز داشت. حالا که کريگ ثابت کرده حرف هاي بي پايه مطبوعات جنجالي نادرست بوده، او بايد همين طور در اوج بماند. پيش خودم در اين فکر بودم که دفعه بعد او چه تغييراتي در اين شخصيت مي دهد؟ کريگ به آرامي پاسخ مي دهد: «اينجا تغييرات مد نظر ما نيست. به نظرم اين بار بايد با دانش بيشتري به سراغ قضيه برويم. مي خواهم بگويم که ما بايد دوباره با تمام وجود به دل ماجرا ها بزنيم.» منبع: دنياي تصوير- ش 188 /ج  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 435]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن