واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تمام تلاشم را کردم تا کار تلخ نشود گفتوگو با ابوالحسن داوودي، كارگردان سريال «زمين انسانها»افراد بسياري هنوز فيلمهاي سينمايي «سفر جادويي» و «جيببرها به بهشت نميروند» را به خاطر دارند؛ دو فيلم کمدي و طنز که در سالهاي 69 و 70 ساخته شدند و بهدليل محبوبيتي که بهدست آوردند بارها نيز از تلويزيون پخش شدند. اين دو فيلم سينمايي را ابوالحسن داوودي ساخته که در کارنامه خود کارگرداني فيلمهاي «تقاطع» و« زادبوم» را هم دارد.
خيليها داوودي را چهرهاي سينمايي ميدانند که تازه به تلويزيون آمده اما او در اين باره معتقد است که سريال زمين انسانها نخستين سريالش نيست بلکه از سال 52 تا حوالي سال 70 در تلويزيون بوده و تعداد زيادي کار مستند، تله تئاتر و فيلم ساختهاست. ابوالحسن داوودي اعلام کردهاست که با وجود اينکه تلويزيون را خانه اول خود ميداند هنوز دلش براي سينما ميتپد و منتظر روزي است که فضاي مناسبي ايجاد شود تا به سينما برگردد.• دليل دوريتان از تلويزيون در اين سالها چه بود؟ تا به امروز در سينما گرفتار بودم و با مشکلاتي که براي فيلم سينمايي زادبوم پيش آمد باعث شد که تا اطلاع ثانوي عطاي سينمايي که با اين شيوه مديريت ميشود را به لقايش ببخشم و بيايم به طرف تلويزيون.• يعني الان فضاي تلويزيون نسبت به سينما بازتر است؟ حداقل اينکه شرايط تلويزيون مشخصتر و قاعده از قبل مشخص است و آدم اگر آن را بپذيرد، طبعا ميداند که بايد در محدوده خاصي کار کند.• با توجه به روند خاصي که تلويزيون در توليد آثار خود دارد، شما در زمان پخش با مشکل خاصي روبهرو نشديد؟ واقعيت اين است که از تصوري که داشتم خيلي بهتر بود؛ يعني فکر ميکردم که حداقل در پخش با مشکلات بيشتري روبهرو شويم ولي حداقل مشکلات را در زمينه پخش داشتهايم، مشکلات خيلي زياد نبوده است.• پس صابون جرح وتعديل به جامه تان نخورده است! خير. واقعيت اين است که با اين مشکل در تلويزيون روبهرو نشده و دچار حذفيات عمده در تلويزيون نشديم. خودم فکر ميکردم که بيشتر از اين گرفتار معضل جرح و تعديل بشويم ولي خوشبختانه اينگونه نبود. من احتمالا اگر کار بعديام را بخواهم در تلويزيون شروع کنم، ميخواهم کار با گروه جديدي را تجربه کنم و احتمالا حاصل کار بهتر خواهد بود و کمتر دچار محافظه کاري خواهم شد.طرح اوليه سريال زمين انسانها را سال 1375 و حدود 15سال پيش به سيما فيلم عرضه کردم. زماني هم اين کار را عرضه کردم که اصلا پديدهاي به نام پرستاران و هيچ سريال مشابه ديگري هم وجود خارجي نداشت. آن زمان طرح در سيمافيلم بهدليل واقعيتگرايي و تلخي زياده از حدش قابل اجرا دانسته نشد• يعني فضا از آنچه شما فکر ميکرديد بازتر است؟ نه اينکه اين طور فکر کنم. من ميدانستم که فضا چگونه است؛ آن هم براي اينکه از قبل از انقلاب اسلامي در تلويزيون بودهام و درجريان تمام مديريتهايي که به تلويزيون جمهوري اسلامي آمدند بودم، يا در تلويزيون کار کردهام و يا به شکل مديريت صنفي در ارتباط مستقيم با آنها بودهام بنابراين اصلا اين طور نبوده که من شرايط تلويزيون را ندانم اما به هر حال بهدليل مديومي که دارد، طبعا در هر زماني بستهتر از سينما بوده اما در تلويزيون آدم تکليف روشنتري دارد.• الان که سريال روي آنتن است، عدهاي از مخاطبان درباره شباهت آن با سريال خارجي پرستاران صحبت ميکنند؛ شما خودتان هم بر اين عقيده هستيد که اين دو سريال شبيه هم شدهاند؟ من اين بد شانسي را نه تنها در سريال زمين انسانها بلکه در فيلم سينمايي تقاطع هم آوردم و گريبانگيرم شد. طرح اوليه سريال زمين انسانها را سال 1375 و حدود 15سال پيش به سيما فيلم عرضه کردم. زماني هم اين کار را عرضه کردم که اصلا پديدهاي به نام پرستاران و هيچ سريال مشابه ديگري هم وجود خارجي نداشت. آن زمان طرح در سيمافيلم بهدليل واقعيتگرايي و تلخي زياده از حدش قابل اجرا دانسته نشد.
بعدا و زماني که من فيلمبرداري تقاطع را شروع کرده بودم حدود سال82 آقاي شفق که تهيهکنندگي تقاطع را برعهده داشت، اين طرح را از من گرفت و به شبکه تهران ارائه کرد. آن زمان آقاي رجبي زير آن طرح نوشتند طرح خوبي است و سريع اقدام شود. اين اقدام سريع در شبکه، چيزي نزديک به 7سال طول کشيد و بخش عمدهاي از آن در گرفت و گيرهاي اداري و مجوزها سپري شد. همه دوستاني که با کملطفي، اين مجموعه را نسبت ميدهند به آثاري نظير پرستاران بايد اين را بدانند که کار تخصصي معمولا در يک فضاي محدود ميگذرد. مثل يک بيمارستان دولتي که اتفاقاتش در همه دنيا به يک شکل ميافتد و به هر شکل بين اينها ميتواند شباهتهاي ناگزيري بهوجود بيايد. ضمن اينکه همين جا اعلام ميکنم اگر بناست شباهتي براي سريال متصور شود، اين سريال با سريال گريد آناتومي شباهت بسياري دارد و اين مسئله اجتنابناپذير بودهاست.• پس از وقفهاي که از حضورتان در تلويزيون ميگذرد چرا همکاريتان را با شبکه تهران آغاز کرديد و اين سريال در شبکههاي سراسري نظير يک، دو و سه ساخته نشد تا مخاطبان بيشتري هم داشته باشد؟ براي اينکه فکر ميکنم آقاي شفق که اين طرح را از من گرفت و گفت بده تا بخوانم و بعد هم گفت خيلي خوب است دوست صميمي مدير شبکه تهران بوده و اگر دوست صميمي مدير شبکه يک بود اين سريال در شبکه يک ساخته ميشد.• يعني براي خود شما فرق نميکرد که سريال در کدام شبکه ساخته شود؟ زماني که پروسه توليد سريال شروع شد اصلا بهطور جدي به ساخت يک سريال تلويزيوني فکر نميکردم و فکر ميکردم طرحي است که دورهاي موفق نشده از سدهاي نظارتي تلويزيون بگذرد و حالا شرايط مناسبي است تا اين اتفاق بيفتد.• در مرحله انتخاب بازيگران چطور عمل کرديد؟ انتخابها صرفا انتخاب شما بود يا با همفکري تهيهکننده اين اتفاق افتاد؟اين کار تهيهکنندگي مشترکي بين من و خانم منصوري دارد. من هم از ابتداي کارم چه در سينما و چه در تلويزيون هميشه حق انتخاب بازيگر را براي خودم محفوظ دانستهام چون فکر ميکنم و به تجربه هم به من ثابت شده که مرحله انتخاب بازيگر، مهمترين مرحله ساخت يک فيلم يا سريال است. در اين مجموعه، بازيگران خوب و بازيگران متوسط وجود دارند که بعضي از آنها خيلي خوب توانستهاند ازعهده کارشان بربيايند و برخي هم شايد نه. به آن اندازهاي که خودم ميخواستم راضيم نکردهاند.
• شما از چهرههاي جديد هم استفاده کرديد اين مسئله ريسک نبود؟ حتما اينطور است. وقتي شما بازيگراني انتخاب ميکنيد که تجربه کمتري دارند، تبديل به تيغ دو دم ميشوند؛ هم ميتوانند بهشدت بدرخشند و محبوب بشوند و هم ميتوانند با درنياوردن نقش به کل کار ضربه بزنند.• فيلمنامه سريال در آغاز کامل بود يا در طول ساخت پلهپله کامل شد؟ در همان سالهاي اوليه که طرح کار تصويب شد ما بلافاصله شروع به نگارش فيلمنامه کرديم و پس از نگارش و بازنويسي، فيلمنامه آماده شد که اين مرحله خيلي زودتر از توليد سريال انجام شد.• برخي منتقدان بر اين عقيده هستند که فضاي زمين انسانها، روايت تلخي از رويدادهاي جامعه است، شما اين مقوله را ميپذيريد؟ مسئلهاي در اين ميان از نگاه اين عده از دوستان غافل ميماند و آن اين است که منظر اصلي نگاه ما و جغرافياي کار ما فضايي است که بيش از هرچيز آدمهاي دردمند به آنجا ميروند و کسي که بيمار و گرفتار مشکلي ميشود سراغ دکتر و بيمارستان ميرود. ما قصهاي نداشتيم که در يک تالار عروسي بگذرد و همه چيز بزن و بکوب باشد. بيش از هر چيزي با بيمارستان، درد و رنج و گريه و ناله روبهرو هستيم با وجود اين من همه تلاشم را کردهام که اين سريال خيلي در محور تلخ پيش نرود و در بخشهايي کاملا مجموعه به سمت اتفاقات طنزي رفت که ميتواند در اين بخشها اتفاق بيفتد.تغيير زمان پخش بهنظر من يکي از بدترين انتخابهايي که شده زمان پخشسريال زمين انسانهاست. اين سريال بهگونهاي پخش ميشد که 2روز در هفته بود و يک فاصله چند روزه ايجاد ميشد. ضمن اينکه پخش اصلي ما درست افتاده بود زير پربينندهترين برنامه شبکه سه يعني برنامه نود و من به مدير گروه فيلم وسريال شبکه تهران اعلام کردم که مطمئن باشيد خود من هم در اين ساعت شخصا بهدليل علاقهاي که به برنامه فردوسي پور دارم ترجيح ميدهم که برنامه نود را ببينم. اين مسئله باعث شد که زمان پخش را پس از 5 الي 6 قسمت جابه جا کنند و شرايط، مقداري بهتر شد.بخش سينما و تلويزيون تبيان منبع:آرزو فيروزفر / همشهري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 496]