واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > کثیریان، کیوان - جشنواره، جشنواره و جشنواره . این کلمه ای است که معمولا در نیمه دوم هر سال بیش از همیشه به گوش علاقه مندان سینما میرسد. جشنواره هایی که هر کدام را نهاد و سازمانی برگزار می کند که نهایتا به بودجه دولتی متصل است و فعالیت فرهنگی خود را به برگزاری جشنواره معطوف کرده است. اینکه تعداد جشنواره ها در ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان چه وضعیتی دارد نکته ای است که نیاز به کار آماری دارد. ولی آنچه مسلم است تعداد جشنواره های سینمایی در ایران با توجه به کیفیت و هدفگذاری ، بسیار زیاد وغیر مفید است. تعدد جشنواره های موضوعی در ایران فی نفسه اتفاق بدی نیست چه بسا حتی رخداد نیکویی باشد. اصلا در جامعه سیاست زده فعلی هر حرکت فرهنگی غنیمت است. ولی با شکل و شمایل کنونی این جشنواره ها جز حرام کردن بیت المال حاصل دیگری در پی ندارند. جشنواره های موضوعی با پنج بحران عمده مواجهند: نخست بحران فقدان محتوا و بی اثر بودن ، دوم وابستگی به دولت ، بیماری هزینه کردن پول بی زبان بیت المال و سندرم تبلیغات ، سوم مشخص نبودن هدفگذاری، چهارم موضوعیت و لزوم برگزاری و پنجم بی رونقی مفرط و بحران نبود مخاطب. بحران فقدان محتوا و بی اثر بودنمعمولا در این جشنواره ها - به رغم لقب شان که "موضوعی" است - تفکر و محتوا وجود ندارد. این جشنواره ها هیچ کمکی به سینمای ایران در چارچوب موضوعی که برگزیده اند نمی کنند. مگر جشنواره پلیس تاکنون باعث رونق ژانر پلیسی شده است؟ مگر ژانر دفاع مقدس در سینمای ایران به کمک جشنواره "فیلم دفاع مقدس" از نابودی نجات یافته است؟ مگر جشنواره "فیلم کودک" به سینمای کودک کمکی کرده است؟ آیا نگاه به زن در سینما با جشنواره هایی مثل کوثر و پروین اصلاح شده است؟ اصلا مگر این جشنواره ها کمترین کار فکری موثری هم درون خود انجام می دهند؟ با نمایش چند فیلم و برگزاری یک نشست آیا می توان کار تاثیر گذار انجام داد؟ بی برنامگی های کلان نیز موجب شده تا ریشه برخی ژانر ها و انواع سینمایی در ایران بخشکد. به عنوان نمونه سینمای کودک در ایران زمانی بسیار پربار و پر مخاطب بود و به تبع آن جشنواره فیلم کودک نیز با رونق فراوان برگزار می شد. ولی بی برنامگی و مدیریت نامتوازن در سینما سینمای کودک را تا مرز نابودی پیش برده و اکنون جشنواره فیلم کودک نیز با بی رونقی هر چه تمام تر برگزار میشود. وابستگی به دولت، بیماری هزینه کردن پول بی زبان بیت المال و سندرم تبلیغات اکثریت قریب به اتفاق جشنواره های سینمایی دولتی است و تقریبا جشنواره خصوصی در ایران نداریم. این تابعی است از جایگاه کلی بخش دولتی در سینما که تقریبا تمام پیکره سینما را مال خود کرده و اجازه تنفس به بخش خصوصی نمی دهد. بودجه ای که نهادهای گوناگون برای کار فرهنگی در نظر میگیرند آنقدر بد هزینه می شود که به اسراف کامل می انجامد. متصل بودن برخی نهادها به مخزن کر بیت المال و ناوارد بودن مدیران آن نهادها به امور سینما و فرهنگ موجب می شود تا آنان به هزینه کردن های بالا تن دهند و پای چند فیلم و داور و کارگردان سرشناس به جشنواره شان باز شود و به خیال خود اعتباری کسب کنند. در این جشنواره ها عموما جایزه های گرانقیمت به آدم های مشهور و همیشگی تعلق می گیرد تا با اسامی جایزه بگیر ها نیز به اعتبار جشنواره بیفزاید. این در حالی است که بودجه صرف شده به کلی از جیب مردم هزینه شده و هیچ سودی نیز به حال سینما نداشته است. هزینه ای که در این جشنواره ها صرف مواد تبلیغی گوناگون می شود از بودجه یک فیلم بلند سینمایی تجاوز می کند. دراین جشنواره ها پوسترهای رنگارنگ، تیزرهای تلویزیونی، بیلبورد، کارت های دعوت و... از اهم واجبات است ، حتی واجب تر از متن. مشخص نبودن هدفگذاری، موضوعیت و لزوم برگزاریکمتر کسی است که به طور مشخص بداند هرکدام از این جشنواره ها با چه هدف روشنی و برای پرکردن کدام خلا و رفع کردن کدام نیاز برگزار می شوند. من مطمئن نیستم که دبیران این جشنواره ها هم پاسخ روشنی به این پرسش داشته باشند. به دلیل هدفگذاری ناقص و فکر نشده، موضوعات محوری هر جشنواره تبلور چندانی در آثار به نمایش در آمده در آن ندارند و عملا درهرکدام از آنها آثار کاملا نامربوط به موضوع جشنواره نیز جای می گیرند. موضوعات محوری برخی جشنواره ها کلی، تعمیم پذیر و گسترده انتخاب شده است. مثلا جشنواره کوثر که با موضوع "زن" برگزار میشود عملا تمام تولیدات سینمای ایران را در برمی گیرد چرا که طبیعتا در تمام آثار سینمای ایران "زن" حضور دارد و جشنواره در عمل به کاریکاتور ضعیفی از جشنواره فجر بدل می شود. دقیقا با همین وضعیت جشنواره" فیلم شهر" برگزار می شود که با دربرگیری تمام آدم های شهری و یا لوکیشن های شهری در عمل اکثر آثار سینمای ایران را- حتی درباره الی که اصلا در شهر نمی گذرد- پوشش میدهد. تازه اهداف مقطعی سیاسی نیز یکی از انگیزه های برپایی برخی از همین جشنواره هاست. مثلا همین جشنواره " فیلم شهر" وقتی قرار است پیش از انتخابات ریاست جمهوری برپا شود به ناگاه تا حدی گسترش می یابد که به یک قدرت نمایی سیاسی بدل میشود؛ و البته در بسیاری اوقات این قدرت نمایی بدون مخاطب و در سالن های خالی به انجام میرسد. حتی در جشنواره ای همچون " فیلم رضوی" نیز به دلیل کمبود آثاری با موضوع امام رضا (ع) برای بالا بردن کمیت، فیلم هایی که نسبت بسیار بسیار دوری با موضوع جشنواره دارند مثل فیلم "زعفران" نیز به جشنواره راه می یابند. برخی جشنواره ها نیز همپوشانی موضوعی قابل توجهی دارند.جشنواره هایی همچون "جم " ، "کوتاه رویش" و اخیرا " اصلاح الگوی مصرف" از این دسته اند. یا جشنواره "کوثر"با جشنواره "فیلم پروین" که با همان نگاه زنانه و با سرو صدای کمتر برگزار میشود. بی تردید برخی از این جشنواره ها محصول نگاه های بدون برنامه و مقطعی و پر کردن بیلان کار است و لا غیر. از همین روست که برای برگزار کنندگانش نمود بیرونی کار و وجه تبلیغی و رسانه ای آن بسیار مهمتر از استقبال مخاطبان و مردم از جشنواره است. همین نگاه مقطعی باعث شده جشنواره هایی مانند " جم" ،" یادگار" و ... با جابه جایی مدیرانشان متوقف شوند. جشنواره هایی همچون فیلم دفاع مقدس و پلیس نیز به دلیل کمبود فیلم هایی با موضوع جشنواره ، گاه تا مرز تعطیلی پیش رفته اند. جشنواره "فیلم رشد " نیز با وجودی که قدیمی ترین جشنواره کشور است ولی به شدت درگیر همین کمبود فیلم مربوط ، شده است. گرچه بی رونقی و عدم استقبال مخاطبان گریبان تمام جشنواره های موضوعی را گرفته است. بی رونقی مفرط و بحران نبود مخاطببا توجه به بلاتکلیفی موضوعی که این جشنواره ها با آن مواجهند مخاطبان نیز روی خوش به آنها نشان نمیدهند و معمولا فیلم ها در سالن های خالی به نمایش در می آیند. مردم نه نیازهای فرهنگی شان را میتوانند با این جشنواره ها مرتفع کنند و نه اصلا برایشان مهم است که فلان جشنواره دارد در فلان سینما برگزار می شود. شاید اصلا برای برگزار کنندگان هم آنقدرها مهم نباشد که مردم به سالن ها بیایند یا نه. مهم آن است که فلان مقام مسوول به جشنواره شان پیام بدهد و یک سری هم به سالن بزند. جشنواره های "فیلم کوتاه تهران" ، " سینماحقیقت" و "فیلم فجر" سه جشنواره تمام دولتی سینمای ایرانند که موضوع این یادداشت نیستند و آسیب شناسی آنها بحث جداگانه ای می طلبد. اما این جشنواره ها هم بیش از حد متکی به مدیران سینمایی وقت و دبیران خود اند. قوت و ضعف این جشنواره ها تا حدود زیادی وابسته به محبوبیت دبیران آن میان سینماگران است و این مشکل کوچکی نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 605]